مقدمه
امروزه دانش مهمترین و باارزشترین سرمایه هر سازمان است (
زاهدی و وزیری، 2023). دانش، فرد را قادر میکند تا به اطلاعات نقش کنترلکننده داده و آنها را به دستورالعمل و رویههای اجرایی (آگاهی از چگونگی یا همان فوتوفن) تبدیل کند (
زینس، 2007). سازمانهایی که در این خصوص فرایندهایی را به انجام رساندهاند ضمن توسعه زنجیره ارزش سازمان، مکانیسمهای حفظ و نگهداشت و عامل جذب سرمایههای دانشی را نیز فراهم آوردهاند (
دودلا، جونز، 2023). ازآنجاییکه تغییرات سریع و رشد روزافزون فناوری (
شجاعتمباریک و همکاران، 2021) و نرخ شکست پروژههای مدیریت دانش قابلتوجه است، شناخت عوامل مؤثر در اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش میتواند سازمانها را در نیازسنجی، برنامهریزی، اجرا و استقرار مدیریت دانش یاری دهد (
تولایی و همکاران 1402). این باعث میشود هر سازمانی برای بقا از مدیریت دانش بهرهگیری کند.
در عصر جدید بسیاری از سازمانها و شرکتهای جهان جهت ارتقای جایگاه رقابتی و افزایش اثربخشی و بهرهوری، به دنبال اکتساب دانش از کارکنان دانشی خود هستند (
پاپا و همکاران، 2020). کارکنانی دانشی کسانی هستند که از آموزش، تحصیلات و تجربه کاری بالایی برخوردار هستند و به خلق، توزیع، اداره و بهکارگیری دانش مشغولاند (
سبحانی، کاملی، 1401). با اکتساب دانش این کارکنان که مجموعهای از عملیات و فرایندهاست، دانش موردنیاز و بهویژه دانش ضمنی افراد خبره استخراج میشود تا در حل مسائل از آنها استفاده شود (
راویکومار، 2020).
سوانح طبیعی نیز از موضوعاتی هستند که بشر با آن دستبهگریبان است و مخصوص عصر، دوره و یا افرادی خاص نیست و هر ساله جهان با سوانح طبیعی فراوانی از قبیل زلزله، سیل، طوفان، گردباد، سونامی، تگرگ، ریزش بهمن، رعدوبرق، تغییر شدید درجه حرارت، خشکسالی و آتشفشان مواجهه است (
شهرکیمقدم و همکاران، 1400). این بحرانها و اثرات ناشی از آن جوامع کنونی را ملزم به انجام برنامهریزیهای لازم جهت رویارویی و کاهش اثرات مخرب با آن کرده است. آمادگی و مدیریت بهتر این حوادث با اکتساب دانش میتواند ایجاد شود (
عشقی، نجفی، 1391). تصمیم به کسب دانش نهتنها تحت تأثیر انگیزه، بلکه به توانایی فردی برای انجام اکتساب نیز مرتبط است. اولین عنصر موردنیاز انگیزه در اکتساب دانش، میتواند از فرصتطلبی مدیریتی و رفتار منفعتطلبانه تا جستوجوی بهترین نتایج برای سهامداران باشد. انگیزهها، فرایندهای روانشناسی هستند که باعث برانگیختگی، هدایت، جهتدهی و پایایی رفتار میشوند (
ساندو و جین، 2011). اکتساب دانش و داشتن دانش جزء لاینفک موفقیت سازمانها محسوب میشود. درواقع اکتساب دانش بهعنوان یک استراتژی برای جمعآوری، ذخیره و بازیابی دانش بهصورت سیستماتیک بیان میشود و سپس نتایج را بهموقع بین کسانی که به آن نیاز دارند واگذار میکند. همچنین داشتن دانش لازمه به پایان رساندن هر پروژه یا هر کاری است. به عبارتی داشتن دانش و آگاهی نسبت به یک کار و توانایی انجام آن در عمل به وجود میآی. (
تاتهام، اسپنس، 2011).
این در حالی است که ادامه روند اکتساب دانش مؤید داشتن روحیه کاری و انگیزه مناسب بهعنوان مهمترین محرک تحول سازمانی، نوآوری و نیز توسعه دانشی در سازمان به شمار میرود (
کولینز و همکاران، 2009). سوانح طبیعی اشاره به وضعیتی دارد که در اثر بروز یک حادثه غیرمترقبه ایجاد میشود (
اوستروفسکا، مازور، 2015). ازاینرو باید بیان کرد حتی با داشتن بهترین فناوری و دستیابی به غنیترین مخازن اطلاعاتی مربوط، انگیزه کارکنانِ دانشی است که موفقیت یا شکست اکتساب دانش و مدیریت آن را تعیین میکند و این انگیزهها هستند که کارکنان را به بروز رفتار بهاشتراکگذاری دانش متمایل میکنند. هدایت مؤثر انگیزهها، اشتراک دانش میان کارکنان را افزایش میدهد. غیبت انگیزهها تأثیر بسیار منفی در بروز رفتار بهاشتراکگذاری دانش کارکنان دارد (
اخوان و رحیمی، 1391)
ازآنجاکه انگیزه یک مقدمه ضروری برای اکتساب است (
روث و همکاران، 2013) فقدان فرایندهای انگیزشی موجب ناتوانی در فرایند اکتساب دانش پیش از پیادهسازی آن در سازمانها و ازجمله بخش مدیریت سازمانها شده و تأثیرات نامطلوب گستردهای بر عملکرد سازمان و رقابتپذیری آن خواهد گذاشت. دغدغه محقق این است که انگیزه کافی برای اکتساب دانش لجستیک و پشتیبانی در سوانح طبیعی بهخوبی ایجاد نمیشود و نبود انگیزه لازم برای کسب دانشهای تجربهشده از سوانح طبیعی، زمینهساز مسائل بیشماری مثل دوبارهکاری و موازیکاری، تکرار خطا و اشتباهات مدیریتی لجستیک در بحرانها شده است. لجستیک یعنی فعالیتهای جریان کالا، اطلاعات و یا هر نوع منابع دیگر برای برآورده کردن نیازهای مصرفی و شامل یکپارچهسازی اطلاعات، حملونقل، موجودی کالا، انبارداری، جابهجایی کالا و بستهبندی نیز میشود (
گلنریچی، 2021). بنابراین هدف پژوهش حاضر شناسایی معیارهای انگیزشی اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی و بهطور نمونه برای سازمانهای مرتبط با بحران، با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره به روش دنپ فازی است.
پیشینه
نتایج تحقیق
محمداسماعیل و حمیدی (1401) این بود که شناخت راههای ایجاد و تقویت انگیزش معنوی در کارکنان بیشترین تأثیرگذاری را بر امور دانشی سازمان دارد. یافتههای
مختاری و همکاران (1401) نشان داد برخی از مدیران میلی به مستندسازی تجربیات خود ندارند، اما با معرفی رویکردهای مختلف بهبود سازمانی، نظیر انگیزه کارکنان، مدیریت کیفیت فراگیر، مهندسی مجدد فرایندها، مهندسی ارزش گرایش سازمانها به سوی بهبود عملکرد، مدیران به دنبال بهکارگیری روشهای ایجاد انگیزه مستندسازی تجارب در سازمانها هستند. در تحقیق
مرندی و همکاران (1402) بیان شد که باتوجهبه بالا بودن انگیزش شغلی و خودشکوفایی و وجود معنای زندگی، مدیران میتوانند با فراهم کردن محیط کاری مناسب برای حفظ آنها و ایجاد شرایطی برای افزایش بیشتر این مقادیر بکوشند.
پرکار و همکاران (1402) در تحقیق خود نشان دادند تشخیص فوریتها و اولویتهای آموزش کارکنان در مواقع بحران میتواند گامی مؤثر در شناخت نواقص برای حل آسیبهای شناساییشده و اقدامات مطلوب برای آموزش آینده محسوب شود.
الماسیان و طاهریفر (1402) به این نتیجه رسیدند عبور از مرحله بحران، فرایند گذر از دلزدگی وجودی و حل چالشهای هستیشناختی مهم است.
خطیری و همکاران (1403) در تحقیق خود نشان دادند توانایی کشورها در رویارویی با بحرانها، ارتباط زیادی به سیاست مدیریت بحران دارد و ارتقای سرمایه اجتماعی در جامعه و توسعه روحیه همکاری و ایجاد انگیزه مشارکت در بین مردم، یکی از راهکاری مهم تشخیص داده شده است.
تحقیق
هوسن و همکاران (2021) نشان میدهد کارکردهای رسانههای اجتماعی (تبادل اسناد، ارتباطات مجازی و شکلگیری دانش) و انگیزه فردی (شهرت) عوامل اصلیای هستند که میتوانند برای تشویق بهاشتراکگذاری دانش و بهبود عملکرد یادگیری کمک کنند. در تحقیق
نگوین و همکاران (2022) به این نتیجه رسیدند که خودکارآمدی، شهرت و رفتار متقابل بهطور قابلتوجهی بر رفتار بهاشتراکگذاری دانش آنلاین تأثیر میگذارد.
لویی و همکاران (2022) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که ازلحاظ نظری، یافتهها درک ما را از انواع یادگیری خطمشی و روابط آنها با تغییر سیاست، بهویژه در زمینههای بحران، افزایش میدهد. در تحقیق
بوهاگیار و آناند (2023) بیان شد در شرایط بحران، رهبری عموماً مسئول تجمیع استراتژیهای مدیریت بحران و ایجاد انگیزه کارکنان است. از سوی دیگر، مدیریت دانش، زیرساخت لازم را برای تصمیمگیری حسابشده و درعینحال سریع فراهم میکند. تحقیق
دورگبو و البلوشی (2023) نشان میدهد 4 بعد برای انعکاس استراتژی عملیات در زمان بحران ضرورت دارد: 1. منابع حیاتی با خدمات ضروری، 2. پاسخ بهموقع با بازیابی، 3. ایمنی. با امنیت، 4. قابلیت ردیابی با شفافیت. در تحقیق
کانکایو و همکاران (2023) بیان میشود آموزش و توسعه آن برای بهبود شایستگیهای منابع انسانی در بحرانها نیاز است.
اوبوبیسا ـ دارکو و همکاران (2023) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که میزان تفکر و عملکرد رابطهای رهبران مسئول، غالبترین ویژگی است که به ایجاد مشارکت کارکنان در شرایط بحرانی در بخش عمومی کمک میکند.
سنگوپتا و همکاران (2023) در تحقیق خود از وجود انگیزههای درونی مطابق با میل و رغبت فرد برای انجام امور در بحران بهصورت داوطلبانه نام میبرد و تأکید میکند هر چقدر فرد از کاری که انجام میدهد لذت ببرد انگیزه تلاش او نیز بیشتر خواهد بود. نقش انگیزه درونی زمانی که صحبت از داوطلب شدن در هنگام بحران به میان میآید، آشکارتر است.
رابینسون و همکاران (2024) به این نتیجه رسیدند که در بحرانها، هوش هیجانی بالا و کار در فرهنگ یادگیری قویتر است و ظرفیت انطباق سازمانها تابآوری را ارتقا میدهد و حمایتهای شغلی و تجاری را نیز بهبود میبخشد. در تحقیق
تان و همکاران (2024) بیان شد مطالعات فعلی بهطور نامتناسبی بر مطالعه درک خطر، تجربه و کسب اطلاعات، زلزله و طوفان و تخلیه و آمادهسازی متمرکز شدهاند، درحالیکه توجه به سایر انواع عوامل انگیزشی، بلایا و رفتارهای واکنشی کم است.
بررسی ادبیات حاکی از آن است که این تحقیقات تنها به بررسی وضعیت انگیزه و رتبهبندی عوامل آن در سایر فعالیتهای دانشی پرداختهاند و هیچ تحقیقی به شناسایی معیارهای انگیزشی اکتساب دانش لجستیک و نیز به سوانح طبیعی نپرداخته است. بنابراین نیاز است شیوهای به کار گرفته شود تا انگیزه کافی برای اکتساب دانش لجستیک ایجاد شود و این مسئله برای مواردی همانند اقدامات پشتیبانی لجستیک در سوانح طبیعی که تکرارپذیر و مشابه است یک ضرورت محسوب میشود. انجام این تحقیق یک نوآوری در حوزه مدیریت دانش و لجستیک در سوانح طبیعی محسوب میشود.
روش
پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از بعد ماهیت و روش توصیفی و ازنظر ماهیت دادهها، تحقیقی کمی از نوع تصمیمگیری چندشاخصه و ازحیث زمانی از نوع تحقیقات مقطعی به شمار میآید. جهت شناسایی و اولویتبندی معیارهای انگیزشی اکتساب دانش از مطالعات کتابخانهای و بهمنظور جمعآوری اطلاعات و دادههای موردنیاز از پرسشنامههای محققساخته مبتنی بر روشهای تصمیمگیری چندشاخصه (دنپ) استفاده شده است. گروه خبرگان در این پژوهش باتوجهبه هدف تحقیق متشکل از 20 نفر از مدیران و کارشناسان آشنا با مبحث لجستیک در سوانح طبیعی با حداقل 15 سال سابقه حضور در مراکز لجستیکی سازمانهای مرتبط با بحران مطابق با
جدول شماره 1 بودهاند. شیوه انتخاب خبرگان نیز هدفمند و بهصورت گلوله برفی بوده است.
روش دنپ یکی از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه است که با استفاده از ماتریس ارتباطات دیتمل، سوپرماتریس فرایند تحلیل شبکه را تشکیل میدهد و وزن معیارها و زیرمعیارها را محاسبه میکند. در واقع روش دنپ، ترکیبی از روش دیتمل و فرایند تحلیل شبکه است. نمای کلی مراحل انجام تحقیق براساس
تصویر شماره 1 است.
برای سنجش متغیرهای پژوهش نیز از 2 پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه اول (بومیسازیشده) درباره معیارهای انتخابشده از خبرگان میباشد. در پرسشنامه دوم تأثیرگذاری و تأثیرپذیری معیارها بر یکدیگر براساس عبارات کلامی دوبهدو مقایسه شد (
جدول شماره 2).
برای به دست آوردن قابلیت اعتماد و پایایی از فرمول شماره 1 استفاده شده است که در آن n تعداد معیارها و تعداد خبرگان است. یعنی ((gcij(ρ−1) از ادغام شده کل (gcijρ) کسر و بر تعداد معیارهای ادغامی تقسیم میشود (ظهرابی، کسرایی، سهرابی، 1400). نرخ ناسازگاری بهدستآمده برای پرسشنامه، مقدار 0/0301 است و باتوجهبه اینکه نرخ ناسازگاری از 0/05 کمتر است (فیلی وهمکاران، 1400)، پرسشنامه سازگار بوده و از پایایی مناسبی برخوردار است. پرسشنامه پس از بررسی و لحاظ کردن نظرات و پیشنهاد خبرگان مورد تأیید قرار گرفت.
یافتهها
معیارها و زیرمعیارهای عوامل انگیزشی مؤثر بر اکتساب دانش ابتدا از مطالعه مبانی نظری و بررسی سوابق موضوع تعیین شد. سپس برای استخراج معیارهای انگیزشی اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی و روابط بین معیارها و زیرمعیارها و رسیدن به نقطه اشباع نظری تا 3 مرحله مصاحبه انجام شد. در مرحله سوم و نهاییسازی معیارها مطابق با
جدول شماره 3 هر 20 خبره به اتفاق معیارها را تأیید کردند.
یافتههای تکنیک دیتمل یا روشهای تصمیمگیری چندشاخصه یک روش مفید برای تحلیل روابط علتومعلولی است، جایی که میتواند معیارهای کمی را ارائه دهد. به همین منظور پرسشنامه پژوهش براساس تکنیک دیمتل طراحی و بین پاسخدهندگان توزیع شد.
جدول شماره 4 میانگین نظرات 20 نفر از خبرگان را نشان میدهد.
بیشترین مقدار از بین جمع اعداد سطر و ستون
جدول شماره 4 برابر با 49/000 میباشد. برای نرمالیزه کردن ماتریس میانگین تمام درایههای
جدول شماره 4 بر عدد 49 تقسیم میشود و جدول ماتریس نرمالیزهشده را به دست میدهد. بعد از محاسبه ماتریسهای نرمالیزه، ماتریس روابط کل فازی باتوجهبه فرمول شماره 2 به دست میآید.
در ادامه اهمیت و تأثیرگذاری زیرمعیارها بدست میآید.
در
جدول شماره 5 (Di) جمع عناصر هر سطر از میانگین ماتریسهای نرمالیزه و (Ri) جمع عناصر ستون و (Di + Ri) میزان تأثیر و تأثر عامل موردنظر در سیستم است. بهعبارتدیگر هرچه مقدار Di + Ri عاملی بیشتر باشد، آن عامل تعامل بیشتری با سایر عوامل سیستم دارد. بردار عمودی (Di – Ri) قدرت تأثیرگذاری هر عامل را نشان میدهد.
بهطورکلی اگر Di – Ri مثبت باشد، متغیر یک متغیر علّی محسوب میشود و اگر منفی باشد، معلول محسوب میشود. در ادامه میزان اهمیت و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بین زیرمعیارها مطابق با
تصویر شماره 2 به دست میآید. محور افقی در این نمودارها اهمیت معیارها و محور عمودی تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری معیارها را نشان میدهد.
زیرمعیارهای عوامل شایستگیهای فردی کارکنان لجستیکی در
تصویر شماره 2 (نمودار شماره 1) مشاهده میشود. همچنین نشان داده شده است که مقدار برای زیر مهارتهای ارتباطی، منفی است. بنابراین این معیار، اثرپذیر است و همانطور که مشاهده میشود زیرمعیارهای انگیزه معنوی، یعنی باور و اعتقادبه اکتساب دانش لجستیک در بحران، مسئولیتپذیری، روحیه کاری و علاقهمندی، دارای مقدار مثبتی هستند. بنابراین این معیارها اثرگذارند. در بین عوامل شایستگیهای فردی کارکنان، زیرمعیار مسئولیتپذیری، روحیه کاری و علاقهمندی، دارای بیشترین تأثیرگذاری و تعامل در بحث اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی هستند.
در
تصویر شماره 2 (نمودار شماره 2)، زیرمعیارهای عوامل فضا و شرایط محیطی کار مشاهده میشود که مقدار برای زیرمعیارهای استقلال کاری، خودکارآمدی و اندازهگیری، بهبود عملکرد، منفی است. بنابراین این معیارها اثرپذیر است و همانطور که مشاهده میشود زیرمعیار ارتباط دوستانه و صمیمی و الزامات و انتظارات سازمانی، دارای مقدار مثبتی هستند. بنابراین در بین عوامل فضا و شرایط محیطی، زیرمعیار الزامات و انتظارات سازمانی، دارای بیشترین تأثیرگذاری و تعامل در بحث اکتساب دانش لجسیتک در سوانح طبیعی است.
در
تصویر شماره 2 (نمودار شماره 3)، زیرمعیارهای نظامهای پشتیبان مشاهده میشود که مقدار Di-Ri برای زیرمعیار تحصیلات و آموزش اکتساب دانش، منفی است. بنابراین این معیار، اثرپذیر است و همانطور که مشاهده میشود زیرمعیارهای ساختار و سلسلهمراتب سازمانی رهبری و حمایت مدیریت ارشد، دارای مقدار مثبتی هستند. بنابراین این معیارها اثرگذار هستند. در بین عوامل نظامهای پشتیبان، زیرمعیار رهبری و حمایت مدیریت ارشد، دارای بیشترین تأثیرگذاری و تعامل در بحث اکتساب دانش لجسیتک در سوانح طبیعی است.
در
تصویر شماره 2 (نمودار شماره 4)، زیرمعیارهای فناوری اطلاعات مشاهده میشود که مقدار برای زیرمعیارهای میزان دسترسی و سهولت استفاده، منفی است. بنابراین این معیارها، اثرپذیر است و همانطور که مشاهده میشود زیرمعیارهای زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری، میزان کاربری، دارای مقدار مثبتی هستند، بنابراین این معیارها اثرگذارند. در بین عوامل فناوری اطلاعات و هوشمندی و بهکارگیری رسانههای اجتماعی، زیرمعیار زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری، دارای بیشترین تأثیرگذاری و تعامل در بحث اکتساب دانش لجسیتک در سوانح طبیعی است.
در
تصویر شماره 2 (نمودار شماره 5) زیرمعیارهای پیشرفت و ارتقای شغلی مشاهده میشود که مقدار برای زیرمعیارهای کسب شهرت و اعتبار و یادگیری منفی است. بنابراین این معیارها اثرپذیر هستند و همانطور که مشاهده میشود زیرمعیار کسب شهرت و اعتبار، دارای مقدار مثبتی است. در بین عوامل پیشرفت و ارتقای شغلی، زیرمعیار امتیازات شغلی و پاداش نقدی، دارای بیشترین تأثیرگذاری و تعامل در بحث اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی است.
در
تصویر شماره 2 (نمودار شماره 6)، زیرمعیارهای فرهنگ سازمانی مشاهده میشود که مقدار برای زیرمعیارهای فرهنگ مشارکتی کارکنان در امور دانش و فرهنگ اعتماد و عدالت سازمانی، منفی است. بنابراین این معیارها اثرپذیر هستند و همانطور که مشاهده میشود زیرمعیار فرهنگ رقابت صمیمانه سازمانی دارای مقدار مثبتی است. بنابراین در بین عوامل فرهنگ سازمانی، زیرمعیار فرهنگ رقابت صمیمانه سازمانی، دارای بیشترین تأثیرگذاری و تعامل در بحث اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی است.
مرحله بعدی میزان اهمیت شاخصها (Di+Ri) و رابطه بین 6 معیار اصلی (Di-Ri) همانند
جدول شماره 6 مشخص میگردد. اگر 0
Di-Ri باشد معیار مربوطه اثرپذیر است.

همچنین مطابق با جدول شماره 7 اهمیت و تأثیرگذاری معیارهای اصلی تعیین میگردد.

تصویر شماره 3 میزان اهمیت و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بین معیارهای اصلی را نشان میدهد.

همانگونه که نتایج تصویرشماره 3 نشان میدهد معیارهای شایستگیهای فردی کارکنان لجستیکی، فضا و شرایط محیطی کار، نظامهای پشتیبان و فناوری اطلاعات و هوشمندی و بهکارگیری رسانههای اجتماعی در نیمه مثبت نمودار که متعلق به عوامل علّی است، قرار گرفته است. بنابراین عوامل شایستگیهای فردی، اثرگذارترین عوامل در بحث اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی برای سازمانهای نظامی میباشند و عوامل پیشرفت و ارتقای شغلی و فرهنگ سازمانی در قسمت منفی نمودار قرار دارند که نشان از تأثیرپذیری این عوامل است و عوامل فرهنگ سازمانی دارای اثرپذیری بیشتری در بحث اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی هستند.
بر اساس نتایج جدول شماره 8، اولویت وزن شاخصهای عوامل انگیزشی فرایند اکتساب دانش در سازمانهای مرتبط با بحران (که از جمع زیرمعیارهای هر شاخص وزن آن شاخص بهدست میآید) در جدول شماره 9 نشان داده شده است.


همچنین مدل شبکهای معیارهای انگیزشی اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی را که یک مدل 3 سطحی است به شرح تصویر شماره 4 میتوان تعیین کرد. سطح اول هدف پژوهش است. در سطح دوم معیارها (خوشه) و در سطح سوم زیرمعیار (عناصر) قرار دارد.

نتایج محاسبات حاصل از بهکارگیری تحلیل دیمتل و فرایند تحلیل شبکه نشان میدهد که از میان 6 عامل مؤثر بر اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی، عوامل شایستگیهای فردی کارکنان لجستیک با وزن 0/178742 بیشترین تأثیرگذاری را بر اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی نسبت به سایر عوامل دارد. پس از آن عوامل فرهنگ سازمانی با وزن 0/167786 در رده دوم میزان تأثیرگذاری بر اکتساب دانش است. معیارهای عوامل فناوری اطلاعات، هوشمندی و بهکارگیری رسانههای اجتماعی نیز با وزن 0/1664 در رتبه سوم قرار دارند. عوامل فضا و شرایط محیطی کار، پیشرفت و ارتقای شغلی و ساختار سازمانی و نظامهای پشتیبان به ترتیب با اوزان 0/164545، 0/153746 و 0/152524 در اولویتهای بعدی قرار میگیرند.
بحث
با بررسی معیارهای انگیزشی اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی مشخص شد از میان 6 عامل مؤثر بر اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی، عوامل شایستگیهای فردی کارکنان لجستیک بیشترین تأثیرگذاری را بر اکتساب دانش به نسبت به سایر عوامل دارد. پس از آن به ترتیب عامل فرهنگ سازمانی، عامل فناوری اطلاعات، هوشمندی و بهکارگیری رسانههای اجتماعی، عامل فضا و شرایط محیطی کار، پیشرفت و ارتقای شغلی و نظامهای پشتیبان در اولویتهای بعدی قرار میگیرند. وجه تمایز خروجی این پژوهش نسبت به مطالعات پیشین (زاهدی و همکاران،1401)، (مدیری، شکیبایی ثابت، رنگریز، 1393)، (محمداسماعیل و حمیدی، 1401)، (اخوان، رحیمی، 1391)، (قاسمی، کریمی، 1393)، (هوسن و همکاران، 2021) و (نگوین، نگو، گریگوری، 2022) بررسی جامع موارد مربوط به عوامل انگیزشی فعالیتهای مدیریت دانش است که به نوعی از جمعبندی یافتههای پژوهشهای پیشین حاصل میشود.
نتیجهگیری
ازآنجاکه اکتساب دانش به داشتن روحیه کاری و انگیزه مناسب بهعنوان مهمترین محرک توسعه دانشی در سازمان مربوط میشود (کولینز و همکاران، 2009)، تحقق موفقیتآمیز اکتساب دانش به مهیاسازی شرایط انگیزشی کارکنان لجستکی مربوط میشود. تجزیهوتحلیل دادهها و نتایج حاصل، 20 شاخص شناختهشده مطابق با جدول شماره 10 را مشخص کرد که در این پژوهش بهعنوان زیرمعیارهای انگیزشی مؤثر بر اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی پیشنهاد شده است. با بهکارگیری این عناصر توسط کارکنان لجستیک درمورد سوانح طبیعی که نیازمند اقدام فوری حاصل از تجارب قبلی است باعث میشود سازمان از منابع و سرمایههای دانشی خود در اقدامات پشتیبانی استفاده کند.

کسب دانش تجارب اقدامات پشتیبانی در بحرانها، راهنمای مناسبی برای بحرانهای پیشرو است و اگر کارکنان با میل و رغبت و انگیزه کافی به اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی اقدام کنند، مسائل و مشکلاتی چون دوبارهکاری، خطاهای لجستیکی، تأمین نامتجانس و ناهمگون، هدررفت منابع و هرجومرج بهشدت کاهش مییابد.
پیشنهادهایی برای تحقیقهای آینده
1. بررسی نحوه توسعه فرهنگ مشارکتی و حمایتی مدیران از اکتساب دانش در سازمان؛
2. ارزیابی عملکرد کارکنان در اکتساب دانش لجستیک در سوانح طبیعی و اثر آن در پیشرفت و ارتقای شغلی آنان؛
3. چگونگی توسعه و بهینهسازی بومی ابزارها و زیرساختهای فناوری اطلاعات کاربردی مرتبط با اکتساب دانش؛
4. نحوه بهبود نگرش کارکنان دانشی نسبت به امر اکتساب دانش و ایجاد حس وابستگی و مسئولیتی به این اقدام.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله نمونههای انسانی و حیوانی نداشته است. برایناساس نیاز به کد اخلاق نبود و تمام قوانین اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
روششناسی، بررسی، نگارش: نعمتاله قاسمی و مهران کشتکار هرانکی؛ منابع و اطلاعات پایه، تحلیل و تدوین: نعمتاله قاسمی؛ نظارت، نقد و بررسی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Akhavan, P., & Rahimi, A. (2013). [The identification and prioritization of motivational factors affecting knowledge-sharing in an industrial-research organization (Persian)]. Innovation Management Journal, 1 (2), 107-135. [Link]
Almasian, M., & Taherifar, Z. (2024). [Heartbreak in the corona pandemic; A phenomenological study (Persian)]. Paper presented at: The Second National Rehabilitation Counseling Congress of Iran, Tehran, Iran, 24 April 2024. [Link]
Eshghi, K., & Najafi, M. (2013). [A logistics planning model to improve the response phase of earthquake (Persian)]. International Journal of Industrial Engineering And Production Management, 23 (4), 401-416. [Link]
Faizi, K., & Moghadasi, A. (2005). [Implications of decision support systems in decision making of managers (Persian)]. Management Studies in Development and Evolution, 12(45), 139-161. [Link]
Feili, A., Jabari, O., Safaei, M., & Sabet, A. (2021). [Identifying and ranking the factors affecting the quality of virtual education during COVID-19 crisis using DANP technique (Persian)]. Journal of Modern Medical Information Science, 7 (1), 19-28. [Link]
Hashemi, M., & Rezghi Shirsavar, H. (2018). [Identifying and ranking the factors affecting the improvement of employees (Case study: Khwaja Nasiruddin Tousi University of Technology) (Persian)]. Career and Organizational Counseling, 10 (35), 113-130. [Link]
Bozorgzad, Z., & Shiroyezad, H. (2017). [Identifying and ranking the key success factors of knowledge management (Persian)]. Paper presented at: 13International Conference on Industrial Engineering, Iran, Tehran, 21 February 2017. [Link]
Buhagiar, K., & Anand, A. (2023). Synergistic triad of crisis management: leadership, knowledge management and organizational learning. International Journal of Organizational Analysis, 31 (2), 412-429. [DOI:10.1108/IJOA-03-2021-2672]
Davenport, T. H., & Prusak, L. (1998). Working Knowledge: How organizations manage what they know. New York: Ubiquiti. [Link]
Dodla, T. R., & Jones, L. (2023). Identifying knowledge management strategies for knowledge management systems. Access-Access to Science Business Innovation in the Digital Economy, 4 (2), 261-277. [Link]
Durugbo, C. M., & Al-Balushi, Z. (2023). Supply chain management in times of crisis: A systematic review. Management Review Quarterly, 73, 1179- 1235. [DOI:10.1007/s11301-022-00272-x]
Ghasemi, S. R., & Karimi, M. (2014). [Identifying and prioritizing the important success factors of knowledge management in the organization of libraries, museums and documents center of Astan Quds Razavi (Persian)]. Journal of Library and Information Sciences, 17 (1), 5-21. [Link]
Glenn Richey, R., Roath, A. S., Adams, F. G., & Wieland, A. (2022). A responsiveness view of logistics and supply chain management . Journal of Business Logistics, 43 (1), 62-91. [DOI:10.1111/jbl.12290]
Hosen, M., Ogbeibu, S., Giridharan, B., Cham, T. H., Lim, W. M., & Paul, J. (2021). Individual motivation and social media influence on student knowledge sharing and learning performance: Evidence from an emerging economy. Computers & Education, 172, 104262. [DOI:10.1016/j.compedu.2021.104262]
Collins, J. D., Holcomb, T. R., Certo, S. T., Hitt, M. A., & Lester, R. H. (2009). Learning by doing: Cross-border mergers and acquisitions. , Journal of Business Research, 62(12), 1329-1334. [DOI:10.1016/j.jbusres.2008.11.005]
Kankaew, K., Komolvanij, T., Paethrangsi, N., Kungwol, K., Charernnit, K., & Worasuwannarak, B., et al. (2023). Digitalization and Crises: The opportunity overturned on sustainable human resource development in Airlines in Thailand. In Strategic Human Resource Management in the Hospitality Industry: A Digitalized Economic Paradigm (pp. 57-78). Pennsylvania: IGI Global. [Link]
kameli, B., & sobhanimatin, A. (2022). [Evaluation pattern of university knowledge workers (Persian)]. Defensive Researches and Management, 21 (96), 139-187. [Link]
Kargar Shoraki, H., & Mansori, S. (2009). [Organizational requirements for moving towards e-municipality (Persian)]. Paper presented at: The Second Conference on Electronic City, Tehran, Iran, 24 May 2009. [Link]
Khatiri K, Ghazi I, Hasani N. (2024). [Pattern of the impact of social capital on crisis management performance (Persian)]. Journal of Applied Research in Geographical Sciences, 24 (75), 274-291. [Link]
Louis Zaki, B., Pattyn, V., & Wayenberg, E.. (2022). Policy learning type shifts during creeping crises: A storyboard of COVID-19 driven learning in Belgium. European Policy Analysis, 9 (2), 142-166. [DOI:10.1002/epa2.1165]
Lin, C. J., & Wu, W. W. (2008). A causal analytical method for group decision making under fuzzy environment. Expert Systems with Applications, 34(1), 205-213. [DOI:10.1016/j.eswa.2006.08.012]
Marandi, T., Radfar, M., Moradi, Y., & Alinejad, V. (2023). [ Job motivation, self-actualization and the meaning of nurses' lives during critical incidents (Persian)]. Nursing and Midwifery Journal, 21 (8), 664-675. [Link]
Modiri, M., Shakibaei, M., & Rangriz, H. (2014). [Identifying and prioritizing the effective motivational factors of knowledge sharing among knowledge workers with the fuzzy multi-criteria decision-making approach (F-MCDM) (Persian)]. Journal of Development & Evolution Management, 18 (6), 49-62. [Link]
Mohammad Esmail, S., & Hamidi, F. (2022). [Identifying and ranking spiritual motivational factors effective in establishing knowledge management (using fuzzy demitel technique) (Persian)]. Sciences and Techniques of Information Management, 8 (4), 185-212. [Link]
Mokhtari Nouri, J., Ebadi, A., Rezaiye, M., & Babajani Vafsi, S. (2022). Nursing knowledge-sharing in mobile social networks as a means of professional dynamic interactions: A qualitative content analysis. Interdisciplinary Journal of Virtual Learning in Medical Sciences, 13 (1), 1-14. [Link]
Mubarik, M. S., Naghavi, N., Mubarik, M., Kusi-Sarpong, S., Khan, S. A., & Zaman, S. I., et al. (2021). Resilience and cleaner production in industry 4.0: Role of supply chain mapping and visibility. Journal of Cleaner Production, 292, 126058. [DOI:10.1016/j.jclepro.2021.126058]
Naghibi, T., Jamshidi, M., & Dobakhti, F. (2016). [An evaluation of job satisfaction and its influential parameters among faculty members of Zanjan University of Medical Sciences in 2013 (Persian)]. Journal of Medical Education Development, 9(21), 103-108. [Link]
Nguyen, T. M., Ngo, L.V., & Gregory, G. (2022). Motivation in organisational online knowledge sharing. Journal of Knowledge Management, 26 (1), 102-125. [DOI:10.1108/JKM-09-2020-0664]
Obuobisa-Darko, T., Amoako Asiedu, E., Ohemeng, F., & Parku, K. (2023). Managing employee engagement in crisis situations in developing countries: The case for responsible leadership in the public sector in Ghana. Public Organization Review, 24, 803–821. [DOI:10.1007/s11115-023-00733-1]
Ostrowska, M., & Mazur, S. (2015). Risk in a crisis situation. Procedia Economics and Finance, 23, 1054-1059. [DOI:10.1016/S2212-5671 (15)00373-1]
Papa, A., Dezi, L., Gregori, G. L., Mueller, J., & Miglietta, N. (2020). Improving innovation performance through knowledge acquisition: The moderating role of employee retention and human resource management practices. Journal of Knowledge Management, 24 (3), 589-605. [DOI:10.1108/JKM-09-2017-0391]
Porkar, A., Sattari, S., & Moghadamnia, M. T. (2023). [Pathology of the training process for the incident command system staff of hospitals in Guilan Province, Iran, based on the three-pronged approach (Persian)]. Journal of Guilan University of Medical Sciences, 32 (3), 250-265. [DOI:10.32598/JGUMS.32.3.2042.1]
Ravikumar, R., Kitana, A., Taamneh, A., Aburayya, A., Shwedeh, F., & Salloum, S., et al. (2020). Impact of knowledge sharing on knowledge Acquisition among higher education employees. Computer Integrated Manufacturing Systems, 28 (12), 827-845. [Link]
Reinholt, M., Pedersen, T., & Foss, N. J. (2011). Why a central network position isn't enough: The role of motivation and ability for knowledge sharing in employee networks. Academy of Management Journal, 54 (6), 1277-1297. [DOI:10.5465/amj.2009.0007]
Robinson, R. N. S., Yan, H., & Jiang, Y. (2024). Employee resilience during crisis: A three-tiered perspective on its ‘can-do’ and ‘reason-to’ motivational factors. Tourism Management, 103, 104912. [DOI:10.1016/j.tourman.2024.104912]
Ronaghi, M. H., Zeinodinzadeh, S., & Alambeladi, S. (2019). [Identification and ranking the factors affecting the knowledge management implementation using metasynthesis method (Persian)]. Library and Information Sciences, 22 (3), 112-135. [DOI:10.30481/ijlis.2019.183033.1553]
Ruth, D., Iyer, D. N., & Sharp, B. M. (2013). Motivation and ability in the decision to acquire. Journal of Business Research, 66 (11), 2287-2293. [DOI:10.1016/j.jbusres.2012.02.044]
Sandhu, M. S., Jain, K. K., & bte Ahmad, I. U. K. (2011). knowledge sharing among public sector employees: Evidence from Malaysia. International Journal of Public Sector Management, 24 (3), 206-226. [Link]
Sengupta, D., Verghese, A. K., & Rys, M. (2023). Motivations of volunteering during crises—perspectives of Polish Youths during the Ukrainian Refugee Crisis. Administrative Sciences, 13(2), 53. [DOI:10.3390/admsci13020053]
Shahraki Moghadam, S., Sadeh, E., & Aminisabegh, Z. (2021). [Identifying relationships among components of logistic relief assessment in the humanitarian supply chain with fuzzy DEMATEL approach (Persian)]. Journal of Natural Environmental Hazards, 10 (28), 67-84. [DOI:10.22111/jneh.2020.33697.1641]
Smith, A. D., & Rupp, W. T. (2003). Knowledge workers: Exploring the link among performance rating, pay and motivational aspects. Journal of Knowledge Management, 7 (1), 107-124. [DOI:10.1108/13673270310463662]
Tan, H., Hao,Y., Yang, J., & Tang, C. (2024). Meta-analyses of motivational factors of response to natural disaster. Journal of Environmental Management, 351, 119723. [DOI:10.1016/j.jenvman.2023.119723]
Tatham, P., & Spens, K. (2011). Towards a humanitarian logistics knowledge management system. Disaster Prevention and Management, 20 (1), 6-26. [DOI:10.1108/09653561111111054]
Tavallaei, F., Kheirandish, M., & Asgari, N. (2023). [Analysis of the challenges of knowledge management projects based on the model of reference points (Persian)]. Innovation Management in Defensive Organizations, 6 (3), 25-48. [Link]
Vaziri, M. (2016). [Organizational justice and job satisfaction (Persian)]. School Management Growth Quarterly, 14(3), 59-81.
Zahedi, M. R., & Vaziri Godarzi, E. (2023). Designing the structural capital model for knowledge-based companies. Journal of Industrial Engineering and Management Studies, 10 (1), 129-140. [DOI:10.22116/jiems.2023.353852.1498]
Zahedi, M., Akhavan, P., & Naghdi Khanachah, S. (2024). Evaluation of knowledge sharing and its role in organisational innovation using structural equation modelling: A case study of Civil Aviation Organisation. Technology Analysis & Strategic Management, 36 (4), 692-706. [DOI:10.1080/09537325.2022.2051475]
Zohrabi, S., Kasraee, A. R., & Sohrabi, T. (2021). [Organizational intelligence evaluation model using DANP (an combined technique approach) Case Study: Social security Organization (Persian)]. Public Administration Perspective, 12 (3), 77-102. [Link]
Zins, Ch. (2007). Conceptual approaches for defining data, information, and knowledge. Journal of the American Society for Information Science and Technology, 58 (4), 479-493. [DOI:10.1002/asi.20508]