پیام خود را بنویسید
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1404 )                   جلد 15 شماره 2 صفحات 181-160 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Afzali Farooji M, Estarami F. Identifying the Drivers and Consequences of the Mainstream Media’s Effective Activism in Managing Soci-political Crises in Iran. Disaster Prev. Manag. Know. 2025; 15 (2) :160-181
URL: http://dpmk.ir/article-1-743-fa.html
افضلی فاروجی میترا، استارمی فاطمه. شناسایی پیشران‌ها و پیامدهای کنشگری مؤثر رسانه‌های جریان اصلی در مدیریت بحران‌های اجتماعی‌سیاسی ایران. دانش پیشگیری و مدیریت بحران. 1404; 15 (2) :160-181

URL: http://dpmk.ir/article-1-743-fa.html


1- گروه مدیریت رسانه و ارتباطات کسب وکار، دانشکده مدیریت کسب و کار، دانشکدگان مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
2- گروه مدیریت فرهنگی و رسانه، دانشکده فرهنگ و ارتباطات، دانشگاه بین المللی سوره، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 11649 kb]   (313 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (608 مشاهده)
متن کامل:   (32 مشاهده)
مقدمه
بر کسی پوشیده نیست که رسانه‌ها تمام ابعاد و ارکان زندگی ما را احاطه کرده‌اند. از عمومی‌ترین تا شخصی‌ترین لحظات، از شادترین تا غم‌انگیزترین روزها، از افکارسنجی عمومی تا مسئولیت‌پذیرسازی مسئولان و بالاخره از پایدارترین تا بحرانی‌ترین روزهای زندگی بشر، با نقش پررنگ رسانه‌ها معنا یافته است. ازطرفی بحران‌ها روز‌به‌روز ماهیت‌ جدیدتری می‌یابند و هوشیاری رسانه‌ها در مواجهه با آن‌ها به ضرورتی غیرقابل‌انکار تبدیل می‌شود.
امروزه بحران‌های انسان‌ساخت به واقعیتی گریز‌ناپذیر در جوامع کنونی تبدیل شده است که نظم و هنجارهای رایج ارکان‌های اصلی جامعه را برهم می‌زنند. پیچیدگی روزافزون بحران‌های اجتماعی‌سیاسی، مدیریت این طیف از بحران‌ها را چندبعدی، دشوار و نامتعین می‌کند. با عنایت به این واقعیت، نقش و کارکردهای رسانه‌ها در مدیریت بحران اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. 
کارکرد دوگانه رسانه‌ها در بحران‌زایی و بحران‌زدایی، برجسته‌سازی و کوچک‌نمایی، امیدافزایی و امیدزدایی بر کسی پوشیده نیست. ولیکن یافته‌های تحقیقات نشان می‌دهد مؤلفه‌های بسیاری به‌عنوان پیشران در این موضوع دخالت دارند که موجب می‌شوند رسانه‌ها در مراحل مختلف بحران‌ها کارکردهای متفاوتی داشته باشند (دایرز ـ لاوسون، 2023؛ ولاسکوئز و لاروس، 2015). هرچند به نظر می‌رسد در کشور ما، ادبیات مدیریت بحران در رسانه‌ها بیشتر معطوف به بحران‌های زیست‌محیطی است. کمااینکه در سند ملی مدیریت رسانه‌ای بحران (1401) نیز تعریف ارائه‌شده از بحران منحصر به سوانح طبیعی است (صلواتیان و همکاران، 1401)؛ درحالی‌که اولاً ابعاد تأثیرات بحران‌های اجتماعی‌سیاسی پردامنه‌تر از بحران‌های طبیعی است؛ ثانیاً گستردگی، تنوع و پیچیدگی بحران‌های اجتماعی‌سیاسی بیشتر از بحران‌های طبیعی است؛ چنان‌که سرعت تغییرات اجتماعی‌سیاسی، منتج به ایجاد بحران‌های نوظهوری می‌شود که اساساً در جوامع قبلی وجود نداشته‌اند؛ بنابراین جامعه هیچ‌گونه آگاهی و آمادگی برای رویارویی با آن‌ها ندارد؛ ثالثاً گرچه بحران‌های طبیعی غیرقابل‌پیش‌بینی‌اند، اما دسته مشخصی از بحران‌های طبیعی وجود دارد که بشر در طول زمان به علت تکرار و توالی رویارویی با آن‌ها، کسب تجربه کرده است؛ رابعاً‌ از‌آنجا‌که شمار بحران‌های سیاسی در ایران افزایش یافته است، توجه به این مسئله بااهمیت‌تر شده است. این موضوع، به‌ویژه با گستردگی شبکه‌های اجتماعی مجازی، انتشار اخبار کذب و شایعه، اهمیت دوچندان یافته است. از‌آنجاکه رسانه‌ها نقش مؤثری در تغییرات اجتماعی‌سیاسی، از‌جمله بحران‌های سیاسی لیبی، عراق، گرجستان، اوکراین و غیره داشته‌اند، در این مقاله می‌خواهیم به بررسی کنشگری مؤثر رسانه‌ها بپردازیم. 
به اعتقاد اسکانلون (2005)، رسانه‌ها نقش‌های بسیار مهمی در ابعاد مختلف بحران دارند و مشارکت آن‌ها در مدیریت بهینه بحران امری ضروری است. ازجمله کنشگری مؤثر رسانه‌ها در بحران، آماده‌سازی جامعه برای برخورد منطقی و غیرهیجانی در مواقع بحران است. آموزش عمومی درباره بحران، هشداردهی درخصوص خطرات، گرد‌آوری و انتقال اطلاعات به مناطق آسیب‌دیده، خبررسانی به سازمان‌های دولتی و نهادهای امدادی، ایجاد امکان گفت‌وگو درباره نحوه صحیح آمادگی و پاسخ‌گویی در زمان وقوع بحران، همگی از نقش‌های مهم و اساسی است که رسانه‌ها در مدیریت بحران برعهده دارند.
اقدامات لازم در فرایند مدیریت بحران به 3 مرحله پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران تقسیم می‌شود (صلواتیان، روشندل، 1390). بررسی عملکرد رسانه‌ها در مدیریت بحران‌های اجتماعی‌سیاسی نشان ازآن دارد که رسانه‌های تراز جهانی آن‌چنان در این مقوله موفق بوده‌اند که تدابیر مدیریتی آن‌ها در زمره تئوری‌های ارتباطات و رسانه قرار گرفته است، مانند تئوری تأثیر سی‌ان‌ان که در جنگ اول خلیج ‌فارس با بزرگ‌نمایی خطر صدام حسین، منجر به آماده‌سازی افکار عمومی برای حمله آمریکا به عراق شد. با تقویت نقش‌آفرینی رسانه‌ها در بحران‌های اخیر نیز شاهد توسعه ادبیات نظری در این زمینه بوده‌ایم. مصداق بارز آن در انقلاب‌های یک دهه اخیر در خاورمیانه موسوم به بیداری اسلامی و انقلاب‌های توئیتری، فیسبوکی و غیره بوده است. اگر به کنشگری رسانه‌ها، به‌ویژه با فراگیری شبکه‌های اجتماعی آنلاین، توجه نشود بدون شک بحران‌های اجتماعی‌سیاسی بیشتر خواهد شد، تأثیرگذاری و پیامدهای منفی بحران‌ها بیشتر می‌شوند و مخاطب در حباب اطلاعاتی گرفتار می‌شود (گالی و همکاران، 2022). از‌آنجا‌که فاصله بین مردم با مردم و مردم با دولت توسط همین بمباران اطلاعاتی دستخوش تغییراتی شده است، در تفکر سیاسی مردم، تغییراتی به وجود می‌آید که زمینه‌ساز بحران‌های آتی می‌شود.
برکسی پوشیده نیست که رسانه‌های جریان اصلی در مسیر کنشگری مؤثر در پوشش بحران‌های اجتماعی‌سیاسی، با چالش‌های بسیاری نظیر سرعت عمل در پوشش بحران در مقایسه با رسانه‌های آنلاین، عدم سوگیری در روایت رویدادهای بحران‌زا، مسئولیت اجتماعی در پاسخ‌گوسازی مسئولان، ارائه اطلاعات به‌موقع، به‌اندازه و دقیق از بحران، پرهیز از برخورد هیجانی در مواجهه با بحران و عوامل بحران‌زا (که در شبکه‌های اجتماعی به‌وفور شاهد آن هستیم)، پیشگیری از بروز بحران‌های مشابه در آینده و غیره روبه‌رو هستند که جملگی این چالش‌ها در فاصله زمانی قبل، حین و پس از وقوع بحران و در تقابل با شبکه‌های اجتماعی معنای اخص می‌یابند. در‌نتیجه برای مدیریت بهینه چالش‌های مذکور پیش از هر چیز باید ظرفیت‌های ناشناخته رسانه‌های جریان اصلی در بحران را بشناسیم و سپس آن‌ها را به مثابه پیشران‌های مؤثر کنشگری رسانه‌ها معرفی کنیم. 
ارزش این مقاله در آن است که کنشگری رسانه‌ها را در شرایط بحران از حالت غیرمترقبه به حالت قابل‌کنترل و تمرین‌شده درمی‌آورد تا رسانه‌ها از وقوع بحران‌های اجتماعی‌سیاسی غافلگیر نشوند و کنش بهنگام و مؤثر داشته باشند. بنابراین هدف مقاله آن است که با الهام از مدل چرخی مدیریت بحران و به تفکیک 3 رویکرد پیش‌بینانه، پیشگیرانه و آماده‌سازانه، به شناسایی پیشران‌ها و پیامدهای کنشگری مؤثر رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی بپردازد. 

مبانی نظری و پیشینه تحقیق
بحران اجتماعی دارای سطوحی است و شامل آشفتگی، بی‌سازمانی و انقلاب اجتماعی است. تغییر در ساختارها موجب گسستگی رفتار و روابط متقابل می‌شود و در ادامه فرایند جامعه‌پذیری مختل و غیرمؤثّر می‌شود؛ در‌نتیجه بحران اجتماعی بروز می‌یابد. همچنین چنانچه سطح سازگاری جامعه کاهش یابد، جامعه دچار بحران و آشفتگی اجتماعی می‌شود. ولیکن اگر سازگاری سازمان‌های جامعه به‌شدت کاهش یابد، بی‌نظمی و بی‌سازمانی رخ می‌دهد و اگر بحران در سطح مؤسسات به انهدام ساختار نهادها منجر شود، انقلاب‌های اجتماعی گریز‌ناپذیر می‌شود (آراسته‌خو، 1381).
بحران اجتماعی ناشی از ناتوانی جامعه در سازمان‌یابی و حفظ نظم اجتماعی و عدم توانایی قوای درونی برای حل مسائل مرتبط با توسعه‌ است. چنانچه یک نیروی اجتماعی غالب و موافق دگرگونی‌ها وجود داشته باشد و از طرفی اصلاحات اجتماعی ضروری و به‌موقع باشند، چنین بحران‌های اجتماعی گسترده را می‌توان کنترل و هدایت کرد (ساروخانی، 1366).
بسیاری از پدیده‌های اجتماعی اگر به‌درستی طراحی و مدیریت نشوند، می‌توانند در طول زمان تبدیل به یک آسیب و سپس تهدید شده و توسعه سیاسی را تحت تأثیر قرار دهند (عبدالله‌خانی به نقل از ساوه درودی و همکاران، 1392). در این حالت پدیده اجتماعی وارد فاز فضای سیاسی می‌شود. در فضای جدید، پدیده اجتماعی با طی فرایندی مشخص به 2 شکل ظاهر می‌شود؛
1. فرایند امنیتی ‌شدن: اگر پدیده متوجه امنیت عمومی جامعه شود و ابزارهای موجود توان مدیریت پدیده را نداشته باشند، در آن صورت می‌گویند تهدید به موضوع امنیتی تبدیل شده است. 2. فرایند غیرامنیتی ‌شدن: طرفداران نظریه کپنهاک این موضوع را ارائه کردند. آن‌ها معتقدند باید تلاش شود مسائل اجتماعی به حوزه غیرامنیتی هدایت شوند. برای رسیدن به این موضوع، به سه عامل توجه می‌شود:
1. توانمندی: یعنی بازیگر توان به‌کارگیری قدرت سخت و نرم را داشته باشد.
2. محیط عینی: یعنی وضعیت سایر بازیگران مشخص باشد.
3. محیط ذهنی: یعنی از نگاه منفی (حساسیت منفی) به موضوعات خودداری شود.
موضوع بحران و توسعه سیاسی یکی از دغدغه‌های اصلی جامعه است که با یکدیگر ارتباطی دوسویه دارند. نظام‌های سیاسی برای حرکت به‌سوی توسعه سیاسی معمولاً با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند که زمینه‌های داخلی یا خارجی دارد. این مشکلات در حوزه داخلی ناشی از مخالفت توده مردم یا نخبگان جامعه و در حوزه خارجی ناشی از دخالت مستقیم یا غیرمستقیم بیگانگان است. زمانی که این مشکلات عمق پیدا ‌کنند، می‌توانند به بحران تبدیل شوند. از‌این‌رو گذار از بحران‌ها یکی از مهم‌ترین مسائلی است که جامعه را به سمت توسعه سیاسی سوق می‌دهد (ساوه درودی و همکاران، 1392).
 هیچ کشوری نمی‌تواند ادعای ثبات سیاسی مطلق داشته باشد. رقابت برای کسب قدرت، کمبود منابع، اقدامات قدرت حاکم، شرایط حاکم بر کشور و غیره می‌تواند به‌عنوان موانع توسعه جوامع باشد. لوسین دبلیو پای، بحران‌های سیاسی را در 6 دسته بحران‌های هویت، مشروعیت، ادغام، مشارکت، توزیع و نفوذ تقسیم کرده است. 

مدیریت بحران
به اعتقاد مک کارتی، مدیریت بحران به دنبال یافتن راه‌حلی منطقی برای عبور از شرایط بحرانی است. به شکلی که منابع، ارزش‌های اصلی و خیر عمومی تأمین و تضمین شود. مدیریت بحران، فراگرد پیش‌بینی و پیشگیری از بحران، مواجهه و مداخله در بحران و بازیابی پس از وقوع بحران است. در مدیریت بحران سعی می‌شود تا از آسیب‌ها پیشگیری شود و در صورت وقوع، در راستای کاهش آثار و پیامدهای ناگوار و امدادرسانی و بهبود اوضاع تا حصول وضعیت عادی کوشش شود (صبوری، 1396). مراحل سه‌گانه بحران بر‌اساس زمان وقوع است و هر مرحله ویژگی‌های خاصی دارد که در ایجاد، گستردگی و عمق آن مؤثر است.
مرحله قبل از بحران: پیش‌بینی، پیشگیری، آمادگی؛ مرحله حین بحران: امداد و نجات، عملیات ویژه، مهارسازی؛ مرحله پس از بحران: بازیابی، بازسازی، یادگیری (برگرفته از سایتsharifstrategy.org )
مدیریت بحران‌های اجتماعی‌سیاسی به دلیل ماهیت پیچیده، مبهم و چندوجهی، دشوار است؛ بنابراین صاحب‌نظران مدل‌های متفاوتی در این زمینه ارائه داده‌اند. این مدل‌ها مراحل مختلفی دارند که آن‌ها را در 3 دسته قرار می‌دهند: اقدامات پیش، حین و پس از بحران (ماتیاس و کاردوسو، 2023). بدین‌ترتیب رسانه‌ها هم باید بحران‌های خارجی را مدیریت کنند و هم با عملکرد درست، به‌موقع و پاسخ‌گویی به نیازهای مخاطبان، خود به بحران مبتلا نشوند. شناخت مراحل بحران با تحلیل وضعیت رسانه‌ها ازمنظر بحران‌زدگی یا بحران‌زایی، می‌تواند به تبیین فرایند مدیریت بحران کمک کند. در این زمینه روشندل اربطانی و همکاران، 1388، مدل چرخی را ارائه کردند که دربرگیرنده مدل‌های قبلی است. 
در این مدل چنان‌که در تصویر شماره 1 نشان داده شده است اقدامات قبل از وقوع بحران شامل 3 مرحله پیش‌بینی، پیشگیری و آماده‌سازی است.


مرحله‌ پیش‌بینی نخستین مرحله در مدیریت بحران است. در این مرحله باید با اتخاذ رویکرد بحران‌پذیری و راهبرد فوق‌فعال، به پیش‌بینی بحران‌های مختلف پرداخته شود. در مرحله پیشگیری، می‌توان از وقوع بسیاری از بحران‌ها پیشگیری کرد یا از شدت آن‌ها کاست (منتظرقائم و محمدی نوسودی، 1400)، ولیکن درصورت بروز بحران‌، باید آمادگی مقابله با بحران‌های مختلف نیز به دست آید.

کنشگری مؤثر رسانه‌ها
 درمجموع رویکردها به بحران شامل 3 رویکرد بحران‌گریزی، بحران‌ستیزی و بحران‌پذیری هستند و بر‌این‌اساس 4 راهبرد عملی برای رویارویی رسانه‌ها با بحران وجود دارد:

راهبرد انفعالی
در این راهبرد، رسانه در زمان مواجهه با شرایط بحرانی سکوت اتخاذ می‌کند؛ یعنی نوع کنش رسانه، انکار یا بی‌توجهی به بحران است. به اعتقاد حامیان این نوع کنش، چنانچه رسانه‌ها به پوشش پدیده‌ای بپردازند، در واقع به آن اعتبار اجتماعی بخشیده‌اند؛ بنابراین در شرایط بروز بحران، کنش مطلوب برای پیشگیری از گسترش بحران، نادیده گرفتن آن است (کورتس راموس و همکاران، 2021).

راهبرد واکنشی
 رسانه‌هایی که این راهبرد را انتخاب می‌کنند، بر ضرورت پاسخ‌گویی به شرایط بحرانی و عوامل تهدیدزای محیطی واقف‌اند؛ چراکه این راهبرد رسانه‌ها را به واکنش برای بقای خود ترغیب می‌کند. چنین رسانه‌هایی تا فشار افکار عمومی را در شرایط بحرانی حس نکنند، واکنش نشان نمی‌دهند و تنها زمانی کنشگری دارند که در بحران، ادامه حیات رسانه خود را در معرض خطر ببینند (خجسته، 1399). 

راهبرد فعال
کنشگری رسانه‌هایی که این راهبرد را برمی‌گزینند، بلافاصله پس از بروز بحران شروع می‌شود و فعالانه مانع از گسترش بحران می‌شوند. چنین رسانه‌هایی به‌طور گسترده بحران‌ها را تحلیل می‌کنند و در ارائه اطلاعات به‌صورت انتخابی و قطره‌چکانی عمل نمی‌کنند. چنین رسانه‌هایی در زمان بحران از همه پتانسیل خود برای توسعه ظرفیت مشارکت عمومی و همدلی و وابستگی اجتماعی استفاده می‌کنند (هدی و همکاران، 2020). 

راهبرد فوق‌فعال
 رسانه‌هایی که راهبرد فوق‌فعال در مواجهه با بحران دارند، نه‌تنها در برخورد با بحران‌ها فعالانه عمل می‌کنند، بلکه در مقابله با بحران پیش‌بینی‌های لازم را نیز انجام می‌دهند. رسانه‌هایی که چنین راهبردهایی دارند، ویژگی‌های ساختاری ویژه‌ای مانند خلاقیت، انعطاف و عدم‌ تمرکز دارند. این دست از رسانه‌ها بی‌آنکه پیرو شرایط بحرانی باشند و خود را با آن سازگار کنند، به دنبال همسوسازی شرایط با اهداف خود هستند و با رویکرد پیشروی در عملیات رسانه‌ای فعالیت می‌کنند (جعفری مطلق، 1400).

رویکردهای رسانه‌ها
رسانه‌ها نقش مهمی در‌مورد آنچه به آن فکر می‌کنیم، چگونه به آن فکر می‌کنیم و اینکه چه چیزی، چگونه و چرا بر احساسات ما تأثیر می‌گذارد، ایفا می‌کنند (پستمن، 2008). رسانه‌ها در حالت کلی می‌توانند دارای سه رویکرد باشند. 

رویکرد پیش‌بینانه رسانه
یکی از رویکردهایی که برای تحلیل و پیش‌بینی نقش پیشران کنشگری در جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد، رویکرد پیش‌بینانه رسانه است. این رویکرد بر این فرض تمرکز دارد که رسانه‌ها به‌عنوان یکی از عوامل مهم در شکل‌دهی به نگرش‌ها و رفتارهای افراد، می‌توانند نقش مهمی در پیدایش و ترویج پیشران کنشگری داشته باشند. در فاز پیش‌بینی رسانه‌ها با انتخاب راهبرد فوق‌فعال، مسئولیت بسیار خطیری را ایفا می‌کنند. آن‌ها با حفظ استقلال و روحیه انتقادی ضمن رصد مستمر محیط، مانند دیده‌بانان، اولین علائم بروز بحران را مشاهده و به‌موقع وقوع آن را پیش‌بینی می‌کنند (صلواتیان و روشندل، 1390).

رویکرد پیشگیرانه رسانه
این رویکرد بر این فرض تمرکز دارد که رسانه‌ها می‌توانند با پیشگیری از پیدایش پیشران کنشگری، نقش مهمی در حفظ استقرار و ثبات جامعه ایفا کنند. در این مرحله رسانه‌ با کارکرد آموزشی و فرهنگ‌سازی می‌تواند به آموزش عمومی بپردازد. درخصوص بحران‌های سیاسی‌اجتماعی نیز نقش رسانه‌ پررنگ‌تر است؛ چراکه از‌طریق تبلیغات سیاسی و کارکرد اقناعی، توانایی هدایت و تغییر نگرش افکارعمومی و درنتیجه پیشگیری از وقوع بحران را دارد (صلواتیان و روشندل، 1390).

رویکرد آماده‌سازانه رسانه
 این رویکرد بر این فرض تمرکز دارد که رسانه‌ها باید با‌توجه‌به پیشرفت فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی، خود را به‌روزرسانی کنند و آمادگی لازم را برای مواجهه با تحولات جدید داشته باشند. رسانه‌ها با استفاده از کارکرد اطلاع‌رسانی توانایی مطلع‌سازی افکار عمومی و مسئولان را دارند. همچنین می‌توانند با همراه‌سازی و بسیج عمومی از‌طریق کمپین‌های مردمی در راستای توسعه همبستگی اجتماعی در شرایط بحران و آمادگی در برابر بحران اقدام کنند (صلواتیان، 1390). مدل پروانه‌ای نقش رسانه در بحران در تصویر شماره 2 نشان داده شده است. 

مدل مذکور ضمن توصیف کارکردهای رسانه در شرایط بحران، الزامات رسانه‌‌ای شامل مدیریتی، ساختاری، نیروی انسانی و مخاطب‌محوری رسانه را در مدیریت بحران به شیوه کارآمد مطرح می‌‌کند (صلواتیان، 1389).
در ادامه پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی مرتبط در جدول شماره 1 آمده است.





روش
این پژوهش از‌نظر ماهیت اکتشافی، از‌نظر سنجش روش، کیفی و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش حاضر از‌نظر ماهیت داده‌ها کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری است که در آن در پی استخراج پیشران‌ها و پیامدهای کنشگری مؤثر رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی بوده‌ایم.
جامعه پژوهش، شامل مدیران و سیاست‌گذاران رسانه، اساتید حوزه ارتباطات بحران و رسانه، خبرگان حوزه مدیریت بحران و دولتمردان سیاسیِ دارای دانش و تجربه کافی بوده‌اند. در این تحقیق از روش نمونه‌گیری هدفمند گلوله برفی استفاده شده است. هرگاه افراد شرکت‌کننده در مطالعه شناخته‌شده نباشند از روش نمونه‌گیری گلوله برفی استفاده می‌شود. به‌طوری‌که از خبرگان شناسایی‌شده، خواسته می‌شود اگر متخصص واجد شرایط دیگری در این زمینه می‌شناسد، معرفی کند (رحمانی  همکاران، 1399). در این تحقیق از روش مصاحبه برای گردآوری داده‌ها استفاده شد و محققان پس از 15 مصاحبه به اشباع نظری رسیدند (جدول شماره 2).


در این پژوهش از روش تحلیل مضمون به‌عنوان روشی برای شناخت، تحلیل و گزارش نتایج موجود در داده‌های کیفی به‌دست‌آمده از مطالعه تطبیقی و مصاحبه‌ها استفاده شد. در میان شیوه‌های تحلیل داده‌های کیفی، تحلیل مضمون از‌نظر طبقه‌بندی، شاخص‌بندی و سنخ‌بندی داده‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. تحلیل مضمون مبتنی بر روش استقرای تحلیلی است که پژوهشگر از‌طریق توضیح، انطباق و گروه‌بندی داده‌ها و پروراندن مقوله‌های الگویابی درون‌داده‌ای و برون‌داده‌ای، تم‌های اصلی و در‌نهایت تم هسته‌ای را شناسایی می‌کند و به تحلیل مسئله تحقیق می‌پردازد. در‌حقیقت تحلیل مضمون ازطریق کدگذاری داده‌ها و تحلیل آن‌ها سعی می‌کند مشخص کند داده‌ها به ما چه می‌گویند. این تحلیل به دنبال الگویی در داده‌هاست. به عبارتی، تم‌ها نشئت‌گرفته از داده‌ها هستند (محمدپور، 2012 به  نقل از رمضانی، 1400). 
براون و کلارک (2006) یک رویکرد سیستماتیک و پیشرفته از تحلیل مضمون ارائه کردند که شامل مراحل شش‌گانه تحلیل مضمون است که در جدول شماره 3 ارائه شده است. 


نتایج حاصل از هر تحقیقی باید تا حد امکان، قابل‌اعتماد باشد. بر‌این‌اساس روایی و پایایی، 2 جزء بنیادین و اساسی مرتبط با یک ابزار سنجش محسوب می‌شوند. به‌منظور اطمینان از صحت یافته‌های پژوهش 4 معیار پیشنهادی اسپزیال و همکاران (2011) مورد استفاده قرارگرفت. 4 معیار شامل مقبولیت، اطمینان‌پذیری، تأییدپذیری و قابلیت ‌انتقال است. به‌منظور تأمین مقبولیت، پژوهشگر مقوله‌های فرعی و مضامین اصلی را در اختیار مصاحبه‌شوندگان قرار داد تا نظرات خود را نسبت به مضامین استخراج‌شده بازگو کنند. بازخوردهای مشارکت‌کنندگان نشان داد کدهای برساخته‌شده به دیدگاه و تجارب ذهنی آن‌ها نزدیک است که این نشانی از مقبولیت بود. به‌منظور اطمینان‌پذیری از روش بازبینی هم‌تراز استفاده شد که چند نفر از تیم تحقیق که مسلط به پژوهش کیفی بودند اطمینان‌پذیری را تأیید کردند. اطمینان‌پذیری بیشتر با ثبت کامل و مداوم فعالیت‌های محققان درباره چگونگی جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها تأمین شد. محققان در تمامی مراحل ثبت و ضبط مصاحبه‌ها، کدگذاری و استخراج مقوله‌ها فعالیت‌ها و اقدمات خود را به دقت یادداشت کردند. همچنین برای کسب قابلیت انتقال، مؤلفه‌های اصلی استخراج‌شده در اختیار یک استاد دانشگاه و 2 متخصص با تجربه مشابه، قرار گرفت. جهت تقویت تأییدپذیری، کدها و مؤلفه‌های استخراج‌شده در اختیار اساتید مسلط به روش کیفی که در تحقیق شرکت نداشتند، گذاشته شد و توافق مناسبی درباره معانی به دست آمد. با‌توجه‌به آنچه بیان شد اعتبار و قابلیت اطمینان‌پذیری در تحقیق بررسی و تأیید شد.

یافته‌ها
پس از پیاده‌سازی مصاحبه‌ها، تحلیل و کدگذاری اولیه صورت گرفت که منتج به 159 مضمون پایه و 26 مضمون سازمان‌دهنده و 8 مضمون فراگیر شد. 
سؤالات ذیل براساس چارچوب مفهومی این مقاله که پیش‌تر در بخش مبانی نظری به‌عنوان مدل پروانه‌ای مدیریت رسانه‌ای بحران معرفی شد، از مشارکت‌کنندگان پرسیده شد. این سؤالات علاوه بر احصای وظیفه و کارکردهای رسانه در مدیریت بحران، با التفات به الزامات چهارگانه رسانه‌ها (مدیریتی، ساختاری، نیروی انسانی و مخاطب‌محوری) برای مدیریت اثربخش بحران، در 3 فاز پیش‌بینی، پیشگیری و آماده‌سازی به بررسی عوامل زمینه‌ساز و نتایج کنشگری مؤثر رسانه‌های جریان اصلی در مواجهه با بحران‌های اجتماعی‌سیاسی پرداخته است. در ادامه به تفصیل به شرح یافته‌ها پرداخته خواهد شد:
سؤال اول: در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی، رسانه‌ها چه کارکردهایی پیدا می‌کنند (جدول شماره 4)؟ 


طبق نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل مضمون پاسخ‌های مربوط به این سؤال، مضامین‌ پایه‌ای مستخرج در 5 مضمون سازمان‌دهنده دسته‌بندی شدند. پس چنانچه رسانه خواستار مدیریت بحران‌های اجتماعی‌سیاسی است،ابتدا باید کارکردهای خود در این بحران‌ها را شناسایی کند و در هر کارکرد در حوزه‌های متفاوت اقدامات مربوطه را بتواند انجام دهد.
سؤال دوم: اگر بخواهیم نقش‌آفرینی رسانه‌ها را در حوزه بحران به 3 فاز پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران دسته‌بندی کنیم، رسانه در کدام فاز نقش کلیدی‌تری دارد؟ چرا؟ 
طبق نظر غالب مصاحبه‌شوندگان نقش رسانه، پیش از بحران به دلایل مذکور (در جدول شماره 5) کلیدی‌تر است.


سؤال سوم: چه عواملی زمینه‌ساز کنشگری مؤثر رسانه‌ها در فاز پیش‌بینی بحران‌های اجتماعی‌سیاسی است؟ (جدول شماره 6).


سؤال چهارم: کنشگری مؤثر رسانه‌ها در فاز پیش‌بینی بحران‌های اجتماعی‌سیاسی چه نتایجی در‌بر دارد؟ (جدول شماره 7). 


سؤال پنجم: چه عواملی زمینه‌ساز کنشگری مؤثر رسانه‌ها در پیشگیری از بحران‌های اجتماعی‌سیاسی است؟ (جدول شماره 8). 


سؤال ششم: کنشگری مؤثر رسانه‌ها در پیشگیری از بحران‌های اجتماعی‌سیاسی چه نتایجی در‌بر دارد؟ (جدول شماره 9). 


سؤال هفتم: چه عواملی زمینه‌ساز کنشگری مؤثر رسانه‌ها در آماده‌سازی در برابر بحران‌های اجتماعی‌سیاسی است؟ (جدول شماره 10).


سؤال هشتم: نتایج کنشگری مؤثر رسانه‌ها در آماده‌سازی در برابر بحران‌های اجتماعی‌سیاسی چیست؟ (جدول شماره 11).



بحث
براساس نتایج به‌دست‌آمده از تحقیق مشخص شد رسانه‌ها و به‌ویژه رسانه‌های نوین،‌ کنشگری مؤثر و هدفمندی بر بحران‌ها دارند. آن‌چنان‌که طیف تأثیرگذاری آن‌ها بر بحران از بحران‌زدایی تا بحران‌زایی را شامل می‌شود. پدیده شکل‌گیری حباب اطلاعاتی توسط رسانه‌ها در زمان بحران‌ها خود حاکی از نقش مهم رسانه‌هاست. این یافته در نتایج تحقیق دایرز و لاوسون (2023) هم به اثبات رسید که رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی موجب تشدید بحران از‌طریق تشکیل حباب اطلاعاتی می‌شوند و باید چارچوب مشخصی در این زمینه برای کنشگری مؤثر رسانه‌ها ارائه شود. مشابه این یافته در مطالعه هدی و همکاران (2020) نیز به تأیید رسید که یکی از آثار منفی کنشگری رسانه در جنبش‌های اجتماعی، ایجاد یا تشدید بحران و ایجاد حباب اطلاعاتی است که پیامد منفی کنشگری رسانه‌ها بوده است. 
امروزه در بروز بحران‌ها،‌ روایتگر اول بودن و انحصار تولید خبر اول از رویداد‌، بازنمایی صحیح بحران‌، پاسخ‌گو کردن مسئولین بحران،‌ ارائه تحلیل‌های دقیق و عمیق از مسائل پیچیده‌، تنظیم‌گری فضای رسانه‌ای و جلوگیری از بروز و رشد شایعه در هنگام بحران،‌ تولید چندصدایی از بستر رسانه‌های نوین‌، جریان‌سازی و مرجعیت رسانه‌ای همگی از رهگذر کنش مؤثر رسانه‌ها در شرایط بحران معنا می‌یابند؛ به‌طوری‌که در نتایج مطالعه بصیریان جهرمی و همکاران (1395) نیز به ماهیت کنشگری رسانه‌های اجتماعی در مدیریت بحران پرداخته شد. نتایج آن تحقیق نیز در تأیید نتایج تحقیق حاضر نشان داد مصادیق مختلف مدیریت بحران (انباشت، بروز، فروکش و بهبود)، تأثیر معناداری بر کنشگری در فضای واقعی داشته است.
مطابق یافته‌های مندرج در جدول شماره 6، یکی از پیشران‌های کنشگری مؤثر رسانه‌ها در برابر بحران‌های اجتماعی‌سیاسی‌، پیشران‌های زیرساختی است که پیش‌تر در تحقیق منتظرقائم و موسوی (1400) نیز بر ضرورت آن تأکید شده بود؛‌ به‌طوری‌که استفاده از فناوری‌های نوین در ارتباطات بحران ایران اولویت شناخته شد. نتایج تحقیق مذکور نشان می‌داد سیستم مدیریت بحران ایران از الگوهای یک‌سویه ارتباط با شهروندان درگیر بحران استفاده می‌کند و راه‌حل‌ برون‌رفت از این چالش، سیاست‌گذاری در استفاده از فناوری‌های نوین، ایجاد حساب کاربری در شبکه‌های اجتماعی، گفت‌وگوی آنلاین با مردم، استفاده از برنامه‌های کاربردی تلفن همراه، ادغام رسانه‌های اجتماعی و رسانه‌های سنتی و تقویت زیرساخت‌های اینترنت و تلفن همراه در کشور معرفی شد. همان‌طور که در نتایج تحقیق راموس و همکاران (2021) نیز نشان داده شد پیشران‌های کنشگری اجتماعی عبارت‌اند از ابزارهای فناورانه و ترجیحات رسانه‌های اجتماعی، مشارکت در جنبش‌های اجتماعی و کنشگری مثبت، درک میزان مشارکت، علاقه، انگیزه‌ مشارکت، استفاده از زبان در رسانه‌های اجتماعی و باورهای فردی افراد. ناگفته نماند که به ادعای رویتر و همکاران (2018) تأثیر رسانه‌ها و زیرساخت‌های ارتباطی در عصر ارتباطات نوین تا به آنجاست که از زمان حملات تروریستی 11 سپتامبر، بسیاری از مطالعات بر روی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و رسانه‌های اجتماعی (قبل، حین، یا بعد از بحران) متمرکز شده است و حوزه تحقیقاتی انفورماتیک بحران پدید آمده است. 
براساس یکی از یافته‌های مندرج در جدول شماره 7،‌ کمپین‌سازی رسانه‌ای برای ارتقای آگاهی عمومی، از‌جمله پیامدهای اجتماعی کنشگری مؤثر رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی شناخته شد. این گزاره در یافته‌های شاهی (1397) و چکیرووا (2022) نیز به اثبات رسیده بود.
در این تحقیق،‌ کنشگری رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی در 3 فاز پیش‌بینی،‌ پیشگیری و آماده‌سازی تشریح شد و نقش رسانه در 3 فاز مذکور به ترتیب تبیینی، لجستیکی و روان‌شناختی تشریح شد و پیامدهای هریک از انواع نقش‌آفرینی‌ها تصریح شد. این نتایج هم‌گرا با نتایج تحقیق صلواتیان و روشندل (1390) بود که نشان می‌داد سازمان صداوسیما با اتخاذ رویکردی پیشگیرانه و با استفاده از مدل پروانه‌ای نقش رسانه‌ها در مدیریت بحران، می‌تواند از‌طریق رصد و پایش محیط، آموزش و هدایت افکار عمومی، اطلاع‌رسانی و ایجاد همبستگی ملی، به مقابله پیشگیرانه با بحران بپردازد .
مطابق جدول شماره 4، نتایج برآمده از تحقیق حاکی از آن است که کارکرد رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی، فارغ از کارکرد اطلاع‌رسانی به‌موقع و روایتگر اول بودن در شرایط بحران و نیز کارکرد آگاهی‌بخشی در راستای ارائه تحلیل‌های عمیق و دقیق و بازنمایی صحیح واقعیت‌های اجتماعی، دارای کارکردهای مؤثر دیگری نیز هست که در صدر همه آن‌ها کارکرد استراتژیک رسانه‌ها با محوریت حل مسئله بحران، میانجیگری میان دولت و ملت، ارتقای شفافیت و قانون‌پذیری، اثبات مقبولیت رسانه‌ای نزد افکار عمومی و بازوی تصمیم‌ساز برای مدیران در شرایط بحران است. در این میان، رسانه می‌بایست در عین پذیرش چندصدایی و توجه به گروه‌های اقلیت، رسانه را به مثابه میدان گفت‌وگوی طرفین قرار دهد و به حل بحران اجتماعی‌سیاسی کمک کند و از طرف دیگر در راستای مطالبه‌گری، نهادهای مسئول را در برابر بحران پاسخ‌گو کند. 
همچنین مشخص شد رسانه‌ها در فاز پیش از بحران، با شناسایی علل بروز بحران می‌توانند به قطع چرخه بحران‌آفرینی کمک کنند و براساس تحلیل‌های دقیق از وقایع می‌توانند به پیش‌بینی بحران‌ها بپردازند. بدین‌ترتیب براساس یافته‌های مندرج در جدول شماره 9، با نقش‌آفرینی مؤثر پیش از وقوع بحران، به هزینه‌های گزاف مالی و معنوی ناشی از بروز بحران پایان می‌بخشند. اما چنانچه بحران روی دهد، رسانه‌ها علاوه بر ثبت گزارشات میدانی از بحران، می‌توانند در نقش ناظر بر عملکرد دولت و نهادهای مسئول نظارت کنند و بیش از هرچیز از شیوع شایعه و ایجاد شکاف‌های اطلاعاتی جلوگیری کنند و به توسعه فرهنگ گفت‌وگو و تفاهم در شرایط بحران‌های اجتماعی‌سیاسی بپردازند و نهایتاً پس از بحران، رسانه‌ها پیگیری مسائل و مشکلات ناشی از بحران، امیدآفرینی در جامعه و جلوگیری از پیدایش بحران‌های دیگر را در اولویت برنامه خود قرار دهند. 

نتیجه‌گیری
خلاصه‌ای از نتایج برآمده از یافته‌ها به تفکیک 3 رویکرد مذکور ارائه می‌‌شود: 
با رویکرد پیش‌بینانه،‌ پیشران‌هایی که رسانه‌ها را در جهت کنشگری مؤثر در شرایط بحران به پیش می‌برد عبارت‌اند از: پیشران‌های زیرساختی که زمینه دسترسی به اطلاعات دقیق و جامع و داده‌های کلان را میسر می‌‌کند. بدیهی است فراهم‌آوری پیشران زیرساختی، بدون داشتن کارکنان رسانه‌ای خبره و توانمند،‌ عبث است؛ بنابراین پیشران نیروی انسانی از ضروریات کنشگری مؤثر رسانه‌ها در شرایط بحران است. از طرفی این نیروی انسانی خبره و توانمند باید مسلّح به استانداردهای اخلاق حرفه‌ای رسانه در شرایط بحران (نظیر حفاظت از منابع،‌ عدم مداخله احساسات،‌ رعایت بی‌طرفی،‌ شفافیت، ‌عینیت و غیره) باشد تا ضمن درک درجه فوریت بحران، قادر به واکنش سریع در برابر آن باشد. در‌نهایت تحقق همه پیشران‌های بیان‌شده در گرو تحقق مشروعیت و مقبولیت رسانه نزد افکار عمومی و دولت است. بدین ترتیب درصورت کنشگری مؤثر رسانه‌ها در مرحله پیش‌بینی بحران،‌ شاهد پیامدهای مهم اجتماعی‌سیاسی، مانند کشف مسئله بحران، کمک به کاهش آسیب‌های عمومی، استقرار ثبات و صلح، تشویق به اقدام جمعی خیرخواهانه، مداخله زودهنگام ذی‌نفعان، کمپین‌سازی رسانه‌ای، پاسخ‌گو کردن مسئولان و الزام به عمل‌گرایی ایشان در مدیریت بحران، تأثیر رسانه بر تصمیمات دولتی و نهایتاً پیامدهایی همچون افشای برنامه‌های پنهان،‌ فساد یا سهل‌انگاری و ایجاد اعتماد عمومی به رسانه‌ها بین مردم و نهادها خواهیم بود که ناشی از مسئولیت اجتماعی رسانه‌ای است.
در فاز پیشگیرانه،‌ کنشگری مؤثر رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی، در 2 جبهه افکار عمومی و دولت‌ها معنا می‌یابد زیرا رسانه از یکسو می‌بایست تعامل بی‌واسطه‌ای با عموم داشته باشد تا بتواند ضمن کشف نارضایتی‌های عمومی، درگاهی برای انتشار آن‌ها بیابد تا از وقوع بحران‌های عظیم پیشگیری کند تا بدین‌ترتیب تعارضات احتمالی قبل از تبدیل ‌شدن به بحران، حلّ و فصل شوند و پایداری سیاسی کشور تضمین شود و از سوی دیگر این رسانه‌ها می‌بایست ضمن حفظ استقلال رأی خود و عدم پذیرش فشارهای سیاسی،‌ توانایی شکل‌دهی به افکار عمومی و گفتمان‌سازی و تأثیرگذاری بر مسئولین کشور را داشته باشند. چنانچه رسانه‌ها به شرح مذکور عمل کنند،‌ در فاز پیشگیری می‌توانند علاوه بر پیشگیری از وقوع بحران‌های اجتماعی‌سیاسی جدید و کاهش آثار منفی بحران‌ها، در فرایند اصلاح سیاست‌ها و اقدامات مسئولین بحران نیز مؤثر باشند و همچنین به آگاه‌سازی عموم از ریشه و علل مسائل اجتماعی‌سیاسی روز و نحوه مواجهه با بحران‌های احتمالی بپردازند. از‌آنجا‌که رسانه‌ها، رابط میان مردم و دولت هستند و نیازها و خواسته‌های مردم را به دولتمردان انتقال می‌دهند، اگر نیازهای مردم را غیرواقعی و دستکاری‌شده ارائه دهند، دولت نیز تصویر غیرواقعی از خواسته‌های آن‌ها خواهد داشت. در‌نتیجه عملکرد و پاسخ‌گویی آن‌ها بر‌اساس خواسته‌های مردمی نخواهد بود. در این صورت، رسانه‌ها عامل ایجاد شکاف و فاصله میان دولت و مردم خواهند شد و بحران‌های سیاسی و اجتماعی به وجود می‌آیند. رسانه‌ها با ساختن تصویر و ذهنیت خاصی از دولت، منجر به نزدیک یا دور شدن شهروندان از دولت می‌شوند. از‌این‌رو اگر رسانه در انتقال و ارائه نیازهای جامعه، مسئولان را از خواسته‌های مردم، آگاه و از واقعیت و رویدادهای جامعه، باخبر کند، درباره وظایف و مسئولیت‌هایش در قبال مردم آگاهی‌بخشی کند و نیز تصویری واقعی و آگاهانه از دولت و عملکرد آن‌ در جهت رفع نیازهای مردمی ارائه بدهد، در تعدیل شکاف‌ها و پیشگیری از به وجود آمدن بحران‌ها مؤثر خواهد بود.
با رویکرد آماده‌سازانه (جدول شماره 10)،‌ پیشران‌هایی که منجر به کنشگری مؤثر رسانه‌ها در برابر بحران‌های اجتماعی‌سیاسی می‌شود عبارت‌اند از: پیشران‌های فرایندی (توسعه پلتفرم‌های ارتباطی، اتخاذ تدابیر لازم در برابر حملات سایبری و همکاری‌های بین نهادی)، پیشران‌های محتوایی (جلوگیری از شیوع و انتشار اطلاعات نادرست و شایعه، ایجاد تفاهم میان طرفین درگیر بحران، ارتقای سواد رسانه‌ای برای تحلیل انتقادی موضوع) و پیشران‌های بافتاری (درک بافتار فرهنگی جامعه، نظارت بر اقدامات دولت و گزارش شفاف آن‌ها و اتخاذ مشی بی‌طرفانه رسانه). نتایج (جدول شماره 11) نشان می‌دهد پیامدهای کنشگری مؤثر رسانه‌ها در فاز آماده‌سازی در برابر بحران‌های اجتماعی‌سیاسی شامل شقوق سه‌گانه‌ای است: پیامدهای آموزشی رسانه ناظر به آموزش چگونگی مواجهه با بحران و چگونگی کمک به زیان‌دیدگان احتمالی بحران است. اما علاوه بر مسئولیت آموزشی رسانه، انتظار می‌رود رسانه به لحاظ روان‌شناختی نیز عهده‌دار ارتقای سلامت روانی جامعه و توسعه ابعاد خودکنترلی در شرایط بحران باشد. اما ازآنجا‌که رسانه به‌تنهایی نمی‌تواند به خلق شگفتی در برابر بحران‌های اجتماعی‌سیاسی دست بزند، می‌بایست با همکاری مثلث رسانه‌،‌ مردم و مسئولین از یکسو از غافلگیری مسئولین در برابر بحران پیشگیری کند و آن‌ها را مجهز و آماده برای واکنش به‌موقع و به‌اندازه کند و از سوی دیگر مشارکت عمومی را در حل بحران‌ها به یاری طلبد تا از گسترش بحران جلوگیری شود. 

پیشنهادهای اجرایی
بر اساس نتایج به‌دست‌آمده در تحقیق پیشنهادها و راهکارهای اجرایی به قرار زیر است:
1. ایجاد سامانه رصد مسائل اجتماعی، به‌طوری‌که شاخص‌های آن مدام در حال بررسی باشد تا مشخص شود چقدر از بحران دور و یا به آن نزدیک شده‌ایم.
2. پرهیز از اقدامات حساسیت‌زا که موجب مقاومت و لجاجت مردم و ایجاد شکاف اجتماعی می‌شود.
3. گذر از نظارت خط قرمزی (سلبی) به نظارت خط سبزی (ایجابی) در مدیریت رسانه‌ای بحران‌های اجتماعی‌سیاسی. 
4. فراهم ‌آوردن بستر توجه به صدای اقلیت‌های حاشیه‌نشین جامعه و توانمندسازی آن‌ها برای حضور در عرصه عمومی.
5. افشای تخلف یا سهل‌انگاری‌ها برای تضمین شفافیت و ترویج عدالت. 
6. دسترسی به آخرین فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی برای تضمین سرعت عملیات رسانه‌ای بحران.
7. پرهیز رسانه از بحران‌زایی و تولید بحران در بحران.
8. همکاری بین سازمان‌های مختلف رسانه‌ای و مشارکت با سایر ذی‌نفعان مانند مؤسسات دانشگاهی یا سازمان‌های غیردولتی (NGO) در راستای منافع ملی کشور. 
9. ایجاد اعتماد عمومی از‌طریق گزارش‌دهی مداوم و با کیفیت بالا در حین و پس از بحران.
10. ارتقای سطح مطالبه‌گری رسانه‌های جریان اصلی از مسئولان به نیابت از افکار عمومی و عدم مصونیت افراد و سازمان‌های خاص از پاسخ‌گویی.
11. تقویت احساسات هویت ملی، تاریخی و جغرافیایی مشترک شهروندان در راستای تحقق خیر جمعی از‌طریق پر‌رنگ کردن نقش رسانه با هنر و ورزش جهت انسجام‌بخشی و ایفای نقش مؤثر مردم.
12. مدیریت صحیح سرمایه‌های اجتماعی، مانند سلبریتی‌ها و بازنمایی چندصدایی در کشور
13. ضرورت زیست رسانه‌ای مسئولان کشور جهت شناخت فضای روانی جامعه و به‌روز بودن آن‌ها.
14. کاهش فاصله نهادهای امنیتی و نظامی با رسانه‌ها و زیست رسانه‌ای.
15. ایجاد کارگروه تخصصی مدیریت پیش از بحران (بحران‌های طبیعی و انسان‌ساخت) در همه سازمان‌ها.
16. تدوین سند رسانه‌ای مدیریت بحران در سازمان‌ها و نهادها/

پیشنهادهای پژوهشی
در خصوص انجام تحقیقات پژوهشی آینده نیز پیشنهاد می‌شود مضامین شناسایی‌شده در تحقیق با روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره در فضای فازی یا غیرفازی مانند روش AHP، ANP، VIKOR و غیره اولویت‌بندی شوند. همچنین پیشنهاد می‌شود راهکارهای پیشنهادی در تحقیق برای رسانه‌های مختلف (اعم از رسانه‌های جریان اصلی و شبکه‌های اجتماعی) مورد ارزیابی قرار گیرد و نتایج پیاده‌سازی آن‌ها ارائه شود.
طراحی الگوی کنشگری مؤثر رسانه‌ها در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی و سند رسانه‌ای مدیریت بحران‌های اجتماعی‌سیاسی برای سازمان‌ها نیز ازجمله پژوهش‌هایی است که پیشنهاد می‌شود. 

محدودیت‌های پژوهش
در نگارش این مقاله با محدودیت‌هایی نیز روبه‌رو بوده‌ایم:
- عدم دسترسی کامل به منابع اطلاعاتی رسانه‌ها و اسناد مربوط به دستور‌العمل‌های کاری سازمان‌ها در زمان بروز بحران‌های اجتماعی‌سیاسی.
- محدودیت مربوط به روش میدانی مصاحبه؛ یعنی ممکن است برخی از مصاحبه‌شوندگان در پاسخ‌گویی دچار محافظه‌کاری شده باشند. 
- محدودیت دسترسی به تعدادی از مصاحبه‌شونده‌ها، به‌ویژه مسئولان حوزه رسانه و بحران که به دلایل مختلف حاضر به مصاحبه نشدند و یا هماهنگی‌های لازم برای انجام مصاحبه به طول می‌انجامید و همین موضوع موجب صرف زمان زیاد در انجام پژوهش شد.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

همه اصول اخلاقی در این مقاله رعایت شده است. رضایت آگاهانه از تمام شرکت‌کنندگان اخذ شده است.

حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی ارشد فاطمه استارمی در گروه مدیریت فرهنگی و رسانه دانشگاه سوره است و هیچ‌گونه کمک مالی از سازمان های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی، روش‌شناسی، اعتبارسنجی، تحلیل، تحقیق و بررسی منابع: میترا افضلی فاروجی و فاطمه استارمی؛ نگارش پیش‌نویس، ویراستاری و نهایی‌سازی: میترا افضلی فاروجی.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
محققان از تمامی مشارکت‌کنندگان در انجام پژوهش، قدردانی و تشکر می‌کنند.


 
References
Ameli, S., Bicharanlou, A., Bahar, M., & Gholami, F. (2019). [The conceptual model of water communication; the potentialitis of communication to manage water crisis in Iran (Persian)]. Interdisciplinary Studies in the Humanities, 11(3), 171-199. [DOI:10.22035/isih.2020.3515.3719]
Arasteh Khou, M. (2002). [Criticism and Perspectives on the Culture of Socio-Scientific Terms (Persian)]. Tehran: Chapakhsh. [Link] 
Basirian, H., Abdolhosseini, M., & Bordbar, M. (2016). [Assessment of Goals and Motives of Social Media and Crisis Management Students: The Role of Smart Phones in Social Activism Hossein Basirian jahromi, Mohammad Abdolhoseini, Melika Bordbar (Persian)]. Rasaneh, 27(1), 57-83. [Link]
Birou, A. (1987). Vocabulaire pratique des sciences sociales [B. Sarokhani, Persian trans.]. Tehran: Kayhan. [Link]
 Chekirova, A. (2022). Social media and cross-border political participation: A case study of Kyrgyz Migrants’ Online Activism. Social Sciences, 1(8), 370. [DOI:10.3390/socsci11080370] 
Cortés-Ramos, A., Torrecilla García, J. A., Landa-Blanco, M., Poleo Gutiérrez, F. J., & Castilla Mesa, M. T. (2021). Activism and social media: Youth participation and communication. Sustainability, 13(18), 10485. [DOI:10.3390/su131810485] 
Diers-Lawson, A. (2023). iScotland: Building a unified model of activism in multi-platform communication environments from traditional PR theory. Corporate Communications: An International Journal, 28(4), 599-617. [DOI:10.1108/CCIJ-12-2022-0153] 
Einav, G., Allen, O., Gur, T., Maaravi, Y., & Ravner, D. (2022). Bursting filter bubbles in a digital age: Opening minds and reducing opinion polarization through digital platforms. Technology in Society, 71, 102136. [DOI:10.1016/j.techsoc.2022.102136] 
Einav, G., Allen, O., Gur, T., Maaravi, Y., & Ravner, D. (2022). Bursting filter bubbles in a digital age: Opening minds and reducing opinion polarization through digital platforms. Technology in Society, 71, 102136. [DOI:10.1016/j.techsoc.2022.102136]
Greijdanus, H., de Matos Fernandes, C. A., Turner-Zwinkels, F., Honari, A., Roos, C. A., & Rosenbusch, H., et al. (2020). The psychology of online activism and social movements: Relations between online and offline collective action. Current Opinion in Psychology, 35, 49–54. [DOI:10.1016/j.copsyc.2020.03.003] [PMID] 
Hedy, G., de Matos Fernandes, C. A., Turner-Zwinkels, F., Honari, A., Roos, C. A., & Rosenbusch, H., et al. (2020). The psychology of online activism and social movements: Relations between online and offline collective action. Current Opinion in Psychology, 35, 49-54. [DOI:10.1016/j.copsyc.2020.03.003]
Jafari Motlagh, A. (2021). [Content Policy Making of Personality Activism in Media Productions Based on the Life of Imam Ali (Persian) [MA thesis]. Tehran: IRIB University. 
Jarihi, Sh., Zarei Matin, H., & Mohammadian, B. (2024). [Providing a framewok for a resilient university: Lesson Learned from non -profit universities (Persian)]. Journal of Iranian Public Administration Studies, 6(4), 111-148. [Link]
Khojasteh Bagherzadeh, H. (2020). [The main media policies during crisis of resulted natural disaster (Persian)]. Interdisciplinary Studies in Media and Culture, 10(1), 43-78. [DOI:10.30465/ismc.2020.5236]
Matías, A., & Cardoso, L. (2023). Crisis communication: Theoretical perspectives and dynamics of a complex concept. VISUAL REVIEW. International Visual Culture Review / Revista Internacional De Cultura Visual, 14(1), 1-15. [DOI:10.37467/revvisual.v10.4597] 
Mohamadpoor, A. (2021). [Method within Method on the Construction of Knowledge in the Humanities (Persian)]. Tehran: Sociologists Publications. [Link]
Montazerghaem, M., & Mohammadi Nosodi, S. (2022). [The application of smartphones and social media in crisis conditions: Global experiences and some lessons for Iran (Persian)]. Sociological Review, 28(2), 185-209. [DOI:10.22059/jsr.2022.88945]
Monzeli, A. (2022). [The study impact of virtual social media on shaping social crisis and vice versa using analytical hierarchy process (Persian)]. National Security, 12(44), 237-266. [Link]
Palen, L., & Anderson, K. M. (2016). Social Media Research. Crisis informatics--New data for extraordinary times. Science (New York, N.Y.), 353(6296), 224–225. [DOI:10.1126/science.aag2579] [PMID] 
Postman, N. (2008). Die in the joy of living in luxury [S.Tabatayi, Persian trans]. Tehran: Etelaat Publication. [Link]
Rahmani, A., Vaziri Nezhad, R., Ahmadi Nia, H., & Rezaeian, M. (2020). [Methodological Principles and Applications of the Delphi Method: A narrative review (Persian)]. Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences , 19 (5), 515-538. [DOI:10.29252/jrums.19.5.515]
Reuter, C., Hughes, A. L., & Kaufhold, M. A. (2018). Social media in crisis management: An evaluation and analysis of crisis informatics research. International Journal of Human–Computer Interaction, 34(4), 280-294. [DOI:10.1080/10447318.2018.1427832] 
Sabori, M. (2017). [Crisis and crisis management (Persian)]. Tehran: Farhangesabz. [Link]
Salavatian, S., & Roshandel, T. (2011). [Crisis media management: A proactive approach (Persian)]. Communication Research, 18(2), 149-176. [Link]
Salavatian, S., Khajehian, D., Ghanbari, S., Soltani, T., Falahati, F., & Jafari, M., et al. (2022). [National crisis media management document (Persian)]. Tehran: Natural Disasters Research Institute (NDRI). [Link] 
Save Dorodi, M., Khalili, E., & Maleki, A. (2013). [Political crises and political development in Iran (Persian)]. Journal of Security Research, 43, 35-59. [Link]
Shahi, S. (2018). [Examining the role of the White Wednesdays campaign on women's activism on social media (Persian)] [MA thesis]. Tehran: Soore University. 
Velasquez, A., & LaRose, R. (2015). Social media for social change: Social media political efficacy and activism in student activist groups. Journal of Broadcasting & Electronic Media, 59(3), 456-474. [DOI:10.1080/08838151.2015.1054998] 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1403/10/24 | پذیرش: 1404/1/26 | انتشار الکترونیک: 1404/6/28

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی دانش پیشگیری و مدیریت بحران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb