مقدمه
در بررسی دلایل شکست برنامههای توسعه در مناطق مختلف دنیا، بیتوجهی به حکمرانی توسعه مورد تأکید است (بانک جهانی، 2008) باتوجهبه آنکه پیادهسازی سیاستهای توسعه برای کنشگران چالشبرانگیز است، نیاز است مدلهای نوآورانه حکمرانی بخشهای عمومی و خصوصی، از مرز قلمروها و بیش از همه از روشهای تفکر سنتی عبور کنند (
مانکلبان، 2019). در بررسی پارادایمهای نوین حکمرانی، حکمرانی شبکهای بهعنوان یکی از مدلهای نوظهور، با پیشفرض پیچیدگی مسائل و ناتوانی نهادها در حل مسائل بهطور مستقل، بر همکاری و مشارکت ذینفعان کلیدی در فرایند تصمیمگیری شامل کنشگران دولتی، غیردولتی و جامعه تأکید میکند (
اسکارلت و مکینی، 2016). در این شیوه متفاوت حکمرانی، کارگزاریهای حکومتی مستقیماً کنشگران غیرحکومتی را وارد فرایند تصمیمگیری براساس رایزنی و مذاکره میکنند و دست به یک اقدام جمعی میزنند. این شکل از حکمرانی، بازتاب مشارکت بخش غیردولتی، دولتی و جامعه در یک ساختار غیرمتمرکز است (
کاپوکا و گاراوی، 2016). حکمرانی شبکهای بهعنوان یکی از شیوههای مطلوب حکمرانی، به معنای افزایش قابلیت حل مسئله پایدار در سیستمهای اجتماعی ازطریق توانمندسازی قابلیتهای ذینفعان متنوع است و با حمایت از مشارکت و اقدام جمعی، پاسخگویی نسبت به مشکلات سیستمهای اجتماعی و محیطی و مواردی از این قبیل را تقویت میکند (
پیتمن و آرمیتیج، 2019).
برنامه چهارم تحول و پیشرفت شهر تهران، برنامهای 4 ساله، منطبق با دوره مسئولیت شورای ششم (1401 تا 1404) تدوین و توسط شورای اسلامی شهر به شهرداری تهران ابلاغ شد. ساختار تدوین برنامه بر استفاده از ظرفیت متخصصان شهرداری تهران و توجه به آسیبشناسی برنامههای پیشین و ضرورت مسئلهمحوری و پرهیز از گستردگی غیرکارآمد تمرکز یافت. در این برنامه اولویتها و مسائل کلیدی پنجگانه حملونقل و ترافیک، محیطزیست و آلودگی هوا، ایمنی شهری و بافت فرسوده، مسائل فرهنگی و اجتماعی، هوشمندسازی و بهبود مدیریت تعیین شدند (
نظامنامه تدوین برنامه چهارم مدیریت شهری تهران، 1401). در بررسی وضعیت موجود در حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران علاوهبر وجود بافتهای فرسوده شهری، به وجود بیش از 33000 ساختمان مخاطرهپذیر از منظر استانداردهای آتشنشانی، وجود ساختمانهای پرخطر ناایمن نظیر مراکز خرید، درمانی، آموزشی، صنعتی و انبار، وجود بیش از 100 گود پرخطر ناایمن، معابر حادثهخیز، کمبود ماشینآلات استاندارد اطفای حریق، عدم تکمیل لایروبی مسیلها، روددرهها، کانالهای شهری و عدم توجه لازم به راهکارهای ایمنسازی شهر در مقابل خطر سیل، زلزله و فرونشست زمین اشاره شده است. در اصول حاکم بر تدوین برنامه مدیریتی مشارکتمحور با تأکید بر توانمندیهای مشترک شهرداری با ذینفعان، اشاره میشود که «حل مسائل و مشکلات بارز شهری در توان شهرداری تهران نیست و نیازمند همکاری سایر نهادها و ارگانهاست» (
برنامه چهارم تحول و پیشرفت شهر تهران بر مبنای عدالت شهری، 1402).
باتوجهبه تأکید بر حکمرانی مشارکتی در برنامه چهارم توسعه شهر تهران، پژوهش حاضر سیستم حکمرانی شبکهای حل مسائل حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران را به منظور ارزیابی توزیع قدرت قانونی کنشگران بر مبنای بررسی احکام برنامه چهارم تحول و پیشرفت شهر تهران مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. همچنین با تأکید بر توزیع قدرت قانونی کنشگران کلیدی، شامل نهادهای دولتیحاکمیتی، بخش خصوصی، نهادهای مردمی و جوامع محلی، به تحلیل شبکههای اجتماعی پرداخته و توصیههای سیاستی بهبود سیستم حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران را در راستای تعادلبخشی در توزیع قدرت قانونی میان نهادهای مسئول و همکار برنامه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران مبتنی بر فرصتهای مشارکت برابر کنشگران کلیدی نهادهای دولتیحاکمیتی، بخش خصوصی و نهادهای مردمی و جوامع محلی در مدار تصمیمگیری را ارائه میدهد.
در بررسی پیشینه، مطالعات پیشین در 3 محور اصلی مطالعات برنامهریزی توسعه شهر تهران، مطالعات حوزه مدیریت بحران و شبکههای اجتماعی و مطالعات حوزه حکمرانی شبکهای مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی مطالعات در محور برنامهریزی توسعه شهر در شهرداری تهران،
فیضی و برکپور (1401) در پژوهشی به ارزیابی برنامههای توسعه شهر تهران از دیدگاه پیامدهای تغییرات اقلیمی پرداختند و نشان دادند برنامه توسعه شهر تهران توجه ناکافی به اثرات تغییرات اقلیمی داشته است.
مولایی و همکاران (1397) عملکرد مدیریت مشارکتی در برنامهریزی توسعه شهر تهران را بررسی کردند و به ضعف مشارکت سازمانهای غیردولتی، مشارکت بخش خصوصی و مردمی اشاره کردند.
ابراهیمینیا (1396) به شکل نگرفتن توافق جمعی در میان عوامل سیاستگذاری درباره بایستگی استقرار اصول سیاستگذاری یکپارچه، نادیده گرفتن یا کمتوجهی به تقابل عناصر رسمی و غیررسمی و نیز قرار نگرفتن تصمیمگیری در یک فرایند پیوسته برنامهریزی، بهعنوان مهمترین عوامل ایجادکننده غیریکپارچگی سیاستگذاری شهر تهران اشاره کرده است.
در بررسی مطالعات در حوزه مدیریت بحران و تجزیهوتحلیل شبکههای اجتماعی
فرانکو و همکاران (2013) با استفاده از تحلیل شبکههای اجتماعی، قابلیت همکاری و پایداری در واکنش به بلایای اجتماعی را بررسی کردند و نشان دادند چگونه مشارکتهای دانشگاهی و جامعه راهی برای افزایش اطلاعات درمورد روابط موجود و میانجیشده با جامعه ازطریق بازیگران مورداعتماد ارائه میدهند.
چن و همکاران (2019) مکانیسم مشارکت سازمانهای اجتماعی در امداد اضطراری خطرات طبیعی براساس تحلیل شبکههای اجتماعی در مدیریت بحران زلزله در چین را بررسی کردند و سیاستهایی در راستای ارتقای همکاری بین سازمانهای اجتماعی و دولت و بهبود کارایی امدادرسانی اضطراری خطرات طبیعی ارائه دادند.
بوجوویک و گیوپونی (2020) با فرض اینکه تبادل دانش ازطریق شبکههای ذینفعان میتواند بهطور مؤثر جذب نوآوری را افزایش دهد، به درک انتشار و پذیرش نوآوریها برای مدیریت بلایا در نپال و کنیا ازطریق تجزیهوتحلیل شبکههای اجتماعی پرداختند و ارتقای نقش کنشگران شبکه را مورد بحث قرار دادند.
جایاسکارا و همکاران (2021) به تحلیل اثربخشی عملکرد کنشگران در برنامهریزی آمادگی برای اپیدمیها در سریلانکا با استفاده از رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی پرداختند و نشان دادند نیاز مبرمی به یک چارچوب قانونی یکپارچه و یک سیستم حکمرانی کارآمد برای مدیریت ریسکهای مرتبط با خطرات بیولوژیکی در سریلانکا وجود دارد. علاوهبراین، گسترش دامنه ذینفعان درگیر در برنامهریزی آمادگی برای خطرات بیولوژیکی شامل بخش خصوصی، آژانسهای توسعه بینالمللی و سازمانهای مردمنهاد را مورد تأکید قرار دادند.
نصیری و همکاران (2020) به توسعه سیستم مدیریت بحران اپیدمی کرونا با استفاده از رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی و سیستمهای نرم پرداختند و شبکه همکاری کنشگران مدیریت بحران اپیدمی کرونا در شهرداری تهران را تجزیهوتحلیل کردند.
در بررسی مطالعات زمینه حکمرانی شبکهای نیز
مادهانی (2020) تأثیر مؤلفههای حکمرانی شبکهای در افزایش ارزش و شفافیت سازمانها را بررسی کرده است.
آبرامز (2019) در مطالعهای ساختار حکمرانی شبکهای اداره ملی منابع طبیعی ایالات متحده را تجزیهوتحلیل کرده و در راستای نوآوری نهادی بر مشارکت بازیگران شبکه تأکید میکند.
استپتو و فانکورت (2019) تأثیر حکمرانی شبکهای بر جامعه و رابطه آن با بیعدالتی و تخلفات قومیتی در میان شهروندان بریتانیایی را بررسی کردهاند.
هلیول و همکاران (2018) رابطه بین حکمرانی شبکهای و رفاه اجتماعی را بررسی کردند.
کاردوسو (2016)، در آسیبشناسی وزارت امور خارجه برزیل در روابط با چین دریافت که این وزارتخانه بهتنهایی بر سیاستگذاری تسلط نداشته و نیازمند توسعه مشارکت بازیگران دولتی و غیردولتی در ساختار حکمرانی است. بررسیها نشان میدهند مطالعات بسیار محدودی در تحلیل سیستم حکمرانی برنامهریزی توسعه شهری وجود دارد و تاکنون سیستم حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران بهطور مشخص مورد توجه قرار نگرفته است. بر این مبنا پژوهش حاضر با تأکید بر مسئلهمحوری، شبکه حکمرانی حل مسائل ایمنی و مدیریت بحران شهر را تجزیهوتحلیل کرده و توصیههای سیاستی بهبود سیستم حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران را در راستای تعادلبخشی در توزیع قدرت قانونی میان نهادهای مسئول و همکار، مبتنی بر فرصتهای مشارکت برابر کنشگران کلیدی در مدار تصمیمگیری ارائه میدهد.
روش
تحلیل شبکههای اجتماعی: تحلیل شبکههای اجتماعی رویکردی برای مطالعه ساختارهای اجتماعی با استفاده از تئوری گراف است و مهمترین مفاهیم آن عبارتاند از: شبکه، گره و یال. شبکه که مجموعهای از حداقل 3 گره و تعدادی یال است که نشاندهنده وجود یا عدم وجود ارتباط میان گرههاست.گرهها میتوانند افراد، گروهها، واحدها و یا سازمانها باشند. مهمترین شاخص تحلیل شبکه، شاخص مرکزیت است؛ بهطورکلی مرکزیت دارای مفهوم گستردهای است که برای شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی و یا ارتباطات در یک شبکه استفاده میشود. مرکزیت انواع مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارتاند از: مرکزیت درجه و مرکزیت بینابینی. ارزش مرکزیت درجه هر نقطه تنها با شمارش تعداد همسایگانش به دست میآید. هرچه میزان درجه یک نقطه بیشتر باشد، دسترسی آن به منابع بیشتر و مرکزیتر محسوب میشود. مرکزیت بینابینی براساس موقعیت کنشگران در شبکه و قرار گرفتن در کوتاهترین مسیر میان جفت کنشگران محاسبه میشود. از دیگر شاخصهای تحلیل شبکه میتوان به شاخص تراکم و انسجام، برای بررسی تراکم ارتباطات شبکه در بخشهای مختلف شبکه و شاخص فاصله ژئودزیک، جهت سنجش سرعت همکاری و گردش منابع و اطلاعات در شبکه و نقاط برشی، برای تعیین بخشهای آسیبپذیر شبکه اشاره کرد (
هنمن و ریدل، 2014). باتوجهبه آنکه برنامههای توسعه، مبنایی برای قدرت قانونی کنشگران توسعه محسوب میشوند. در این مطالعه دادههای تحلیل شبکه اجتماعی سیستم حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران با استفاده از احکام برنامه چهارم تحول و پیشرفت شهر تهران تجزیهوتحلیل شده است. منطبق با استخراج احکام حوزه ایمنی و مدیریت بحران، کنشگران مسئول و همکار شناسایی و بر مبنای تعداد دفعات همکاری بین سازمانها و نهادها، ماتریس شبکه همکاری وارد محاسبات شده است. تحلیل شبکه همکاری کنشگران مسئول و همکار برنامه چهارم با استفاده از نرمافزار Ucinet نسخه 6/528 بر مبنای شاخصهای مرکزیت درجه، مرکزیت بینابینی، انسجام و تراکم و فاصله ژئودزیک انجام شده است و این شبکه با استفاده از نرمافزار NetDraw نسخه 2/141 ترسیم شده است.
یافتهها
ابتدا پس از بررسی روند تدوین برنامه توسعه چهارم شهر تهران و مرور صورتجلسات کمیته ایمنی و مدیریت بحران در ستاد عالی تدوین برنامه و مصوبات آن، احکام حوزه ایمنی و مدیریت بحران قوانین برنامه توسعه چهارم شهر تهران شناسایی شدند.
جدول شماره 1 احکام موضوعی مرتبط را ارائه کرده است. همانطور که مشاهده میشود، 22 حکم قانون برنامه با 101 مورد موضوعی در محور حملونقل و ترافیک، محور ایمنی شهری و بافت فرسوده، محور مسائل فرهنگی و اجتماعی و محور هوشمندسازی و توسعه مدیریت بر حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران متمرکز است. در این میان در 17 مورد احکام برنامه به مشارکت سازمانهای مردمنهاد (سمنها) و در 16 مورد به مشارکت بخش خصوصی توجه شده است که اگرچه نیازمند تقویت است، نشان از اعتقاد تدوینکنندگان برنامه به حاکمیت مشارکتی برنامه توسعه در حل مسائل ایمنی و مدیریت بحران شهر است. با وجود این عدم شفافیت در تعیین نقش، مسئولیتها و اختیارات کنشگران نهادی خارج از شهرداری تهران نظیر نهادهای قانونگذار و نهادهای نظارتی مبنی بر توافق جمعی، عدم وجود سیاستهای تسهیلکننده و مشوق بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی، دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی و مشارکت شهروندی، ضعف احکام برنامه را در پشتیبانی از حکمرانی شبکهای نشان میدهد.
در ادامه با هدف بررسی چگونگی توزیع قدرت میان نهادها و سازمانهای درگیر در برنامههای ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران، 47 کنشگر مسئول و همکار برنامه توسعه ایمنی و مدیریت بحران شناسایی و شبکه تکالیف قانونی، جایگاه و قدرت این کنشگران و نیز روابط میان آنها مشخص شد. برایناساس، منطبق با این احکام شناساییشده، سازمانها و نهادهای مسئول و همکار بهعنوان سطرها و ستونهای ماتریس شبکه حکمرانی در نظر گرفته شدند. باتوجهبه هر حکم برنامه، سازمانها یا نهادهایی که مکلف به همکاری با یکدیگر شدهاند، استخراج شدند. تعداد دفعات همکاری بین سازمانها و نهادها بهعنوان ارزش سلولهای ماتریس شبکه همکاری وارد محاسبات شدند. با استفاده از نرمافزار Ucinet میزان مرکزیت درجه ورودی و خروجی و مرکزیت بینابینی محاسبه شد و سپس شبکههای مربوط به کمک نرمافزار NetDraw ترسیم شدند. در این شبکهها، نقاط را سازمانها یا نهادها و ارتباطات را تکالیف قانونی مشترک میان آنها تشکیل دادند که بیانگر همکاریهای قانونی هستند. کارایی یک شبکه مستلزم وجود هماهنگی در قدرت نهادی است که میبایست با حقوق تمام کنشگران شبکه متوازن باشد.
جدول شماره 2 کنشگران مسئول و همکار در احکام ایمنی و مدیریت بحران برنامه چهارم تحول و پیشرفت شهر تهران و
تصویر شماره 1 شبکه همکاری کنشگران مدیریت بحران برنامه چهارم تحول و پیشرفت را ارائه کرده است. در ادامه به تحلیل ساختار حکمرانی شبکهای بر مبنای شاخصهای تحلیل شبکه اجتماعی پرداخته میشود.
مرکزیت درجه: باتوجهبه آنکه ارزش مرکزیت درجه هر کنشگر در شبکه با شمارش تعداد همسایگانش به دست میآید، در ساختار شبکه حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران هرچه میزان درجه یک کنشگر بیشتر باشد، دسترسی آن به منابع بیشتر است و مرکزیتر محسوب میشود و از قدرت قانونی بالاتری برخوردار است.
جدول شماره 3 مرکزیت درجه کنشگران شبکه حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران را ارائه کرده است.
تصویر شماره 2 این شبکه را باتوجهبه اندازه مرکزیت درجه هریک از کنشگران شبکه نشان میدهد. هرچه اندازه گره کنشگران بیشتر باشد مرکزیت کنشگر بیشتر است.
نتایج تحلیل شاخص مرکزیت درجه شبکه کنشگران ایمنی و مدیریت بحران نشان میدهد در بخش کنشگران، شهرداری تهران، سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، معاونت خدمات شهری و محیطزیست و سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای بالاترین مرکزیت درجه در شبکه حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران هستند و فاصله قدرت قانونی برنامه چهارم با سایر کنشگران شبکه بسیار زیاد است. در اولویتهای بعدی بیشترین مرکزیت درجه مربوط به سازمان آتشنشانی و مناطق 22گانه شهر تهران است. از سوی دیگر کنشگران کلیدی شهرداری همچون اداره کل آموزش شهروندی، دانشگاه جامع علمی شهرداری تهران، ستاد راهبری محله، معاونت مالی و اقتصادی شهر، مرکز نوسازی و تحول اداری علیرغم نقشی که در پیشبرد اهداف برنامه میتوانند ایفا کنند در میان کنشگران ضعیف ساختار حکمرانی ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران هستند. در میان کنشگران خارج از شهرداری تهران، وزارت مسکن، راه و شهرسازی، وزارت نیرو، وزارت کشور، سازمان مدیریت بحران کشور، پژوهشکده سوانح طبیعی، بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد (سمنها) دارای بیشترین مرکزیت درجه و سازمان هواشناسی، مؤسسه ژئوفیزیک، شرکت آب و فاضلاب استان تهران و دستگاههای امدادی و انتظامی دارای کمترین مرکزیت درجه هستند.
مرکزیت بینابینی: مرکزیت بینابینی براساس موقعیت کنشگران در شبکه و قرار گرفتن در کوتاهترین مسیر میان جفت کنشگران محاسبه میشود و کنشگری دارای بیشترین مرکزیت بینابینی است که بینابین بسیاری از جفت کنشگران دیگر قرار گرفته باشد و راههای ارتباطی کنشگران دیگر از آن بگذرد.
تصویر شماره 3 ساختار شبکه را برحسب مرکزیت بینابینی نشان میدهد. بهطوریکه اندازه گرهها نشاندهنده میزان مرکزیت بینابینی هریک از کنشگران است. همانطور که مشاهده میشود منطبق با تحلیل مرکزیت بینابینی شبکه نیز سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات، معاونت خدمات شهری، معاونت معماری و شهرسازی و مناطق 22گانه بیشترین مرکزیت بینابینی را دارند. در کنشگران خارج شهرداری نیز وزارت مسکن، راه و شهرسازی؛ وزارت نیرو و وزارت کشور دارای بیشترین قدرت بینابینی هستند. در میان کنشگران کلیدی شهرداری تهران، نقش بینابینی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، اداره کل آموزش شهروندی، دانشگاه جامع علمیکاربردی و ستاد راهبری محله بسیار ضعیف است.
تراکم و انسجام: با استفاده از سنجه تراکم، چگونگی و همچنین انسجام روابط کلی میان کنشگران شبکه بررسی میشود؛ به این معنا که هرچه میانگین تراکم شبکه بیشتر باشد کنشگران پیوندهای بیشتری در شبکه داشته و ارتباطات نزدیکتری با یکدیگر دارند. بنابراین پیوند میانگروهی در یک شبکه، تراکم و شدت را افزایش میدهد.
تصویر شماره 4 نمایش دایرهای شبکه حکمرانی کنشگران مدیریت بحران را نشان میدهد. باتوجهبه مقدار تراکم شبکه (حدود 0/461) میتوان گفت شبکه دارای تراکم نسبی است و همانطور که مشاهده میشود شبکه ارتباط و همکاری میان کنشگران شهرداری از انسجام کافی برخوردار است.
فاصله ژئودزیک: جهت سنجش سرعت همکاری و گردش منابع و اطلاعات در شبکه از میانگین کوتاهترین فاصله بین یک جفت کنشگر استفاده میشود. هرچه میانگین فاصله ژئودزیک کاهش یابد، سرعت گردش اطلاعات در بین نهادها بیشتر شده و سبب میشود که زمان کمتری جهت هماهنگ ساختن نهادها برای مدیریت یک منبع مشخص صرف شود و دستاندرکاران با سرعت بیشتری به یکدیگر دسترسی خواهند داشت و درنهایت این امر در اعتمادسازی و فعالیتهای جمعی نهادها اهمیت ویژهای دارد. هر چه فاصله ژئودزیک بیشتر باشد، سبب میشود که منابع و اطلاعات در شبکه با سرعت متوسطی انتشار یابند. بنابراین به دلیل اتحاد متوسط میان نهادها، هماهنگ کردن دستاندرکاران نهادی در مدیریت مشارکتی تحقق برنامههای مدیریت بحران شهر تهران با صرف زمان همراه خواهد شد.
تصویر شماره 5 شبکه همکاری را براساس فاصله ژئودزیک نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود سازمانهای مشاور، سازمان هواشناسی، مؤسسه ژئوفیزیک، سازمان مدیریت بحران کشور، پژوهشکده سوانح طبیعی، وزارت کشور، ستاد بازآفرینی تهران و سازمانهای مردمنهاد (سمنها) که از کانون قدرت فاصله دارند، به دلیل فاصله ژئودزیکشان در شبکه و قدرت قانونی پایین مشارکت در همکاریها ممکن است ایجاد تأخیر کنند. نزدیکی فاصله ژئودزیک بین سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، معاونت برنامهریزی و توسعه سرمایه انسانی و امور شورا، اداره کل آموزش شهروندی، دانشگاه جامع علمیکاربردی شهرداری تهران، معاونت شهرسازی و معماری و معاونت هماهنگی و امور مناطق نشان از تبادل و گردش سریع اطلاعات همکاری کنشگران شبکه دارد.
بحث
برنامه چهارم تحول و پیشرفت شهر تهران با تأکید بر مسئلهمحوری و حاکمیت مشارکتی در شهرداری تهران (1401 تا 1404) تدوین شده است. یکی از مسائل کلیدی مطروحه برنامه چهارم، حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران است. همانطور که در بیان مسئله مطرح شد، به تحلیل سیستم حکمرانی شبکهای حل مسائل حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران بهمنظور ارزیابی توزیع قدرت قانونی کنشگران حکمرانی مدیریت بحران بر مبنای بررسی، قانون احکام برنامه چهارم تحول و پیشرفت شهر تهران و با تأکید بر توزیع قدرت قانونی کنشگران کلیدی شامل نهادهای دولتیحاکمیتی، بخش خصوصی و نهادهای مردمی و جوامع محلی با استفاده از تحلیل شبکههای اجتماعی پرداخته است. در بررسی قوانین احکام برنامه، 22 حکم قانون برنامه با 101 مورد موضوعی و 47 کنشگر مسئول و همکار در محورهای حملونقل و ترافیک، ایمنی شهری و بافت فرسوده، مسائل فرهنگی و اجتماعی و هوشمندسازی و توسعه مدیریت بر حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران شناسایی شدند که در این میان در 17 مورد احکام برنامه به مشارکت سازمانهای مردمنهاد و در 16 مورد به مشارکت بخش خصوصی توجه شده است که اگرچه نیازمند تقویت است، نشاندهنده اعتقاد برنامهریزان شهری به حاکمیت مشارکتی در حل مسائل ایمنی و مدیریت بحران شهر است. در ادامه ماتریس شبکه همکاری کنشگران بر مبنای شاخصهای مرکزیت درجه، مرکزیت بینابینی، تراکم و انسجام و فاصله ژئودزیک تجزیهوتحلیل شد. منطبق با یافتههای پژوهش، توصیههای سیاستی بهبود سیستم حکمرانی ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران در راستای تعادلبخشی در توزیع قدرت قانونی میان نهادهای مسئول و همکار برنامه، مبتنی بر فرصتهای مشارکت برابر کنشگران کلیدی شهرداری تهران و نهادهای دولتیحاکمیتی، بخش خصوصی و نهادهای مردمی و جوامع محلی در مدار تصمیمگیری به شرح زیر است:
تقویت شبکه همکاری بیننهادی در راستای ظرفیتسازی حل مسائل کلیدی ایمنی و مدیریت بحران: باتوجهبه پیچیدگی مسائل ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران و تنوع دیدگاه کنشگران درگیر مسئله پیشنهاد میشود مبتنی بر رویکردهای حل مسائل پیچیده، به تحلیل پیچیدگی رفتاری کنشگران درگیر پرداخته شود و با تعیین نقش سازمانهای درگیر و وظایف هریک بهطور شفاف در بخش دولتی و غیردولتی و نهادهای عمومی باتوجهبه میزان قدرت و نفوذ هریک از کنشگران در حل مسائل به طرحریزی مداخله سیستمی نرم با کنشگران کلیدی به ایجاد و تقویت شبکه همکاری بیننهادی با کنشگران کلیدی در دستور کار قرار گیرد. بهطوریکه ظرفیت حل مسائل بحرانی شهر ارتقا یابد. در این راستا گسترش همکاری در میان کنشگرانی نظیر وزارت مسکن، راه و شهرسازی، وزارت نیرو، وزارت کشور، سازمان مدیریت بحران کشور، پژوهشکده سوانح طبیعی، سازمان هواشناسی، مؤسسه ژئوفیزیک، شرکت آب و فاضلاب استان تهران و دستگاههای امدادی و انتظامی و نیز ایجاد همکاری با سازمان نوسازی و مدارس، آموزشو پرورش، صداوسیما، برنامه و بودجه، شورای عالی معماری و شهرسازی و سایر کنشگران باتوجهبه نقشآفرینیای که در حل مسائل مدیریت بحران میتوانند داشته باشند، ضروری به نظر میرسد.
گسترش همکاری کنشگران شهرداری تهران بهمنظور بهرهمندی از ظرفیتهای در دسترس در راستای تحقق اهداف برنامه ایمنی و مدیریت بحران: باتوجهبه نقش کلیدی برخی از کنشگران و نیاز به بهرهمندی از ظرفیت دردسترس شهرداری تهران در جهت تحقق اهداف برنامه ایمنی و مدیریت بحران، کنشگرانی نظیر اداره کل آموزش شهروندی، ستاد مدیریت محله، دانشگاه جامع علمیکاربردی شهرداری تهران، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، معاونت مالی و اقتصاد شهری و معاونت توسعه سرمایه انسانی و امور شورا نیازمند تقویت جایگاه در شبکه همکاری هستند. همچنین نقش بینابینی سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات، معاونت خدمات شهری، معاونت معماری و شهرسازی و مناطق 22گانه در پیشبرد اهداف برنامه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران باید مورد توجه قرار گیرند. از سوی دیگر فراهمسازی و ایجاد بستر برای همکاری برخی دیگر از کنشگران شهرداری تهران نظیر سازمان زیباسازی، اداره کل امور بانوان، اداره کل سلامت و سایر کنشگران باتوجهبه نقشآفرینیای که در حل مسائل مدیریت بحران میتوانند داشته باشند، پیشنهاد میشود.
تقویت شبکه ارتباطی و بهرهبرداری مستمر از ظرفیت نخبگانی دانشگاهی، مشاورین و خبرگان مدیریت بحران: باتوجهبه آنکه برنامهریزی حل مسائل پیچیده، یک چرخه یادگیری محسوب میشود و نیازمند مشارکت نخبگان و خبرگان است، پیشنهاد میشود فرایندهای بهکارگیری مشاوران تخصصی دانشگاهی و حرفهای چابکسازی شود و ضمن گسترش دامنه همکاران پژوهشی و مشاوران سازمانی بر اطمینان از کارآمدی فرایند انتخاب مشاورین صاحب صلاحیت تمرکز شود. همچنین ایجاد رابطه همکاری پایدار و پرورش مشاورین تخصصی سازمانی بهمنظور افزایش ظرفیت حل مسئله در راستای بهکارگیری رویکردهای علمی مورد تأکید است.
آگاهسازی و تقویت اعتماد عمومی شهروندان به برنامههای ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران مبتنی بر رسانه جمعی: باتوجهبه نقش کلیدی شهروندان شهر تهران در حل مسائل شهری، اعتمادسازی شهروندان نسبت به برنامههای مدیریت بحران شهر تهران ضروری است. در این راستا معرفی برنامههای ایمنی و مدیریت بحران شهرداری تهران در رسانههای جمعی و اعتمادسازی شهروندان و برنامههای ارتقای فرهنگ رسانه شهروندان جهت پیشگیری از اشاعه اخبار و اطلاعات نادرست و استفاده از الگوهای رفتاری مورد پذیرش عمومی شهروندان در هدایت اذهان عمومی پیشنهاد میشود. همچنین انتظار میرود با تهیه و تولید محتوای مناسب باتوجهبه نقش شهروندان در حل مسائل شهری و انتشار در کانالهای ارتباط مردمی، بستر آگاهسازی شهروندان فراهم شود. در این راستا طراحی سامانههای آموزش شهروندی، خانوادهمحور و محلهمحور متمرکز بر مسائل کلیدی ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران نیز پیشنهاد میشود.
تقویت سازوکار مشارکت شهروندان، سازمانهای مردمنهاد و بخش خصوصی در مسیر تحقق برنامههای ایمنی و مدیریت شهر تهران: باتوجهبه عدم وجود سازوکارهای مشخص مشارکت شهروندان و بخش خصوصی در مسیر تحقق برنامه و حل مسائل ایمنی و مدیریت بحران پیشنهاد میشود ضمن شناسایی ظرفیتهای مردمی و بخش خصوصی در پیشبرد و حل مسائل کلیدی ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران با ایجاد فضای مدیریت مشارکتی با نمایندگان کنشگران، سازوکار مشارکت شهروندان و سازمانهای مردمنهاد و بخش خصوصی تعیین شود.
طرح سیاستهای تشویقی بهرهگیری از ظرفیت و مشارکت شرکتهای دانشبنیان و کسبوکارهای نوپا و خلاق در حل مسائل ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران: باتوجهبه نقش نوآوری و فناوریهای نوین در حل مسائل، پیشنهاد میشود سیاستهای تشویقی بهمنظور بهرهمندی از ظرفیتهای شرکتهای دانشبنیان و کسبوکارهای نوپا و خلاق در ارائه راهکارهای خلاقانه حل مسائل شهری تدوین شود و سیاستهای پایه اقتصادی با رویکردهای حمایتی، تشویقی در راستای حمایت از ایجاد کسبوکارهای خلاق و نوآورانه و سرمایهگذاری در فرصتهای کارآفرینی دانشبنیان و فناورانه در حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران طرحریزی شود.
طرح سیاستهای تشویقی مشارکت مدیران و کارکنان بهمنظور انگیزه و تعهد به برنامههای ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران: بهمنظور تقویت مشارکت مدیران و کارکنان، نسبت به آموزش و آگاهیبخشی نقش تصمیمگیری مدیران و کارکنان در فرایند حل مسائل اقدام شود و قوانین تشویقی و حمایتی از طرح ابتکارات عمل کارکنان در کاهش مسائل کلیدی ایمنی و مدیریت بحران شهر ایجاد شود.
تقویت نقش ارتباط قانونی نهادهای مالی و اقتصادی شهر تهران و تأمین مالی طرحهای ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران: گسترش ارتباط قانونی سازمان برنامه و بودجه، اداره کل برنامه و بودجه شهرداری تهران، در ساختار حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران و الزام به شفافسازی تأمین مالی طرحهای توسعه ایمنی و مدیریت بحران و داشتن ردیف مشخص بودجه و راهکارها و سیاستهای تشویقی جذب سرمایهگذار و تأمین منابع مالی پروژههای اقتصادی و زیربنایی توسعه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران پیشنهاد میشود.
شفافیت و پاسخگویی نهادهای مکلف به حقوق شهروندان شهر تهران در حوزه ایمنی و مدیریت بحران: تقویت رابطه قانونی سازمانهای مردمنهاد و جوامع محلی با شورای اسلامی شهر تهران و دستگاه نظارت و بازرسی قوه قضائیه در راستای افزایش حاکمیت قانون، شفافیت طرحها و پاسخگویی نهادهای مکلف در برابر حقوق شهروندان در حوزه ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران از دیگر نقاط توسعه سیستم حکمرانی مدیریت بحران شهر تهران است.
نتیجهگیری
توصیههای بهبود نظام حاکمیتی مدیریت بلایا در شهر تهران به منظور ایجاد توازن در توزیع قدرت قانونی بین نهادهای مسئول و دستاندرکاران برنامه مدیریت ایمنی و بلایای شهر تهران عبارتاند از: تقویت همکاری عوامل شهرداری و بینسازمانی برای حل مسائل کلیدی ایمنی و مدیریت بلایا؛ تقویت شبکه ارتباطی و بهرهبرداری مستمر از ظرفیت نخبگان دانشگاهی و مشاوران؛ تقویت سازوکارهای مشارکت شهروندان، سازمانهای غیردولتی و بخش خصوصی؛ افزایش آگاهی و تقویت اعتماد شهروندان به برنامههای مدیریت ایمنی و بلایا با استفاده از رسانههای اجتماعی، تدوین سیاستهای تشویقی برای استفاده از ظرفیت و مشارکت سازمانهای دانشبنیان و شرکتهای جدید و خلاق در حل مسائل ایمنی و مدیریت بلایا؛ تدوین سیاستهای تشویقی برای مشارکت مدیران و کارکنان؛ تقویت ارتباطات حقوقی مؤسسات مالی و اقتصادی و تأمین مالی پروژهها و شفافیت و پاسخگویی نهادهای مسئول.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اصول اخلاق پژوهش در این مقاله رعایت شده است.
حامی مالی
این مقاله حامی مالی نداشته است.
مشارکت نویسندگان
نویسندگان به یک اندازه در نگارش مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از حمایت و پشتیبانی پژوهشی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران (TDMMO) سپاسگزاریم. از زحمات جناب آقای دکتر امیر شهرابی فراهانی، مدیر کل محترم برنامه و بودجه شهرداری تهران و جناب آقای مهندس سهیل کوثری، معاون نظام فنی و اجرایی اداره کل برنامه و بودجه شهرداری تهران و سایر همکاران محترم تشکر و قدردانی میشود.