مقدمه
با فراگیر شدن کوویدـ19، در سالهای اخیر جهان درگیر بحرانی بیسابقه بوده است، ویروسی که ابتدا در شهر ووهان چین نمایان شد و پس از آن بهسرعت در کل دنیا فراگیر شد و افراد و صنایع بیشماری را بهشدت تحت تأثیر قرار داد (
شیائو و واتسون، 2019؛
راج و همکاران، 2022). با کاهش نرخ رشد اقتصادی (
شیائو و واتسون، 2019) و درواقع فلج شدن اقتصاد جهانی (
اسمارت و همکاران، 2021)، کسبوکارها در سراسر جهان بهمنظور حفظ بقا و موقعیت رقابتی خود ناچار به ایجاد تغییرات اساسی در استراتژیها و مدلهای کسبوکار خود شدند (
بهل و همکاران، 2023).
اگرچه به نظر میرسد دوران همهگیری کوویدـ19 به انتها رسیده، اما اقتصاد و جوامع را بهطور اساسی تحت تأثیر قرار داده است. ازجمله میتوان به تأثیر همهگیری بر پایداری کشاورزی و یا زنجیره تولید، حملونقل، توزیع و فروش مواد غذایی اشاره کرد. از طرفی باتوجهبه اینکه درصد زیادی از این زنجیره قادر به اتخاذ مدل کسبوکار دیجیتالی نیست و متکی بر حضور کارکنان است، امکان سرایت مجدد ویروس در محیط کاری نیز وجود دارد. در هر حال ارائه دانش و بینش کاربردی برای مواجهه با بحران همهگیری برای آینده (
یانگ و همکاران، 2023)، بهویژه برای جوامع درحالتوسعه ارزشمند خواهد بود (
آشیر و همکاران، 2022؛
جبایر و همکاران، 2023).
شرکتهای کوچک و متوسط، در دوران همهگیری کوویدـ19 با ضررهای بسیاری مواجه شدند و بقا و توسعهشان با تهدیدهای جدی مواجه شد (
یائو و لو، 2023). این شرکتها از زیان مالی، کاهش حجم فروش، ناتوانی در اجرای شرایط قرارداد، مشکل در جریان نقدینگی، کاهش تعداد کارکنان و حتی تعطیلی کسبوکار در طول یا پس از وقوع بحران کوویدـ19 رنج بردند. همچنین رویدادهای این بحران، استرس عاطفی و روانی را برای قربانیان و مدیران شرکتهای کوچک و متوسط ایجاد کرد (
آلوز و همکاران، 2020). برآوردهای اولیه حاکی از آن است که پس از همهگیری کوویدـ19، حدود 1/42 میلیون کسبوکار کوچک و متوسط با کاهش 50 درصدی درآمد مواجه شدند (مؤسسه سیاست توسعه پایدار، 2020). شرکتهای کوچک و متوسطی که توانستند در زمان همهگیری کوویدـ19 با موفقیت به حیات خود ادامه دهند، استراتژیهای مناسبی را ایجاد کردند. در میان شرکتهای فعال در اقتصاد، شرکتهای کوچک سهم بیشتری داشته و تحقیقات نشان میدهد این شرکتها به دلیل سطوح پایینتر آمادگی، محدودیتهای منابع، موقعیت نسبتاً ضعیف بازار و وابستگی بیشتر به دولت و سازمانها و سایر عوامل در مقابل بحرانها آسیبپذیرتر بوده و نیازمند اتخاذ استراتژیهای مناسب جهت مواجهه با بحرانها، بهویژه بحران کوویدـ19 هستند (
کاتار و همکاران، 2021).
صنعت مواد غذایی به دلایلی ازجمله تغییرات آبوهوایی و سایر عوامل محیطی و اجتماعی، مانند بیثباتیهای سیاسی، رشد جمعیت جهان و شیوع بیماریهای جدید، بهویژه همهگیری کوویدـ19، پیچیدهتر شده است (
حسون و همکاران، 2023). این صنعت ازجمله زیرساختهای اساسی زندگی بشر به شمار میرود که در آن، تولید و توزیع در دوران همهگیری نیز باید صورت پذیرد (
نکات و بومیتری، 2021؛ سارولا و همکاران، 2023). تصمیمگیری استراتژیک در شرایط بحران در صنایع، بهویژه صنایع غذایی که وظیفه تأمین امنیت غذایی را نیز برعهده دارند، در جوامع حرفهای و دانشگاهی بسیار مورد توجه بوده است (
بارگونی و همکاران، 2022). بااینحال بیشتر تحقیقات متمرکز بر تولید، زنجیره تأمین، حملونقل و یا اثرات بحران بر صنعت بوده (
مونش و هارتمن، 2023) و استراتژیهای اتخاذشده جهت مقابله با بحران و بهطور خاص بحران کوویدـ19 کمتر مورد بررسی قرار گرفته است (
بارگونی و همکاران، 2022). صنعت مواد غذایی در کشور بهخودیخود با مخاطرات متعددی روبهرو بوده که نیازمند شناسایی بحرانها و ارائه اطلاعات موردنیاز پشتیبان تصمیمات استراتژیک این صنعت است (
نظافتی و عطار، 1401). بهویژه در دوران همهگیری در کشور که این صنعت چالشهای اساسی در زمینههای مختلف مانند تأمین بهموقع، ایمنی محصولات، کیفیت موردنظر و مانند آن را تجربه کرده است. همچنین تحقیقات نشاندهنده کاهش ارزش سهام شرکتهای مواد غذایی در بورس تهران در دوران بحران کوویدـ19 است (
هندیجانی، 1402).
درنهایت، باتوجهبه دانش بسیار محدود موجود درزمینه نحوه مواجهه شرکتهای کوچک با همهگیری کوویدـ19 (
اردیو ـ کواسی و همکاران، 2023)، بهخصوص عدم وجود مطالعاتی در کشور که استراتژیهای مواجهه با بحران را برای شرکتهای کوچک فعال در صنعت غذایی شناسایی کنند، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی استراتژیهای مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک فعال در صنعت مواد غذایی ایران در دوران همهگیری کوویدـ19 بوده است تا بدین طریق علاوهبر کنکاش در وضعیت صنعت غذایی کشور، الگویی بهمنظور مواجهه با بحرانهای آتی نیز ارائه شود. بنابراین این پژوهش درصدد پاسخ به سؤالهای زیر است:
استراتژیهای بحران کسب وکارهای کوچک فعال در صنعت مواد غذایی ایران در دوران همهگیری کوویدـ19 کداماند؟
استراتژیهای تابآوری کسبوکارهای کوچک فعال در صنعت مواد غذایی ایران در دوران همهگیری کوویدـ19 کداماند؟
استراتژیهای بقای کسبوکارهای کوچک فعال در صنعت مواد غذایی ایران در دوران همهگیری کوویدـ19 کداماند؟
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
بحران
بحران به «رویداد ناگهانی و غیرمنتظرهای اشاره دارد که تهدیدی برای مختل کردن عملیات سازمان است و تهدیدی مالی و اعتباری ایجاد میکند» (
آلوز و همکاران، 2023). تحقیقات انجامشده درزمینه مدیریت بحران نشان میدهد یک رویداد ناگهانی و غیرمنتظره، اهداف تجاری را تهدید میکند و بر مدیریت فشار وارد میکند تا اقدامات فوری برای پاسخگویی انجام دهد. در سطح شرکت، هسته مدیریت بحران توسعه استراتژیهایی است که ضرر اقتصادی را به حداقل میرساند و تابآوری را ازطریق یک رویداد بحرانی افزایش میدهد (
آلوز و همکاران، 2023).
مدیریت بحران فرایندی است که ازطریق آن یک سازمان برای مقابله با یک رویداد مخرب و غیرمنتظره که تهدیدی برای آسیب رساندن به سازمان یا ذینفعان آن است، استراتژیهایی اتخاذ میکند (
آلوز و همکاران، 2023). برخلاف مدیریت ریسک که شامل ارزیابی تهدیدهای احتمالی و پیدا کردن بهترین راه جلوگیری از وقوع آن است، مدیریت بحران شامل برخورد با تهدیدها قبل، حین و پس از وقوع بحران است (
برنشتاین و راکوویتز، 2023). کلید توانایی مدیریت بحران این است که قبل از شروع یک بحران به اندازهای که امکانپذیر باشد، برنامهریزی انجام دهید تا کسبوکار را در بهترین موقعیت برای پاسخگویی و کاهش بحران قرار دهید. مدیریت بحران شامل برنامهریزی، واکنش به حوادث و مدیریت واقعی بحران و تداوم کسبوکار است (
کوکو، 2023).
اثرات بحران
بحرانها میتوانند برای کسبوکار بسیار مضر باشند، زیرا اعتماد و ارزش شرکت را از بین میبرند، اهداف تجاری را تهدید میکنند، با فراهم کردن زمان محدود مدیریت برای پاسخگویی به مدیریت فشار وارد میکنند و حتی ممکن است منجر به شکست کسبوکار شوند (
آلوز و همکاران، 2023). ادبیات موجود نشان میدهد شرکتهای کوچک ممکن است به دلیل سطوح پایینتر آمادگی، محدودیتهای منابع، موقعیت نسبتاً ضعیف بازار و وابستگی بیشتر به دولت و سازمانهای محلی، در برابر رویدادهای بحران آسیبپذیرتر باشند. شرکتهای کوچک و متوسط معمولاً از زیان مالی، کاهش حجم فروش، ناتوانی در اجرای شرایط قرارداد، مشکل در جریان نقدینگی، کاهش تعداد کارکنان و حتی تعطیلی کسبوکار در طول یا پس از وقوع بحران رنج میبرند. همچنین رویدادهای بحران ممکن است استرس عاطفی و روانی را برای قربانیان و مدیران شرکتهای کوچک و متوسط ایجاد کند (
دورن، 2016). با وجود این، به دلیل اندازه کوچک و سطح پایین بوروکراسی، شرکتهای کوچک و متوسط ممکن است ازنظر انعطافپذیری، قابلیتهای یادگیری، نوآوری و روابط با مشتریان مزایایی داشته باشند (
آلوز و همکاران، 2023).
استراتژیهای مدیریت بحران برای کسبوکارهای کوچک و متوسط
شرکتهای کوچک و متوسط باید در روزهای خوب، یک طرح بحران ایجاد کنند.
مونوز و همکاران (2019) دریافتند شرکتهای کوچک با برنامهریزی مناسب بحران زنده میمانند و بهتر از حوادث بحران بهبود مییابند.
فریس و همکاران (2012) به این نتیجه رسیدند که منابع انسانی باید مسئول ارائه یک طرح بحران، شامل سطوح مختلف سازمانی و تضمین انتشار بهموقع آن باشد. علاوهبراین، شرکتهای کوچک و متوسط باید یک تیم مدیریت بحران شامل کارکنان حوزههای مختلف و حتی متخصصان خارج از بحران داشته باشند. محققان به این نتیجه رسیدند که داشتن یک سیستم هشدار بحران برای بقای حوادث بحران بسیار مهم است.
سویلیکاس و همکاران (2015) پیشنهاد کردند کسبوکارهای کوچک و متوسط باید یک سیستم هشدار بحران جامع را اتخاذ کنند که بهطور کامل عوامل مالی و غیرمالی را درنظر بگیرد. همچنین دیدگاه ذینفعان از تشخیص بحران را برای شناسایی بحران احتمالی در مراحل اولیه پیشنهاد کردند.
رهبری و منابع انسانی در طول رویدادهای بحران بسیار مهم هستند. از دست دادن کارکنان کلیدی در طول بحران میتواند فاجعهآمیز باشد.
آلوز و همکاران (2020) اثربخشی رهبری و تصمیمگیری و اثربخشی کار تیمی را بهعنوان 2 چالش اصلی برای پاسخدهی مؤثر به بحران شناسایی کردند. شرکتهای کوچک و متوسط باید آموزش مناسبی را برای مدیران درمورد مدیریت استرس بحران و حل تعارضات در محل کار ارائه دهند (
آلوز و همکاران، 2023).
ارتباط بهموقع در سطح مدیریت در زمان بحران ضروری است. (
آلوز و همکاران، 2023) دریافتند رسانههای اجتماعی بهطور گسترده بهعنوان کانالی برای ارتباطات مؤثر بحران توسط متخصصان و مدیریت استفاده میشوند. درنهایت، استحکام و انعطافپذیری هنگام مدیریت بحرانهای فرامرزی بسیار موردنیاز است. شرکتها باید بهسرعت استراتژیهای خود را سفارشی کنند و دورههای عمل خود را بهموقع سازماندهی مجدد کنند (
آلوز و همکاران، 2023).
پیشینه پژوهش
در
جدول شماره 1 پژوهشهای پیشین داخلی و خارجی صورتپذیرفته در این حوزه بیان شده است.
روش
بر اساس مسئله تحقیق، پارادایم تحقیق تعیین میشود که ناظر بر نحوه مواجهه و حل مسئله توسط محقق است (
کرسول و کرسول، 2017). در دستهبندیهای مدرن روششناسی تحقیق، پس از شناسایی پارادایم تحقیق، به ترتیب رویکرد، استراتژی، ابزار، جامعه و نمونه و روش تجزیهوتحلیل دادهها مشخص میشود (
کرسول و کرسول، 2017؛
ساندرز و همکاران، 2009). پارادایم پژوهش حاضر، عملگرا بوده که در آن دغدغه اصلی، پاسخی واقعی و کاربردی به مسئله تحقیق و با بهرهگیری از ترکیب رویکردهای کیفی و کمی است (
کرسول و کرسول، 2017). برایناساس، رویکرد بهکاررفته در تحقیق حاضر، آمیخته اکتشافی (ابتدا بخش کیفی و سپس بخش کمی) و استراتژی تحقیق در بخش کیفی، تحلیل تم (مضمون) و در بخش کمی، توصیفیپیمایشی بوده است. در بخش کیفی، استراتژیهای مدیریت بحران ازطریق مصاحبه با خبرگان (تعداد 15 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری)، شناسایی شد. سپس در بخش کمی، بهمنظور آزمون یافتهها در نمونه بزرگتر، پرسشنامه میان 314 نفر از اعضای نمونه توزیع و درنهایت با کاربرد آزمونهای آماری مورد بررسی قرار گرفت. تکنیک مورداستفاده در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه بوده است. در ادامه، جامعه و نمونه و همچنین نحوه تجزیهوتحلیل دادهها به تفکیک بخش کیفی و کمی ارائه شده است.
جامعه و نمونه بخش کیفی: نمونه تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان ازقبیل رؤسا، سرپرستان، مدیران ارشد و میانی شرکتهای کوچک فعال در حوزه صنایع مواد غذایی در ایران بود که دارای سابقه فعالیت بیشتر از 15 سال، مؤلف مقاله در نشریات، سابقه تدریس یا پژوهش در این زمینه بودند. مصاحبهها تا رسیدن مقولههای شناساییشده به اشباع نظری (
استراوس و کوربین، 1998) ادامه یافت. درنهایت تعداد 15 مصاحبه با خبرگان به روش هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انجام شد. در
جدول شماره 2 مشخصات جمعیتشناختی خبرگان ارائه شده است.
جامعه و نمونه بخش کمی: جامعه آماری در بخش کمی شامل رؤسا، سرپرستان، مدیران ارشد و میانی سازمانهای فعال در حوزه تولید مواد غذایی در ایران بوده است. باتوجهبه اینکه تعداد این مدیران بهصورت دقیق مشخص نیست، حجم نمونه برای این تعداد براساس فرمول جامعه نامحدود کوکران 314 نفر تعیین شد. در بخش کمی از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای به دلیل ناهمگنی و پراکنده بودن جامعه آماری استفاده شده است. به این صورت که ایران به 4 خوشه (شمال، جنوب و شرق و غرب) تقسیم و پرسشنامهها به تعداد مشخص برای هر خوشه ارسال شد.
اعتبارسنجی بخش کیفی
در تمام تحقیقات، بهویژه تحقیقات کیفی، دغدغه نسبت به روایی و پایایی پژوهش وجود دارد. اگرچه عموماً واژه روایی و پایایی بیشتر مختص به تحقیقات کمی است و پیشنهاد شده در تحقیقات کیفی واژگان مختص آنبه کار برده شود.
لینکلن و گوبا (1985) واژه قابلیت اعتماد را بهمنظور سنجش روایی و پایایی تحقیقات کیفی به کار میبرند. معیارهای قابلیت اعتماد و وضعیت آنها در پژوهش حاضر، در
جدول شماره 3 ارائه شده است.
اعتبارسنجی بخش کمی
برای سنجش روایی پرسشنامه در بخش کمی از نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شده است. نسبت روایی محتوایی توسط
لاوشه (1975) طراحی شده است. جهت محاسبه این شاخص از نظرات کارشناسان متخصص درزمینه محتوای آزمون موردنظر استفاده شد و با توضیح اهداف آزمون برای آنها و ارائه تعاریف عملیاتی مربوط به محتوای سؤالات، از آنها خواسته شد تا هریک از سؤالات را براساس طیف 3 بخشی لیکرت «گویه ضروری است»، «گویه مفید است؛ ولی ضروری نیست» و «گویه ضرورتی ندارد» طبقهبندی کنند. براساس تعداد متخصصینی که سؤالات را مورد ارزیابی قرار دادهاند، حداقل مقدار نسبت روایی محتوایی قابلقبول باید براساس
جدول شماره 4 باشد. سؤالاتی که مقدار شاخص روایی محتوایی محاسبهشده برای آنها کمتر از میزان موردنظر باتوجهبه تعداد متخصصین ارزیابیکننده سؤال باشد، باید از آزمون کنار گذاشته شوند.

جهت بررسی شاخص روایی محتوا از روش والتز و باسل استفاده شد. بدین صورت که متخصصان «مربوط بودن»، «واضح بودن» و «ساده بودن» هر گویه را براساس طیف لیکرت 4 قسمتی مشخص کردند. متخصصان مربوط بودن هر گویه را ازنظر خودشان با عداد 1، «مربوط نیست»؛ 2، «نسبتاً مربوط است»؛ 3، «مربوط است» و 4، «کاملاً مربوط است» مشخص میکنند. ساده بودن گویه نیز به ترتیب با 1، «ساده نیست»؛ 2، «نسبتاً ساده است»؛ 3، «ساده است» و 4 «ساده مربوط است» و واضح بودن گویه نیز به ترتیب با 1، «واضح نیست»؛ 2، «نسبتاً واضح است»؛ 3، «واضح است» و 4، «واضح مربوط است» مشخص میشود. حداقل مقدار قابلقبول برای شاخص شاخص روایی محتوایی برابر با 0/79 است و اگر شاخص شاخص روایی محتوایی گویهای کمتر از 0/79 باشد، آن گویه باید حذف شود.
بعد از اطمینان از روایی، میبایست پایایی سؤالات پرسشنامه موردبررسی قرار گیرد. بدین منظور پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. مقدار استاندارد این ضریب باید برابر یا بیشتر از 0/7 باشد. مقادیر آلفای کرونباخ متغیرهای پژوهش در
جدول شماره 5 نشان داده شده است. بدیهی است هرقدر مقدار بهدستآمده آلفای کرونباخ به یک نزدیکتر باشد، همبستگی درونی بین سؤالات نیز بالاتر و درنتیجه سؤالات مناسبتر خواهند بود. نتایج جداول شماره 4 و 5 نشان میدهند پرسشنامه ما از روایی و پایایی مناسب برخودار است.
یافتهها
تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی
روش اصلی تجزیهوتحلیل دادهها در رویکرد کیفی، کدگذاری است که مراحل و فرایندهای مختلفی برای آن ارائه شده است (
داناییفرد و همکاران، 1402). در فرایند کدگذاری، محقق با کاربرد منطق استقرایی، مقولههای فرعی را شناسایی کرده و درنهایت آنها را در مقولههای اصلی در سطوح بالاتری از انتزاع طبقهبندی میکند. درواقع محقق برچسبهای معنایی را به دادههای خام (که در اینجا متون مصاحبه هستند) اختصاص داده و آنها را در دستهبندیهای مفهومی سازماندهی میکند و درنهایت، در سطح بالاتری از انتزاع، تمها و یا مضامین اصلی را ایجاد میکند (
داناییفرد و همکاران، 1402).
در پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی استراتژیهای مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19، دادههای گردآوریشده از مصاحبه با خبرگان (تعداد 15 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری) با استفاده از مراحل تحلیل تم ارائهشده توسط
کلارک و براون (2013) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت که در ادامه تشریح شده است.
مرحله اول، آشنایی با دادهها
در این بخش از پژوهش محقق تلاش داشته تا با عمق و گستره محتوایی دادهها آشنا شود، بنابراین بعد از انجام هر مصاحبه و ضبط گفتوگوها متن مصاحبهها پیاده و بازخوانی مکرر دادهها و مصاحبهها بهصورت فعال برای جستوجوی معانی و الگوها انجام شده است.
مرحله دوم، ایجاد کدهای اولیه
در این مرحله بعد از خواندن مصاحبهها و آشنایی دقیق با آنها، استخراج و ایجاد کدهای اولیه از مصاحبهها انجام شد. در ادامه مصاحبههای انجامشده و کدهای استخراجشده در
جدولهای شماره 6 و
7 ارائه شدهاند. در این مرحله 211 کد اولیه از مصاحبهها حاصل شد.
مرحله سوم، جستوجوی کدهای محوری
در این مرحله پژوهشگر در هنگام تحلیل دادهها و کدها، به دنبال ایجاد یک مضمون است. این مرحله به دنبال این موضوع است که چگونه کدهای مختلف میتوانند برای ایجاد یک مضمون ترکیب شوند. در این مرحله محققان کدهای ناقص یا نامرتبط و همچنین کدهای تکراری را کنار گذاشتند. در این بخش 111 کد استخراجی تکرار شده و بنابراین این کدها حذف و فقط کدهای متفاوت از هم باقی ماندند. در این مرحله 100 کد محوری توسط پژوهشگر به دست آمد.
مرحله چهارم، شکلگیری مضامین سازماندهنده
محققان در این پژوهش ضمن ایجاد مجموعهای از مضامین آنها را مورد بازبینی و بررسی مجدد قرار دادند. این مرحله شامل 2 مرحله بازبینی و تصفیه و شکلدهی به مضمونهای سازماندهنده است. مرحله اول شامل بازبینی در سطح خلاصههای کدگذاریشده است. در مرحله دوم اعتبار مضمونهای سازماندهنده دررابطهبا مجموعه دادهها در نظر گرفته شده است. در این مرحله محققان به 10 مضمون سازماندهنده مطابق
جدول شماره 6 دست پیدا کردند.
مرحله پنجم، تعریف و نامگذاری مضامین فراگیر
مرحله پنجم زمانی آغاز شد که یک تصویر رضایتبخش از مضامین وجود داشت. محققان در این مرحله، مضامین فراگیر را برای تحلیل ارائه و تعریف کردند و مورد بازبینی مجدد قرار دادند. سپس دادهها را تحلیل کردند. با تعریف و بازبینیکردن، ماهیت آنچه یک مضمون درمورد آن بحث میکند، مشخص و تعیین شد که هر مضمون فراگیر کدام جنبه از دادهها را در خود دارد. در این مرحله محققان درنهایت پس از رفتوبرگشت در میان مضامین سازماندهنده به 3 مضمون فراگیر دستیافتند که درزمینه موردنظر تحقیق قابلتبیین است. در
جدول شماره 7 مضامین سازماندهنده که مضامین فراگیر از آنها استخراج شده، ارائه شده است.
مرحله ششم، ترسیم شبکه مضمون
یکی از ابزارهای تحلیل تم (مضمون)، ترسیم شبکه مضامین است. ساختاردهی، تصویرسازی از مضامین را تسهیل میکند و هدف آن ادراک موضوع یا کشف ایده است (
کلارک و براون، 2013). براساس مضامین فراگیر و سازماندهنده که از تحلیلها به دست آمده، الگوی مفهومی تحقیق توسعه یافت و شبکه مضامین بهصورت
تصویر شماره 1 ترسیم شده است.
تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کمی
یافتههای توصیفی در بخش کمی
در بخش کمی تحقیق، 314 پرسشنامه در بین نمونه آماری توزیع شد. در
جدول شماره 8 مشخصات جمعیتشناختی نمونه آماری در بخش کمی ارائه شده است.
یافتههای استنباطی در بخش کمی
در این بخش لازم است مفروضات اصلی استفاده از آمار پارامتریک شامل برقراری نرمال بودن و تصادفی بودن دادهها، مورد بررسی قرار گیرد. همانطور که در
جدول شماره 9 مشاهده میشود، چولگی و کشیدگی دادهها بین 2 و 2- است و کلیه مؤلفههای پژوهش نرمال هستند.
تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول بررسی سؤالات پژوهش
بهمنظور بررسی مناسب بودن سؤالات انتخابی برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از مدل اندازهگیری استفاده شد. نتایج این آزمون در 2 حالت نتایج استاندارد و معنیداری مورد بررسی قرار میگیرد. در حالت استاندارد بار عاملی سؤالات باید بیشتر از 0/4 و در حالت معنیداری بیشتر از 1/96 باشد. تحلیل عاملی تأییدی خود 2 دسته اصلی دارد (
محسنین و اسفیدانی، 1393).
باتوجهبه یافتههای
جدول شماره 10 و
تصویر شماره 2 مشخص شد بار عاملی سؤال 1 زیر 0/4 است، بنابراین این سؤال حذف شده است. در ادامه برازش مدل تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفته است.
در
جدول شماره 11، 4 شاخص نیکویی برازش نشان داده شده است که باتوجهبه برازش مدلهای مختلف و اتصال همبستگی بین مقادیر خطا در
تصویر شماره 2 شاخصها اصلاح شده و در حد استاندارد هستند. همچنین روش اجرای مدل، روش حداکثر درستنمایی است.
باتوجهبه یافتههای
جدول شماره 12 و
13 و
تصویر شماره 3 مشخص شد بار عاملی سؤال 25 و 26 زیر 4/0 است، بنابراین این سؤالات حذف شدند.
باتوجهبه یافتههای
جدول شماره 14 و
تصویر شماره 4 بار عاملی تمامی سؤالات تأیید شد. در ادامه برازش مدل، تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت.
در
جدول شماره 15، 4 شاخص نیکویی برازش نشان داده شده است که باتوجهبه برازش مدلهای مختلف و اتصال همبستگی بین مقادیر خطا در
تصویر شماره 2 شاخصها اصلاح شده و در حد استاندارد هستند. همچنین روش اجرای مدل، روش حداکثر درستنمایی است.
در تحلیل عاملی مرتبه اول مشخص شد سؤالات از بار عاملی استاندارد و معنیداری خوبی برخوردار هستند و این سؤالات قادر هستند، مؤلفههای موردنظر را بهخوبی بسنجند. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در پی تعیین این مطلب است که آیا تعداد عوامل و متغیرهای اندازهگیریشده مربوط به آنها آنچه را از چارچوب نظری انتظار میرود، تأیید میکند؟ یعنی آیا مدل پیشنهادی با دادهها برازش دارد یا خیر؟ بنابراین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم به دنبال تأیید و یا رد مولفههای پیشنهاد دادهشده است (
محسنین و اسفیدانی، 1393).
باتوجهبه
جدول شماره 16 و نتایج آن میتوان گفت، بار عاملی ابعاد معرفیشده، در حالت استاندارد بیشتر از 0/4 و در حالت معنیداری نیز بیشتر از 1/96 قرار گرفتهاند؛ درنتیجه این ابعاد در نظر گرفتهشده، مورد تأیید قرار گرفته و یا بهعبارتدیگر میتوان بیان کرد، این ابعاد بیان بهخوبی توانستهاند مدل مدیریت بحران را مورد سنجش و بررسی قرار دهند.
در
جدول شماره 17، 4 شاخص نیکویی برازش نشان داده شده است که باتوجهبه برازش مدلهای مختلف و اتصال همبستگی بین مقادیر خطا در
تصویر شماره 5 شاخصها اصلاح شده و در حد استاندارد هستند. همچنین روش اجرای مدل، روش حداکثر درستنمایی است.
بحث
مواجهه هوشمندانه با بحران در محیط پیچیده صنایع، نیازمند درک و تحلیل درست شرایط و یافتن استراتژیهای اثربخش است، بهخصوص مدیران کشور به علت دگرگونیهای سریع جهانی، منطقهای و پیشامدهای داخلی، با عدم قطعیتهای شدیدی مواجهاند. شناسایی هوشمندانه استراتژیهای مدیریت بحران، بهویژه در صنعت غذایی که صنعتی استراتژیک به شمار میآید، راهگشای تصمیمات کارا و اثربخش خواهد بود. پژوهش حاضر با در نظر داشتن خلأ وجود مطالعاتی که صنعت زیرساختی غذایی را ازحیث اتخاذ استراتژیهای مواجهه با بحران مورد تحلیل قرار دهد، به دنبال شناسایی استراتژیهای مدیریت بحران در این صنعت بوده است. نهایتاً 3 دسته استراتژیهای اصلی به همراه زیرمجموعهها شناسایی و ارائه شده است.
استراتژیهای بحران، به اتخاذ تصمیماتی جهت برنامهریزی و مواجهه با بحران میپردازند. استراتژیهای بحران شامل 3 استراتژی، توسعه و استقامت، استراتژی کاهشی و استراتژی یکپارچگی و ارتباط است.
در خصوص استراتژی توسعه و استقامت پیشنهاد میشود، ضمن انجام فعالیت در بازارهای جدید به همراه ارائه خدمات پشتیبانی، به افزایش حمایت از مشتریان پرداخته شود. در این راستا، استفاده از راهکارهای جدید و نوآورانه منجر به بهبود عملکرد شده و به کمک تدوین سناریوهای مختلف برای مدیریت کسبوکار میتوان به مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 دست یافت. همچنین مدیران کسبوکارهای کوچک با بهکارگیری فناوریهای جدید و بهروز نیز میتوانند به کشف بازارها و مشتریان جدید بپردازند. حفظ و بهرهبرداری از مزیتهای موجود منوط به میزان تعهد مدیران ارشد و افزایش مهارت مدیران کسبوکار است، بنابراین استفاده از تجربیات مدیران و متخصصان خارجی جهت ایجاد تنوع در کسبوکار توصیه میشود.
نتیجهگیری
در خصوص استراتژی کاهشی پیشنهاد میشود با تدوین استراتژی جهت کاهش محل جغرافیایی و استراتژی کاهش ساعات کار، به کوچک کردن نیروی کار پرداخته شود. همچنین با در نظر گرفتن کاهش موجودی و استراتژی کاهش هزینه نیز میتوان به استراتژی کاهش حقوق اشاره کرد. مدیران کسبوکارهای کوچک با انجام مدیریت صحیح هزینه میتوانند به کاهش سرمایهگذاری در پروژههای کمتر ضروری پرداخته و متناسب با کاهش حضور کارکنان و جلسات غیرحضوری کارکنان (بهنوعی تعدیل نیرو)، در مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 موفقتر از پیش عمل کنند.
در خصوص استراتژی یکپارچگی و ارتباط پیشنهاد میشود ضمن شناسایی و ایجاد روابط بین همکاران و شناخت تأمینکنندگان متعدد، به شناسایی تأمینکنندگان جدید نیز پرداخته شود. در این راستا مدیران ذیربط با شناسایی مواد اولیه جایگزین و دریافت حمایت از تأمینکنندگان، میتوانند بر برخی از چالشها و بحرانهای محیطی فائق آیند. همچنین داشتن انعطافپذیری براساس نیازهای جدید نیز سبب ایجاد پیوند بین کسبوکارهای کوچک شده و با استفاده از استراتژی خرید از تأمینکنندگان متعدد میتوان به مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 دست یافت. مدیران ذیربط با تدوین استراتژی استفاده از مشوقهای کوتاهمدت برای توزیعکنندگان و ایجاد کانال ارتباطی مناسب قادر خواهند بود به ارتباط با ذینفعان مطلوب دست یابند و از این طریق اهداف مربوط به کسبوکار خود را پیش ببرند.
استراتژیهای بقا به کاربرد منابع در جهت شناسایی فرصتها و همچنین کاربرد آنها در زمان و مکان مناسب میپردازند. ازلحاظ اشاره به خلق فرصتها، این نتایج همسو با مطالعه
حسین و همکاران (2022) است. در مواجهه با بحران، فرصتهایی برای یادگیری وجود خواهد داشت، مانند مدلهای کسبوکار و یا راهکارهای دیجیتالی، توسعه ظرفیتها ازجمله ظرفیت مالی، ایجاد مشارکتهای کلیدی و ساختاردهی مجدد محیط کاری و سیستم حملونقل. استراتژیهای بقا شامل 3 استراتژی برنامهریزی و جهتگیری استراتژیک، آمادهسازی زیرساختها و پیگیری رقبا است.
در خصوص برنامهریزی و جهتگیری استراتژیک پیشنهاد میشود در ابتدا با انجام نظارت و هدفگذاری صحیح، به برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت برای کسبوکار پرداخته شود. در این راستا، یادگیری و سرمایهگذاری در مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 تأثیرگذار بوده و با موقعیتسنجی و نیازسنجی میتوان به اهداف مدون کسبوکار دست یافت. مدیران کسبوکارها میتوانند با ارائه تفویض اختیارات تصمیمگیری لازم به کارکنان، آنها را در تصمیمگیریهای کسبوکار مشارکت داده و تصمیمگیری باتوجهبه چشماندازها و استراتژیها انجام پذیرد. علاوه بر موارد مذکور، به کمک شناسایی نقاط حساس فرایند کسبوکار نیز میتوان به ایجاد سهولت ارتباط با مدیران و مشتریان به کمک تدوین برنامهها پرداخت. مدیران بامهارت ضمن شناسایی فرصتها و تهدیدهای ایجادشده در شرایط به بازخوردگیری از کارکنان خود نیز میپردازند. همچنین با استقرار سیستم مناسب پایش، کنترل بازخورد و استفاده از مدل کسبوکار مناسب و استراتژیهای متناسب با شرایط سخت به اهداف مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 دست خواهند یافت.
در خصوص آمادهسازی زیرساختها پیشنهاد میشود در ابتدا با بهکارگیری فناوری اطلاعات، به ایجاد تحول دیجیتال در کسبوکار پرداخته شود. بهکارگیری فناوری روز و خدمات از راه دور در مدیریت مواد اولیه و اطمینان از وجود ذخایر نیز اثرگذار است و تأمین تجهیزات و قطعات یدکی کلیدی تسهیل میش.د. همچنین با فراهم کردن امکانات و تجهیزات روزآمد موردنیاز و ایجاد تغییر ساختار سازمانی نیز امکان مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 فراهم میشود.
در خصوص پیگیری رقبا پیشنهاد میشود جهت شناخت رقبا به برقراری ارتباط با رقبا بپردازند. در این راستا، بررسی نقاط ضعف و قوت خود و رقبا در رقابتپذیری تغییرات نسبت به نقاط قوت رقبا اثرگذار است و با ایجاد ارتباط مثبت با رقبا برای کسب تجربه از آنها میتوان به اهداف مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 دست یافت. همچنین تأمین امکانات لازم برای تقلید از توانمندیهای رقبا و تدوین برنامه برای پیشی گرفتن از رقبا نیز توصیه میشود.
بهمنظور پایداری شرکتهای کوچک و متوسط در شرایط بحران، این شرکتها باید توانایی جذب، توسعه پاسخهای مناسب به بحران و انجام اقدامات تحولی را در خود توسعه دهند. درواقع این تابآوری عنصری کلیدی برای سازمانها در مواجهه با بحرانها به حساب میآید. در خصوص اشاره به استراتژی تابآوری شرکتها، این نتیجه با مطالعات
آلوز و همکاران (2020) و
حسین و همکاران (2022) همخوانی دارد، اما ازحیث زیرمجموعههای ارائهشده دستهبندیهای متعدد و کاملتری ارائه شده است. استراتژی تابآوری شامل 4 استراتژی توانمندسازی منابع انسانی، استراتژی بازاریابی، استراتژی مالی و استراتژی کار است.
در خصوص توانمندسازی منابع انسانی پیشنهاد میشود در وهله اول به مشارکت کارکنان اهمیت ویژهای توسط مدیران کسبوکار داده شود. همچنین با ارائه تلاش برای حفظ سلامت جسمی و روحی کارکنان به همراه توجه به استعدادهای کارکنان، مقدمات و بستر لازم جهت توانمندسازی آنها ایجاد خواهد شد. مدیران ذیربط با تلاش برای ایجاد رضایت شغلی در کارکنان و ارائه آموزش مدیریت استرس میتوانند به ایجاد انگیزه کافی در کارکنان دست یابند. علاوه بر موارد مذکور، نیاز به وجود حامی و پشتیبان قوی که به ایجاد یک کار تیمی کمک نیز حائز اهمیت است. مدیران کسبوکار باتوجهبه انگیزه و مسائل و مشکلات کارکنان و تلاش برای رشد و توسعه حرفهای افراد به کمک ارائه مشاوره به آنها میتوانند در راستای مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 حرکت کنند. این مهم در تیمسازی قوی با کارکنان نیز حائز اهمیت است.
در خصوص استراتژی بازاریابی پیشنهاد میشود ضمن همراستا کردن جهتگیری بازاریابی با تغییرات محیطی، به ایجاد تغییرات قیمتی لازم پرداخته شود. در این راستا، شناسایی بازارهای جدید و ایجاد تغییر محصولات ارائهشده حائز اهمیت است. همچنین مقوله توسعه بازار و محصول جهت حفظ ارتباط با مشتریان ازطریق شبکههای اجتماعی و ارائه دانش کافی به آنها نیز باید بیشازپیش موردتوجه مدیران کسبوکار قرار گیرد.
در خصوص استراتژی مالی پیشنهاد میشود مدیران ضمن بهکارگیری استراتژی کاهش هزینه، به افزایش پشتیبانی و مدیریت بودجه بپردازند. آنچه در مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 حائز اهمیت است، کاهش هزینههای عملیاتی و صرفهجویی در هزینهها به کمک کنترل جریان نقدی کسبوکار و حذف اضافهکاری است. همچنین ایجاد درآمدزایی از راه کانال جدید به کمک اخذ وام و دریافت تسهیلات بانکی نیز در این حوزه حائز اهمیت است.
در خصوص استراتژی کار پیشنهاد میشود با ارائه دستورالعملهای واضح در محل کار و تشویق افراد به کار در خانه و عادیسازی، به استقرار و ایجاد فرهنگ فناوری اطلاعات کمک شود. در این راستا، اقدام برای ایجاد امنیت شغلی حائز اهمیت است. همچنین مدیران مربوطه با استفاده از شیوههای اخراج اخلاقی و استفاده از سیستم برنامهریزی چرخشی / شیفتی نیز میتوانند به اهداف مدیریت بحران کسبوکارهای کوچک در زمان شیوع همهگیری کوویدـ19 دست یابند. وجود ساعات کاری انعطافپذیر در این حوزه کمککننده خواهد بود.
پژوهش حاضر با محدودیتهایی نیز مواجه بوده است ازجمله دشواری دسترسی به خبرگان جهت انجام مصاحبهها که زمان انجام تحقیق را طولانیتر کرد. همچنین پژوهش حاضر در کسبوکارهای کوچک و در صنعت مواد غذایی صورت پذیرفت. در مطالعات آینده میتوان این تحقیق را در کسبوکارهای متوسط و بزرگ و یا سایر صنایع انجام داد تا تفاوتها، شباهتها و محدودیتها بیشتر آشکار شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله نمونههای انسانی و حیوانی نداشته است. برایناساس نیاز به کد اخلاق نبود و تمام قوانین اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
حامی مالی
مقاله برگرفته از پایاننامه آرش دبیری دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کسبوکار گرایش استراتژی دانشکده مدیریت و علوم مالی دانشگاه خاتم میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Abhari, S., Jalali, A., Jaafar, M., & Tajaddini, R. (2022). The impact of Covid-19 pandemic on small businesses in tourism and hospitality industry in Malaysia. Journal of Research in Marketing and Entrepreneurship, 24(1), 75-91. [DOI:10.1108/JRME-07-2020-0091]
Abuhussein, T., Barham, H., & Al-Jaghoub, S. (2023). The effects of COVID-19 on small and medium-sized enterprises: Empirical evidence from Jordan. Journal of Enterprising Communities: People and Places in the Global Economy, 17(2), 334-357. [DOI:10.1108/JEC-03-2021-0043]
Alves, J. C., Lok, T. C., Luo, Y., & Hao, W. (2020). Crisis management for small business during the COVID-19 outbreak: Survival, resilience and renewal strategies of firms in Macau. [Preprint].[DOI:10.21203/rs.3.rs-34541/v1]
Ashiru, E., Adegbite, E., Nakpodia, F., & . Koporcic, N. (2022). Relational governance mechanisms as enablers of dynamic capabilities in Nigerian SMEs during the COVID-19 crisis. Industrial Marketing Management, 105, 18-32. [DOI:10.1016/j.indmarman.2022.05.011]
Bernstein, A. B., & Rakowitz, C. (2012). Emergency public relations: Crisis management in a 3.0 world. Bloomington: Xlibris US; 2012. [Link]
Bargoni, A., Bertoldi, B., Giachino, C., & Santoro, G. (2022). “Competitive strategies in the agri-food industry in Italy during the COVID-19 pandemic: An application of K-means cluster analysis.” British Food Journal, 124(12), 4782-4799. [DOI:10.1108/BFJ-07-2021-0738]
Behl, N., Jayawardena, N., Nigam, A., Pereira, V., Shankar, A., & Jebarajakirthy, C. (2023). Investigating the revised international marketing strategies during COVID-19 based on resources and capabilities of the firms: A mixed method approach. Journal of Business Research, 158, 113662. [DOI:10.1016/j.jbusres.2023.113662]
Burhan, M., Salam, M. T., Abou Hamdan, O., & Tariq, H. (2021). Crisis management in the hospitality sector SMEs in Pakistan during COVID-19. International Journal of Hospitality Management, 98, 103037. [DOI:10.1016/j.ijhm.2021.103037]
Caballero-Morales, S. O. (2021). Innovation as recovery strategy for SMEs in emerging economies during the COVID-19 pandemic. Research in International Business and Finance, 57, 101396. [DOI:10.1016/j.ribaf.2021.101396]
Clarke, V., & Braun, V. (2013). Teaching thematic analysis: Overcoming challenges and developing strategies for effective learning. The Psychologist, 26(2), 120-123. [Link]
Creswell, J. W., & Creswell, J. D. (2017). Research design: Qualitative, quantitative, and mixed methods approaches. California: Sage Publications; 2017. [Link]
Cvilikas, A., Kurschus, R. J., & Šarapovas, T. (2015). The criteria to identify company’s crisis in SME sector. Engineering Economics, 26(2), 152-158. [DOI:10.5755/j01.ee.26.2.8779]
Danaee Fard, H., Alvani, M., & Azar, A. (2013). [Quantitative research in management: A comprehensive approach (Persian)]. Tehran: Safar. [Link]
Davodi, Z. (2021). [An overview of the factors and challenges of business management during the Corona crisis (Persian)]. Paper presented at: Welfth National Conference on New Approaches in Management, Economics and Accounting, Mazandaran, Iran, 6 May; 2021. [Link]
Doern, R. (2016). Entrepreneurship and crisis management: The experiences of small businesses during the London 2011 riots. International Small Business Journal, 34(3), 276-302. [DOI:10.1177/0266242614553863]
Erdiaw-Kwasie, M. O., Abunyewah, M., Yusif, S., & Arhin, P. (2023).“Small and medium enterprises (SMEs) in a pandemic: A systematic review of pandemic risk impacts, coping strategies and resilience. Heliyon, 9(10), e20352. [Link]
Ferris, G. R., Hochwarter, W. A., & Matherly, T. A. (2007). HRM after 9/11 and Katrina. In S. Werner (Ed.), Managing human resources in North America (pp. 172-186). London: Routledge. [Link]
Gholami, R. (2021). [Identifying factors affecting the management of the Corona crisis and its ranking (Persian)]. Paper presented at: 8th International Conference on Accounting, Management and Innovation in Business, Tehran, Iran, 21 June; 2021. [Link]
Hashemi Poor, Z., & Nakhae, K. (2021). [Crisis management in the covid 19 pandemic (Persian)]. Paper presented at: 5th International Conference on New Perspective in Management, Accounting and Entrepreneurship, Tehran, Iran, 22 July 2021. [Link]
Hassoun, A., Marvin, H. J. P., Bouzembrak, Y., Barba, F. J., Castagnini, J. M., & Pallarés, N., et al. (2023). Digital transformation in the agri-food industry: Recent applications and the role of the COVID-19 pandemic. Frontiers in Sustainable Food Systems, 7, 1217813. [DOI:10.3389/fsufs.2023.1217813]
Hendijani, R., & Norouzi, M. (2023). [The effect of supply chain integration on firm performance with the mediating role of supply chain resilience during covid-19 pandemic (Firms in the Food Industry in Tehran Province) (Persian)]. Journal of Industrial Management Perspective, 13(3), 285-318. [DOI:10.48308/jimp.13.3.285]
Hossain, M. R., Akhter, F. , & Sultana, M. M. (2022).“SMEs in covid-19 crisis and combating strategies: A systematic literature review (SLR) and A case from emerging economy. Operations Research Perspectives, 9, 100222. [DOI:10.1016/j.orp.2022.100222]
Jubayer, M. F., Kayshar, M. S., Kabir, M. F., Arifin, M. S., Islam, M. A., & Rahman, M. M., et al. (2023). “COVID-19 knowledge, attitude, practices, and associated factors among Bangladeshi food handlers from various food industries. Public Health in Practice, 5, 100375. [DOI:10.1016/j.puhip.2023.100375]
Katare, B., Marshall, M. I., & Valdivia, C. B. (2021). “Bend or break? Small business survival and strategies during the COVID-19 shock. International Journal of Disaster Risk Reduction, 61, 102332. [DOI:10.1016/j.ijdrr.2021.102332]
Lawshe, C. H. (1975). A quantitative approach to content validity. Personnel Psychology, 28(4), 563–575. [Link]
Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry. Newcastle: Sage; 1985. [Link]
Nezafati, N., & Sheikhattar, M. R. (2022). [Modeling the impact of the covid-19 risks on global supply chains using text mining methods: A case study of the food supply chain (Persian)]. Journal of Industrial Management Perspective, 12(3), 141-172. [DOI:10.52547/jimp.12.3.141]
Mosenein, Sh., & Esfidani, M. R. (2014). [Structural equations based on partial least squares approach using Smart-PLS software (educational and practical) (Persian)]. Tehran: Mehraban Pub. [Link]
Muñoz, P., Kimmitt, J., Kibler, E., & Farny, S. (2019).“Living on the slopes: Entrepreneurial preparedness in a context under continuous threat. Entrepreneurship & Regional Development, 31(5-6), 413-434. [DOI:10.1080/08985626.2018.1541591]
Münch, C., & Hartmann, E. (2023). Responding to the COVID-19 pandemic-catching up in the food industry through business model innovation. The International Journal of Logistics Management, Vol. ahead-of-print No. ahead-of-print. [DOI:10.1108/IJLM-05-2021-0287]
Nakat, Z., & Bou-Mitri, C. (2021). COVID-19 and the food industry: Readiness assessment. Food Control, 121, 107661. [DOI:10.1016/j.foodcont.2020.107661] [PMID]
Nezamivand Chegini, A. (2021). [The crisis of the tourism industry and the resilience of this industry due to Covid-19 (Persian)]. Paper presented at: Fourth International Conference on Science and Technology of the Third Millennium of Iranian Economy, Management and Accounting, Tehran, Iran, 20 May; 2021. [Link]
Kouko, D. O. (2015). Crisis management strategies adopted by small and medium enterprises in Garissa Town, Kenya [PhD dissertation]. Kenya: University of Nairobi. [Link]
Raj, A., Mukherjee, A. A., de Sousa Jabbour, A. B. L., & Srivastava, S. K. (2022). Supply chain management during and post-COVID-19 pandemic: Mitigation strategies and practical lessons learned. Journal of Business Research, 142, 1125-1139. [DOI:10.1016/j.jbusres.2022.01.037]
Smart, K., Ma, E., Qu, H., & Ding, L. (2021).“COVID-19 impacts, coping strategies, and management reflection: A lodging industry case. International Journal of Hospitality Management, 94, 102859. [DOI:10.1016/j.ijhm.2021.102859]
Saunders, M., Lewis, P. and Thornhill, A. (2009). Research methods for business students. New York: Pearson. [Link]
Strauss, A., & Corbin, J. (1998). Basics of qualitative research: Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory. California: Sage Publications, Inc. [Link]
Yang, H., Hu, J., Tan, B. K., Wong, K. H., Huang, J. J., Cheung, P. C., & Lin, S. (2023). Lesson learned from COVID-19 pandemic for the future of food industry. Heliyon, 9(11), e22479. [Link]
Yao, Z., & Liu, Y. (2023). How Covid-19 impacts the financing in SMEs: Evidence from private firms. Economic Analysis and Policy, 79, 1046-1056. [DOI:10.1016/j.eap.2023.06.036]
Xiao, Y., & Watson, M. (2019). Guidance on Conducting a Systematic Literature Review. Journal of Planning Education and Research, 39(1), 93-112. [DOI:10.1177/0739456X17723971]