مقدمه
تاریخ زندگی بشر همواره دستخوش عواملی بوده است که امنیت و آرامش او را به مخاطره میانداخته است. امان گرفتن از بلایا و مخاطرات طبیعی از یکسو و تنازعات بشری از سوی دیگر انسان را واداشته است تا در کنار تأمین همه نوع نیازمندی روزمره، به راههای کسب امنیت بیشتر اندیشیده و چارهجویی کند (
یداللهی و مجد، ۲۰۰۴) دفاع غیرعامل یکی از مؤثرترین، پایدارترین و کمهزینهترین روشهای دفاع در مقابل تهدیدات است که همواره مورد توجه کشورهای جهان قرار داشته است و عنصری مهم در مدیریت بحران محسوب میشود (موحدینیا، 2007؛
کاملی و همکاران، 1395).
امروزه به دلیل رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرنشینی، سکونت و کار در بافتهای مرکزی شهرها بهشدت افزایش یافته است. با افزایش تراکمات شهری در بافت مرکزی شهرها، سوانحی چون زلزله، آتشسوزی و غیره چالشهای بیشتری را برای ساکنان ایجاد خواهد کرد که خروج و تخلیه اضطراری ایمن یکی از آنهاست. این در حالی است که ارائه راهکارهای بدیع و بهینه برای حفظ جان انسانها بسیار ضروری است، ارائه مدلی پویا برای تخلیه اضطراری جمعیت در زمان کوتاه، افزایش سرعت و کیفیت ارائه خدمات، هنگام و بعد از بحران در شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است.
اولین اقدام پس از بروز حوادث ایجاد یک سرپناه موقت برای آسیبدیدگان است. تأمین سرپناه برای آسیبدیدگان، جریان پیوستهای از سرپناه اضطراری تا مسکن دائمی را دربر میگیرد که شامل 3 گروه اسکان اضطراری، اسکان موقت و اسکان دائم است. اسکان اضطراری، اسکان افراد برای مدتزمان کوتاه است. اسکان موقت شرایطی است که افراد از اسکان اضطراری خارج شده و فعالیتشان را در محل اقامت موقت ادامه میدهند که شامل واحدهای متحرک و مسکن اجارهای است. در اسکان دائم افراد به خانههای دائمی خود بازمیگردند (
نجفی، 1402).
تخلیه اضطراری پاسخ فوری و هماهنگ به بلایاست. بهعبارتدیگر تخلیه اضطراری درواقع از نخستین مراحل مدیریت بحران به شمار میرود که باید در کمترین زمان ممکن انجام شود؛ چراکه سرعت در جابهجا کردن آسیبدیدگان، میتواند تأثیر بسزایی در کاهش مرگومیر ناشی از وقوع مخاطره داشته باشد (
پری و لیندل، 2003). در تعریفی دیگر آمده است: حرکت شتابان و اضطراری افراد از محلهای خطرناک به علت تهدید و یا وقوع یک حادثه فاجعهآمیز را تخلیه اضطراری گویند. نمونههای آن شامل تخلیه ساختمان به دلیل تهدید بمب و یا آتشسوزی و نیز تخلیه یک منطقه یا شهر به دلیل طوفان شدید، بمباران و یا زلزله است (
ابراهیمی، 2009). معیارهای متعددی را میتوان در تعیین فضاها و مکانهای مناسب برای تخلیه اضطراری دخیل دانست، اما در این میان یکی از این معیارهای مهم که در تأمین ایمنی و امنیت جایگاه خاصی دارد، برنامهریزی تخلیه در مناطق بحرانزده و بهطور اختصاصی، اولویتبندی تخلیه در کاربریهای مختلف است.
در موضوع تخلیه اضطراری 2 رکن کلیدی وجود دارد: فضای امن و بنای ایمن. شناسایی فضا و بنای ایمن تخلیه اضطراری نیز در جهت برنامهریزی برای مدیریت بحران و خطرات، میبایست باتوجهبه شرایط اقتصادی، اجتماعی و محیط اقلیمی و سایر پارامترهای طبیعی و انسانی به انجام برسد. تخلیه اضطراری بهعنوان بخش مهمی از این برنامهریزی در اکثر کشورهای دنیا در طرحهای مدیریت بحران پردازش و ساختارمند میشود.
میتوان گفت هیچ مکان یا انسانی از سوانح و خسارات ناشی از آنها مصون نیست و ممکن است درپی وقوع این سوانح محل زندگی انسانها تخریب شده و نیازمند تخلیه اضطراری و اسکان موقت باشند. ایران بهعنوان یکی از خطرپذیرترین کشورهاست که با گستره وسیعی از انواع مخاطرات مواجه است. (
حیات غیبی و قلمبر، 1400). ازاینروی توجه کلیدی به موضوع پیشگیری از بحران و عملکردهای حین و بعد از بحران در شهرها ضروری است. نمونه موردی انتخاب شده در این مقاله، در منطقه 8 شهر تبریز واقع شده است.
باتوجهبه مطالب گفتهشده هدف از انجام این پژوهش، بررسی و شناسایی فضاها و بناهای ایمن جهت تخلیه امن اضطراری در مواقع بحران در منطقه 8 شهر تبریز است. سؤالات مقاله: «معیارها و سنجههای شناسایی فضاها و ابنیه ایمن در جهت تخلیه اضطراری با تأکید بر مدیریت بحران کداماند؟»؛ «مکانهای مطلوب در جهت تخلیه اضطراری در بافت مرکزی کلانشهر تبریز به تفکیک محلات در کجا قرار دارند و آیا توانایی ارائه عملکردی مطلوب را دارند؟» بنابراین در پژوهش حاضر باتوجهبه بهروزرسانی نقشههای موجود، موضوع تخلیه اضطراری از منظر مدیریت بحران مورد واکاوی قرار گرفته و پس از استخراج مدل مفهومی پژوهش و سنجش پایایی و روایی آن، در نمونه موردی مقاله ارزیابی شده است. در این مسیر به تفکیک محلات موجود در نمونه موردی فضاها و ابنیه ایمن در جهت تخلیه اضطراری شناسایی و میزان کارایی آنها در مواقع بحران ارزیابی شده است.
به دلیل اهمیت بسیار زیاد موضوع نجات جان انسان، مطالعات و پژوهشهای متعددی درخصوص بحرانهای شهری ارائه شده است که به محوریتهایی نظیر پیشگیری، عملکردهای حین بحران و پس از بحران پرداختهاند. بهعنوان مثال،
کاملی و همکاران، (1395) در پژوهش خود تحت عنوان «تبیین معیارهای پدافند غیرعامل در تخلیه و اسکان اضطراری شهرهای بزرگ»، با استفاده از روش دلفی مهمترین معیارهای پدافند غیرعامل در کلانشهرهای ایرانی را تبیین و شبیهسازی کردهاند.
نکویی و همکاران (1401) در پژوهشی تحت عنوان «مدل ارزیابی زمان تخلیه اضطراری جمعیت در اماکن پر ازدحام»، به سنجش سناریوهای مختلف زمانی در تخلیه اضطراری پرداختهاند.
لیو و همکاران (2011) در پژوهشی، زلزله مخرب 7/1 ریشتری را مطالعه کرده و در آن ضمن بیان عوامل مؤثر در شدت گرفتن خسارات وارده بر منطقه، به تجربیات بازسازی و بازگرداندن منطقه به حالت قبل از وقوع زلزله و نقش سازمانها و نهادهای دولتی در امدادرسانی به آسیبدیدگان ازجمله اسکان آنها پرداختهاند. این پژوهش شرایط محیطی خاص منطقه و کمبود امکانات زیرساختی برای امدادرسانی را ازجمله عوامل مؤثر در شدت تلفات دانسته است.
قادری و همکاران (2021) در مقالهای به بررسی اسکان اضطراری و پس از زلزله با استفاده از نتایج تجزیهوتحلیل خسارت پرداختند. نتایج تحقیق ایشان حاکی از آن است که از میزان خسارت ساختمانهای موردمطالعه و پس از انتخاب 6 اولویت در روستای پایلوت ونشان، اولویت شماره یک بهعنوان بهترین گزینه برای اسکان موقت در این روستا انتخاب شده است.
غضنفرپور و همکاران (1393) مدل بهینه تخلیه اضطراری جمعیت پس از حادثه در اماکن شهری با استفاده از الگوریتم ژنتیک را بررسی کردند. بهمنظور شناسایی شاخصها و معیارهای مؤثر جهت تخلیه اضطراری، از نظرات کارشناسان و جهت رتبهبندی معیارها از نرمافزار Expert Choice در GIS و از الگوریتم ژنتیک به دلیل سادگی و سرعت بالای آن جهت تحلیل در شبکههای با ابعاد بالا، برای رسیدن به نقاط امن، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دادند روش پیشنهادی ضمن در نظر گرفتن تراکم جمعیت و عرض معابر، کوتاهترین مسیر برای رسیدن به نقاط امن را مییابد. بنابراین میتوان بهطور مؤثری از آن برای تخلیه اضطراری استفاده کرد.
نجفی، (1402) در پژوهش خود با عنوان«مکانیابی اسکان اضطراری و موقت بعد از رخداد زلزله در شهر دامغان»، با استفاده از تکنیک تلفیقی مدل فازی و GIS، فضاهای مطلوب در جهت تخلیه اضطراری در شهر دامغان را شناسایی کرده است. عدم تناسب این فضاها با جمعیت شهر و نبود تجهیزات اولیه در این اماکن ازجمله آیتمهای مهم اشارهشده در این طرح است.
تقوایی و جوزی (1397) در پژوهش خود تحت عنوان «مدیریت بحران شهری و تخلیه اضطراری جمعیت در مدارس کلانشهر اصفهان»، به بررسی میزان تابآوری در بحرانهای احتمالی و همچنین بهرهمندی مراکز آموزشی در کلانشهر اصفهان از شاخصهای مدیریتی تأثیرگذار در برنامهریزی و مدیریت بحران و عملیات تخلیه اضطراری جمعیت پرداختهاند.
باتوجهبه مقالات و پژوهشهای متعدد موجود در این حوزه، تبیین اهمیت پژوهش حاضر ضروری است. در این مقاله، باتوجهبه ویژگیهای کالبدیعملکردی کلان شهر تبریز خاصه در بافت مرکزی و منطقه 8، به نظر میرسد مراکز تخلیه امن اضطراری کمتری وجود داشته و طرحهایی با این عنوان در این شهر و بهخصوص ویژگیهای بهروز آن صورت نگرفته است. از سویی دیگر در این مقاله باتوجهبه بهروزرسانی اطلاعات موجود در محلات و ویژگیهای حال حاضر آنها، مطالعات و برداشتها صورت گرفته است. از سویی دیگر میتوان گفت طرح این مسئله میتواند محرک مدیریت و برنامهریزی شهری شود و الزام توجه به این موضوع بهعنوان وجه غیرقابلانکار شهر را خاطرنشان کند. ازاینروی با در نظر گرفتن شاخصهای فضاهای ایمن و ابنیه ایمن با تأکید بر مدیریت بحران، محلات منطقه 8 کلانشهر تبریز به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است تا ابعاد موضوع بهوضوح تشریح شود.
مبانی و چارچوب نظری
بحران و لزوم مدیریت بحران
در یک تعریف ساده از لغتنامه لانگمن، میتوان بحران را وضعیتی تعریف کرد که در آن مشکلات بسیاری وجود دارد و میبایست در کمترین زمان ممکن با آنها برخورد کرد و یا از آنها پیشگیری کرد. بهطوریکه وضعیت خطرناکتر نشود. روزنتال و همکارانش بحران را تهدیدی جدی نسبت به ساختهای زیربنایی و یا ارزشها و هنجارهای بنیادین یک سیستم تعریف میکنند که تحت تأثیر محدودیت زمان و شرایط عدم قطعیت شدید، اتخاذ تصمیمات حیاتی را الزامی میکند (
حسینی، 1385).
بروز بحرانها با در نظر گرفتن اینکه در هر شرایطی اعم از جغرافیایی، زمانی، اجتماعی و اقتصادی و غیره اجتنابناپذیر است، به امری طبیعی در طول حیات هر سیستمی اعم از شهرها تبدیل شده است. شهر بهعنوان سیستمی بسیار وسیع از امکانات و خدمات، به شاخههای متعددی از اقتصاد، اجتماع، عوامل طبیعی و کالبدی متصل و مرتبط است و بدین سبب میتواند تحت شرایط خاص هریک از این مؤلفهها، به بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و یا حتی کالبدی و ساختاری دچار شود. یکی از این مؤلفهها که بیشتر شهرهای جهان و ایران با آن دست به گریبان هستند، بحرانهای مربوط به مؤلفههای طبیعی است که با ویرانیهای کالبدی و اخلال در عملکرد بخشهای مختلف شهر، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر سایر ابعاد شهرها تأثیر گذاشته و میتواند موجب ایجاد بحرانهای شهری عظیمی شود. البته باید توجه کرد که میزان آسیبپذیری شهرها در مقابل سوانح و بحرانهای طبیعی، تابعی از میزان آمادگی در برابر بحران است. این آمادگی در جهت کاهش آسیبهای وارد به شهر و اقدامات پیشگیرانه در مقابل بحران میسر میشود که به مقاومت کالبدی شهر، میزان آمادگی واحدهای اقتصادی، اجتماعی (همچون واحدهای مردمنهاد که از دل خود جوامع سر برمیآورند) و مسئولین و مدیران شهری بستگی دارد. مهمترین و بهترین کار در یک روند پیشگیرانه را نیز میتوان برنامهریزی هوشمندانه در جهت پیشگیری و مدیریت در صورت وقوع دانست که نیازمند الگوهای یکپارچه در مبحث بحران و شناسایی میزان خطرپذیری و آسیبپذیری شهرها از پیش از وقوع بحران است.
مدیریت بحران، فرایندی نظاممند است که طی این فرایند، سازمانها تلاش میکنند تا بحرانهای بالقوه را شناسایی و پیشبینی کنند. سپس در مقابل آنها اقدامات پیشگیرانه انجام دهند تا اثر آن را به حداقل برسانند، به عبارت بهتر، مدیریت بحران علمی است کاربردی که بهوسیله مشاهده نظاممند بحرانها و تجزیهوتحلیل آنها در جستوجوی یافتن ابزاری است که بهوسیله آنها بتوان از بروز بحرانها، پیشگیری کرد و یا در صورت بروز آن در خصوص کاهش اثرات آمادگی لازم، امدادرسانی سریع و بهبودی اوضاع اقدام کرد (
دورن و دورن، 2007).
مهمترین و بهترین کار برای مدیریت یک بحران جلوگیری از آن است و بهترین راه برای جلوگیری از یک بحران، پیشگیری از آن است (
میکو و هورو، 2019). گیبسون اینگونه استدلال میکند که بحران واقعی معمولاً نتیجه شکست مدیریت در واکنش مناسب و بهموقع به یک موضوع اضطراری و یا حتی یک حادثه است که نیازمند یک واکنش و ارتباط بهموقع است (
گیبسون، 2012). درواقع از اصول مهم مدیریت بحران، مکانیابی پناهگاه اضطراری و مسیر ایمن برای تخلیه است که نیازمند پیشگیری و تمهید آمادگیها از قبل و واکنش صحیح و بهموقع است (
جین و همکاران، 2021). دفتر هماهنگی امدادرسانی در بلایای سازمان ملل (1984)، مدیریت بحران را چنین تعریف کرده است: مدیریت بحران دارای 4 رکن اصلی کاهش خسارات، آمادگی، واکنش اضطراری و بازسازی است (
ریاحی و رستمیان، 1401)
بحرانها در تمام طول زندگی بشر وجود داشتهاند و همه تمدنها با آنها درگیر بودهاند. از انسان اولیه که با بحرانهای زیستی و طبیعی بسیاری مواجه بوده است تا بشر امروزی که همچنان با همان بحرانها دستوپنجه نرم میکند. با این تفاوت که بشر امروزی بحرانهای جدیدتری را نیز تجربه میکند. درواقع میتوان اینگونه بیان کرد که بحرانها از زمانی دیرین تا قرن 21، بخشی از زندگی شخصی، بومی و بینالمللی انسان بودهاند (
پفالتزگراف، 2008). همان بشر نخستین نیز راهی برای مقابله با بحرانهای پیشروی خود پیدا کرده بود و ازاینرو به اختراعات و کشفیات جدیدی چون اختراع چرخ، خط و کشف آتش میرسد.
بحرانهایی که در یونان باستان به وجود میآمدند و به جنگهای سختی منجر میشدند نیز بهگونهای مدیریت میشدند. در یونان و رم باستان به اهمیت ارتباط مستقیم، گفتوگو و تعامل با افکار عمومی بهعنوان راهی برای مدیریت بسیاری از بحرانها بسیار بها داده میشد. ازاینرو فضاهای شهری چون تئاترها، استادیومها، عبادتگاهها و سایر فضاهای عمومی ایجاد شدند (
زاموم و سرا گرپ, 2018). در شهرهای امروزی موضوع تخلیه اضطراری نیازمند توجه بیشازپیش مدیران شهری است. این توجه در وهله اول نیازمند شناسایی فضاهای دارای پتانسیلی است که در مواقع بحران میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. برای نیل به این امر میبایست فضاها مورد مطالعه قرار گیرند تا در وهله اول فضاهای مناسب و ایمن برای تخلیه اضطراری در مواقع بحران و در وهله دوم فضاهای مناسب برای اسکان موقت شناسایی و استفاده شوند.
تخلیه اضطراری
تخلیه اضطراری درواقع از نخستین مراحل مدیریت بحران به شمار میرود که باید در کمترین زمان ممکن انجام شود؛ چراکه سرعت در جابهجا کردن آسیبدیدگان میتواند تأثیر بسزایی در کاهش مرگومیر ناشی از وقوع مخاطره داشته باشد. هدف اصلی، تخلیه اضطراری انسان و هدف برنامهریزی، به حداقل رساندن زمان خالص تخلیه است (
یین و همکاران، 2019). تخلیه اضطراری جمعیت در بحرانهایی چون زلزله، در جهت کاهش تلفات انسانی و افزایش سرعت امدادرسانی بسیار حائز اهمیت است و ازاینرو حرکت دادن جمعیت به سمت خارج از ناحیه در معرض خطر با حداکثر سرعت ممکن، از اقدامات اساسی در مدیریت بحران به شمار میرود (
غضنفرپور و همکاران، 1393).
حرکت شتابان و اضطراری افراد برای دور شدن از اماکن و محیطهای خطرناک به علت تهدید و یا وقوع یک حادثه فاجعهآمیز را تخلیه اضطراری میگویند. این عملیات ممکن است باتوجهبه ماهیت و اندازه بحران، در مقیاس کوچک مانند تخلیه یک ساختمان تا مقیاس کلان، مانند تخلیه کامل یک شهر انجام بگیرد. مهمترین بعد در این فرایند، توجه به کوتاه بودن زمان و انجام سریع فعالیتهاست (
گریماز و مالیسان، 2015). پس میبایست به 2 نکته اساسی برای تخلیه اضطراری کارآمدتر توجه کرد: مقیاس تخلیه و زمان تخلیه.
هرچند که در فرایند تخلیه و اسکان اضطراری، 2 مرحله تخلیه و اسکان پیوستگی و درهمتنیدگی کامل با هم دارند، ولی باتوجهبه ماهیت آنها و همچنین جهت فراهم آوردن یک بستر پایه مدیریتی، بهطورکلی میتوان 2 مرحله مذکور را از هم متمایز کرد. مرحله تخلیه را میتوان در یک نگاه جزئیتر به 2 مرحله پیوسته جمعآوری جمعیت و انتقال جمعیت تقسیم کرد. مرحله جمعآوری هم به نوعی ماهیت انتقال دارد. با این تأکید که مدیریت اطلاعرسانی در این مرحله از اهمیت خاصی برخوردار است (
ذوالفقاریقیان، 2009). بهطورکلی فرایند تخلیه و اسکان، دسترسی به نقاط اسکان موقت بهعنوان مبدأ تخلیه یا مقصد اسکان و همچنین شبکه تخلیه اضطراری شهر به شکل زیر صورت میگیرد (
کاملی و همکاران، 1395):
• دسترسی پیاده به فضاهای باز و سبز محله بهعنوان نقطه مبدأ و مقصد اسکان موقت؛
• استفاده از وسایل حملونقل عمومی همچون اتوبوس در فضاهای مشخصشده بهعنوان مبدأ تخلیه؛
• استفاده از شبکه ارتباطی مترو در ارتباط با شبکه تخلیه و اسکان اضطراری؛
• استفاده از وسایل نقلیه شخصی جهت اتصال به شبکه دسترسی تخلیه و اسکان اضطراری شهر
• استفاده از شبکههای ریلی (راهآهن) جهت دسترسی به نقاط اسکان موقت خارج از شهر و یا سکونتگاههای همجوار؛
بدیهی است تمام این موارد پس از مشخص شدن موقعیت نقاط اسکان موقت و تدوین شبکه دسترسی تخلیه و اسکان اضطراری شهر برنامهریزی خواهد شد.
فضاهای ایمن برای تخلیه اضطراری طی یک مرحله پیوسته و درهمتنیده، برای تخلیه و اسکان اضطراری شناسایی میشوند. در یک نگاه جزئیتر مرحله تخلیه به جمعآوری و انتقال جمعیت تقسیم میشود (
کاملی و همکاران، 1395). به عبارتی فضای ایمن به فضایی اطلاق میشود که در مقابل اثرات بارهای ناشی از انفجار، کمتر در معرض خطر قرار گرفته و نسبت به فضاهای ساختمانهای معمولی یا فضای باز از ایمنی و مقاومت بیشتری برخوردار باشد (
هاشمی فشارکی، 2011). درواقع هر فضایی اعم از سرپوشیده و یا باز که دارای ایمنی بالاتری باشد، بهعنوان فضای ایمن در مواقع بحران شناخته میشود؛ حال آنکه این بحران را بلایای طبیعی همچون زلزله به وجود آورده باشند یا حوادث غیرمترقبهای چون جنگ. طی تحقیقات صورتگرفته در سالهای اخیر نیز نشان داده شده است که وجود فضاهای ایمن در محلات در هنگام بحران و اطلاع شهروندان از این فضاها به سلامت روان آنها در هنگام بحران کمک میکند (
هلسلین، 2022).
نهایتاً میتوان گفت، تخلیه امن اضطراری به فرایندی گفته میشود که طی آن افراد هنگام وقوع زلزله و بحران و خطرات ناشی از آن محل سکونت خود را ترک کرده و تا زمان رفع خطر به مدت 72 ساعت در مراکز تخلیه اضطراری مستقر شوند. مراکز تخلیه اضطراری، فضاهای باز یا مراکز سرپوشیده امن و مقاومی هستند که جهت استقرار افراد محله از زمان وقوع بحران تا 72 ساعت پس از آن پیشبینی شدهاند. یکی از محوریتهای مهم در موضوع تخلیه اضطراری توجه به 2 رکن مهم فضای امن و بنای امن است. به عبارتی در انتخاب معیارهای موضوع تخلیه اضطراری با تأکید بر محوریت مدیریت بحران این 2 رکن نقش کلیدی دارند و یکی از مهمترین ویژگی این 2 رکن مدتزمان دسترسی به آنهاست. به عبارتی مکانیابی آنها بهگونهای باید باشد که از هر خانه به مدتزمان 2 تا 3 دقیقه بتوان به آن رسید.
ارائه مدل مفهومی
تعیین معیارها و سنجههای لازم در خصوص پژوهش حاضر با بهرهگیری از مطالعات مرتبط صورت گرفته است و رویکرد مطالعاتی و همچنین زمینه بافت و نمونه انتخابی تبیین و تدقیق شده است. قبل از ورود به توضیح معیارها باید گفت عاملها به 2 دسته مثبت و منفی تقسیم میشوند که عامل مثبت عاملی است که هر اندازه ارزش آن بیشتر باشد برای هدف موردنظر مطلوبتر است. مثل نزدیکی به مراکز درمانی و فضاهای باز و سبز. عامل منفی نیز برعکس عامل مثبت هرقدر ارزش آن کمتر باشد برای هدف بهتر است. مثل فاصله از جایگاههای سوخت و خطوط انتقال نیرو. در
جدول شماره 1 معیارهای استخراجشده در پژوهشهای مرتبط به تفکیک میزان تکرار آورده شده است.
باتوجهبه رویکرد پژوهش حاضر گروه پژوهشی براساس 4 اصل توجه به ویژگیهای زمینهای شهر تبریز، تجارب خود و نظرات خبرگان دانشگاهی (حوزه نظری)، نظرات کارشناسان حوزه عمل و تکرار معیارهای تخلیه اضطراری در پژوهشهای صورتگرفته (
جدول شماره 1) معیارهای مناسب و تأثیرگذار را برای شناسایی فضاها و ابنیه ایمن شهر تبریز برای تخلیه اضطراری با تأکید بر شاخصههای مدیریت بحران شناسایی کردند. بر همین اساس چارچوب نظری و مدل مفهومی پژوهش در
تصویر شماره 1 ارائه شده است.
این معیارها در جهت تخلیه و اسکان اضطراری ایمن تبیین شدهاند (
تصویر شماره 1) که به توضیح هریک از آنها پرداخته شده است. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، موضوع تخلیه اضطراری بر 2 وجه است: بنای ایمن و فضای ایمن. در بخش بنای ایمن، همجواری و وجود برخی کاربریها کلیدی به شمار میرود. کاربریهای سازگار و لازمه تخلیه اضطرای را میتوان مشتمل بر این موارد دانست:
• کاربری مذهبی: مساجد، حسینیهها و تکیهها، مصلاها و دیگر مکانهای عمومی مذهبی؛
• کاربری ورزشی: سالنهای ورزشی، استادیومها، زمینهای ورزشی، تأسیسات ورزشی و تأسیسات ورزشی سرپوشیده؛
• کاربری آموزشی: پیشدبستانی، دبستان، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و سایر مراکز آموزش عالی؛
• پارکینگها: پارکینگهای عمومی همسطح، پارکینگهای طبقاتی.
پایانهها
در محوریت فضای ایمن نیز 2 بخش مجزا را میتوان مطرح کرد؛ در بخش اول دررابطهبا فضا و در بخش دوم در خصوص بستر آن فضا و ویژگیهای آن بررسی صورت میگیرد. پناهگاههای اسکان اضطراری در گذشته، عمدتاً براساس فضاهای باز موجود مکانیابی میشدند (
وی و همکاران، 2020). منظور از فضاهای سبز و باز، فضاهای سبز، پارکها و باغات موجود در محدوده موردمطالعه هستند. مکانیابی این فضاها، میبایست برحسب میزان تراکم جمعیتی، میزان آسیبپذیری در مناطق مختلف، نوع و وسعت خطر (
کاملی و همکاران، 1395) انجام گیرد. توجه به جنس خاک و شیب زمین نیز میبایست در مکانیابی این فضاها مد نظر قرار گیرند. هرچه سختی خاک بیشتر باشد، آن فضا برای مکانیابی جهت تخلیه و اسکان اضطراری مطلوبتر است (
کیلچی و همکاران، 2015). شیب زمین نیز اگر بین 0/1 درصد و 0/6 درصد (
کاملی و همکاران، 1395) یا 2 و 4 درصد (
کیلچی و همکاران، 2015) باشد، در حالت مطلوب قرار دارد و نباید از 7 درصد تجاوز کند. فضای باز موردنظر اگر دارای پوشش گیاهی و درختی باشد، مطلوبتر خواهد بود. چراکه باعث تولید اکسیژن میشود. سایهاندازی در هوای گرم (همان) و محافظت در برابر باد، طوفان و بارش از مزایای پوشش گیاهی متراکم در فضای سبز و باز ایمن است.
درمورد ویژگیهای بستر فضاهای ایمن، توجه به کاربریهای ناسازگار و همجواری آنها ضروری است. فضاها و بناهای ایمنی که برای این شرایط مکانیابی میشوند، میبایست در همجواری با کاربریهای ناسازگار، مانند پمپبنزینها، ایستگاههای تقلیل فشار گاز، انبار مهمات و سوخت و همچنین کاربریهای مهم مانند پادگانها و سایر مراکز نظامی، مراکز سیاسی و برخی سازمانهای مهم (
کاملی و همکاران، 1395) نباشد.
دوری از تأسیسات خطرساز: پمپ بنزین، ایستگاه تقلیل فشار گاز، انبار مهمات و سوخت.
نزدیکی به ایستگاه آتشنشانی: دسترسی به مراکز کنترل حریق و آتشنشانیها.
دوری از مخاطرات طبیعی: دوری از گسلها، مسیلها و حریم رودخانهها جهت افزایش ایمنی فضای مکانیابیشده برای پیشگیری از وقوع حادثه مجدد. گسل عمده تبریز که بیشترین تأثیرگذاری را بر کل شهر دارد، گسل شمالی شهر است. همچنین عبور مهرانرود از قسمت شمالی منطقه 8 لزوم توجه به این معیار را دوچندان میکند.
روش
بررسی مطالعات مختلف دررابطهبا روش تحقیق، رویکردها، دیدگاهها و روشهای مختلفی را پیشرو قرار میدهد که متناسب با اهداف، سؤالات و فرضیههای هر پژوهشی نظام یافته است، اما باوجود تفاوتهای موجود میتوان به شباهتهای زیادی نیز د راین رابطه اشاره داشت. بهطورکلی، روش پژوهش به 2 شکل کمی و کیفی تقسیم میشوند و برخی مطالعات نیز بهصورت ترکیبی به بهرهگیری توأمان از هر 2 شیوه روی آوردهاند که پژوهش حاضر نیز بهصورت کیفیکمی (ترکیبی) به بررسی موضوع تخلیه اضطراری از منظر مدیریت بحران پرداخته است و پس از استخراج مدل مفهومی پژوهش و سنجش پایایی و روایی آن در نمونه موردی مقاله (منطقه 8 کلانشهر تبریز) به ارزیابی گذاشته شده است. در این مسیر به تفکیک محلات موجود در نمونه موردی، فضاها و ابنیه ایمن در جهت تخلیه امن اضطراری شناسایی و میزان کارایی آنها در مواقع بحران ارزیابی شده است
تکنیکهای متنوعی در راستای بررسی موضوع را میتوان استفاده کرد، اما در این بخش 3 تکنیک را میتوان پرکاربردترین نامید که براساس توجه به همه معیارها و سنجههای مدنظر به بررسی مکانیابی و توزیع بهینه خدمات و کاربریهای شهری و غیره میپردازند.
مدل همپوشانی شاخصها: در مدل همپوشانی شاخصها نقشههای ورودی بسته به اهمیتشان نسبت به فرضیه موردنظر وزندار میشوند. در این مدل علاوهبر وزندهی به لایههای اطلاعاتی، واحدهای موجود در هر لایه اطلاعاتی نیز براساس پتانسیل خود وزن خاصی خواهند داشت.
فرایند تحلیل سلسلهمراتبی: یکی از کارآمدترین تکنیکهای تصمیمگیری است. این تحلیل بهعنوان یک تکنولوژی مؤثر جهت تعیین مکان بهینه استقرار تأسیسات از بین شاخصهای چندمعیاری انتخاب شده است. این روش ابزاری قدرتمند و انعطافپذیر برای بررسی کمی و کیفی مسائل چندمعیاره است که خصوصیت اصلی آن براساس مقایسه زوجی است.
مدل تحلیل شبکه: در تحلیلهای مبتنی بر شبکه معابر و خیابانهای شهری که نقش حیاتی و بنیادی در جابهجاییهای درونشهری ایفا میکند بهصورت عوارض خطی به کار برده میشوند و به همین دلیل نتایج حاصل از این نوع تحلیل از درجه اطمینان بالایی نسبت به تحلیلهای فضایی که فقط بهصورت فضایی به تعیین بزرگترین مسیر بین 2 نقطه میپردازند، برخوردار است (
اسماعیلی، 1382).
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی فضاها و بناهای ایمن در تخلیه اضطراری در محلات منطقه 8 کلانشهر تبریز انجام شد. در این پژوهش راهبرد قیاسی با روش کمی به کار گرفته شد. همچنین از شیوه پیمایشی میدانی با ابزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیک همپوشانی شاخصدار استفاده شد. پرسشنامه نیز بین 35 نفر از متخصصان شهرسازی (حوزه نظریه و حوزه اجرایی) در جهت تدقیق مدل و امتیاز هر متغیر توزیع و تکمیل شد (10 نفر خبره دانشگاهی و 10 نفر دانشجوی تحصیلات تکمیلی با حوزه کاری مرتبط و 15 نفر کارشناسان حوزه اجرا). براساس مطالعات انجامگرفته و مدل مفهومی تحقیق 2 رکن اصلی در موضوع تخلیه اضطراری تحت عنوان فضای ایمن و بنای ایمن قابلتصور است. موضوع فضای ایمن خود به 2 بخش تفکیک میشود: محوریت فضا و محوریت ویژگیهای بستر. ازاینروی معیارهای شناسایی فضاها و بنای ایمن جهت تخلیه اضطراری با تأکید بر شاخصههای مدیریت بحران و همچنین سنجههای ارزیابی و تدقیق آنها در قالب
تصویر شماره 1 نشان داده شدهاند.
یافتهها
معرفی نمونه موردی
تبریز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر با مساحتی حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مربع، یکی از شهرهای بزرگ ایران است. شهر تبریز بزرگترین شهر منطقه شمال غرب ایران و مناطق آذرینشین و قطب اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود. جمعیت تبریز در سال 1395 خورشیدی بالغ بر ۱۵۸۴۸۵۵ نفر بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومه شهر به حدود 1/8 میلیون نفر میرسد. این شهر به سبب موقعیت مناسب خود در گذشته از مراکز تجاری منطقه به شمار میرفته است و امروزه نیز یکی از مراکز مهم صنعتی در سطح ایران محسوب میشود. تبریز در 2 سده اخیر مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور بوده است. بهطوریکه این شهر آغازگر انقلاب مشروطه بوده و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب ایران در سال 1357 و مدرنیزه کردن کشور داشته است. کشفیات اخیر در محوطه مسجد کبود قدمت تبریز به ۴۵۰۰ سال قبل میرساند.
تاریخ کهن تبریز و وجود تمدن بشری در آن، امکان ثبت زلزلههای تاریخی را فراهم آورده است. با آنکه شهر تبریز در طول تاریخ پرتلاطم خود بارها بر اثر زمینلرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حملههای سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روسها (۱۸۲۸ تا ۱۸۲۷) دچار خرابیهای شدیدی شده است و این جنگها و حوادث طبیعی مکرر، بخشهای عمدهای از قسمتهای قدیمی شهر را نابود کردهاند، بافت مرکزی آن منسجم و یکپارچه است. نهایتاً میتوان گفت قرارگیری روی سامانه گسلی، موقعیت و ویژگیهای زمینشناختی، آسیبپذیری بافت مرکزی و ناپایداری قطعات و همچنین نبود امکانات مدیریت بحران، کشش نسبتاً کمی برای این شهر رقم زده شده است. ازاینروی در مقاله به بررسی موضوع تخلیه اضطرای در زمان وقوع بحران پرداخته شده است. نمونه موردی طرح حاضر بافت کهن شهر تبریز است که طبق منطقهبندی شهرداری تبریز، منطقه ویژه 8 نامیده میشود. در این منطقه شهری، 7 محله به نامهای محله بازار، محله شهناز، محله دانشسرا، محله منصور، محله مقصودیه، محله تپلی باغ دمشقیه و محله بالا حمام قرهباغ قرار دارند. در
تصویر شماره 2 نمونه موردی مقاله به تفکیک محلات نشان داده شده است.
بحث
تکنیک مورداستفاده در تهیه نقشهها و انجام عملیات شایستگی، همپوشانی شاخصدار است. در مدل همپوشانی شاخصدار، نقشهها و متغیرهای مورداستفاده در عملیات شایستگی، دوباره کلاسبندی خواهند شد و باتوجهبه نظر کارشناسان مربوطه و نوع نیاز پروژه طبقهبندی میشوند. در این منطق اولویتبندی با در نظر گرفتن کلاسبندی ایجاد شده و جایگاه هریک از متغیرهای بهکاررفته در پروژه شایستگی با وزنی که داده میشود، سنجیده خواهد شد. وزن دادهشده به متغیرهای بهکاررفته به نظر کارشناسان مربوطه به آن بستگی خواهد داشت (
فاضلنیا و همکاران، 1393: 177). باتوجهبه متغیرهای استخراجشده در قالب مدل مفهومی پژوهش به بررسی نمونه موردی محلات منطقه 8 پرداخته شده است. با توجه به
تصویر شماره 1 (چارچوب و مدل مفهومی پژوهش) 11 متغیر در موضوع تخلیه اضطراری و مکانهای مدیریت بحران در بافتهای شهری شناسایی شدند. این 11 متغیر در نمونه موردی به بررسی گذاشته شدند. در ادامه به منظور تهیه لایههای رستری از دستور فاصله اقلیدسی استفاده شده است. این دستور به نام فاصله اقلیدسی یا تابع مجاورت هندسی نیز شناخته میشود. در این نقشه براساس لایه مرجع معرفیشده و فواصل و تأثیر آنها بر یکدیگر به تهیه لایه رستری پرداخته میشود (آیشم و همکاران، 1402: 27 و 28). فواصل و کلاسبندیهای انجامشده طبق نظر متخصصان و گروه پژوهشی طرح تدقیق شدند (
جدول شماره 2). باتوجهبه جنس موضوع و اهمیت دسترسی پیاده در ثانیههای اولیه بروز حادثه و بحران، کلاسهای نقشهها تنظیم شد.
در ادامه باتوجهبه نظرات جمعآوریشده از متخصصان حوزه شهری، شامل متخصصان حوزه نظری نظیر اساتید دانشگاهی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی و همچنین متخصصان حوزه عمل، شامل کارکنان سازمانهای مربوطه و متخصصان نظام مهندسی و غیره، لایههای رستری تهیهشده، دوباره کلاسبندی شدند. انجام کلاسبندی مجدد در جهت وزندهی به لایه و دستهبندیهای درونی آن لایه است و برای پاسخ به این پرسش که آیا آن لایه دررابطهبا موضوع و هدف موردمطالعه در پژوهش تأثیر مثبت و افزایشی داشته و یا تأثیر منفی و کاهشی؟ کلاسبندیهای انجامشده باتوجهبه مبانی مطالعهشده و تطبیق آنها با نمونه موردی (محلات منطقه 8 تبریز) صورت گرفته است. به عبارتی الزامات موجود درزمینه نیز مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. در
تصویر شماره 3، لایههای رستری ریکلسشده هر متغیر آورده شدهاند.
نقشههای ارائهشده در
تصویر شماره 3، متغیرهای موردبررسی در محلات منطقه 8 کلان شهر تبریز هستند. کلاسبندیهای ارائهشده نیز براساس توانایی دسترسی با پای پیاده در ثانیههای ابتدایی وقوع بحران است. همه این متغیرها بر موضوع تخلیه اضطراری تأثیر یکسان ندارند و برخی بهصورت تأثیرگذاری مثبت است و هرقدر فواصل به آنها نزدیکتر باشد ارزش بیشتری دارند. نظیر متغیر فاصله از کاربریهای آموزشی و یا متغیر فاصله از فضاهای باز شهری. از سویی دیگر برخی متغیرها تأثیرگذاری منفی داشته و ملاک ارزشگذاری کلاسها دوری از آن متغیرهاست، نظیر متغیر فاصله از تأسیسات خطرساز و یا متغیر فاصله از مسیلها. پس از تبیین شیوه تأثیرگذاری متغیرها بر موضوع تخلیه اضطرای و شناسایی فضاها و ابنیه ایمن در جهت مدیریت بحران، نتایج حاصل از اوزان دادهشده به متغیرها توسط متخصصان حوزه نظری و کارشناسان حوزه اجرا جمعبندی شده و در قالب
جدول شماره 3 آورده شد. مجموع ضرایب 100 درصد است.
با بهرهگیری از ضرایب
جدول شماره 3 برای متغیرهای یازدهگانه پژوهش حاضر و همچنین تکنیک همپوشانی شاخصدار، همپوشانی متغیرها براساس اهمیت هر متغیر و همچنین جهت تأثیر آنها انجام شد و لایه نهایی بررسی و شناسایی فضاها و ابنیه ایمن در جهت تخلیه اضطراری و مدیریت بحران در بافتهای شهری در محلات منطقه 8 کلان شهر تبریز آورده شده است.
تصویر شماره 4 این مهم را نشان میدهد.
باتوجهبه
تصویر شماره 4، میتوان ویژگیهای هر محله را به تفکیک بررسی کرد و مکانهای مناسب در جهت مدیریت بحران را شناسایی کرد. محله بازار کلانشهر تبریز خود متشکل از 3 بخش مجزاست. بلوک غربی به نام راسته کوچه معمولاً شناخته میشود. این محدوده، جزو پرتراکمترین بخشهای بافت مرکزی است و بیشتر قطعات ریزدانه و معابر باریک است. فقدان فضاهای سبز و فضاهای باز در این محدوده ازجمله مشکلات مهم و کلیدی است. از سویی دیگر ناپایداری قطعات موجود نیز خود بر مسائل این محدوده افزوده است. ازاینروی در این محله بهراحتی میتوان فقدان فضاها و ابنیه مناسب در جهت مدیریت بحران را تشخیص داد و یکی از محدودههای با ضریب آسیبپذیری بالاست. باتوجهبه مطالب گفتهشده، وجود مسجد در ضلع جنوبی این محدوده و فضاهای آموزشی میتواند در وهله اول این بخشها را به مکانهای نسبتاً مطلوبی در جهت مدیریت بحران تبدیل کند.
بلوک میانی محله بازار، مربوط به بازار تاریخی و سرپوشیده کلانشهر تبریز است. این محدوده نیز به دلیل تنگی راستهها، نبود تجهیزات پیشگیرانه، بافت منسجم و همچنین وجود مواد و وسایل خطرساز، بهراحتی میتواند در مواقع بحران پاسخگو نباشد. بهطورکلی میتوان گفت محله بازار کلانشهر تبریز در بهترین حالت، مکانهایی با اولویت سوم را داراست که در راستای مدیریت بحران میتوانند کارآمد باشند، اما این امر بهتنهایی نمیتواند تراکم جمعیتی این محدوده را پوشش دهد. فضاهایی نظیر مساجد و رفوژهای بزرگ تنها فضاها و ابنیه موجود در این محله است که میتواند مورد بهرهگیری در خصوص مدیریت بحران قرار گیرد. از سویی دیگر این مکانها نیازمند تجهیز و مدیریت نیز هستند که بهطور کامل مورد اجحاف و بیتوجهی مدیریت شهری و مدیریت بحران کلانشهر قرار گرفته است.
محله دیگر، محله شریعتی (شهناز) است. این محله نیز از جمله محلات اصیل در کلانشهر تبریز است. در این محله نیز بهراحتی میتوان فقدان فضا و مکان ایمن در جهت تخلیه اضطراری را از روی
تصویر شماره 4 مشاهده کرد. فشردگی بافت و گونههای خاص کاربریهای موجود در این محدوده نیز خود منجر به این امر شده است. از سویی دیگر بازطراحی مجدد میدان کهن بهعنوان فضای باز در این محدوده یک فرصت خوب را در اختیار شهروندان قرار داده است که در جهت تخلیه اضطراری در مواقع بحران بتوانند از آن بهره ببرند. از سویی دیگر مساجد مهم و کلیدی نیز در این محله موجود هستند که میتوانند در این مهم استفاده شود. تجهیز این فضاها و آمادهسازی آنها برای ایفای نقش مفید در مدیریت بحران و تخلیه اضطراری از نکات مهم است.
محله دانشسرا یکی از دیگر از محلات منطقه 8 کلانشهر تبریز است. باتوجهبه
تصویر شماره 4و وجود لکههایی سبز در این محله میتوان ویژگیهای کلیدی آن را بررسی کرد. در این محدوده یک ایستگاه اصلی آتشنشانی موجود است و یکسری فضاهای باز و یک فضای سبزدارد که دسترسی لایههای ابتدایی بلوکهای شهری را به مکانهای ارزشمند فراهم کرده است. اما در دل محله دانشسرا به دلیل تراکم و فشردگی بافت، یافتن فضایی مناسب برای تخلیه اضطراری بعید به نظر میرسد. در محله منصور نیز نظیر محله دانشسرا در قسمتهای مرکزی محله فشردگی و بارگذاری بالایی صورت گرفته و توجهی به این مهم نشده است.
در بخش شرقی منطقه 8، 2 محله دمشقیه و قرهباغ قرار گرفتهاند. این 2 محله نیز ازجمله بافتهای فشرده در شهر تبریز هستند و بیشتر قطعات آن ریزدانه بوده و نحوه دسترسی به آنها ازطریق معابر بسیار تنگ و نفررو صورت میپذیرد. در راستای کاهش نفوذپذیری کالبدی بالای این محدوده محور رضانژاد شمالی تعریض شد که به نوعی از فشردگی و تراکم این محدوده کمی کاست. اما بااینهمه باز جزو محلههایی است که هم ازنظر کمی و هم ازنظر کیفی وضعیت مناسبی در مراکز تخلیه امن اضطراری دارا نیست و فضایی در جهت مدیریت بحران، خاصه تخلیه اضطراری در آن تعبیه نشده است.
آخرین محله مورد بررسی در این منطقه، محله مقصودیه است. محله مقصدیه ازجمله محلات اصیل در شهر تبریز است و بستر زندگی بسیاری از مفاخر ایران نظیر شهریار و غیره بوده است. در محله مقصودیه کاربریهای آموزشی نسبتاً زیادی مستقر است. همچنین مجموعه ارگ تبریز و مصلا که جزو کاربریهای مذهبی و فضای باز هستند در این محله واقع شدهاند. همانطور که در نقشه نیز مشهود است، این مراکز ویژه فرصت و مکانهایی امن را برای تخلیه اضطراری فراهم آوردهاند که نقشه همپوشانی متغیرها نیز گواهی بر این ادعاست.
باتوجهبه مطالعات و بررسیهای صورتگرفته ذکر 3 نکته کلیدی است: اولین نکته آمادگی و تجهیز فضاها و ابنیه موجود در محدوه برای شرایط تخلیه اضطراری است. فضاهایی نظیر مجموعه ارگ علیشاه و مصلا تبریز، پارک و فضاهای سبز موجود، فضاهای باز و عمومی، نظیر میدان کهن (میدان محققی)، ایستگاههای آتشنشانی و غیره نیازمند آمادهسازی و تجهیز هستند. نکته دوم افزایش پایداری ابنیه موجود در بافت مرکزی با سیاستهای تشویقی است. بافت مرکزی شهر تبریز نیز نظیر بسیاری از بافتهای مرکزی شهرهای ایرانی در گذر زمان و رویدادی متعدد تاریخ، پایداری خود را از دست داده و پایینترین کیفیت را درزمینه تخلیه اضطراری داراست. ازاینروی توجه مدیران و تصمیمسازان شهری بر این امر باید بهصورت ویژه و در اولویت رقم خورد. نهایتاً نکته سوم توجه به موضوع آموزش است. آموزش مردم و چگونگی کنترل خانواده در لحظات ابتدایی بحران ضروری است. از سویی دیگر تهیه پوسترهایی ساده در جهت تبیین این موضوع و معرفی فضاها و ابنیه امن به شهروندان جهت مراجعه در لحظات ابتدایی بحران نیز میتواند از اقدامات مثبت در این راستا باشد. این آموزشها میتوانند برای بسیاری از شهروندان در نظر گرفته شوند، نظیر افراد ساکن در محدوده، زنان و کودکان، افراد شاغل در محدوده و غیره.
نتیجهگیری
لزوم تخلیه اضطراری به منظور کاهش اثرات جانی اهمیت دارد و توجه به تجربیات موجود گذشته ایران و جهان دررابطهبا بحران، ابعاد گوناگون این پدیده را روشن میکند. بهطوریکه هنگام مواجهه با بحران، با انتقال افراد از مکانهای در معرض خطر یا آسیبدیده به مناطق امن، خطرات احتمالی کاهش یافته و جان افراد حفظ میشود. ازاینروی میتوان گفت اهمیت لحظات ابتدایی وقوع بحران و تخلیه اضطراری برای کاهش میزان آسیبدیدگی کلیدی است. تخلیه امن اضطراری به فرایندی گفته میشود که طی آن افراد هنگام وقوع زلزله و بحران و خطرات ناشی از آن محل سکونت خود را ترک کرده و تا زمان رفع خطر به مدت 72 ساعت در مراکز تخلیه اضطراری مستقر شوند. مراکز تخلیه اضطراری، فضاهای باز یا مراکز سرپوشیده امن و مقاومی هستند که جهت استقرار افراد محله از زمان وقوع بحران تا 72 ساعت پس از آن پیشبینی شدهاند. یکی از محورهای مهم در موضوع تخلیه اضطراری توجه به 2 رکن مهم فضای امن و بنای امن است. به عبارتی در انتخاب معیارهای موضوع تخلیه اضطراری با تأکید بر محوریت مدیریت بحران این 2 رکن نقش کلیدی دارند و یکی از مهمترین ویژگیهای این 2 رکن، مدتزمان دسترسی به آنهاست. به عبارتی مکانیابی آنها بهگونهای باید باشد که از هر خانه با زمان 2 تا 3 دقیقه بتوان به آنها رسید.
بهطورکلی در تخلیه اضطراری شهرهای بزرگی چون تبریز، تأمین فضای مناسب برای استقرار یا اسکان پناهجویان، تعبیه مسیرهای امن، هشدار و اطلاعرسانی از احتمال وقوع خطر، برنامهریزی انتقال، بازگشت و پشتیبانی از محورهای مهم به حساب میآید که برحسب ابعاد و دامنه خطر تعریف میشوند. باتوجهبه مفاهیم گفتهشده در مقاله حاضر با هدف بررسی و شناسایی فضاها و بناهای ایمن جهت تخلیه امن اضطراری در مواقع بحران در منطقه 8 شهر تبریز به بررسی ابعاد موضوع پرداخته شده است. بنابراین در پژوهش حاضر باتوجهبه بهروزرسانی نقشههای موجود، موضوع تخلیه اضطراری از منظر مدیریت بحران مورد واکاوی قرار گرفته و پس از استخراج مدل مفهومی پژوهش و سنجش پایایی و روایی آن، در نمونه موردی مقاله به ارزیابی گذاشته شده است. در این مسیر به تفکیک محلات موجود در نمونه موردی فضاها و ابنیه ایمن در جهت تخلیه اضطراری شناسایی و میزان کارایی آنها در مواقع بحران ارزیابی شده است. باتوجهبه مدل مفهومی پژوهش، 11 متغیر شناسایی شدهاند: فاصله از کاربری مذهبی، فاصله از کاربری ورزشی، فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از پارکینگها، فاصله از پایانهها، فاصله از فضاهای سبز، فاصله از فضاهای باز، فاصله از تأسیسات خطرساز، فاصله از ایستگاههای آتشنشانی، فاصله از مسیل و فاصله از گسلها. در این مسیر با بهرهگیری از تکنیک همپوشانی شاخصدار و تبیین و تدقیق اوزان نهایی متغیرها بنا به نظر متخصصان نظری و کارشناسان حوزه اجرایی لایه نهایی تهیه شده است.
باتوجهبه مطالعات و بررسیهای صورتگرفته میتوان گفت در منطقه 8 کلانشهر تبریز فضاها و ابنیههایی نظیر مجموعه ارگ علیشاه و مصلای تبریز، پارک و فضاهای سبز موجود، فضاهای باز و عمومی نظیر میدان کهن (میدان محققی)، ایستگاههای آتشنشانی و مراکز آموزشی و مذهبی نقش کلیدی در تخلیه اضطراری دارند و تجهیز این فضاها به امکانات اولیه در جهت حضور مردم بسیار مهم و نیازمند توجه برنامهریزان و مدیران شهری است. به عبارتی تنها وجود این فضاها و مراکز کافی نیست و انعطافپذیری این مراکز امن و آمادگی در جهت حضور مردم در تخلیه اضطراری بسیار مهم است. از سویی دیگر موضوع آموزش در این میان نقش کلیدی ایفا میکند. آموزش مردم و چگونگی کنترل خانواده در لحظات ابتدایی بحران ضروری است. از سویی دیگر تهیه پوسترهایی ساده در جهت تبیین این موضوع و معرفی فضاها و ابنیه امن به شهروندان جهت مراجعه در لحظات ابتدایی بحران نیز میتواند از اقدامات مثبت در این راستا باشد. این آموزشها میتواند برای بسیاری از شهروندان در نظر گرفته شود، نظیر افراد ساکن در محدوده، زنان و کودکان، افراد شاغل در محدوده و غیره. نهایتاً میتوان گفت در نظر گرفتن سیاستهای تشویقی برای ابنیه ناپایدار در محدوده از اقدامات ضروری است. به عبارتی در مناطقی که مکانها و فضاهای امن وجود دارند، تجهیز آن فضاها و اماکن ازنظر کیفی و همچنین افزایش کمی مکانهای مدیریت بحران مطرح است. محلاتی که مراکز تخلیه امن اضطراری ندارند، نیازمند بازنگری و شناسایی فضاها و مراکز دارای پتانسیل این موضوع هستند. از سویی دیگر در این میان موضوع آموزش شهروندان و مسئولان در این رابطه نیز تأثیرگذار بوده و کارایی این مراکز تخلیه امن اضطراری را افزایش خواهد داد. از محدودیتهای مقاله میتوان به دشواریهای موجود در برداشتهای جزئیات محلات اشاره کرد که بسیار زمانبر بود. ازجمله پیشنهادات برای مقالات آتی میتوان به بررسی و شناسایی مراکز تخلیه امن اضطراری در سایر مناطق شهر تبریز و همچنین سایر شهرهای حادثهخیز اشاره کرد و همچنین در ادامه شناسایی مراکز اسکان اضطراری و اسکان موقت را میتوان مطرح کرد. امید است مقاله حاضر بتواند گامی مؤثر در راستای شناسایی این ابنیه و فضاها و همچنین مدیریت بحران در بافتهای کهن شهری بردارد.
ملاحظات اخلاقی
حامی مالی
این تحقیق هیچ کمک مالی از سازمان های تأمین مالی در بخش های عمومی، تجاری یا غیر انتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، اعتبارسنجی، تحلیل، تحقیق و بررسی، منابع، نگارش پیشنویس، نظارت، مدیریت پروژه: معصومه آیشم؛ روششناسی، تحلیل، نگارش پیشنویس، مدیریت پروژه: اصغر مولایی؛ ویراستاری و نهاییسازی نوشته، بصریسازی، تحلیل: محیا حسنی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Ayashm, M., Molaei, A., NejadEbrahimi, A., & Pirbabaei, M. (2023). [Evaluation of optimal spatial distribution of tourism infrastructure in Tabriz city (Persian)]. Tabriz: Research Center of the Islamic Council of Tabriz Metropolis.
Chakrabarty, A., Rahman, M., & Ubaura, M. (2020). Assessment of emergency evacuation preparedness for seismic hazard in an urban area. Paper presented at: The 17th World Conference on Earthquake Engineering, Sendai, Japan, 13-18 September; 2020. [Link]
Dorn, M., & Dorn, C. (2007). When terrorism comes to school: Better planning through a focus on key functions, not scenarios. Journal of Emergency Management, 5(1), 23-27. [DOI:10.5055/jem.2007.0040]
Ebrahimi, S. (2009). [The role of navvab expressway in the evacuation of view of passive defense thesis in the field of civil engineering (Persian)] [MA thesis]. Tehran: University of Arts, School of Architecture and Urban Planning.
Esmaeili, S. (2017). [Site selection of temporary settlement after probable Earthquake of Tehran among urban green spaces of Tehran Municipality, District 22 (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge, 7(3), 273-283. [Link]
Fazelnia, Gh., HakimDost, Y., & Baliani, Y. (2014). [A comprehensive guide to GIS models in urban, rural and environmental planning (Persian)]. Zabol: Zabol University. [Link]
Ghaderi, S., Norouzi Khatiri, K., & Ganjehi, S. (2021). Emergency accommodation and post-earthquake logistics management using damage analysis results. Health in Emergencies and Disasters Quarterly, 6(2), 99-114. [DOI:10.32598/hdq.6.2.350.1]
Ghazanfarpour, H., Hamedi, M., & Hasanzadeh, S. (2014). [An optimal model of post-disaster emergency evacuation in urban areas, using genetic algorithm (case study District 3 of Kerman) (Persian)]. Urban Social Geography, 1(1), 87-104. [Link]
Gibson, P. (2012). Crisis Communication. Retrieved 06 10, 2017.
Grimaz, J., Malisan, P., & Torres Porras, J. J. (2015). VISUS methodology: A quick assessment for defining safety upgrading strategies of school facilities. Planet@ Risk, 3(1), 126-136. [Link]
Hashemi Fesharaki, J. (2011). [Urban design from the perspective of civil defense (Persian)]. Isfahan: Bustane Hamid.
Hayatgheibi, Z. S., & Ghalambordezfooly, R. (2021). [Apply analysis hierarchical process for site selection of temporary housing centers after disaster (case study: District 2 of Tehran City) (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge, 11 (4), 401-413. [Link]
Healthline. (2022). Why ‘Safe Spaces’ are important for mental health - especially on college campuses. Retrieved from: [Link]
Hosseini, H. (2006). [What is a crisis and how is it defined? (Persian)]. Journal of Security, 5(1-2), 7-51. [Link]
Jin, J. G., Shen, Y., Hu, H., Fan, Y., & Yu, M. (2021). Optimizing underground shelter location and mass pedestrian evacuation in urban community areas: A case study of Shanghai. Transportation Research Part A: Policy and Practice, 149, 124-138. [DOI:10.1016/j.tra.2021.04.009]
Kameli, M., Hossini Amini, H., Hossaini, S. B., & Hossaini, S. B. (2017). [Defining the criteria and patterns of passive defense in emergency discharge and settlement of big cities by using the delphi method (Persian)]. Journal of Urban Ecology Researches, 7(14), 113-124. [Link]
Kılcı, F., Yetiş Kara, B., & Bozkaya, B. (2015). Locating temporary shelter areas after an earthquake: A case for Turkey. European Journal of Operational Research, 243(1), 323-332. [DOI:10.1016/j.ejor.2014.11.035]
Liu, J., Fan, Y., & Shi, P. (2011). Response to a high-altitude earthquake: The Yushu Earthquake example. International Journal of Disaster Risk Science, 2, 43-53. [DOI:10.1007/s13753-011-0005-8]
Mahmoudi, A., Hashimpour, R., & Mohamadi, A. (2023). [Locating temporary accommodation and crisis management sites in Semnan city with multivariate evaluation method (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge, 13(1), 80-92. [Link]
Mikuˇsov’, M., & Horv’athov’a, P. (2019). Prepared for a crisis? Basic elements of crisis management in an organisation. Economic Research-Ekonomska Istrazivanja, 32(1), 1844-1868. [DOI:10.1080/1331677X.2019.1640625]
Najafi, E. (2023). [Locating emergency and temporary housing after the earthquake in Damghan using fuzzy model (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge, 13(1), 62-79. [Link]
Nekooie, M. A., Jafari, P., & Hamedi, M. (2023). [Evaluation model for emergency evacuation time of population in crowded places (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge, 12(4), 455-470. [Link]
Peng, L., He, L., Zhang, Y., Zhou, Y., Xiao, H., & Wang, R. (2023). Planning urban underground space from urban emergency evacuation: A digital layout planning method. Tunnelling and Underground Space Technology, 140, 105271. [DOI:10.1016/j.tust.2023.105271]
Perry, R. W., & Lindell, M. K. (2003). Preparedness for emergency response: Guidelines for the emergency planning. Disasters, 27(4), 336–350. [DOI:10.1111/j.0361-3666.2003.00237.x] [PMID]
Pfaltzgraff, R. (2008). Crisis management: Looking back and looking ahead. Paper presented at: The Crisis Management Conference, Athena, Greece, 2 - 4 July 2008. [Link]
Riahi, V., & Rostamian M. (2022). [Assessing the awareness of rural women about the components of natural disaster crisis management (Case Study: Damghan city) (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge, 12 (1), 9-20. [Link]
Taghvaei, M., & Jovzi Khameslouei, A. (2018). [Urban crisis management and population emergency evacuation in schools of Isfahan Educational Secondary District (Persian)]. Urban Management Studies, 10(34), 27-44. [Link]
Wei, Y., Jin, L., Xu, M., Pan, S., Xu, Y., & Zhang, Y. (2020). Instructions for planning emergency shelters and open spaces in China: Lessons from global experiences and expertise. International Journal of Disaster Risk Reduction, 51, 101813. [DOI:10.1016/j.ijdrr.2020.101813] [PMID]
Yadollahi, M. (2004). [Crisis management in urban areas (Persian)]. Tehran: Municipalities Organization Publication.
Wu, G., & Chang Huang, H. (2015). Modeling the emergency evacuation of the high-rise building based on the control volume. Safety Science, 73, 62-72. [DOI:10.1016/j.ssci.2014.11.012]
Zamoum, K., & Serra Gorpe, T. (2018). Crisis management: A historical and conceptual approach for a better understanding of today’s crises. London: InTech. [DOI:10.5772/intechopen.76198]
Zolfaghariqian, Y. (2009). [Passive defense and its versatile applications(Persian)]. Tehran: Kaa.
Yin, L., Chen, J., Zhang, H., Yang, Z., Wan, Q., & Ning, L., et al. (2020). Improving emergency evacuation planning with mobile phone location data. Environment and Planning B: Urban Analytics and City Science, 47(6), 964-980. [DOI:10.1177/2399808319874805]
Zuo, J., Shi, J., Li, C., Mu, T., Zeng, Y., & Dong, J. (2021). Simulation and optimization of pedestrian evacuation in high-density urban areas for effectiveness improvement. Environmental Impact Assessment Review, 87, 106521. [DOI:10.1016/j.eiar.2020.106521]