مقدمه
یکی از ابزارهای نوین شناسایی و برنامهریزی برای مقابله با بحرانهای آینده، آیندهپژوهی است. آیندهپژوهی دانشی است که به انسان میآموزد چگونه در مصاف با آینده مبهم در پیشرو، بیشترین سود را به چنگ آورد و از کمترین ضرر برخوردار شود. یکی از روشها، فعالیتها و فنون آیندهپژوهی، دیدبانی است، دیدبانی نوعی مراقبت و کسب اطلاع از طریق کاوش و جستوجو است که برای درک تغییر و تحولات محیطی استفاده میشود، چراکه تنها شایستگی پایدار برای سازمانها، قابلیت درک و استفاده از تغییرات است (
پدرام و مومنی زاهد، 1400)
دیدبانی یکی از روشهای آیندهپژوهی است که با گردآوری و ارزیابی دادههای مؤثر بر آینده سازمان، گمانهپردازی میکند (
صادقی و همکاران، 1398). بهدلیل اهمیت خاص این موضوع، مدلها و روشهای بسیاری برای دیدبانی طراحی شدهاند که بخش زیادی از آنها متناسب با بوم کاربری خود بهینه و استفاده میشوند و برخی نیز شهرتی جهانی یافته و در نسخههای مختلف کشورهای گوناگون تجویز میگردند. بدین ترتیب یک سازمان متناسب با حوزه فعالیت و داراییهای خود نیازمند شناسایی مخاطرات، فرصتها و تهدیدهای آتی است. براین اساس محققین مختلف به ارائه مدلهای متعدد دیدبانی پرداختهاند. این مدلها براساس شرایط و اقتضائات متفاوت طراحی شده و اختلافات آشکاری با یکدیگر دارند.
یکی از موضوعات مهم بهمنظور ارائه خدمات مستمر و پایدار به شهروندان شناسایی، رصد و مدیریت بحرانهای شهری است. بحران رویدادی است که تهدیدی جدی برای ساختار اساسی یا ارزشها و هنجارهای اساسی یک سیستم ایجاد میکند و تحت فشارهای زمانی و شرایط بسیار نامطمئن، اتخاذ تصمیمهای حیاتی را ضروری میسازد. در طول چنین رویدادهایی، مدیران دولتی باید از عدم قطعیتهای موجود در محیط عملیاتی خود آگاه بوده و به دنبال کاهش یا مدیریت آن باشند (
هاسه، 2023).
مدیریت بحران به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که قبل از وقوع، حین وقوع و بعد از وقوع حادثه جهت کاهش هرچه بیشتر آثار و عوارض آن انجام میشود (
قنواتی و همکاران، 1388).
در ایران به مدیریت بحران بهصورت مجزا و نه یک فرآیند پویا نگریسته میشود و در غالب موارد مدیریتی، بحران را در مرحله بعد از وقوع بحران خلاصه میکنند و بعد از وقوع بحران به تشکیل ستاد بحران میپردازند (
حاتمینژاد و جانبابانژاد، 1387).
باتوجهبه کارکرد دیدبانی در پیشبینی و پیشگیری از وقوع حوادث و همچنین کمک به تصمیمسازی و تصمیمگیری در مقابله با حوادث، میتواند در مدیریت بحرانهای شهری نقش بسزایی داشته باشد. بر همین اساس هدف اصلی این پژوهش آشنایی با سامانه دیدبانی و بومیسازی مدل متناسب با رصد بحرانهای شهری در حوزه مأموریتی شهرداری میباشد. این پژوهش به سؤالات زیر پاسخ میدهد:
« سامانه دیدبانی چیست و مدلهای موجود کداماند؟»
«ویژگیها و شاخصههای کارآمد برای رصد بحرانهای شهری چیست؟»
«مدل متناسب با رصد بحرانهای شهری در حوزه مأموریتی شهرداری چگونه باید باشد؟»
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
دیدبانی
در حوزه دیدبانی، نخستین مطالعه برجسته توسط آگوئیلار انجام شد. وی دیدبانی را چنین تعریف میکند: کسب اطلاعات درمورد رویدادها و روابط در محیط خارجی که آگاهی از آن مدیریت سطح بالای سازمان را در انجام وظیفه ترسیم راهکار آینده سازمان کمک خواهد کرد. براساساین تعریف، سازمانها، بهمنظور رسیدن به یک درک راهبردی از تأثیرات محیط خارجی، اقدام به دیدبانی میکنند، بهگونهایکه بتوانند واکنش مؤثری را که تضمینکننده یا تنظیمکننده موقعیت آنها در آینده باشد، طراحی کنند. مطالعات بعدی، تعریف آگوئیلار را بدون دگرگونی اساسی این نگرش، تقویت کرد. هرچند، فرآیند دیدبانی بهتدریح توسعه یافت و بهعنوان یک سامانه اطلاعات مدیریت مفهومسازی شد. آکِر این نکته را مورد اشاره قرار داده است که دیدبانی باید هدفمند و بر نیازهای اطلاعاتی متمرکز شود، فعالیت جمعآوری را میان کارکنانی که در معرض اطلاعات مرتبط قرار دارند توزیع کند و از یک سامانه مؤثر برای ذخیره، پردازش و انتشار اطلاعات برخوردار باشد (
ژانگ و همکاران، 2011).
برای پیشبینی تغییرات آینده، مهم آن است که در پیرامون خویش، امور نوظهور و نشانکهای مرتبط با مأموریت سازمان جستوجو شوند. این فعالیت دیدبانی نام دارد. آگوئیلار دیدبانی را بهعنوان «فعالیتی برای کسب اطلاعات» تعریف میکند. او میگوید «دیدبانی شامل در معرض اطلاعات قرار گرفتن و ادراک آن است. این فعالیت میتواند شامل طیفی از اقدامات، از جمعآوری داده در تعمدیترین حالت آن -همانند برنامه پژوهش بازار- تا مکالمه غیرمستقیم در سر میز صبحانه یا احتمال مشاهده یک زن خانهدار خشمگین که محصول شما را به سطل آشغال میاندازد، باشد» (
ژانگ و همکاران، 2011).
چو میگوید در دیدبانی، اطلاعات بهدستآمده در مورد هر قسمت از محیط خارجی که میتواند به مدیریت در طراحی آیندهسازمان کمک کند، مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرد. کوک چنین اظهارنظر کرده است که «دیدبانی عبارت است از جستوجوی هر روزه آرایه وسیعی از منابع اطلاعاتی در مورد نشانههای تغییر». ازسویدیگر نیوفلد بر روی مفید بودن دیدبانی تأکید ورزیده است: «دیدبانی میتواند نگرشی به شرایط آینده، در این بستر که رویدادهای آینده و شرایط در حال تغییر چه معنایی میتوانند برای مفروضات مسلّم داشته باشند، ایجاد کند. در مطلوبترین نگاه، دیدبانی ابزاری اکتشافی است که اطلاعات لازم برای تصمیمگیرندگان و تحلیلگران را بهعنوان محرکی برای تصوّرات آنها فراهم میکند» (
هیلتونن، 2008).
پدرام دیدبانی را برآیندِ پایش و پویش میداند. منظور از پایش، پاییدن مداوم موضوعهای شناختهشده است. برایمثال، سازمان میداند نرخ ارز بر کسب وکارش تأثیر چشمگیری دارد. بنابراین نرخ ارز را بهعنوان یک عامل تأثیرگذار، پیوسته پایش میکند. منظور از پویش، پوییدن (جستوجو و کاویدن) محیط برای یافتن یک عامل تأثیرگذار است که هنوز بهطور کامل برای ما شناختهشده نیست. برایمثال سازمان در جریان پویش به این نکته پی میبرد که تحقق پدیده جدیدی به نام بورس کالا میتواند بر بهای کالا در بازار هدفش تأثیرگذار باشد. انتخاب واژه دیدبانی برای نامگذاری برآیند پایش و پویش، برگرفته از ترجمه نیست و این عنوان یک اسم داخلی (وطنی) برای روش است. همچنین برخی مفهوم «پویش محیطی» را معادل مفهوم «دیدبانی» دانسته و از این واژه بهجای واژه دیدبانی استفاده میکنند. امروزه و بهطور معمول برای این مفهوم در بافتار و ادبیات تجاری، واژه پویش و در بافتار و ادبیات نظامی، واژه دیدبانی مصطلح است (
پدرام و احمدیان، 1394).
دیدبانی عبارت است از مجموعه فعالیتهای کاوش و نظارت بر مؤلفههای توصیفکننده محیط سازمان که امکان تشخیص تغییرات و پیشبینی احتمالات آینده را فراهم میسازند (
میرزایی و همکاران، 1402).
بسیاری از صاحبنظران دیدبانی را مشتمل بر فعالیتهای ذیل میدانند:
-پویش محیطی بهمنظور شناسایی الگوها و روندهای در حال تغییر؛
-پایش الگوها و روندهای ویژه؛
-پیشبینی مسیرهای آینده تغییرات و ردگیری تحولات؛
-ارزیابی و تحلیل تأثیر عوامل محیطی بر سازمانها و دولتها (
فخری، 1397).
پویش محیطی
واقعیت آن است که برنامهریزیهای میانمدت و بلندمدت در دنیای پیچیده و غیرقابلپیشبینی امروز، بدون آگاهی از آنچه که در پیرامون ما میگذرد، امکانپذیر نیست. امروزه پویش محیط پیرامونی یکی از مهمترین ابزار برنامهریزیهای بلندمدت و تصمیمگیری برای آینده است. پویش مستمر از آن جهت اهمیت دارد که تحولات جهانی سریع و پیشبینیناپذیر شدهاند و در صورت عدم هوشیاری، موجب غافلگیری میشوند. همانطورکه یک دیدبان در میدان نبرد هرگونه تحرک و تغییر و تحول دشمن را بهطور مستمر زیر نظر دارد و مشاهدات خود را به فرمانده گزارش میدهد، در صحنه رقابت جهانی نیز میبایست تغییر و تحولات را زیر نظر بگیرد و به هرگونه علائم ضعیف حساس باشد (
فخری، 1397).
شواهد نشان میدهند که در این فرآیند، دیدبان باید به چهار عنصر مهم حساس بود و آنها را زیر نظر قرار دهد:
روندها
تغییرات منظم در دادهها یا پدیدهها در خلال زمان، مثلاً، افزایش جمعیت جهان، گسترش سریع فناوری اطلاعات.
رویدادها
وقایعی که نظم موجود در دادهها یا پدیدهها را بر هم میزند، مثلاً حادثه ۱۱ سپتامبر و وقوع زلزله.
تصاویر
تصوراتی که از آینده برای خود تصویر میکنیم، مثلاً داشتن چشمانداز، سناریوها و برنامههای بلندمدت.
اقدامات
اجرای برنامهها و طرحهای عملی توسط خود یا دیگران که عمدتاً حاصل درهم کنش سه مورد قبلی است. مثلاً، وضع قوانین و مقررات، برنامههای کوتاهمدت و راهبردی. بهبیاندیگر باید گفت: حداقل این چهار عنصر در خلق آینده نقش دارند و آن را رقم میزنند. دراینمیان شاید بتوان ادعا کرد که تصمیمگیریها و اقداماتی که بر پایه سه عنصر دیگر شکل گرفته و انجام میشوند مهمترین عامل خلق آینده خواهند بود (
فولادی، 1387).
پایش روند
منظور از پایش، تجسس و عملیات برای شناخت روند و الگویی مشخص در محیط است. این مرحله شامل کلیه عملیاتی است که مدیریت راهبردی برای ردیابی و شناخت رشد تدریجی و تاریخی عامل محیطی به عمل میآورد مثل تطبیق حوادث یا جریان فعالیتها (ندرتاً هم به دنبال علائمی که در مرحله نخست کشف و شناخته نشده و یا جدیداً بهطور تصادفی و یا بر اثر افراد خارجی بر آن واقف شده است) میگردد. این مرحله درواقع دنباله پویش است که در آن، هالهای از رویدادها که براساس حدس و گمان ترسیم شده بود و با پیگیری و ردیابی علائم تغییراتی که در مرحله نخست مشهود گردید به ترسیم الگویی روشن برای پیشبینی وقایع مبادرت میشود. در این مرحله باید از تمام اطلاعات موجود در آرشیو و اطلاعات دست اول که فراهم شده، استفاده شود.
پیشبینی
دیدبانی یعنی پیشبینی سمت و جهت تغییرات محیطی در آینده. درواقع در این مرحله سمت و جهت تغییرات، سرعت و شدت تغییرات، حوزه و قلمرو و بالاخره مسافت و برد تغییرات مشخص میشود. مدیریت راهبردی در این مرحله از تکنیک دلفی یا روش استنتاجی یعنی رسیدن از معلوم به مجهول یا روش استقرایی یعنی از جزء به کل یا روش قیاسی استفاده میکند. پیشبینی یعنی در نظر گرفتن مفروضات سنجیده درباره روندها و رویدادهای آینده به سبب وجود عواملی مانند نوآوری فناوری، تغییرات فرهنگ، عرضه محصولات جدید، ارائه خدمات بهتر، رقیبان سرسخت، تغییر در اولویتهای دولت، تغییر در ارزشهای اجتماع، شرایط اقتصادی ناپایدار و رویدادهای غیرمنتظره (
فخری، 1397).
ارزیابی
ارزیابی یعنی ارزیابی کردن تغییرات محیطی در زمان حال و آینده بهمنظور کاربرد تغییرات محیطی در سازمان. مرحله ارزیابی، درواقع عبارت از تشخیص و ارزیابی این نکته میباشد که چرا و چگونه و به چه صورت این تغییرات محیطی حادث شده است؟ تنها شناخت دلایل و علت تغییر و تحولات است که میتواند در مدیریت راهبردی صورتبندی کردن راهبرد جدید مورد استفاده قرار گیرد، بنابراین شناخت نقاط کلیدی و اساسی تحول و رشدیابی و کاربرد آن است که درپی این تجزیهوتحلیل محیطی حاصل میشود (
مبینی دهکردی و حیدری، 1393).
مدیریت بحرانهای شهری
بحران
بحران به شرایط و رویدادهایی گفته میشود که یا به دست انسان پدید آمدهاند و یا به نحوی از انحاء، انسان در پدید آمدن آنها نقش داشته است. از مشخصات مهم بسیاری از بحرانها، این است که پیشبینی آنها اغلب مشکل است، ناگهانی به وجود میآیند و شرایط و روال عادی و آرام را به هم میریزند و مدیریت را دچار مشکل میسازند (
شبابانی و همکاران، 1401).
بحران شرایطی است که در اثر حوادث، رخدادها و عملکردهای طبیعی و انسانی (به غیر از موارد موضوعه در حوزههای امنیتی و اجتماعی) بهطور ناگهانی یا غیرقابلکنترل به وجود میآید و موجب ایجاد مشقت و سختی به یک مجموعه یا جامعه انسانی میگردد (
حاتمینژاد و جانبابانژاد، 1387).
مدیریت بحرانهای شهری
در عصر حاضر یکی از پدیدههای مهم و عمومی جهان رشد سریع شهرنشینی و به تبع آن توسعه کالبد شهری است. این مسائل عموماً با گستردهترین دخالتهای سنجیده انسانی در محیطهای طبیعی ازجمله ساختوسازهای بیرویه در حریم گسلها، عدم وجود و یا بیتوجهی به ضوابط و استانداردهای ساختوساز و بسیاری دیگر از عواملی بوده که موجب شده بحرانهای حاصل از سوانح طبیعی تشدید شود (
زندمقدم و اصغری قاجاری، 1398).
مدیریت بحران، فرآیندی است که میتواند از بحران پیشگیری کرده یا در صورت وقوع آن در جهت کاهش آثار، ایجاد آمادگی لازم، مقابله، امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع تا رسیدن به وضعیت عادی و بازسازی تلاش کند (
رحیمی و رنجبرزاده، 1401).
مدیریت بحران، علم و هنر برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری بهصورت یکپارچه، جامع و هماهنگ است که با بهرهگیری از ابزارهای در اختیار، تلاش میکند خطرات ناشی از بحرانهای مختلف را براساس مراحل مختلف بحران کنترل کند (
حیدری و همکاران، 1403).
پیشنیه پژوهش
یکی از اهداف عمده دیدبانی جلوگیری از غافلگیری و چیستی، چرایی و چگونگی پویش محیطی است، ازآنجائیکه ادبیات موضوع و یافتههای پژوهشهای ذیل متناسب با موضوع تحقیق بوده، در راستای تکمیل فرآیند پیشینهیابی مورد مطالعه قرار گرفتند که خلاصه و چکیده آنها به شرح
جدول شماره 1 میباشد.
روش
روششناسی پژوهش
باتوجهبه اینکه نتایج حاصل از این تحقیق برای مدیریت و کنترل محیط مأموریتی سازمان و همچنین جلوگیری از غافلگیری در قبال تحولات محیطی مورد استفاده قرار میگیرد، از منظر غایت و هدف از نوع کاربردی میباشد. همچنین بهمنظور پاسخ به سؤالات پژوهش ابتدا از روش مطالعه اسنادی (کتابخانهای) به تعاریف و مفاهیم مختلف دیدبانی پرداخته، سپس برخی مدلهای موجود شناسایی و بهمنظور بومیسازی آن متناسب با رصد بحران شهری در کارگروه خبرگی ارائه و ارزیابی گردید.
مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوا انجام شــد. جامعه آماری پژوهش به تعداد 11 نفر مطابق با
جدول شماره 2 کـه سـابقه پژوهـش یـا انجـام کار در حوزه دیدبانی و شهرداری تهران را داشتند. جهت جمـعآوری دادههـا از مصاحبــه بـا سؤالات نیمهساختاریافته استفاده شد. جهت واضحسازی مفاهیم سؤالات و هدایت مسیر پژوهش، از کلماتی مانند بیشتر توضیح دهید، چرا و چگونـه اســتفاده شــد. در روز مصاحبه درخصوص اهداف پژوهش توضیحاتی ارائه شد. جهـت ثبت و جمعآوری دادهها در طی جلسات مصاحبه و بحث گروهی، از روشهای ضبط مصاحبه و یادداشـتبرداری حین و پس از مصاحبه استفاده گردید. هر مصاحبه با سؤالاتی جامع و ساده آغاز شـد. سپس باتوجهبـه گفتههای مشارکتکنندگان و استفاده از روشهای ارتباطی و اصول مصاحبه نیمهساختاریافته، سؤالاتی در راستای هدف مطالعه مطرح شد.
مصاحبهها تا رسیدن به مرحله اشباع اطلاعات ادامه یافت. پس از پیادهسازی کامل مصاحبهها و استخراج مفاهیم در مواردی که ابهام وجود داشت برای بار دوم به مشارکتکنندگان رجوع و رفع ابهام صورت گرفت. در نهایت دادهها با روش تحلیل محتوا مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت.
در پژوهش حاضر برای اعتبارسنجی یافتهها از 4 معیار اعتبارپذیری، تعمیمپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری استفاده شده است. برای ارزیابی اعتبارپذیری، از روش بازخورد اعضاء استفاده شده است، بهگونهایکه یافتههای پژوهش در اختیار مشارکتکنندگان قرار گرفت و آنها صحت یافتهها و تفسیرها را تأیید کردند. برای ارزیابی تعمیمپذیری، با مرور مستمر مصاحبهها و استخراج حداکثری و غیرتکراری، کدها اثبات شده است. همچنین بهمنظور اعتبارسنجی دادهها و اطمینـانپذیـری از نتایــج حاصله، یافتههای پژوهش در کارگروه خبرگانی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها
یافتههای پژوهش در پاسخ به سؤالات مطرحشده به شرح ذیل میباشد:
سامانه دیدبانی چیست و مدلهای موجود کداماند؟
همانطورکه بیان شد، تعاریف مختلفی در خصوص دیدبانی وجود دارد اما میتوان چارچوب مشترکی را بین تعاریف فوق شامل پایش، پویش، محیط و عناصر یافت که از کنار هم گذاشتن آنها میتوان به تعریف ذیل رسید:
« آرایش منظم اجزاء و عناصر بهمنظور پایش و پویش محیط در راستای تأمین اهداف سازمان»
در دنیا مدلهای مختلفی وجود دارد، ازجمله مدلهایی که در این پژوهش بررسی شد، مطابق با
جدول شماره 1 در پیشنه پژوهش میتوان به مدلهای (
چو، 1999)، (
گوردن و گلن، 2009)، (
هاینز و همکاران، 2018)، (
ژانگ و همکاران، 2011)، (
دی و شومیکر، 2006 ) و غیره اشاره کرد.
شاخصهها و مؤلفههای کارآمد با رصد بحرانهای شهری کداماند؟
با مطالعه منابع کتابخانهای ازجمله کتابها، مقالات، مجلات علمی پژوهشی و ارائه مدلهای شناساییشده در کارگروه خبرگی، ویژگیهای مدل متناسب با رصد بحرانهای شهری به شرح
جدول شماره 3 احصاء و وزندهی شد:
مدل متناسب با رصد بحرانهای شهری در حوزه مأموریتی شهرداری چگونه باید باشد؟
بررسی مدلها براساس ویژگیهای شناساییشده
در این مرحله تمام مدلهای استخراج شده از منابع کتابخانهای با برگزاری کارگروه خبرگان از لحاظ دارا بودن ویژگیهای نهایی مطابق با محیط ماموریتی شهرداری تهران مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. بهمنظور هرچه بهتر نشان داده شدن نتایج بهدستآمده محقق به ترسیم نمودار میلهای راجع به هر مدل همراه ویژگیهای آنها می پردازد (
تصویر شماره 1).
در نمودار، میلهای که دارای ارتفاع بیشتری باشد نشاندهنده آن است که آن مدل در ویژگی نشان دادهشده دارای امتیاز بالاتری از منظر خبرگان است و برعکس هر میلهای که در نمودار ارتفاع کمتری داشته باشد مدل در آن ویژگی، از منظر خبرگان امتیاز کمتری کسب کرده است. براساس نظر خبرگان و ویژگیهای کارآمدی احصاءشده، مدل ا به شرح
جدول شماره 4 امتیازبندی و مدل فرآیندی دیدبانی با کسب 114 امتیاز بهعنوان مدل اولیه انتخاب شد.
بومیسازی مدل منتخب
در این مرحله پس از انتخاب مدل اولیه (مدل فرآیندی دیدبانی)، آن را در جمع خبرگان مورد بررسی قرار داده و نواقص و معایب آن و همچنین عناصر و اجزایی که لازم است اضافه و یا کسر گردد مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً مدل منتخب به شرح
تصویر شماره 2 ذیل بومیسازی و بهینه گردید.
مدل بهینهشده دارای 3 بخش ورودی، تجزیهوتحلیل و خروجی به شرح ذیل میباشد:
ورودی
بخش ورودی سامانه وظیفه پویش محیطی را بر عهده دارد. این بخش با استفاده از ظرفیت مجموع دستگاههای زیر مجموعه شهرداری و با محوریت سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری اقدام میشود. در این پویش هر بخش در حوزه مسئولیتی خود با استفاده از توانمندی و خبرگی کارشناسان امر نسبت به پویش محیطی اقدام و مسائل و موضوعات مهم و کلیدی را شناسایی میکنند و به بخش تجزیهوتحلیل ارائه میدهند.
تجزیهوتحلیل
پس از دریافت اطلاعات و دادهها از بخش ورودی، وظیفه مدیریت سامانه بر عهده این بخش میباشد. در این قسمت پس از ارزیابی دادهها و اطلاعات و صحتسنجی آنها، پردازش شده و هر موضوع به بخش مربوطه در مرکز فرماندهی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری تهران ارجاع میشود. در این بخش هر دستگاه موضوعات خود را پس از رصد و بررسی لازم، در دو بخش اهداف راهبردی و عملیاتی تقسیمبندی و برنامههای متناسب با آن را با استفاده از نظرات و تخصص کارشناسان خبره تدوین میکنند. پس از تدوین برنامههای راهبردی و عملیاتی، آنها را جهت اجرا به بخش خروجی سامانه هدایت میکنند.
در این بخش بازخوردگیری از برنامهها و نقاط قوت و ضعف و پیامدهای آنها مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد و هشدارهای لازم نیز به مراجع زیربط ارسال میشود.
خروجی
در بخش خروجی، برنامههای احصاءشده، جهت اجرا به ردههای مربوطه ابلاغ میشود.
بحث
در این پژوهش محققین با جستوجو در منابع داخلی و خارجی و استفاده از منابع کتابخانهای، تعداد 16 مدل از مدلهای موجود دیدبانی در جهان را یافته و مورد بحث و بررسی قرار دادند. تعدادی از این مدلها در دنیای امروز بهکار گرفته و از آنها استفاده شده است و تعدادی دیگر فقط در منابع علمی از جمله مقالات و کتابها استفاده شده است. بعضی از این مدلها با بهکارگیری کاربردی در مراکز و مؤسساتی که بهطور مستقیم در آیندهپژوهی علیالخصوص دیدبانی فعالیت میکنند ارائه شده است.
با وجود اهمیت بالای دیدبانی و ارائه مدلهای مختلف آن از سوی محققین مختلف، خلاء پرداختن به ویژگیها و مشخصات این مدلها انگیزه اصلی پژوهش بود که در آن تلاش شد با بهرهگیری از نظرات خبرگان ویژگیهای شناساییشده از بین مدلهای ارائهشده بررسی شود تا خروجی آن برای سازمانها و پروژههای گوناگون که قصد استفاده از این مدلها بهمنظور دیدبانی را دارند باتوجهبه نیازها و شرایط بومی آنها راهگشا باشد.
درخصوص مدلهای دیدبانی این نکته حائز اهمیت است که این مدلها به فراخور شرایط بومی و موضوع مورد بررسی، طراحی و به کار گرفته شدهاند؛ لذا درنهایت هر پژوهشگر در کار خود میبایست باتوجهبه مسئله و موضوعی که مورد بررسی قرار میدهد و با عنایت به مختصات و ویژگیهای سازمانی که برای آن مشغول به فعالیت است به سراغ مدلها رفته و از نقاط قوت و ظرفیت مدلهایی که با پژوهش وی همخوانی دارد، بهره ببرد.
وجه نوآورانه و متمایزکننده این پژوهش با پژوهشهای پیشین این بود که این پژوهش برخلاف دیگر پژوهشها که تنها باتوجهبه نیاز خود در خصوص ارائه یک مدل دیدبانی برای یک مسئله یا سازمان مشخص به سراغ مطالعه برخی مدلهای دیدبانی میرفتند، تعداد نسبتاً بالایی از مدلهای دیدبانی موجود ارائهشده توسط پژوهشگران مختلف در موضوعات، پروژهها و سازمانهای متفاوت را بررسی کرده و مشخصات، شاخصهها و ویژگیهای آنها را شناسایی گرده است.
نتیجهگیری
باتوجهبه مطالب پیشگفت، به پژوهشگران حوزه رصد و دیدبانی توصیه میشود در ابتدا ویژگیهای موضوع و مسئله موردبررسی خود را شناسایی و احصا کنند و در گام بعد ویژگیهای محیطی و بومی سازمان، نهاد، پروژه و غیرهای که این مدل میبایست در خصوص آن به کار گرفته شود را بهصورت دقیق تبیین کنند و براساس آنها به سراغ مدلهای دیدبانی بروند. در این مرحله، خروجی این پژوهش بهمنظور نیل به نتیجه مطلوب برای ایشان گرهگشا خواهد بود. البته باید گفت که پژوهشهای مختلفی در حوزه مدلهای دیدبانی توسط اندیشمندان مختلف بهطور مستمر در حال انجام است و هر پژوهشگر در زمان طراحی مدل مطلوب میبایست بهروزترین منابع را مورد بررسی قرار دهد و جدیدترین مدلهای دیدبانی موجود را استخراج کند و از محتوای آنها نیز بهرهمند شود.
درنهایت پیشنهاد میشود پژوهشگران مختلف با استفاده از این نتایج و براساس اقتضائات سازمانها و کاربردهای تخصصی خود به انتخاب و بومیسازی مدلهای متناسب بپردازند.
محدودیتها و پیشنهادهای آتی
ازآنجاییکه هر پژوهشی دارای محدودیتها و چالشهایی میباشد، پژوهش حاضر نیز از این قاعده مستثنی نبوده است که ازجمله این محدودیتها به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
-وجود منابع داخلی و فارسی کم برای انجام تحقیق؛
-مقاومت نسبتاً زیاد جامعه خبرگی برای مصاحبه و برگزاری کارگروه؛
-کمبود اطلاعات و دانش جامعه خبرگی راجع به سامانه دیدبانی و مأموریتهای شهردای بهطور همزمان.
باتوجهبه چند وجهی بودن مؤلفههای اثرگذار بر ایجاد بحرانهای شهری و تهدیدات نوین و همچنین فناوری جدید هوش مصنوعی پیشنهاد میشود در بخش پردازش مدل بومیشده برای شناسایی بهتر و دقیقتر رویدادها، روندها، شگفتیسازها، نشانکهای تغییر و همچنین سیگنالها خصوصاً سیگنالهای ضعیف از فناوری هوش مصنوعی استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش رعایت تمامی اصول اخلاق پژوهش انجام شده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه جلال پوراصغر گروه آینده پژوهی، دانشکده حضرت ولی عصر (عج)، دانشگاه جامع امام حسین(ع) میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور یکسان در مفهوم و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Calderon, A., Garner, D., Palermo, J., & Tangas, J. (2003). Environmental Scanning Guide. Melbourne: RMIT University.
Choo, C. W. (1999). The art of scanning the environment. Bulletin of the American Society for Information Science and Technology, 25(3), 21-24. [DOI:10.1002/bult.117]
Costa, J. (1995). An empirically-based review of the concept of environmental scanning. International Journal of Contemporary Hospitality Management, 7(7), 4-9. [DOI:10.1108/09596119510101877]
Day, G. S., & Schoemaker, P. J. (2006). Peripheral vision: Detecting the weak signals that will make or break your company. Boston, MA: Harvard Business Review Press. [Link]
Fakhri, M. (2019). [Strategic surveillance model (Persian)]. Tehran: National Defense University. [Link]
Foladi, Gh. (2008). US surveillance and reconnaissance capabilities, capabilities, and technologies in 2020 [H. Dehghani, Persian trans.]. Tehran: Center for Future Studies of Defense Science and Technology - Defense Industries Educational and Research Institute.
Ghanavati, E., Ghalami, Sh., & Abdoli, A. (2009). [Enable of urban crisis management for reducing natural hazard (Earthquake) case study: Khoram Abad City (Persian)]. Journal of Physical Geography, 1(4), 15-25. [Link]
Gordon, T. J., Glenn, J. C. (2009). Environmental Scanning. In: J. C. Glenn & T. J. Gordon ( Eds), Futures research methodology-version 3.0. Washington, DC: The Millennium Project. [Link]
Haase, T. W. (2022). Uncertainty in crisis management. In: A. Farazmand (Ed.), Global encyclopedia of public administration, public policy, and governance (pp.12957-12961). Cham: Springer. [DOI:10.1007/978-3-030-66252-3_2922]
Hataminejad, H., & Janbabanejad, M. H. (2006). [Natural disaster crisis management (floods) in the city (Persian)]. Journal of Geographical Science, 3, 58. [Link]
Heydari, S., Parizadi, T., Kamanroudi Kojouri, M., & Zanganeh A. (2024). [Spatial pathology of earthquake management in Salas Babajani County, Kermanshah, Iran (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge, 14(2), 222-237. [Link]
Hiltunen, E. (2008). Good sources of weak signals: A global study of where futurists look for weak signals. Journal of Futures Studies, 12(4) , 21-44. [Link]
Hines, A., Bengston, D. N., Dockry, M. J., & Cowart, A. (2018). Setting up a horizon scanning system: A U.S. Federal Agency Example. World Futures Review, 10(2), 136-151. [DOI:10.1177/1946756717749613]
Mendonca, S., Pina e Cunha, M., Kaivo-Oja, J., & Ruff, F. (2004). Wild cards, weak signals and organisational improvisation. Futures, 36(2), 201-218. [DOI:10.1016/S0016-3287(03)00148-4]
Mirshahvelayati, F., & Nazari, F. (2019). [Technology Surveillance Model: A process and structure for monitoring technological developments (Persian)]. Defensive Futures Studies, 4(13), 42-68. [Link]
Mirzaei, A. R., Keshavarz, E., Ghasemi, H., Eivazi, M. R., & Bayat, R. (2023). [Providing a monitoring framework for strategic transformations in the security environment of the Islamic Republic of Iran(Persian)]. Islamic Revolution of Iran’s Future Studies, 4(3), 11-33. [Link]
Mobini Dehkordi, A., & Heidari, H. (2014). [Fundamentals of strategic environmental knowledge (Persian)]. Tehran: Safar. [Link]
Moghadampour, J., Darvishi, F., Ghasemi, H., & Keshavarz, E. (2018). [Presenting a morphological framework for cultural observation with application of futures concepts (Persian)]. Quarterly Journal of Socio-Cultural Strategy, 7(27), 7-45. [Link]
Pedram, A. R., & Ahmadian, M. (2015). [Futures studies lessons and experiences (Persian)]. Tehran: Ofogh Ayandeh Pazhohi Rahbordi. [Link]
Pedram, A. R., & Momeni, M. (2021). [Designing an armed forces surveillance system at strategic levels (Persian)]. Quarterly Journal of National Defense Strategic Management Studies, 19, 49-80. [Link]
Rahimi, M., & Ranjbarzade, S. (2023). [Urban crisis management (Persian)]. Tehran: Nikayesh. [Link]
Sadeghi, A. , Pedram, A., & Fallah Sheykhlari, A. A. (2020). [Applying the intelligence studies in the futures studies in order to attain the intelligence based strategic watching processes (Persian)]. Strategy, 28(4), 5-31. [Link]
Sadri Nooshabadi, S. S., Marjani, T., & Hajiani, E. (2018). [Designing a Higher Education Monitoring System with an Entrepreneurial Approach (Persian)]. Organizational Culture Management, 16(4), 805-825. [DOI:10.22059/jomc.2019.262777.1007583]
Shababani, M., Kargar, B., & Rahimi, M. (2022). [A model for the urban crisis management (case study: District 11 of Tehran) (Persian)]. Police Management Studies, 17(4), 9-35. [Link]
Hill, T., & Westbrook, R. (1997). SWOT analysis: it's time for a product recall. Long Range Planning, 30(1), 46-52. [DOI:10.1016/S0024-6301(96)00095-7]
Zand Moghadam, M. R., & Asghari, J. (2019). [Crisis management and its role in sustainable urban development (Persian)]. Shabak, 5(7). [Link]
Zhang, X., Majid, S., & Foo, S. (2011). The contribution of environmental scanning to organization performance. Singapore Journal of Library & Information Management, 40, 65-88. [Link]