زمینه و هدف: دهستان سولدوز در جنوب دریاچه اورمیه واقع شده است که در مقایسه با دهههای پیش با خشکسالی بیشتری مواجه شده است. در این دهستان روستاهایی با اراضی زراعی به فعالیت کشاورزی مشغول هستند که در سالهای اخیر خشکسالی خسارتهای عمدهای را به ویژه برای روستاهای دارای اراضی دیم به بار آورده است. کشاورزان مورد مطالعه برای مقابله با خشکسالی به اقدامات متنوعی روی آوردهاند از جمله کاشت محصولاتی که به آب کمتری نیاز دارند، بیمه محصولات کشاورزی، حفر چاه که در سالهای اخیر به علت خشکسالی سطح آبهای زیرزمینی کاهش یافته و برخی کشاورزان به جای حفر چاه نیمه عمیق مجبور به حفر چاه عمیق شدهاند. در این تحقیق اصطلاح استراتژیهای مقابلهای برای نشان دادن هر گونه اقدام کشاورز در جهت کاهش اثرات ضمنی خشکسالی بر روی سیستم کشاورزی وی استفاده شده است.
روش: این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی میباشد و از طریق پرسشنامه دادههای مورد نیاز گردآوری شده است. جامعه مورد مطالعه دهستان سولدوز میباشد، که براساس روشهای رتبهبندی ده روستای دارای ریسک بالاتر نسبت به خشکسالی انتخاب شدند و با تکمیل 300 پرسشنامه به صورت تصادفی دادههای مورد نیاز بدست آمدهاند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری صورت گرفته است.
یافتهها: یافته حاکی ازتفاوت در اثربخشی استراتژیهای مقابلهای کشاورزان در روستاهای مورد مطالعه بوده به طوریکه در نیمی از روستاهای مورد مطالعه پیامدهای ناشی از خشکسالی را کاهش داده اما در تعدادی دیگر از روستاها خشکسالی منجر به پیامدهای ناگواری گردیده و بر پیکره اقتصادی، اجتماعی و محیطی این روستاها آثاری جبران ناپذیر وارد کرده است.
نتیجهگیری: براساس تحلیل دادهها و یافتههای حاصل میتوان چنین برداشت کرد که استراتژی مشابه به موازات عوامل مختلف طبیعی، اقتصادی و اجتماعی اثرگذاری متفاوتی بر پیکره اقتصاد کشاورزی خواهد داشت. بنابراین در اعمال هر استراتژی علاوه بر در نظر گرفتن سودمندی کلی آن باید در مرحله پیادهسازی با سایر عوامل تطبیق یابد.
کلیدواژهها: سکونتگاههای روستایی، خشکسالی، اقتصاد کشاورزی، استراتژی مقابلهای.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |