مقدمه
بافتهای فرسودهای که فاقد ارزش تاریخی هستند، در برابر وقوع مخاطرات بهویژه بحرانها و بلایای طبیعی و غیرطبیعی بسیار آسیبپذیرند. یکی از راهکارهای عملی مدیریت شهری و شهروندان استفاده از پتانسیلهای نهفته در دل بافتهای فرسوده شهری است. بافت فرسوده فاقد ارزش تاریخی به بلوکهایی اطلاق میشود که شرایط ذیل را داشته باشند (طهرانچی، 1399):
ناپایداری: 50 درصد بناهای موجود در بلوک ناپایدار بوده که استحکام لازم را نداشته باشند.
نفوذپذیری: حداقل 50 درصد معابر بلوک دارای عرض کمتر از 6 متر باشد.
ریزدانگی: حداقل 50 درصد عرصه ساختمانها در آن بلوک شهری مساحتی کمتر از 200 متر مربع داشته باشند.
باتوجهبه وقوع بحرانهای اخیر در شهر تهران و اهمیت دادن به مسئله بحران و آمار بالای فرسودگی در بناهای موجود، معضل بافتهای فرسوده به امری جدی و غیرقابلانکار تبدیل شده است. وقوع بیش از 1000 نوع آتشسوزی (کوچک و بزرگ) از بین 8 ایستگاه منطقه موردمطالعه در طول سال، بیانگر این موضوع است که منطقه 19 در مقایسه با مناطق همجوار آمار بالایی دارد و این نتایج برای منطقه تأسفبار است و باعث ایجاد خسارتهای جانی، مالی و زیستمحیطی زیادی میشود. هدف از پژوهش حاضر ارائه برنامه مدیریت بحران (آتشسوزی) و اجرای راهبردهایی بهمنظور کاهش آسیبپذیری بافتهای فرسوده فاقد ارزش تاریخی در منطقه 19 شهر تهران است. حال باتوجهبه هدف، 2 سؤال مطرح است: 1. بهمنظور کاهش آسیبپذیری بافتهای فرسوده منطقه در حریقهای احتمالی، چه تمهیداتی را میتوان به کار بست؟ 2. آیا استفاده از ماتریس ذینفعان روشی مناسب برای مدیریت حوادث ناشی از آتشسوزی در منطقه موردمطالعه است؟ برای پاسخ به این سؤالات فرضیههای زیر مطرح شده است: 1. راهبردهای علمی و عملی در کاهش آسیبپذیری بافتهای فرسوده بر اثر حوادث آتشسوزی در منطقه تأثیر دارد. 2. مدیریت بحران (آتشسوزی) در ایستگاههای موردمطالعه قابلپیشبینی است.
پیشینه تحقیق
صادقی و همکاران (2023)، در ارزیابی ریسک بافتهای فرسوده شهری در ایران، به این نتیجه رسیدند که قدمت ساختمانها بیشترین و سیل کمترین اولویت را در بررسی علل خسارت دارند. علاوهبراین خطر آسیب ناشی از کیفیت ساختمان (تخریب) و قدمت ساختمان بیشترین اهمیت را دارند. خطر وقوع سیل و آسیب به شبکههای ارتباطی کمترین اهمیت را در بین عوامل بافتهای فرسوده شهری دارد. آتشسوزی ساختمانها شایعترین نوع آتشسوزی است و بیشتر آتشسوزیها در دورههای بهرهبرداری و نگهداری ساختمانها رخ میدهد. طی تحقیقاتی که وانگ و همکارانش در سال 2021 انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بیشتر عوامل خطر آتشسوزی بهطور جداییناپذیری با زندگی انسان مرتبطاند، ولی درعینحال قابلکنترل هم هستند، اما نمیتوان آنها را از بین برد. بنابراین ارزیابی خطر آتشسوزی برای کنترل آن و بهبود توانایی پیشگیری ضروری است. احیای بافتهای فرسوده شهری یعنی تغییر شکل اجزای یکپارچه شهر از شکل اصلی خود (سروری و همکاران، 2021). لی و همکاران (2020)، بافت شهری را نهتنها ویژگیهای ساختار محیطی برای یک دوره معین تجسم میکنند، بلکه آن را دارای روابط عمیق اجتماعی و اقتصادی میدانند. حجم زیادی از اطلاعات که منعکسکننده تاریخ، سیاست، اقتصاد و فرهنگ است، ازطریق ویژگیهای بافت شهری تحقق یافته و حفظ شده و به تاریخ ضروری توسعه شهری تبدیل شده است. آمن و کوزوویچ (2018) بیان کردهاند نمونههای زیادی از فضاهای فرسوده شهری وجود دارد که برخی از آنها ناشی از ناآگاهی و عدم تحقق تعامل جامعه و معماری بوده است. بدوی و فراق (1402)، در تحقیقاتی که درباره ارتقای کیفیت شهری نسبت به تجارب حاصله انجام دادهاند، عنوان کردند که شهرنشینی سریع منجر به از بین رفتن ویژگیهای متمایز شهری شده است. برنامهریزی شهری مبتنی بر تحلیل سوات میتواند یک تکنیک مفید در تولید سیاستها، راهبردها و برنامههای شهری برای پیوند فضای سبز شهری با پایداری اجتماعی باشد (تایفی نصرآبادی و همکاران، 2023). نتایج حاصل از برخی تحقیقات از مناطق شهر تهران نشان میدهد به دلیل برخی ویژگیها، مانند جمعیت و تراکم ساختمانی بالا، وجود بافت فرسوده، ساختمانهایی با مقاومت سازهای پایین و کیفیت ساخت بسیار پایین، مستعد آسیبپذیری بالا هستند (رضایی شهابی و همکاران، 2023). بافت شهری یک واحد پویا و در حال تغییر است که نشان میدهد شهرها چگونه در طول زمان تکامل یافته و گسترش یافتهاند. بافت هر شهر تعیینکننده فضای فیزیکی شهری و فاصله بین عناصر شهری است (صادقی و همکاران، 2021). مقاومت ساختمانها در برابر آتش یکی از ابزارهای سنجش ایمنی است و رتبهبندیهایی را برای نحوه عملکرد عناصر سازه در یک آزمایش استاندارد ارائه میدهد (اسپیناردی و همکاران، 2023).
پژوهشی که عبدالباسط و همکاران (2018) درباره کاربرد تکنیک سوات در برنامهریزی راهبردی سازمانها انجام دادهاند، حاکی از آن است که با بررسی نقاط قوت (S)، ضعفها (W)، فرصتها (O) و تهدیدات (T)، میتوان بهترین راهبرد را برای دستیابی به اهداف سازمان انتخاب و اجرا کرد. همچنین آنها عنوان کردند تجزیهوتحلیل سوات عوامل مطرحشده را بهصورت کمی بررسی نمیکند، بنابراین برای غلبه بر این اشکال، میتوان آن را با فرایند تحلیل سلسلهمراتبی ادغام کرد که قادر است عناصر کمی و کیفی را با وزندهی و رتبهبندی آنها ازطریق ماتریسهای مقایسه تعیین کند. ترکیب تحلیل سلسلهمراتبی و سوات تحت عنوان AʼWOT رویکردی است که در آن تحلیل سلسلهمراتبی برای تعیین ارتباط نسبی هر جزء شناسایی شده و در تجزیهوتحلیل سوات استفاده میشود (کاکال و همکاران، 2023). تیلور و همکاران (2019). در مطالعهای تحت عنوان «ارزیابی اثربخشی راهبردهای پیشگیری از آتشسوزی» که در انگلستان انجام شده بود به این نتیجه رسیدند که رویکرد ارزیابی راهبردی پیشگیری از آتشسوزی، شامل عملکرد کلی خدمات آتشنشانی و نجات، عملکرد دررابطهبا بخشهای مختلف جمعیت، عملکرد هزینه سرانه و همکاری چند آژانس برای حمایت از ارزیابی عملکرد مبتنی بر اثربخشی بهجای ارزیابی عملکرد مبتنی بر نتایج بود. در بررسی و تحلیل آماری بارهای آتشسوزی 83 بنای فرسوده فاقد ارزش تاریخی در پکن، بیان شده است که بار آتش بهعنوان عامل کلیدی برای تعیین خطر آتشسوزی است (ژانگجی و همکاران، 2020). آتشسوزی ساختمانها و کارخانهها به دلیل انتشار محصولات جانبی خطرناک ناشی از احتراق، خطر بزرگی برای سلامت انسان و محیطزیست ایجاد میکند. این ترکیبات خطرناک میتوانند ازطریق ریزش آب بر روی آتش در محیط پراکنده شوند و تأثیر آن میتواند فوری یا مزمن باشد (لام و همکاران، 2019). چرخه آتش از دیدگاه علم احتراق نشان داد میزان سوختگی محل به اندازه چرخه و گردابهای آتش بستگی دارد (کاوانا و همکاران، 2023). هونگچی و همکاران (2020)، با بررسی بار آتش در بناهای فرسوده فاقد ارزش تاریخی ژاپن نشان دادند میانگین چگالی بار آتش به ترتیب در اتاقهای انبار، مطالعه، خواب، پذیرایی و ناهارخوری است که با طراحی مهندسی آتش، میزان بار آتش به حداقل میرسد. سیمون (2021)، در بررسی چالشهای عملی جهت کاهش پیامدهای آتشسوزی در ساختمانهای فرسوده فاقد ارزش تاریخی عنوان کرده است آتشسوزی یک بدشانسی همیشگی در بناهای فرسوده است که میتواند باعث تخریب سریع و بالقوه در ساختمانهای فرسوده شود.
روش
تحلیل سوات یکی از ابزارهای مدیریت راهبردی است. بااینحال تجزیهوتحلیل سوات ممکن است در تعیین درجه اهمیت معیارها و راهبردها ناکافی باشد، بنابراین روشهای تصمیمگیری چندمعیاره میتواند برای از بین بردن این نارسایی مفید باشد (لی و همکاران، 2021). تحلیل سوات (یا ماتریس سوات) یک تکنیک برنامهریزی و مدیریت راهبردی است که برای کمک به شخص یا سازمان در شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها استفاده میشود. تحلیل سوات روشی ویژه برای تحلیل مسائل برنامهریزی راهبردی انرژی است (رحیمی راد و همکاران، 2023). جهت ارائه برنامههای راهبردی مدیریت آتشسوزیها، از روش AʼWOT که تلفیقی از تحلیل سلسلهمراتبی و تحلیل سوات است استفاده شده است. پژوهش حاضر ازنظر موضوع در حیطه مطالعات راهبردی و از دیدگاه هدف، در حیطه تحقیقات کاربردی است و از آن جهت کاربردی است که یافتههای آن در راستای تدوین راهبردهای مدیریت حریق و حوادث در بافتهای فرسوده است. حجم نمونه متشکل از 20 نفر خبره در سازمان مدیریت بحران و آتشنشانی بود. با استفاده از مصاحبه و طوفان فکری و جدول کرجسی ـ مورگان محاسبه صورت گرفته است. با تعیین عوامل داخلی و خارجی، راهبردها شناسایی شدند و مهمترین شاخصهای هریک از آنها، بهصورت سلسلهمراتبی نوشته شد. مطالعات گوناگونی پیرامون ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای بافت فرسوده شهرها و سیستمهای اطفای حریق شهری صورت گرفته است، اما درزمینه ارائه راهبردهای مدیریت اطفای حریق با استفاده از استانداردهای بینالمللی و روشهای تلفیقی، بهخصوص در منطقه 19 شهر تهران و ایستگاههای آتشنشانی تحت پوشش این منطقه پژوهشهای چندانی انجام نشده است، بنابراین پژوهش حاضر از این بُعد دارای نوآوری است.
موقعیت منطقه 19 شهر تهران
منطقه 19 در قسمت جنوبی شهر تهران واقع شده است و در مجاورت مناطق 16، 17، 18 و 20 قرار دارد. مساحت کل منطقه 92140000 متر مربع، تعداد نواحی، 5 ناحیه؛ تعداد محلات، 13 محله؛ جمعیت کل منطقه، 295627 نفر؛ تعداد خانوار، 77764 خانوار؛ مساحت بافت فرسوده، 160000 متر مربع؛ درصد بافت فرسوده، 0/8 درصد؛ بافت ناپایدار، 10/7 درصد و تراکم جمعیتی، 126 نفر در هر 10000 متر مربع است (پورتال شهرداری منطقه 19 شهر تهران، 1401).
تصویر شماره 1 محدوده منطقه 19 را نشان میدهد.

در منطقه 19 شهر تهران 8 ایستگاه آتشنشانی وجود دارد که وظیفه استقرار ایمنی پایدار در مدیریت بحران شهری و اطفای حریق را برعهده دارند. رفتار دینامیکی آتش و سرعت توسعه و پیشروی آن در ساختمانها، مشکلات و موانع پیچیده متعددی را برای آتشنشانان به وجود میآورد. بهخصوص در منطقه 19 شهر تهران در صورت بروز آتشسوزی و حضور نیروهای متعدد عملیاتی در حوادث، نیاز به مدیریت و فرماندهی قوی و کارآزموده مبتنی بر اصول علمی، امری بسیار حیاتی و ضروری است. در حال حاضر مدیریت حریق در منطقه 19 شهر تهران برعهده این 8 ایستگاه آتشنشانی است و در صورت نیاز و بروز حریقهای گسترده، از سایر مناطق عملیاتی نیز کمک گرفته میشود.
تصویر شماره 2 موقعیت جانمایی ایستگاههای تحت پوشش منطقه 19 شهر تهران را نشان میدهد.

بافتهای فرسوده بهعنوان یک معیار ناسازگار در منطقه 19 شهر تهران تلقی میشوند. وجود بافتهای فرسوده در برخی از نواحی منطقه بهعنوان تهدیدی برای تابآوری مکانی در مواجهه با آتشسوزیهاست. یکی از راهکارهای عملی مدیریت شهری و شهروندان استفاده از پتانسیلهای نهفته در دل بافتهای فرسوده شهری است. باتوجهبه وقوع بحرانهای اخیر در شهر تهران و اهمیت دادن به مسئله بحران و آمار بالای فرسودگی در بناهای موجود، معضل بافتهای فرسوده به امری جدی و غیرقابلانکار تبدیل شده است. عمدهترین بافت فرسوده در ناحیه 3 از منطقه 19 شهر تهران قرار دارد که مساحت آن 160000 متر مربع است.
تصویر شماره 3 بافتهای فرسوده منطقه 19 شهر تهران را نشان میدهد.

باتوجهبه اینکه روش تحلیل سلسلهمراتبی روش حل مسئله از بالا به پایین است، بنابراین برای حل مسئله در گام اول بهترین عوامل داخلی و خارجی مشخص و وزندهی شدند. سپس امتیازدهی بین عوامل داخلی و خارجی بین 1تا 5 از تهدید یا ضعف بسیار جدی تا فرصت یا قوت بسیار عالی در نظر گرفته شده است. در گام دوم با ضرب اوزان حاصل از وزندهی (W) به امتیاز هرکدام از آنها (S)، نمره نهایی (G×W) به دست آمد و ماتریس عوامل داخلی و خارجی تشکیل شد. در گام اول و دوم شاخصها بین صفر تا 1 وزندهی شده و امتیاز بین 1 تا 5 لحاظ شد و ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی نوشته شد.
در گام سوم، ماتریس مرحله تلفیق باتوجهبه اهداف پژوهش و نتایج حاصل از ماتریس ارزیابی نوشته شده است: 1. راهبردهای تهاجمی (SO): بررسی نقاط قوّت و فرصت؛ 2. راهبردهای تدافعی (WO): بررسی نقاط ضعف و فرصت؛ 3. راهبردهای محافظهکارانه (ST): بررسی نقاط قوت و تهدید؛ 4. راهبردهای رقابتی (WT): بررسی نقاط ضعف و تهدید. در گام چهارم که بهعنوان مرحله ماتریس برنامهریزی راهبردی کمّی نام دارد، اقدام به اولویتبندی راهبردها شده است. در پژوهش حاضر مناسبترین راهبرد براساس امتیاز کسبشده مشخص و سایر موارد به ترتیب اولویت رتبهبندی خواهند شد. ابتدا عوامل داخلی و خارجی و امتیاز وزنی هریک به جدول برنامهریزی راهبردی کمّی منتقل شد و سپس راهبردهای قابلقبول پیشنهاد شد. برای تعیین نمره جذابیت (TAS) هر راهبرد، وزنهای عوامل (W) را در نمره جذابیت (AS) که بین 1 تا 4 است ضرب کرده و مجموع امتیاز جذابیت هریک از عوامل به دست میآید. از جمع امتیاز هر ستون، امتیاز جذابیت نهایی (TAS) حاصل میشود که بالاترین آنها نشاندهنده مطلوبیت آن راهبرد نسبت به سایر راهبردها است.
در گام پنجم جهت ارائه برنامههای راهبردی مدیریت بحران ناشی از آتشسوزیها از مدل فریمن استفاده میشود. مدل فریمن در سال 1984 در تگزاس آمریکا توسط فریمن بر روی 97 سازمان اعمال شد. بررسی عوامل محیطی شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ایمنی و محیطزیست بر روی راهبردهای ارائهشده و ارائه راهکارهای عملی جهت اطفای بهتر حریق طبق ماتریس فریمن انجام میشود. برنامهریزی راهبردی فریمن در پژوهش حاضر، اولویت اجرای راهبردها ازنظر عوامل اقتصادی، اجتماعی، ایمنی و محیطزیست ازطریق تعیین مؤلفه C است. مؤلفه C از حاصلضرب 2 مؤلفه B و A به دست میآید. در این ماتریس A عبارت است از اثر عامل محیطی بر راهبرد موردنظر که مقدار آن از 5+ و به معنای قویاً مثبت تا 5- به معنای قویاً منفی است. B عبارت است از اهمیت هر عامل برای تحقق راهبرد موردنظر و مقدار آن از صفر به معنای غیرمهم تا 10 به معنای بسیار مهم است. سپس حاصل مقادیر C برای هر راهبرد به دست آمده و با جمع مقادیر امتیاز هر راهبرد، امتیاز کل آن راهبرد به دست میآید. در ستون جمعبندی، چنانچه جمع جبری C برابر با صفر، یا عددی منفی شود مبین آن خواهد بود که راهبرد بررسیشده ازنظر اجرایی امکانپذیر نیست و درصورتیکه مثبت باشد، راهبرد موردنظر عملی خواهد بود و احتمال عملی شدن نیز به مقدار عددی امتیاز بستگی دارد.
نتایج بهدستآمده از جدول برنامهریزی سوات با بالاترین اولویت راهبردی جهت تدوین برنامههای مدیریت آتشسوزی ارائه خواهد شد. در این روش میزان رضایت گروههای ذینفع از سازمانهای خدماترسان بهعنوان شاخص عملکردی با رویکرد بالا مد نظر قرار گرفت. گروههای ذینفع عبارتاند از: سازمانهای آتشنشانی، شهرداریها، سازمان مدیریت بحران، دانشگاهها و مراکز علمی، جامعه، مردم و کارکنان عملیاتی و ستادی.
تصویر شماره 4 فرایند انجام پژوهش را نشان میدهد.

یافتهها
فاکتورهای داخلی و خارجی با بررسی منابع موجود و منطقه مطالعاتی مشخص شدند (
جدول شماره 1).

درمجموع 10 عامل داخلی (نقاط قوت و ضعف هرکدام 5 مورد) و 10 عامل خارجی (فرصت 5 مورد و تهدید 5 مورد) شناسایی شد. این عوامل در راهبردهای مدیریت بحران ناشی از حریق و حوادث تأثیر دارند. در این مرحله از پژوهش ساختار AʼWOT جهت تعیین بهترین راهبرد برای تعیین مدیریت بحران حریق و حوادث در بافتهای فرسوده انتخاب شده است.
نتایج حاصل از یافتههای پژوهش با تعیین وزن عوامل به ترتیب سلسلهمراتبی، مشخص و نتایج وزنی حاصل از جدول سوات نشان داد نقاط قوت در اولویت قرار دارد (0/48=S). میزان نرخ ناسازگاری 0/06 به دست آمد نشان از سازگار بودن عاملها دارد (
تصویر شماره 5).

همچنین عملکرد هرکدام از متغیرها با استفاده از نرمافزار اکسپرت چویس نسخه 11 بررسی میشود و حساسیت اهمیت عوامل نسبت به تابع هدف نشان میدهد نقاط قوت (S) دارای بیشترین حساسیت (50 درصد) با بالاترین امتیاز (0/48) هستند و راهبرد تدافعی (ضعف ـ تهدید) بیشترین تغییرات (85 درصد) را دارد (
جدول شماره 2).
ارزیابی عوامل داخلی و خارجی
در فرایند تحلیل سلسلهمراتبی سوات پس از تعیین وزن عوامل، جهت تعیین هدف 20 عامل مورد وزندهی قرار گرفت. وجود نیروهای متخصص بومی در زمینههای مختلف عملیاتی میتواند نقطه عطفی در مدیریت صحیح حریق و حوادث باشد. داشتن تخصص در علوم و مهارتهای مختلف باعث تسریع در عملیات و کاهش خسارتهای جانی و مالی در بدنه سازمان خواهد شد.
نتایج طبق
جدول شماره 2 نشان داد S1 با وزن 0/19 بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است. عواملی مانند عدم همکاری مالکان و متصرفین در بازدید تصرفها و اجرایی نکردن دستورالعملهای ایمنی صادرشده ازطرف ایستگاههای تحت پوشش بهعنوان نقطه ضعف در نظر گرفته شده است. مقاومت در برابر قوانین ایمنی توسط مالکان و متصرفین به علت نداشتن فرهنگ ایمنی و بودجه کافی باعث افزایش ریسکهای عملیاتی در بین پرسنل شده است. در این راستا، W1 با وزن 0/08 در ارجحیت بعدی قرار گرفت. باتوجهبه افزایش آمار حریق و حوادث در منطقه مطالعاتی به دلایل مختلف و با بررسی سامانه اطلاعات ـ عملیات سازمان آتشنشانی، این عامل نیز مورد وزندهی قرار گرفت و وزن آن 0/05 به دست آمد. وجود 8 ایستگاه آتشنشانی ازنظر عملیاتی بسیار مهم و بهعنوان فرصتی دیگر در پیشبرد اهداف سازمانی است.
در بررسی فرصتهای پیشرو مبنی بر افزایش ایستگاههای منطقه، کاهش زمان پاسخ به حریق و حوادث و طی کردن کوتاهترین مسیر مد نظر است. به همین دلیل، این معیار نیز مورد وزندهی قرار گرفت و مقدار آن 0/2 به دست آمد (0/2=O2). در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی جهت ثبت نمره نهایی، ابتدا وزن عامل که از میانگین اوزان تحلیل سلسلهمراتبی به دست آمده بود، وارد نرمافزار شد، در نمره اثرگذاری آن (Si) ضرب شد. امتیاز نهایی حاصل از ماتریس برنامهریزی عوامل داخلی با اعمال ضرایب (3/03) به دست آمد. نمره نهایی عوامل داخلی بیشتر از 2/5 است و نشان میدهد نقاط قوت از نقاط ضعف بیشتر است و راهبردها از نوع تهاجمی است. در ارزیابی ماتریس عوامل خارجی همانند عوامل داخلی میانگین اوزان از وزندهی ماتریس تحلیل سلسلهمراتبی به دست آمد و در نمره اثرگذاری آن (Si) ضرب شد. نمره اثرگذاری بین 1 تا 5 (1 ضعف یا تهدید اساسی، 2 ضعف یا تهدید کم، 3 حد وسط یا برابر، 4 قوّت بالا و 5 قوت بسیار بالا) در نظر گرفته شده است (
جدول شماره 2).
تدوین راهبردها
پس از تشکیل ماتریس و وزندهی عوامل با استفاده از نرمافزار اکسپرت چویس نسخه 11 ماتریس تجزیهوتحلیل سوات نوشته شد (
جدول شماره 3).

در ماتریس برنامهریزی عوامل داخلی ابتدا نقاط قوت و سپس نقاط ضعف و همچنین در ماتریس برنامهریزی عوامل داخلی، نخست فرصتها و در پی آن تهدیدها نوشته شد و تا حد امکان سعی در روشن و معین بودن توصیف عوامل بود. نقاط قوت و ضعف، فاکتورهای داخلی هستند که ناشی از سازوکارهای عملیاتیاند، درحالیکه فرصتها و تهدیدها، فاکتورهای خارجی هستند که منشأ آنها در بیرون از ایستگاههای تحت پوشش منطقه وجود دارد. از سویی دیگر، نقاط قوت و فرصتها فاکتورهایی هستند که ایستگاههای تحت پوشش را در رسیدن به اهداف عملیاتی یاری میکنند، اما نقاط ضعف و تهدیدها از رسیدن به این اهداف جلوگیری میکنند و بهعنوان موانعی در مدیریت حریق و حوادث تلقی میشوند. روند تجزیه و تحلیل سوات به شرح
جدول شماره 3 است.
پس از وزندهی عوامل داخلی (قوت و فرصت) و خارجی (ضعف و تهدید) راهبردها نیز مورد وزندهی قرار گرفت. سلسلهمراتب اوزان راهبردها طبق جدول با میزان ناسازگاری 0/03 نشاندهنده این است که راهبرد تهاجمی با وزن 0/48 در اولویت قرار دارد. راهبرد تدافعی با وزن 0/28 در اولویت دوم قرار گرفت و راهبردهای تدافعی (ضعف ـ تهدید) و رقابتی (قوت - تهدید) در اولویتهای بعدی قرار گرفتند. در راهبرد تهاجمی، احداث ایستگاههای جدید با تجهیزات پیشرفته اطفایی بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و بهعنوان اولویت اول شناخته شد (0/39=S2O2). طبق یافتههای پژوهش در راهبردهای رقابتی عدم همکاری مالکین و متصرفین باعث تخریب محیطزیست شهری میشود که این راهبرد، وزن 0/38 به خود اختصاص داد (0/38=W2T2). در راهبردهای محافظهکارانه استفاده از تجهیزات اطفای حریق پیشرفته در راستای کاهش تخریب آثار محیطزیست شهری دارای ارجحیت با وزن 0/35 شد (0/35=S2T2). جذب نیروهای استخدامی و داوطلب جهت برطرف کردن کمبود نیروی انسانی (W2O2) بهعنوان یک راهبرد تدافعی با وزن 0/34 در اولویت چهارم راهبردها قرار گرفت. باتوجهبه عدم تکافوی ایستگاه آتشنشانی در محدوده بافت فرسوده منطقه، راهبرد تهاجمی S5O5 جهت استفاده از کانکسهای حریق سیار جهت فرماندهی عملیات بهعنوان پنجمین راهبرد با وزن 0/29 مشخص شد. وجود کاربریهای پنهان و خطرساز بهعنوان انبار مواد شیمیایی و خطرناک که از دید مسئولین پنهان مانده، منطقه را با چالش مواجه کرده است، بنابراین باتوجهبه محدودیت استفاده از زمین، راهبرد تدافعی استفاده از کانکسهای حریق در میان کاربریهای پنهان با وزن 0/26 میتواند مفید واقع شود (0/26=W5O5). در تجزیهوتحلیل سوات، بازدید دورهای بافتهای فرسوده جهت کاهش آلودگی خاک (0/25=S4T4) بهعنوان یک راهبرد محافظهکارانه جهت پیشبرد اهداف در نظر گرفته شده است و بهعنوان اولویت هفتم سلسلهمراتب قرار گرفته است. با بررسیهای زیستمحیطی ناشی از حریق و حوادث در محدوده، بهخصوص ناحیه 3 (خلازیل) مشخص شد عدم فرهنگ ایمنی و آتشنشانی در افزایش آلودگی هوا نقش اساسی دارد. راهبرد رقابتی W3T3 با عنوان مذکور با ارجحیت 0/22 در اولویت هشتم قرار گرفت. با وزندهی و ورود هرکدام از زیرمعیارها، میزان حساسیت عملکرد آنها در قالب
تصویر شماره 6 نیز بررسی و تجزیهوتحلیل شده است.

ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی
باتوجهبه
تصویر شماره 7 و نتایج بهدستآمده از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، امتیاز موزون عوامل داخلی معادل 3/03 و عوامل خارجی معادل 2/33 شده است.

از ماتریس مذکور استنباط میشود راهبرد بهدستآمده راهبرد رقابتی است. به این مفهوم که باید برنامه مدیریت محیطزیست اجرا شود. بنابراین راهبردهای مناسب بهمنظور برنامهریزی و تعیین راهبردهای آسیبپذیری بافتهای فرسوده در مواجهه با آتشسوزی در منطقه موردمطالعه به ترتیب سلسلهمراتب و ارجحیت بین آنها عبارتاند از: 1. عدم همکاری مالکین و متصرفین باعث افزایش حریق و حوادث شهری میشود (W1T1)، 2. عدم همکاری مالکین و متصرفین باعث تخریب محیطزیست شهری میشود (W2T2)، 3. عدم فرهنگ ایمنی و آتشنشانی در افزایش آلودگی هوا نقش دارد (W3T3)، 4. کاربریهای پنهان و خطرساز باعث ایجاد آلودگی خاک میشوند (W4T4)، 5. عدم هماهنگی بینبخشی سازمانها در افزایش آلودگیها نقش دارد (W5T5).
اولویتبندی راهبردهای پیشنهادی (ماتریس برنامهریزی راهبردی کمّی) برای بافتهای فرسوده در مواجهه با آتشسوزی در منطقه 19 شهر تهران
این مرحله که به عنوان مرحله تصمیمگیری ماتریس برنامهریزی راهبردی کمّی نام دارد به اولویتبندی راهبردهای انتخابشده میپردازد. با استفاده از گزینهها و برنامهریزی راهبردی، کمّی کردن جذابیتهای نسبی راهبردها جهت انتخاب مناسبترین گزینه در این
جدول شماره 4 قرار گرفت.

در ماتریس حاضر مناسبترین راهبرد براساس امتیاز کسبشده مشخص و سایر موارد به ترتیب اولویت رتبهبندی شدند (
جدول شماره 4). بنابراین ابتدا عوامل داخلی و خارجی و امتیاز وزنی هریک به جدول برنامهریزی راهبردی کمّی منتقل شد و سپس راهبردهای قابلقبول و پیشنهادشده، در ردیف بالای ماتریس فهرست شدند. برای تعیین ضریب جذابیت (اهمیت) هر راهبرد، وزنهای مرحله اول (جدول سلسلهمراتب ارجحیت عوامل) را در امتیاز جذابیت مرحله دوم (ضریب اهمیت عددی بین 1 تا 4 است) ضرب شد و مجموع امتیاز جذابیت هریک از عوامل به دست آمد. از جمع امتیاز هر ستون، امتیاز جذابیت نهایی حاصل شد که بالاترین آنها نشاندهنده مطلوبیت آن راهبرد نسبت به سایر راهبردها است.
باتوجهبه نتایج بهدستآمده از جدول ماتریس برنامهریزی راهبردی کمّی عوامل داخلی و خارجی راهبردها و همچنین ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی رتبهبندی شدند و به ترتیب راهبردهای زیر به همراه امتیاز نهایی تدوین شد:
1. راهبرد S1O1 با امتیاز 5/22 و با عنوان استفاده از نیروهای متخصص بومی آشنا به موقعیت جغرافیایی منطقه؛ 2. راهبرد S5O5 با امتیاز 5/08 و با عنوان استفاده از کانکسهای حریق سیار جهت فرماندهی عملیات. 3. راهبرد S2O2 با امتیاز 4/96 و با عنوان احداث ایستگاههای جدید با تجهیزات پیشرفته اطفایی. 4. راهبرد S3O3 با امتیاز 4/88 و با عنوان ارسال رویههای عملیاتی به سازمانهای موازی جهت افزایش اطلاعات آنها و همکاری هرچه بهتر آنها با سازمان آتشنشانی. 5. راهبرد S4O4 با امتیاز 4/19 با عنوان بازدید بافتهای فرسوده و برگزاری مانور جهت افزایش توان عملیاتی پرسنل.
باتوجهبه یافتههای پژوهش برای مدیریت و اجرای برنامههای راهبردی پیشگیری و حفاظت از حریق در بافتهای فرسوده منطقه 19 شهر تهران دو رویکرد قابلبررسی است: 1. راهبرد دستوری (بهکارگیری راهبرد S3T3): در این راهبرد استفاده از کدها و استانداردهای بینالمللی دارای اعتبار قانونی بوده و بهکارگیری آنها الزام شود. این رویکرد با نگاه عمومی به تصرفها بدون توجه به جزئیات، الزامات و قوانینی را ارائه میدهد، مانند استفاده از قوانین و الزامات خروج، دسترس خروج و مسیرهای خروج. 2. راهبرد عملکردی: این راهبرد باتوجهبه رفتارشناسی حریق و مواد بهکاررفته در تصرفها در منطقه 19 به کار گرفته میشود. بهکارگیری این رویکرد میتواند خیلی از معضلات و مشکلات در بافتهای فرسوده منطقه را مرتفع کند. استفاده از این رویکرد مبتنی بر الزامات و قوانین موجود در رویکرد دستوری است. طراحی سناریوهای حریق، استفاده از سیستمهای اعلام و اطفای اتوماتیک، اصلاح عرض معابر جهت تردد خودروهای آتشنشانی، استفاده از مواد و مصالح مقاوم در برابر حریق و استفاده از سیستمهای تهویه اتوماتیک جهت خروج محصولات حریق، میتواند از موارد این رویکرد باشد.
یافتههای حاصل از راهبرد ماتریس ذینفعان
برای انتخاب اولویت هر راهبرد از ماتریس ذینفعان استفاده شد که راهبرد تهاجی S5-O5 با امتیاز تهاجمی 107 با عنوان احداث ایستگاههای جدید با تجهیزات پیشرفته اطفایی در اولویت اول قرار گرفت و قابلیت اجرایی پیدا کرد. راهبرد تهاجمی S3-O3 با امتیاز وزنی 98 و با عنوان بازدید بافتهای فرسوده و برگزاری مانور جهت افزایش توان عملیاتی پرسنل در اولویت دوم قرار گرفت. سایر راهبردهای حاصل از ماتریس ذینفعان به ترتیب اولویت طبق
جدول شماره 5 جهت مواجهه با آتشسوزی در منطقه 19 شهر تهران قابلیت اجرایی پیدا کردند:

1. راهبرد تهاجمی S5- O5 با امتیاز 107 و با عنوان احداث ایستگاههای جدید با تجهیزات پیشرفته اطفایی. 2. راهبرد تهاجمی S3-O3 با امتیاز 98 و با عنوان ارسال رویههای عملیاتی به سازمانهای موازی جهت افزایش اطلاعات آنها و همکاری هرچه بهتر آنها با سازمان آتشنشانی. 3. راهبرد تهاجمی S4-O4 با امتیاز 84 با عنوان بازدید بافتهای فرسوده و برگزاری مانور جهت افزایش توان عملیاتی پرسنل. 4. راهبرد تهاجمی O2-S2 با امتیاز 74 و با عنوان استفاده از کانکسهای حریق سیار جهت فرماندهی عملیات. 5. راهبرد تهاجمی S1-O1 با امتیاز 21 و با عنوان استفاده از نیروهای متخصص بومی آشنا به موقعیت جغرافیایی منطقه.
بحث
با در نظر گرفتن عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر مدیریت آتشسوزی بافتهای فرسوده و تدوین راهبردهای لازم، راهبرد S1O1 با امتیاز 22/5 در اولویت اول و راهبرد S1O1 با امتیاز 5/22، راهبرد S5O5 با امتیاز 5/08، راهبرد S2O2 با امتیاز 4/96 در اولویتهای دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین راهبرد S3O3 با امتیاز 4/88 و راهبرد S4O4 با امتیاز 4/19 در اولویتهای چهارم و پنجم قرار گرفتند. شکلگیری اسکان غیررسمی در حومههای متصل به شهر تهران و ادغام آنها بهصورت یک منطقه جدید شهرداری است که سبب ایجاد منطقه 19 شهر تهران شده است. فرسودگی املاک مسکونی ناحیه 3 شهرداری منطقه 19، مثل نعمتآباد بسیار جدی است، چراکه در مقابل حوادث غیرمترقبه ازجمله آتشسوزی آسیبپذیرند. علت اصلی این فرسودگی هم استفاده از مصالح ساختمانی کمدوام و غیراستاندارد در ساخت ساختمانهای مسکونی و رعایت نکردن مقررات ملی ساختمان و استاندارد 2008 زلزله است. محله نعمتآباد یکی از فرسودهترین محلههای منطقه 19 شهر تهران است که تاکنون به آن توجه زیادی نشده است. وجود اماکن مهم اداری، سیاسی، تجاری و آموزشی در این منطقه و همچنین وجود 137 هکتار بافت فرسوده در این منطقه که 63 درصد بافت فرسوده کل شهر تهران را دربر میگیرد، منطقه را با چالش جدی مواجه کرده است. همچنین نتایج اولویت ماتریس فریمن نشان داد راهبرد تهاجمی S5-O5 با امتیاز 107 در اولویت اول قرار گرفت و قابلیت اجرایی در منطقه 19 شهر تهران را پیدا کرد. سایر راهبردهای ماتریس فریمن به ترتیب و به شرح ذیل در اولویتهای بعدی قرار گرفتند:
راهبرد تهاجمی S5- O5 با امتیاز 107 در اولویت دوم و راهبرد تهاجمی S3-O3 با امتیاز 98 در اولویت سوم قرار گرفت. در پاسخ به سؤالات پژوهش میتوان گفت با بررسی نقاط ضعف و قوت و همچنین فرصت و تهدیدهای موجود در منطقه، میتوان راهبردهایی جهت کاهش آسیبپذیری بافتهای فرسوده در برابر آتشسوزی تدوین کرد. همچنین با در نظر گرفتن گروههای ذینفع مانند مردم، شهرداری، محیطزیست و آتشنشانی و غیره، استفاده از روش ماتریس فریمن برای تدوین راهبردها در مدیریت حریق و حوادث مناسب است. جهت اثبات آزمون فرضیهها میتوان گفت روش AʼWOT بهعنوان یک روش علمی و عملیاتی جهت مدیریت حریق و حوادث در بافتهای فرسوده در منطقه 19 شهر تهران شناخته شد. همچنین ماتریس فریمن نشان داد راهبرد تهاجمی جهت مدیریت حادثه (آتشسوزی) در ایستگاههای موردمطالعه قابلپیشبینی و اجرایی است.
نتیجهگیری
در صورت فقدان ارزش بافت فرسوده منطقه، اکثر اقدامات انجامگرفته مدیران شهری محدوده موردمطالعه، در حوزه بازسازی است نه نوسازی و بهسازی. عواملی مانند نبود استحکام کافی بناهای فرسوده، ریزدانگی و نفوذناپذیری لازم امکان توانبخشی و نوسازی را از بافتهای فرسوده منطقه سلب میکند؛ زیرا اصلاحات هندسی معابر یا تجمیع سازهها و ساخت مجدد آنها نامناسب است. درواقع ساختوساز بنیادی براساس الگوهای جدید طراحی شهری بهعنوان اقدامات اصلی محسوب میشوند. تعریض و اصلاح معابر در برخی نواحی بهخصوص نواحی با تراکم جمعیتی بالا و دارای بافت فرسوده جهت تردد خودروهای آتشنشانی در عملیات اطفای حریق باید انجام شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد جمعیت آسیبپذیر بافتهای فرسوده در هنگام آتشسوزی زیاد است. بنابراین جهت کاهش مدیریت بحران ناشی از حریق در بافتهای فرسوده پیشنهاد میشود موارد زیر لحاظ شود:
1. تشکیل تیم کارشناسی در منطقه جهت بررسی خطرات حریق، 2. مستندسازی آتشسوزیهای گذشتهنگر در بافت فرسوده منطقه، 3. طراحی سناریوهای حریق در منطقه، 4. استفاده از قوانین و الزامات پیشگیرانه در بافت فرسوده، 5. جلوگیری از گسترش حریق با استفاده از تکنیکها و تاکتیکها، 6. مقاومسازی بافتهای فرسوده در منطقه، 7. افزایش فرهنگ ایمنی در منطقه، 8. استفاده از تجهیزات آتشنشانی اتوماتیک، 9) آموزش شهروندان با رویکرد منطقهای ایمنی با مشارکت شهروندان. بهمنظور بررسی رفتار حریق در بافتهای فرسوده منطقه 19 شهر تهران لازم است همه کارکنان، استفادهکنندگان و بهرهبرداران، ملاحظات ایمنی و پیشگیری را رعایت کنند. توجه به مقیاس و ابعاد بافت فرسوده از بُعد تابآوری در برابر آتشسوزی رویکردی لازم و ضروری است که این امر میتواند با تشکیل تیم کارشناسی و متخصصان ایمنی انجام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مقاله فاقد کد اخلاق بوده و نویسندگان از متن مقاله اطلاع و رضایت کامل دارند. همچنین مشارکتکنندگان در روند کامل پژوهش قرار داشتند.
حامی مالی
این تحقیق هیچ کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرده است و برگرفته از رساله دکتری آقای افراسیاب خیردست در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال گروه علوم و فنون دریایی است.
مشارکت نویسندگان
روششناسی و نتیجهگیری: سید علی جوزی؛ تجزیهوتحلیل دادهها و پیشینه پژوهش: افراسیاب خیردست: تهیه مقدمه و تحلیل نتایج و یافتهها: سحر رضائیان؛ روش کار و بحث: مهناز میرزا ابراهیم تهرانی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Abdel-Basset, M., Mohamed, M., & Smarandache, F. (2018). An extension of neutrosophic AHP-SWOT analysis for strategic planning and decision-making. Symmetry, 10(4), 116. [DOI:10.3390/sym10040116]
Amen, M. A., & Kuzovic, D. (2018). The effect of the binary space and social interaction in creating an actual context of understanding the traditional urban space. Journal of Contemporary Urban Affairs, 2(2), 71-77. [DOI:10.25034/ijcua.2018.3672]
Cacal, J. C., Taboada, E. B., & Mehboob, M. S. (2023). Strategic implementation of integrated water resource management in selected areas of Palawan: SWOT-AHP Method. Sustainability, 15(4), 2922. [DOI:10.3390/su15042922]
Spinardi, Gh., Law, A., & Bisby, L. A. (2023). Vive La Résistance? Standard fire testing, regulation, and the performance of safety.Science as Culture, CSAC-2022-0068, 23. [Link]
Sarvari, H., Mehrabi, A., Chan, D. W. M., & Cristofaro, M. (2021). Evaluating urban housing development patterns in developing countries: Case study of Worn-out Urban Fabrics in Iran. Sustainable Cities and Society, 70, 102941. [DOI:10.1016/j.scs.2021.102941]
Hung-Chi, S., Shu-Fen, T., Chun-Ta, T., & Chi-Ming, L. (2020). Survey and experimental investigation of movable fire loads in Japanese-style wooden historical buildings. International Journal of Architectural Heritage, 14(6), 931-942. [DOI:10.1080/15583058.2019.1587040]
Li, J., Li, H., Zhou, B., Wang, X., & Zhang, H. (2020). Investigation and statistical analysis of fire loads of 83 historic buildings in Beijing. International Journal of Architectural Heritage, 14(7), 1-12. [Link]
Lee, J., Kim, I., Kim, H., & Kang, J. (2021). SWOT-AHP analysis of the Korean satellite and space industry: Strategy recommendations for development. Technological Forecasting and Social Change, 164, 120515. [DOI:10.1016/j.techfore.2020.120515]
Kheirdast, A. (2023). Fire management in the fire department and safety ser vices of Tehran with a high reliability approach (a case study of the stations covered by the 19th district of Tehran Municipality)( Persian) [PhD dissertation]. Tehran: Islamic Azad Univer sity.
Kuwana, K., Matsue, K., Fukumoto, Y., Dobashi, R., & Saito, K. (2023). Fire whirls: A combustion science perspective. Combustion Science and Technology, 195(13), 3003-3020.
Lam, R., Lennard, C., Kingsland, G., Johnstone, P., Symons, A., & Wythes, L., et al. (2019). Rapid on-site identification of hazardous organic compounds at fire scenes using person-portable gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS)-part 2: Water sampling and analysis. Forensic Sciences Research, 5(2), 150–164. [DOI:10.1080/20961790.2019.1662648] [PMID]
Wang, L., Li, W., Feng, W., & Yang, R. (2021). Fire risk assessment for building operation and maintenance based on BIM technology. Building and Environment, 205, 108188. [DOI:10.1016/j.buildenv.2021.108188]
Nasrabadi, M. T., Morassafar, S., Pourzakarya, M., & Dunning, R. (2023). Investigating the impacts of green spaces planning on social sustainability improvement in Tehran, Iran: A SWOT-AHP analysis. Local Environment, 28(5), 681-697. [DOI:10.1080/13549839.2023.2169914]
Taylor, M., Appleton, D., Keen, G., & Fielding, J. (2019). Assessing the effectiveness of fire prevention strategies. Public Money & Management, 39(6), 418-427. [DOI:10.1080/09540962.2019.1579439]
Rezaeishahabi, R., Arab, A., Pishva, A., Hajipour, V., & Zahaki, M. (2023). Measuring the Vulnerability of the Urban Fabric in the Face of Land Subsidence (Case Study: District 17 of Tehran). Turkish Journal of Remote Sensing, 5(1), 33-49. [DOI:10.51489/tuzal.1300531]
Sadeghi, J., Oghabi, M., Sarvari, H., Sabeti, M. S., Kashefi, H., & Chan, D. (2021). Identification and prioritization of seismic risks in urban worn-out textures using fuzzy delphi method. Environmental Engineering and Management Journal, 20(6), 1035-1046. [Link]
Sadeghi, J., Oghabi, M., Sarvari, H., Sabeti, M. S., Kashefi, H., & Chan, D. W., et al. (2023). A hybrid risk assessment approach for assessing the earthquake risks in worn-out urban fabrics: A case study in Iran. International Journal of Disaster Resilience in The Built Environment, 14(2), 193-211. [DOI:10.1108/IJDRBE-09-2021-0128]
Badawi, S., & Farag, A. A. (2023). Improving the urban qualities of historic streets in Jeddah. The Historic Environment: Policy & Practice, 14(1), 30-57. [DOI:10.1080/17567505.2023.2167150]
Simon, K. (2021). Practical challenges in mitigating the aftermath of fire in historic buildings. The Historic Environment: Policy & Practice, 12(1), 77-96. [DOI:10.1080/17567505.2020.1852660]
Qadiri, A., & Tehranchi, M. (2019). [Fire prevention and protection strategies in cultural-historical buildings and structures (Persian)]. Qazvin, Academic Jihad Publications. [Link]
Li, X., Cheng, S., Lv, Z., Song, H., Jia, T., & Lu, N. (2020). Data analytics of urban fabric metrics for smart cities. Future Generation Computer Systems, 107, 871-882. [DOI:10.1016/j.future.2018.02.017]
Rahimirad, Z., Sadabadi, A. A. (2023). Green hydrogen technology development and usage policymaking in Iran using SWOT analysis and MCDM methods. International Journal of Hydrogen Energy, 48(40), 15179-15194. [DOI:10.1016/j.ijhydene.2023.01.035]