مقدمه
با اینکه آگاهی از روندهای بلندمدت جمعیت هنوز در مقیاس جهانی ناقص است (
بناسی و همکاران، 2023). با این حال، جمعیت جهان در قرن گذشته به سرعت شهرنشینی شده است (
پرویزیان، 1395) و پیشبینی میشود نرخ شهرنشینی تا سال 2050 به حدود 70 درصد برسد (
شریفی و همکاران، 2023). بلایا، بهطورکلی این پتانسیل را دارند که مناطق مسکونیای را که به سرعت در حال رشد و توسعه هستند، به شدت تحت تأثیر قرار دهند و بهطور بالقوه میتوانند صدمات مرگبار و خسارات هنگفتی به زیرساختها و اموال وارد کنند (
املس و همکاران، 2023).
بلایـای طبیعی میتوانند به خسارات و تلفات چشمگیر منجر شوند (
جینگهای و همکاران، 2016). نمونههایی از بلایای طبیعی اخیر در جهان، مانند باران و سیل سال 2016 در شمال ویسکانسین، سونامی دریاچه روح در کوه سنت هلنز و زلزله سونامی ژاپن شرقی 2011 را میتوان اشاره کرد (
کومارشارما و همکاران، 2020). جوامع مختلف پیوسته به دنبال ابداع راهحلهایی برای مدیریت بحرانها هستند (
علیزاده و همکاران، 2017).
بنابراین این جوامع برای کاهش ریسک شهرها در برابر بحرانهای مختلف باید از راهکارهایی استفاده کنند (لایجون و همکاران، 2017). مخاطرات طبیعی و بحرانهای انسانی معمولاً بررسی میشوند تا راهی برای افزایش و تسهیل دفاع بهتر از جوامع جهانی توضیح داده و گزینهها را بررسی کند و راهحلهای فناوری بهدلیل خطر و ارزش کاهش آسیب آن ارزیابی شود (ناهوم و آویشایی، 2020). رویکرد مدیریت بحران شهری در دنیـای معاصر به دلیل اینکه جمعیت بسیاری از شهرها بهطور مداوم در حال گسترش است (زینگ و یانگ، 2020)، کاربرد ویژهای در ساخت محـیطهـای ایمـن پیدا کرد (
محمدی دهچشمه و همکاران، 1398).
امروزه بخشی از بافتهای شهری ناکارآمد نتوانستهاند رابطهای مناسب با محیط خود برقرار کنند. فرسودگی علاوه بر پیامدهایی که بر کالبد شهر نمایان میکند، فضای اجتماعی و زیستمحیطی شهر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد (
محمدی و همکاران، 1393). در این بین، مباحث شهرسازی و ارتباط آن با مدیریت بحران از موضوعات مهم و قابلتأمل مبحث خطرپذیری بافتهای فرسوده شهری است. این امر همواره دغدغههایی را میان برنامهریزان، مدیران شهری، دولتها و ملتها و برنامهریزان مدیریت بحران شهری ایجاد کرده است (
حسینزاده و همکاران، 1399).
در ایران در مجموع حدود ۷۲ هزار هکتار بافت فرسوده در ۴۹۸ شهر کشور وجود دارد که این عرصه شامل ۱۵ درصد مساحت کشور و حدود ۲۵ درصد جمعیت شهری کشور میشود. اهواز بهعنوان کلانشهر نوظهور، از وجود 11 محله با بافت فرسوده رنج میبرد. گسترش این بافتها در کالبد شهر اهواز بهعنوان قلب تپنده اقتصادی، هماهنگ نبودن بافت با نیازهای جدید شهروندان، ناهماهنگی و نامتناسب بودن معیارهای جدید با هویت بافت، وجود کاربریهای نامناسب و فاصله گرفتن سرانه کاربریهای موجود با سرانههای استاندارد، نفوذپذیری کم، ناکارآمدی راه ارتباطی و عدم پوشش وسایل امداد و نجات، کمبود شدید سرانههای شهری و کیفیت پایین مناطق مسکونی را در پی داشته است.
در این بین، حصیرآباد بهعنوان بزرگترین پهنه فرسوده شهری در کلانشهر اهواز، از جمله محدودههای با میزان 111/996 هکتار بافتهای فرسوده است که با توجه به پایین بودن ظرفیت جمعیتی درونبافتی، ناپایداری و ریزدانگی ابنیه، جنس ناپایدار مصالح و نفوذناپذیری ضرورت سنجش آسیبپذیری کالبدی را احساس میکند. در خصوص اهمیت و ضرورت طرح موضوع باید گفت اسناد علمی مکتوب، دیدگاه متخصصان و شواهد موجود حاکی از فرسودگی بافت حصیرآباد کلانشهر اهواز از جهات کالبدی است.
از جمله مهمترین ابعاد فرسودگی بافتهای شهری میتوان به فرسودگی کالبدیسازهای، فرسودگی کارکردی و فرسودگی نسبی یا اقتصادی اشاره کرد که در این تحقیق تأکید بر فرسودگی کالبدی است. شهر اهواز بهعنوان یکی از کلانشهرهای موجود با 20238 هکتار مساحت و 1215840 نفر جمعیت از وجود 11 محله بافت فرسوده با مساحت 1600 هکتار رنج میبرد. در این مقاله به مشخص شدن پهنه آسیبپذیری کالبدی زیرساختهای حصیرآباد پرداخته شده است تا در مدیریت پیش از بحران به مقامات و سیاستگذاران عرصه برنامهریزی شهر اهواز کمکی کند.
مبانی نظری و پیشینه تجربی تحقیق
بافت شهری زمانی فرسوده است که از خدماترسانی متناسب با شرایط زمانی ناتوان باشد و این فرایند زمانی اصطلاحاً ناسازگاری زمانی بافت در جهت پاسخگویی به نیازهای زمانی گفته میشود. در نهایت، این عوامل میتوانند به اشکال مختلف از فرسودگی شکل ببخشند که عبارتاند از : 1. فرسودگی کالبدیسازهای، 2. فرسودگی کارکردی، 3. فرسودگی در تصویر ذهنی (فرسودگی بصری)، 4. فرسودگی «قانونی» و «رسمی»، 5 . فرسودگی مکانی، 6. فرسودگی مالی و 7. فرسودگی نسبی یا اقتصادی ارزیابی کرد (
محمدی دهچشمه، 1392).
هر یک از این انواع فرسودگی سبب تخریب حالت اولیه بافت شده و باعث نابسامانی یا فقدان شرایط زیستپذیری و ایمنی در بافت مشاهده میشود (
نادری و همکاران، 1392). شاخصهای شناسایی بافتهای فرسوده از دیدگاه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران شامل ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری تعیین شده است. علاوه بر موارد ذکرشده، عامترین چالشهای فراروی این بافتهای شهری عبارتاند از: مشکلات بهداشتی / زیستمحیطی، مسائل مالکیتی و تراکم بالای جمعیتی در نهایت موارد فوق پیرامون انواع فرسودگی و پیامدهای حاصله به صورت مستقیم مقوله ایمنی را بهعنوان مهمترین چالش فرارو در بافتهای فرسوده پدید آورده است. شهرها، بهویژه مناطق فرسوده در معرض اثرات طیف گستردهای از بلایای طبیعی و فاجعههای حاد مانند سیل و زمینلرزه قرار دارند که میتواند مرزهای شهر را تحت تأثیر قرار دهد و مناطق و ملل را درگیر خود کند.
زمینلرزه یکی از پرتکرارترین سوانح طبیعی در دنیاست که سالیانه منجر به خسارات مالی و جانی فراوانی میشود (
صفری اله خیلی و ملک، 1399). از این رو، یکی از مهمترین بدیهیات پرداختن به بهسازی بافتهای فرسوده در شهرها، شناخت میزان مقاومسازی در برابر سوانح احتمالی است (
کارهولم و همکاران، 2014). به منظور کاهش خطر و تأثیر حوادث در برابر بلایای طبیعی، افزایش ایمنی و رفاه شهروندان، شهرها باید مقاومت بیشتری داشته باشند و برای مقابله با فاجعهها و فشارها آماده باشند (
تنگ، 2012). تهدیدات حتمی و قریبالوقوع توجه و منابع بیشتری را نسبت به تهدیداتی که ضرورت کمتری دارند جلب میکند و دفاع از آنها مبتنی بر ارزیابی عوارض احتمالی انسانی و اقتصادی است. این ارزیابی باعث ایجاد وسایل برای از بین بردن یا کاهش عوارض مذکور و بیمه در برابر خطر باقیمانده میشود.
در ایران و جهان، پژوهشهای گوناگونی با عناوین مختلف در رابطه با بافتهای فرسوده انجام شده است. از مهمترین فعالیتهای پژوهشی در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
گزی (2009) درباره راهکارهای بهسازی نواحی مسکونی در شهر آنکارا پژوهش کرده است. نتایج نشان میدهد نوسازی ابزاری برای هویت بخشیدن به ساکنان این مناطق و افزایش تجهیزات مورد نیاز شهروندان است.
روبرتو گودوتی و همکاران (2019)، در تحقیقی با عنوان ادغام زیرساختهای فیزیکی و سیستمهای اجتماعی در ارزیابی مقاومتپذیری و تابآوری جوامع با روش توصیفیتحلیلی به این نتیجه رسیدند که بیتوجهی به وابستگی متقابل بین زیرساختهای فیزیکی و سیستمهای اجتماعی ممکن است منجر به برآورد تقاضای بیشتری در سیستمهای فیزیکی شود. همچنین روند بازیابی آهستهتر و از نظر جابهجایی جمعیت تأثیرات کمتری بر جامعه خواهد گذاشت.
جوزون هرنتانس و همکاران (2019)، در تحقیقی با عنوان به سمت شهرهای تابآور: یک مدل بلوغ برای عملیاتی کردن مقاومت، با روش توصیفیتحلیلی به این نتیجه رسیدند که مدل تابآوری (RMM) به شهرها کمک میکند تا مرحله بلوغ فعلی خود را ارزیابی کرده و سیاستهایی را که باید برای بهبود سطح مقاومت خودارزیابی کنند، شناسایی کنند.
آندریاس هاک و همکاران (2020) در تحقیقی با عنوان ساختمان شهری و تابآوری زیرساختها از طریق اتصال چشمانداز نهادی مدیریت خطر در برابر بلایای طبیعی در کریستچرچ نیوزیلند با روش توصیفیتحلیلی به این نتیجه رسیدند که کلانشهر بزرگ کریستچرچ در اداره تابآوری از ابهامات و پیچیدگیهای نهادی ناکافی دارد و برای تابآوری شهری مفهوم اتصال نهادی را مطرح کردند.
سهامی و همکاران (1397) در تحقیق خود که با روش توصیفیتحلیلی بافت فرسوده را بررسی کردند، نتایج نمایانگر آسیبپذیری بالای زیرساخت مسکونی در زمان وقوع زمینلرزه به علت ناپایداری ابنیه شهری در برابر زمینلرزه و عدم آمادگی مردم و عملکردی شهری است.
حاتمینژاد و همکاران (1398) در تحقیقی با عنوان آیندهپژوهی در بافت فرسوده شهری / مطالعه موردی: ناحیه 1، منطقه 9 شهر تهران با استفاده از روش توصیفیتحلیلی به بررسی بافت فرسوده پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد کلیدیترین متغیر راهبردی جهت کاهش بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه متغیر تغییر دولتها یا روی کار آمدن دولت جدید هر 4 سال یک بار است.
طحانی و همکاران (1398)، در تحقیقی با عنوان برنامهریزی توسعه راهبردی بافت فرسوده شهری با تأکید بر مشارکت مردمی در بافت فرسوده شهرضا، با روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیدند که کمبود امکانات، خدمات شهری و تأسیسات زیربنایی سبب مهاجرت ساکنان بومی به مناطق دیگر شهر شده است.
علیآبادی و محمدی (1398) با سنجش تأثیر شاخصهای ساختار فضایی شبکه ارتباطی بر فرسودگی حاصل از نفوذناپذیری بافتهای فرسوده شهر زنجان به این نتیجه رسیدند که متغیر همپیوندی فراگیر و انتخاب تأثیر معناداری بر فرسودگی ناشی از شاخص عرض معبر بافت فرسوده شهر زنجان ندارد.
پوراحمد و همکاران (1398)، با تحلیل معیارهای تابآوری در بافت فرسوده شهری در برابر زلزله با تأکید بر تابآوری کالبدی منطقه 10 شهرداری تهران به این نتیجه رسیدند که بُعد کالبدی شهر در رتبه اول اهمیت قرار دارد.
روش
روش پژوهش توسعهایکاربردی مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانیسازهای است؛ بنابراین شاخصهای 7 گانه استخراج و در محیط نرمافزار Geoda و Arc GIS تحلیل شد. شاخصها، متغیرهایی هستند که در اندازهگیری میزان تغییرات به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به کار برده میشوند. در واقع، متغیرهایی هستند که بیانگر و نشاندهنده شرایط موجود بوده؛ بنابراین میتوانند برای اندازهگیری تغییرات استفاده شوند.
جدول شماره 1 تعاریف عملیاتی متغیرهای تحقیق را نشان میدهد.
وضعیت بافت فرسوده حصیرآباد شهر اهواز نشان میدهد که از کل اراضی موجود در بافت فرسوده تعداد 13823 بلوک ساختمانی کاربریهای آموزشی، اداری انتظامی، تجاری، تجهیزات شهری، تفریحیتوریستی، حملونقل و انبارداری، درمانی، صنعتی، مذهبی و مسکونی دارد که نشان میدهد از تنوع بسیار بالایی در کاربریها برخوردار است.
از این رو، بررسی و شناسایی کاربریهای آسیبپذیر این محدوده از منظر کالبدی ضروری است؛ زیرا با شناسایی این پهنههای آسیبپذیر میتوان در مدیریت شهری این محدوده از راهبردها و سیاستهای اجرایی صحیح قبل از وقوع بحران عملیاتی کند تا هنگام و بعد از بحرانهای طبیعی احتمالی کمترین میزان آسیب به شهر و شهروندان وارد آید.
جدول شماره 2، مساحت (متر مربع) و درصد کاربری اراضی محدوده مطالعه را نشان میدهد.
یافتهها
گام اول) تعیین وضع موجود شاخصها
در این بخش نوع، مساحت و درصد هر شاخص در محیط نرمافزار Arc Gis استخراج شد.
نوع اسکلت ساختمانهای هر بلوک
بر اساس این شاخص، 94/64 درصد ساختمانهای محدوده مطالعهشده فاقد اسکلت است. همچنین 4/78 درصد ساختمانها اسکلت بتنی، 0/58 درصد اسکلت فلزی و 0 درصد سایر اسکلتها را دارند.
جدول شماره 3 وضعیت اسکلت ساختمانها را نشان میدهد.
مصالح ساختمانهای هر بلوک
بررسی جنس مصالح در محدوده مطالعهشده نشان میدهد 0/90 درصد ساختمانها دارای سایر مصالح است. همچنین 0/41 درصد بلوک سیمانی، 3/37 درصد مصالح خشت و گلی و 95/32 درصد ساختمانهای این محدوده تیرآهن و آجر دارند.
جدول شماره 4 وضعیت مصالح ساختمانها را نشان میدهد.
ارتفاع ساختمانهای هر بلوک
تعداد طبقات ارتباط مستقیمی با آسیبپذیری لرزهای دارد، به گونهای که هر چه تعداد طبقات بیشتر شود، آسیبپذیری افزایش مییابد. بررسی تعداد طبقات در محدوده مطالعهشده نشان میدهد 0/28 درصد 4 طبقه و بیشتر است. همچنین 1/38 درصد ساختمانها 3 طبقه، 7/50 درصد 2 طبقه و 90/84 درصد ساختمانهای این محدوده 1 طبقه است.
جدول شماره 5 وضعیت تعداد طبقات ساختمانها را نشان میدهد.
تعداد واحد مسکونی در هر بلوک
وجود تعداد واحد بالا همچنین هنگام بحران میزان تلفات و خسارات هنگام بحران را به شدت افزایش خواهد داد. بررسی تعداد واحد در محدوده مطالعهشده نشان میدهد 0/15 درصد ساختمانها 4 واحد و بیشتر است. همچنین 0/23 درصد ساختمانهای این محدوده 3 واحد، 3/87 درصد 2 واحد و 95/76 درصد 1 واحد است.
جدول شماره 6 وضعیت تعداد واحد ساختمانها را نشان میدهد.
دانهبندی و سطح اشغال ساختمانها
وضعیت مساحت زیربنای کاربریها نشان میدهد هر چه میزان فضای خالی ساختمان یا به عبارتی مساحت کاربریها کمتر باشد، میزان خسارت بهوجودآمده بیشتر و در نتیجه، ایمنی کاهش مییابد. بررسی دانهبندی در محدوده مطالعهشده نشان میدهد 66/17 درصد کمتر از 100 متر مربع وسعت دارند. همچنین 29/56 درصد ساختمانها بین 100 تا 200 متر مربع، 3/17 درصد بین 201 تا 300 متر مربع و 1/11 درصد بیشتر از 301 متر مربع وسعت دارند. .
جدول شماره 7 وضعیت دانهبندی ساختمانها را نشان میدهد.
قدمت ساختمانهای هر بلوک
یافتههای این بخش نشان میدهد از بین گروههای موجود 30/96 درصد از ساختمانها در گروه با قدمت بیشتر از 30 سال قرار دارند. همچنین 65/07 درصد ساختمانها بین 21 تا 30 سال، 2/06 درصد بین 10 تا 20 سال و 1/9 درصد کمتر از 10 سال است.
جدول شماره 8 وضعیت قدمت ساختمانها را نشان میدهد.
نفوذپذیری و فاصله هر بلوک به دسترسیها
در این تحقیق دسترسی به خیابان شریانی درجه 1 و شریانی درجه 2، بزرگراه، شریانی اصلی (تبادلی) و شریانی فرعی (جمعکننده / پخشکننده) در نظر گرفته شده است. هر چه فاصله به دسترسیها نزدیکتر باشد، ایمنی ساختمان در مواجهه با بحران بیشتر است. بررسی نفوذپذیری در محدوده مطالعهشده نشان میدهد 7/7 درصد ساختمانهای این محدوده بیشتر از 150 متر فاصله از دسترسیها فاصله دارند. همچنین 43/8 درصد ساختمانها بین 101 تا 150 متر فاصله، 29/8 درصد بین 51 تا 100 متر فاصله و 18/7 درصد بین 1 تا 50 متر دارند.
جدول شماره 9 وضعیت نفوذپذیری ساختمانها را نشان میدهد.
پس از شناسایی وضعیت شاخصهای منتخب در محدوده مطالعهشده برای ترسیم نقشههای مربوط به هر شاخص اقدام شد.
تصویر شماره 1، وضعیت شاخصهای 7 گانه را در محدوده مطالعهشده نشان میدهد.
گام دوم: کشف روند الگوها
در مرحله قبل معیارها بر اساس طیف 4 تایی که اعداد 4 به معنای آسیبپذیری بسیار کم، 3 به معنای آسیبپذیری کم، 2 به معنای آسیبپذیری زیاد، 1 به معنای آسیبپذیری بسیار زیاد است، کمّی و نرمالسازی شد و بانک داده بهصورت فضایی تهیه شد. در مرحله بعد با استفاده از ابزارهای محاسبات آماری در محیط نرمافزار GIS مقادیر متغیرهای مستقل در یک جدول ویرایش و تلفیق شد. سپس برای مشخص شدن تأثیر و رابطه بین متغیرهای تحقیق از ابزار رگرسیون در نرمافزار Geoda با تعیین متغیر وابسته (آسیبپذیری بافت فرسوده) و متغیرهای مستقل (شاخصهای 7 گانه منتخب) استفاده شد و روند الگوها کشف شد (
جدول شماره 10).
بیشترین تأثیرگذاری در آسیبپذیری کالبدی بافت فرسوده مربوط به شاخصهای اسکلت ساختمان و قدمت ساختمان با ضریب 1/94 و 1/03 است و کمترین ضریب مربوط به شاخص نفوذپذیری با ضریب 0/005 است.
گام سوم: خودهمبستگی فضایی
مدل خودهمبستگی فضایی نشان میدهد کدام بلوکهای ساختمانی در محدوده نقاط سرد و داغ قرار دارند. از آنجا که ساختمانها الگوی سازهای متفاوتی دارند، این مدل وضعیت ایمنی ساختمان را در برابر بحران مدلسازی میکند. بر اساس
تصویر شماره 2، قسمت شمال غربی محدوده مطالعهشده نقاط داغ (قرمزرنگ) بیشتری دارد که نشاندهنده ایمنی بسیار پایین ساختمانها با وضعیت ناایمن 95 درصد است و نقاط سرد (آبیرنگ) نشاندهنده ایمنی بسیار بالا ساختمانها با وضعیت ایمن 5 درصد است.
تصویر شماره 2، وضعیت خودهمبستگی فضایی را در طبقهبندی شاخصهای منتخب نشان میدهد.
گام چهارم: تحلیل انسلین محلی موران: انسلین محلی موران به خوبی برای خواص آماری ساخته شدهاند و برای توصیف همبستگی فضایی از الگوهایی استفاده میکنند که بعضی مواقع بهعنوان نقاط داغ و نقاط سرد نامیده میشوند.
تصویر شماره 3، اولویتبندی مقاومسازی بافت فرسوده محله حصیرآباد را با استفاده از انسلین محلی موران نشان میدهد.
جدول شماره 11، اولویتبندی بافتهای فرسوده حصیرآباد از نظر مدیریت بحران و
جدول شماره 12، وضعیت اولویتبندی آسیبپذیری بافت فرسوده محله حصیرآباد را نشان میدهد.
مطابق با
تصویر شماره 3، قسمتهای قابل توجهی از این بافت در اولویت نسبتاً آسیبپذیر تا کاملاً آسیبپذیر هستند. به گونهای که در قسمتهای شمالی و جنوبی بافت میزان فرسودگی شدیدتر و در نتیجه، بافتهای ساختمانی در این قسمتها از نظر اولویت ایمنسازی در ردههای اول برای برنامهریزی هستند. همچنین مقایسههای مکانی از وضعیت کویها در این بافت نشان میدهد که در کوی شماره 1، قسمتهای زیادی از محدوده بافت در اولویت کاملاً آسیبپذیر قرار دارد و از این حیث بدترین وضعیت را دارد و کوی شماره 2 و 3 وضعیت نسبتاً بهتری دارند.
همچنین بر اساس
تصویر شماره 3، قسمتهای قابل توجهی (85/57 درصد) در این بافت در محدوده با اولویت بین 75 تا 95 درصد هستند. به گونهای که میزان آسیبپذیری در کوی شماره 1، شدیدتر و در نتیجه، بافتهای ساختمانی در این قسمت از نظر مدیریت بحران در ردههای اول برای برنامهریزی هستند.
بحث
در تحقیق حاضر، پس از استخراج شاخصهای 7 گانه در بافت فرسوده محله حصیرآباد اولویتبندی آسیبپذیری کالبدی بافت فرسوده شهری انجام شد. بررسی وضعیت ساختمانها از نظر شاخصهای مطالعهشده در بافت فرسوده حصیرآباد نشان میدهد شاخصهای اسکلت ساختمان، مصالح و تعداد طبقات میزان ایمنی بالایی دارند و این وضعیت در سطح 3 کوی موجود در این محله یکسان است، شاخصهای قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه در کوی شماره 2 و 3 میزان آسیبپذیری پایین و در کوی شماره 1، کاملاً آسیبپذیر دارند. شاخص دانهبندی آسیبپذیری متوسط در سراسر پهنه دارد و در نهایت، شاخص نفوذپذیری در کوی شماره 1 آسیبپذیر، در کوی شماره 2 کاملاً ایمن و در کوی شماره 3 نسبتاً ایمن است.
همچنین یافتههای روند الگوها در مدل رگرسیون نشان میدهد که بیشترین آماره تی را بین عوامل تأثیرگذار در اولویتبندی آسیبپذیری کالبدی شهری در برابر زلزله را شاخص اسکلت ساختمان با ضریب 94/1 دارند. بعد از آن به ترتیب شاخصهای قدمت بنا، جنس مصالح، دانهبندی، تعداد طبقات، تعداد واحد و نفوذپذیری با اوزان 1/03، 0/19، 0/05، 0/02، 0/013 و 0/005 است.
بحث و نتیجهگیری
نتایج مدل موران و بررسی مقایسات مکانی آسیبپذیری و اولویتهای آسیبپذیری بافت فرسوده نشان میدهد:
1. در کوی شماره 1، 209090 متر مربع از بافت فرسوده؛ یعنی 39/4 درصد با سطوح آسیبپذیری 0/01 و در اولویت آسیبپذیری کاملاً آسیبپذیر قرار دارد.
2. در کوی شماره 2، 80865 متر مربع از بافت فرسوده؛ یعنی 20/4 درصد با سطوح آسیبپذیری 0/10 و در اولویت مقاومسازی نسبتاً آسیبپذیر قرار دارد.
3. در کوی شماره 3، 57738 متر مربع از بافت فرسوده؛ یعنی 29/9 درصد با سطوح آسیبپذیری 0/10 تا 0/10- و در اولویت آسیبپذیری متوسط قرار دارد.
4. در این میان 290665 متر مربع؛ یعنی 26 درصد از مساحت کل بافت با سطوح آسیبپذیری 0/01 و در اولویت آسیبپذیری کاملاً آسیبپذیر است، قرار دارد که بیشترین سهم از ساختمانها را به خود اختصاص داده که نیازمند برنامهریزی هر چه سریعتر برای این قسمت از بافت است.
5. نتایج بررسی میزان آسیبپذیری در بافت فرسوده با توجه به
تصویر شماره 3 نشان میدهد در مجموع در کوی شماره 1 سطوح آسیبپذیر و کاملاً آسیبپذیر قسمتهای زیادی از بافت را دربرمیگیرد، در کوی شماره 2 بیشتر ساختمانها آسیبپذیری متوسط و نسبتاً آسیبپذیری دارند و در کوی شماره 3، ساختمانها آسیبپذیری متوسط دارد. از جمله محدودیتهای این پژوهش میتوان به تنوع کاربریها با مقیاس و ضوابط مختلف و نبود آمار و اطلاعات لازم یا بهروز نبودن آنها اشاره کرد. از این رو، پیشنهاد میشود:
1. اصل مقاومسازی پدافند غیرعامل برای کاربریهای تهیه شود.
2. کاربریها بهصورت مختلط ارزیابی شوند.
3. شهرداری به ساکنان محله حصیرآباد در قسمت شمالی تراکم ساختمان پایینتری اعطا کند.
4. درجههای کاملاً آسیبپذیر، بهویژه در کوی 1 به سرعت در اولویت بهسازی قرار گیرد.
5. آموزش همگانی قبل از زلزله، بهویژه در بافتهای ساختمانی که از نظر مدیریت بحران در ردههای اول برنامهریزی قرار داشتند.
6. لازم است شاخصهای جامع برای مطالعات آتی در دسترس پژوهشگران قرار گیرد.
7. با توجه به اینکه حدود 40 درصد زیرساخت کوی شماره 1 کاملاً آسیبپذیر است، دولت باید سهم خود را بهصورت بسته تشویقی ارائه دهد تا سرمایهگذار به بافت فرسوده ورود کند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تمامی اصول اخلاق پژوهش در این مقاله رعایت شده است.
حامی مالی
این مقاله حامی مالی نداشته است.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان به یک اندازه در نگارش مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.