مقدمه
مدیریت بحران یکی از موضوعاتی است که در عصر حاضر بهصورت حرفهای بهعنوان یک شاخه اصلی در مدیریت و یک واحد سازمانی حمایتی و معمولاً تحت نظر مدیر عامل سازمان به آن پرداخته شده و به فراخور نوع فعالیت سازمانها تعاریف و روشهای اجرایی برای آن تدوین شده است؛ به نحوی که امروزه در برنامهریزی استراتژیک سازمانها همراه با مباحثی مانند پدافند غیرعامل، امنیت و مدیریت ریسک به آن پرداخته میشود و البته بهنوعی یکی از نشانههای سازمانهای پیشرو و آیندهنگر هم محسوب میشود. یکی از مواردی که میتواند به مدیریت بهتر بحرانهای اجتماعی منجر شود، توجه به مؤلفههای بصیرتافزایی است، البته مفهومی از بصیرت که مسئولیت سازمان را مدنظر داشته باشد و نه بصیرت را در ابعاد فردی دنبال کند.
پدافند غیرعامل همان مدیریت بحران در عرصه تهدیدات دفاعی و حوادث جنگی است. بنابراین ما در عرصه دفاعی با استفاده از راهکارهای پدافند غیرعامل، میتوانیم بحران را بهصورت جامع مدیریت کنیم. به عبارتی دیگر، پدافند غیرعامل و اصول آن، تضمینکننده مدیریت جامع بحران در عرصه دفاعی در سطح کشور است و نمیتوان بدون اجرا و اتخاذ تدابیر پدافند غیرعامل، اجرای مدیریت جامع بحران در عرصه دفاعی را تضمین کرد (
جدیدی، 1395).
مدیریت بحران از موضوعاتی است که برای سازمانهای مختلف اهمیت فراوان داشـته و تحقیقات مختلفی را به خود اختصاص داده است. بحرانها بخشی از فضای کسب وکار هستند و پرداختن به این موضوع از ضـروریات محسـوب میشـود. ازسوی دیگر، انطباق با شرایط موجود، نیاز به ابزارهایی برای بهرهگیری هرچه بیشـتر از فرصـتهای ایجادشـده دارد باصری
کریمی و شهابزاده (1401).
نتایج مطالعات میتراف و انگنا (2009) نشان داد خیلی از بحرانها قبل از اینکه عملاً رخ بدهند، نشانههایی از هشدار را با خود دارند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بحرانها قبل از اتفاق افتادن، نشانههای هشداردهنده از خود بروز میدهند و اگر مدیریت به این نشانهها توجه داشته باشد میتواند پیش از وقوع بحران از بروز آن جلوگیری کند (
پاراسکواس، 2018 ).
در مدیریت و کنترل بحرانهای اجتماعی، توجه به مؤلفههای حضور بهموقع، اقتدار توأم با مروت و ترحم، دارا بودن حسن مدیریت بحران، بررسی چرایی پدیدهها، بالا بردن آگاهیهای عمومی در جامعه، توجه به ضربهها وآسیبهای درونی، توانایی تصمیمگیری در فضای ابهامآمیز، پیشبینی تهدیدات بالقوه، توانایی در ارائه راهحلهای مناسب و بهموقع، ازجمله مواردی است که میتوان در برنامههای آموزشی در سازمان فراجا موردتوجه قرار داد (
خلیلی و همکاران، 1398).
باتوجهبه حوادث اخیر در کشور و توطئههای دشمنان داخلی وخارجی و پیادهنظام آنها در داخل و خارج کشور، متأسفانه در بسیاری از موضوعات پیشآمده به مسئله مدیریت بحران توجه جدی نشد یا بهموقع برای علاج واقعه تدبیر نشد که این موضوع در سازمان فراجا هم بهنوعی با جریان مدیریت بحران کشور همسویی داشته است. یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در کنترل و مدیریت بحرانهای ملی و فراملی، مسئله بصیرتافزایی در بین کارکنان و خانوادههای آنان است. همچنین مؤلفه پدافند غیرعامل نیز بهعنوان نقش میانجی در این پژوهش میتواند بر مدیریت بحران تأثیر زیادی داشته باشد، زیرا در صورتی که کارکنان سازمان فراجا بتوانند بهموقع و درست تصمیمگیری کنند و امکانات سختافزاری و نرمافزاری که از الزامات پدافند غیرعامل در جنگهای سخت ونرم است را فراهم سازند بهدرستی میتوانند آشوبها و ناآرامیهای را مدیریت نمایند. در بررسی پژوهشهای مرتبط با تحقیق حاضر، پژوهشگران این حوزه تنها به بررسی ابعاد مدیریت بحران و مؤلفههای پدافندغیرعامل پرداختهاند و تحقیقی با این عنوان در بین پژوهشها یافت نشد. بنابراین یکی از جنبههای نوآوری در این مقاله این موضوع است. همچنین بررسی رابطه معنیدار بین مدیریت بحران و مؤلفههای پدافند غیرعامل و بصیرتی نیز نوعی ابتکار و خلاقیت در این پژوهش محسوب میشود.
سازمانهای خدماتی ازجمله سازمان فراجا، در محیطی بسیار فعال و در تعامل مستقیم با مردم و جامعه هستند. باتوجهبه سرعت رشد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، پیچیدگیهای نیازها و مطالبات جوامع بشری، پاسخگویی هوشمندانه به مطالبات و خواستههای مردم، اتخاذ برنامههای مدیریت بحران، بصیرتافزایی در بین کارکنان و توجه به مؤلفههای پدافند غیرعامل بسیار حائز اهمیت هستند. بدیهی است مدیران نمیتوانند در برابر همه انواع بحرانها آمادگی داشته باشند. با این حال، اگر آنها به مدیریت بحران بهعنوان یک بخش جدانشدنی از مسئولیت مدیریت استراتژیک خود معتقد باشند، احتمال اینکه سازمانهای آنها گرفتار بحران شوند تا حد زیادی کاهش مییابد. توجه به مدیریت بحران و ارتباط آن با نقش بصیرتافزایی کارکنان در کنار توجه به مؤلفههای پدافند غیرعامل بسیار مهم است.
پژوهش حاضر از آن جهت حائز اهمیت است که اکثر مطالعات به مفهوم و شناسایی عوامل مدیریت بحران (در سطح فرد) با استفاده از روشهای کیفی، آن هم بهطور منفک یا جدا از هم پرداختهاند. این پژوهش بهصورت کمّی به بررسی رابطه بین بصیرتافزایی و مدیریت بحران، با میانجی پدافند غیرعامل در سطح سازمانی میپردازد.
ادبیات پژوهش
باتوجهبه بررسیهای انجامشده، بیشتر پژوهشهای صورتگرفته داخلی در نیروهای مسلح، تنها به بررسی ابعاد پدافند غیرعامل و بصیرتافزایی در سازمان پرداخته و کمتر پژوهشی به بررسی و ارائه مدل معادلات ساختاری روابط بین بصیرت کارکنان و مدیریت بحران پرداخته است. همچنین کمتر پژوهشی یافت میشود که بهصورت خاص و ویژه سازمان پلیس را موردبررسی قرار داده باشد. ازاینرو، در این بخش به گزارش نتایج پژوهشهای مختلف و مرتبط پرداخته میشود.
جدیدی، (1395) در پژوهشی با عنوان «پدافند غیرعامل؛ مدیریت بحران در عرصه تهدیدات دفاعی امنیت» به این نتیجه رسید که پدافند غیرعامل همان مدیریت بحران، در عرصه تهدیدات دفاعی و حوادث جنگی است. بنابراین ما در عرصه دفاعی با استفاده از راهکارهای پدافند غیرعامل، میتوانیم بحران را بهصورت جامع مدیریت کنیم. به عبارتی دیگر، پدافند غیرعامل و اصول آن، تضمینکننده مدیریت جامع بحران در عرصه دفاعی در سطح کشور است و نمیتوان بدون اجرا و اتخاذ تدابیر پدافند غیرعامل، اجرای مدیریت جامع بحران در عرصه دفاعی را تضمین کرد.
اعظمی و همکاران (1397) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که باتوجهبه اهمیت و ضرورت اجرای پدافند غیرعامل و مدیریت بحران، مسئولین رده بالای کشور در امر خطیر سازماندهی سیاسی فضا باید بهگونهای مدیریت و برنامهریزی کنند که این دو امر خطیر در سطر سطر این برنامهریزیها به چشم بخورد و درنهایت باتوجهبه همپوشانی فراوانی که سازمان مدیریت بحران و پدافند غیرعامل با یکدیگر دارند باید برای صرفهجویی در هزینهها و زمان فقط یک سازمان برای انجام اهداف ویژه شکل بگیرد.
خلیلی و همکاران (1398) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که در راستای داشتن یک پلیس مکتبی و مسلمان، توجه به مؤلفههای پدافند غیرعامل شامل اطلاع از امکانات سختافزاری ونرمافزاری دشمن، اطلاع از تهدیدات نرم و سخت دشمن، توجه به قدرت دفاعی از طریق آموزشهای نظامی و انتظامی، افزایش آمادگیها و بهروزرسانی تواناییها، بازدارندگی همهجانبه، اشراف اطلاعاتی، توجه به جنگهای ترکیبی و نرم دشمن، دشمنشناسی و دشمنستیزی در کلام امامخمینی(ره)، در سازمان فراجا حائز اهمیت است.
رشید کلویر (1399) در پژوهشی بیان کردند مهمترین عوامل مؤثر بر ارتقاء عملکرد برنامهریزی مدیریت بحران در حوزه مدیریت شهری در راستای پدافند غیرعامل شهر اردبیل مربوط به مؤلفههای آموزشوپژوهش در راستای شناخت بحرانها و یادگیری جهت اجتناب از ایجاد ساختارها و فرایندهای مؤثر در ایجاد بحران، ایجاد ارتباطات میانسازمانی بهمنظور مشارکت حداکثریِ سازمانهای مرتبط در فاز پیشگیری، سرمایهگذاری بر روی ساختارهای اطلاعاتی و ارتباطاتی جهت تسریع در فرایند آمادگی در برابر بحرانها، تشکیل سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری و هدایتکننده برای ارائه راهبردهای آمادگی در برابر بحران و تشکیل ساختار برنامهریزی مبتنی بر ارزیابی حجم حادثه بهمنظور برآورد نیازها بهترتیب با ارزش 0/91، 0/89، 0/85 و 0/81 میباشند.
باصری
کریمی و شهابزاده (1401) در پژوهشی با عنوان «شناسایی پیشرانهای مؤثر بر مدیریت بحران در بافت مرکزی شهر شیراز با رویکرد پدافند غیرعامل» به این نتیجه رسیدند که مهمترین پیشرانها مدیریت بحران با رویکرد پدافند غیرعامل بهترتیب شامل رعایت حریم آثار باستانی، کاربری وضع موجود، ریزدانگی قطعات، رعایت حریم قنوات و مسیلها، قابلیت توسعه معابر است که میتوان بهعنوان اثرگذارترین معیارها به اشاره کرد.
براندون (2011) در پژوهشی به این نتیجه رسید که پدافند غیرعامل در برنامهریزی بحران هوای شهری رویکرد نوینی به شمار میآید. دیگر آنکه ماهیت وجودی آن بر کاهش آثار بحران با استفاده از روشهای غیرنظامی استوار است، یعنی شامل تمام اصول و اقدامات غیرنظامی است که با بهرهگیری از این اصول، از زیانهای مالی به نقاط حساس شهری و روستایی و تلفات جانی جلوگیری میشود یا اینکه این زیانها یا تلفات به حداقل میرسد.
الشیبلی و همکاران (2022) در پژوهشی با عنوان «تأثیر اطلاعات استراتژیک بر مدیریت بحران در شرکتهای مخابراتی اردن» به این نتیجه رسیدند که تمامی ابعاد رهبری نوآور با هوش استراتژیک رابطه مثبتی دارند بهجز تغییرپذیری که تأثیری بر هوش استراتژیک ندارد.
کواکوا و همکاران (2018) در پژوهشی با عنوان «آموزش و پرورش کارکنان مدیریت بحران و حفاظت مدنی (پدافند غیرعامل) در جمهوری اسلواکی» به این نتیجه رسیدند که در صورت وجود حاشیه کافی از ثبات اقتصاد و درک اهمیت استراتژیک آموزش برای توسعه یک کشور، بهبودی از بحران میتواند نسبتاً سریع رخ دهد. آموزش مدیریت بحران باید از نظر اجتماعی و تاریخی زمینهسازی شود، باید فراتر از درک انتزاعی و شناختی باشد، باید تجسم یافته و تجربی باشد و شرکتکنندگان را بهعنوان افراد کامل و اعضای مسئول جوامع درگیر کند. تربیت متفکران خلاق و قادر به انطباق سریع با شرایط جدید نیز اهمیت دارد.
الدباغ (2020) در پژوهشی استراتژی مدیریت بحران کرونا را شامل توجه، آموزش تصمیمگیران در فرایند تصمیمگیری در مواقع بحران و افزایش آگاهی آنان، آموزش تفکر فعال دانسته است.
براندبو (2022) در پژوهشی 7 رفتار مختلف رهبری مخرب در مدیریت بحران را شناسایی کرد: 4 رفتار مرتبط با وظیفه و 3 مورد مرتبط با رابطه. رفتارهای مرتبط با وظیفه در درجه اول به پیامدهای منفی برای کاربران منجر میشوند. رفتارهای مرتبط با رابطه پیامدهای منفی برای رضایت شغلی، رفاه یا احساس معنیداری زیردستان دارند.
نگرش سنتی به مدیریت بحران بر این باور بود که مدیریت بحران یعنـی فرونشاندن آتش؛ بـه این معنی که مدیران بحران در انتظار خراب شدن امور مینشینند و پس از بروز ویرانی تلاش میکنند تا ضـرر ناشی از خرابیها را محدود سازند. ولی بهتازگی نگرش به این واژه عوض شده است. بنابراین مدیریت بحران بر ضرورت پیشبینی منظم و کسب آمادگی برای رویارویی با آن دسـته از مسائل داخلی و خارجی تأکید دارد که بهطور جدی شــهرت، سـودآوری یا حیات سازمان را تهدید میکننـد (
وثوقی و رجبپور، 1400). پدافند غیرعامل مجموعه اقدامات غیرمسلحانهای است که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیبپذیری و تداوم فعالیتهای ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها و اقدامات نظامی دشمن میشود (
کاویانی و خانزادی، 1399).
تجربه تهدیدها و اعمال عملیاتهای خصمانه علیه بعضی از کشورها نشان میدهد پدافند غیرعامل تأثیر زیادی در بالا بردن آستانه مقاومت ملی کشورها دارد و هر کشوری که دارای ایـن بخش از نظام دفاعی اسـت، قدرتها در حمله به آن دچار تردید شده و عملیات نظامی آنها انجام نشده است. پدافند از دو بخش پدافند عامل و غیرعامل تشکیل میشود. دفاع عامل و غیرعامل مکمل یکدیگر هستند (
پاشایی و شفقت، 1399). رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود در تاریخ هفتم آبان 1391 در جمع مسئولان پدافند غیرعامل کشور، موضوع پدافند غیرعامل را واکاوی و معرفی کرده و تأکید فرمودند که این مفاهیم، ضرورت توجه به تغییرات در ایجاد تهدیدها و تحولات محیط امنیت ملی را ایجاب میکند. مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) از مفهوم مصونسازی در مقایسه با مصونسازی در بدن انسان بهره برده، کشور را به بدن انسان در نظام خلقت تشبیه کردند. انتظار ایشان از مفهوم پدافند غیرعامل بهنوعی مصونیتبخشی به کشور در برابر انواع تهدیدهاست. موارد زیر را میتوان ازجمله مهمترین اهداف پدافند غیرعامل دانست:
- تسهیل اداره کشور در شرایط تهدید و بحران ناشی از تجاوز خصمانه و حفظ بنیه دفاعی علیرغم حملات مخرب دشمن
- کاهش قابلیت و توانایی سامانههای شناسایی، هدفیابی و دقت هدفگیری تسلیحات دشمن
- بالا بردن قابلیت بقا، استمرار عملیات و فعالیتهای حیاتی و خدماترسانی مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی کشور در شرایط وقوع تهدید، بحران و جنگ
- تقلیل آسیبپذیری و کاهش خسارت و صدمات تأسیسات، تجهیزات و نیروی انسانی مراکز حیاتی، حساس و مهم نظامی و غیرنظامی کشور در برابر تهدیدات دشمن
- فریب و تحمیل هزینه بیشتر به دشمن و تقویت بازدارندگی
- افزایش آستانه مقاومت مردم و نیروی خودی در برابر تهاجمات دشمن
درحال حاضر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بهدنبال دفاع قابلیتمحور و توانمندساز بهجای مأموریتها و دفاع تهدیدمحور هستند. بنابراین با بهکارگیری صحیح اصول پدافند غیرعامل:
1. نیروهای مسلح (سازمان فراجا) در انجام مراحل نبرد، یعنی مراحل مراقبتی و ممانعتی، موفقتر عمل خواهند کرد.
2. دشمنان فرامنطقهای در آینده بهراحتی به تفوق و حاکمیت نخواهند رسید.
3. بخش زیادی از تجهیزات و تسلیحات نیروهای مسلح برای مرحله دوم نبرد یعنی مرحله مقابلهای حفظ خواهد شد.
4. نیروی انسانی متخصص از آسیب مصون خواهد ماند.
مفهوم بصیرتافزایی
یکی دیگر از متغیرهای موجود در این پژوهش بصیرتافزایی و نقش آن در مدیریت بحران در بین کارکنان فراجاست. بصیرت در لغت بهمعنای حجت و دلیل، عقل و زیرکی، نیرویی که قلب بهوسیله آن درک میکند، بینایی دل، نشانه و راهنمایی که بهوسیله آنها اشیاء بهخوبی دیده میشوند، به کار رفته است. بصیرت بهعنوان اعتقاد حاصلشده در قلب نسبت به امور دینی و حقایق امور، زره و هر نوع سلاحی که پوشیدنی باشد، به کار میرود. در باب تعریف اصطلاحی بصیرت نیز با بررسی کاربردهای قرآنی ماده «بصر» و تفکیک اشتقاقهای آن در دو معنای بینایی حسی و بینایی قلبی، بصیرت را باید به همان «بینایی قلب» معنا کرد. در این تعریف، بینایی قلب، مرتبهای بالاتر از بینایی و روشنایی چشم بوده و بهگونهای است که شخص میتواند حق را از باطل تشخیص داده و سپس واکنش مثبتی از خود نشان دهد. در روایات و کلمات امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) هم روی آن تکیه و تأکید شده و بهمعنای این است که انسان در حوادثی که پیرامون او میگذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبر کند و سعی کند از حوادث بهشکل عامیانه و سطحی عبور نکند (
مهری، 1397).
منظور از بصیرت در این پژوهش رسیدن به نقطهای است که در کنار مؤلفههای بصیرت فردی، سازمانی و اجتماعی بتوان بهموقع و درست تهدیدات پیش رو را مدیریت کرده وبرای مقابله با آسیبها و ناهنجاریهای پیش رو برنامهریزیهای راهبردی داشته باشیم.
باتوجهبه مبانی نظری و پیشینه پژوهش، مدل مفهومی پژوهش در
تصویر شماره 1 ارائه شده است. براساس مدل مفهومی، محقق بهدنبال پاسخ به فرضیه پژوهش مبنی بر «بصیرتافزایی بر مدیریت بحران با نقش میانجی پدافند غیرعامل تأثیر دارد.» است.
روش
بصیرتافزایی، ارتقای دانش انتظامی و بهرهگیری از راهبرد پدافند عامل و غیرعامل در مدیریت بحران نقش چشمگیری داشته و بسیاری از حوادث و اتفاقات با این راهبرد در جامعه حل خواهند شد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل معادلات ساختاری روابط بین بصیرتافزایی و مدیریت بحران با نقش میانجی پدافند غیرعامل است .پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا توصیفی ـ پیمایشی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه موردمطالعه، کارکنان فرماندهی انتظامی استان اصفهان (شرکتکننده در دورههای بصیرت استانی) به تعداد 240 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 148 نفر از کارکنان که همگی مدیران لایه دوم فرماندهی انتظامی استان اصفهان (ف.ا.ا.اصفهان) بودند انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانهای و میدانی بود که در بخش میدانی از پرسشنامههای استاندارد مدیریت بحران
جهانبخش و همکاران (1395)، پرسشنامه محققساخته بصیرت با 14 گویه و پرسشنامه محققساخته پدافند غیرعامل با 30 گویه استفاده شد.
برای تجزیهوتحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از آزمون آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام استفاده شد. روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی سازه (همگرا و واگرا) و پایایی آنها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بهترتیب برابر با 0/95، 0/94 و 0/97 و پایایی مرکب بهترتیب برابر 0/96، 0/95 و 0/97 به دست آمد که در
جدول شماره 1 نشان داده شده است. ازآنجاکه مقدار آلفای تمامی متغیرهای مفهومی تحقیق در
جدول شماره 1 از مقدار 0/70 که مقدار حد مرزی برای قبولی میزان آلفای کرونباخ است بالاتر است، بنابراین پرسشنامه از پایایی مناسبی برخوردار است.
جهت تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده از نرمافزارهای SPSS نسخه 20 و Smart PLS نسخه 23در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری) استفاده شد. مقدار پایایی ترکیبی برای برازش مناسب مدل مقادیر بالای 0/7 برای هر سازه است که باتوجهبه
جدول شماره 1 این رابطه برای همه سازهها برقرار است. روایی همگرا (میانگین واریانس استخراجشده) نیز در این تحقیق برای همه سازهها دارای مقادیر بالای 0/5 است که نشان از مطلوب بودن برازش سازه دارد. روایی واگرا برای تعیین همبستگی مدل به روش بارهای عاملی متقابل و روش فورنل ولارکر انجام شد که روایی واگرای مدل نیز تأیید شد (
جدول شماره 2).
یافتهها
توصیف متغیرهای جمعیتشناختی
نتایج پژوهش نشان داد از نظر جنسیت، 15 نفر از پاسخگویان مرد و 3 نفر زن بودند. از نظر تحصیلات، 135 نفر کارشناسی و 13 نفر کارشناسیارشد و بالاتر بودند. از نظر سابقه خدمت، کارکنان با سابقه خدمت کمتر از 10 سال 10 نفر، بین 10 تا 20 سال 45 نفر و بالای 20 سال خدمت 3 نفر بودند. از نظر طیف درجهای، 135نفر افسر جزء و 13نفر افسر ارشد بودند.
همان گونه که از
جدول شماره 2 که برگرفته از روش
فورل و لارکر (1981) است مشخص است، مقدار جذر AVE متغیرهای مکنون در پژوهش حاضر که در خانههای موجود در قطر اصلی ماتریس قرار گرفتهاند، از مقدار همبستگی میان آنها که در خانههای زیرین و چپ قطر اصلی ترتیب داده شدهاند، بیشتر است. ازاینرو میتوان اظهار داشت که در پژوهش حاضر سازهها در مدل، تعامل بیشتری با شاخصهای خود دارند تا با سازههای دیگر. به بیان دیگر، روایی واگرای مدل در حد مناسبی است. در مدل فوق بیشترین مقدار 0/807 و کمترین مقدار 0/711 است.
برای بررسی برازش بخش اول یعنی برازش مدلهای اندازهگیری، از 3 مورد استفاده میشود: پایایی شاخص، روایی همگرا و روایی واگرا.
سنجش بارهای عاملی
بارهای عاملی از طریق محاسبه مقدار همبستگی شاخصهای یک سازه با آن سازه محاسبه میشوند که اگر این مقدار برابر یا بیشتر از مقدار 0/4 شود (
هالند، 1999)، مؤید این مطلب است که واریانس بین سازه و شاخصهای آن از واریانس خطای اندازهگیری آن سازه بیشتر بوده و پایایی درمورد آن مدل اندازهگیری قابلقبول است. همانطور که در
تصویر شماره 2 مشخص است، بارهای عاملی متغیرها باید بیش از 0/5 باشد تا در مدل باقی بمانند، در غیر این صورت از مدل حذف میشوند، ولی در مدل کنونی هیچ متغیری حذف نشد.
مدل معادلات ساختاری
در این قسمت به بررسی مدل معادلات ساختاری تحقیق پرداخته میشود. بدینصورت که ابتدا برازش مدل را موردبررسی قرار داده و سپس مدل را در حالت اعداد معنیداری موردبررسی قرار میدهیم (بررسی رد یا تأیید فرضیهها) و درنهایت مدل را در حالت ضریب مسیر و ضریب تعیین میآوریم.
برازش مدل
برازش مدل در نرمافزار Smart Pls نسخه 23 با استفاده از معیار نیکویی برازش موردبررسی قرار گرفت.
باتوجهبه محاسبات انجامشده، مقدار GOF برای مدل این تحقیق 0/578 به دست آمد. باتوجهبه اینکه مقدار بهدستآمده بزرگتر از 0/36 است، بنابراین برازش مدل در حد بسیار مطلوب ارزیابی میشود. مدل معادلات ساختاری در حالت اعداد معنیداری (t) در
تصویر شماره 3 نشان داده شده است.
اعداد معنیداری باید بیش از 1/96 باشند تا فرضیهها مورد تأیید قرار گیرند. همانطور که در
تصویر شماره 3 مشخص است، در سطح اطمینان 95 درصد، اثر بصیرتافزایی بر مدیریت بحران با نقش تعدیلگر پدافند غیرعامل مورد تأیید قرار میگیرد.
نتایج آزمون فرضیهها
همانطور که بیان شد، هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی بصیرتافزایی بر مدیریت بحران با در نظر گرفتن نقش میانجیگری پدافند غیرعامل است. نتایج بررسی فرضیهها بهطور خلاصه در
جدول شماره 3 بیان شده است.
فرضیه اصلی
پدافند غیرعامل در رابطه بین بصیرتافزایی و مدیریت بحران نقش میانجی دارد.
نتایج بررسی فرضیه اصلی نشان داد سطح معنیداری 0/01 و عدد معنیداری 4/510 است. بنابراین H1 مورد تأیید قرار میگیرد. ضریب تعیین 0/072 است که نشان میدهد 7/2 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تعیین میشود. ضریب مسیر 0/269 حاکی از تأثیرگذاری مثبت و خوب است؛ بدینمعنی که با یک واحد افزایش در بصیرتافزایی پدافند غیرعامل، 0/269 مدیریت بحران افزایش مییابد.
فرضیه فرعی اول
بصیرتافزایی بر مدیریت بحران کارکنان تأثیر دارد.
نتایج بررسی فرضیه فرعی اول نشان داد سطح معنیداری 0/01 و عدد معنیداری 7/216 است. بنابراین H1 مورد تأیید قرار میگیرد. ضریب تعیین 0/294 است که نشان میدهد 29/4 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تعیین میشود. ضریب مسیر 0/542 حاکی از تأثیرگذاری مثبت و خوب است؛ بدینمعنی که با یک واحد افزایش در سبک بصیرتافزایی، 0/542 مدیریت بحران افزایش مییابد.
فرضیه فرعی دوم
بصیرتافزایی بر پدافند غیرعامل کارکنان تأثیر دارد.
نتایج بررسی فرضیه فرعی دوم نشان داد سطح معنیداری 0/01 و عدد معنیداری 18/757 است. بنابراین H1 مورد تأیید قرار میگیرد. ضریب تعیین 0/546 است که نشان میدهد 54/6 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تعیین میشود. ضریب مسیر 0/739 حاکی از تأثیرگذاری مثبت و خوب است؛ بدینمعنی که با یک واحد افزایش در بصیرتافزایی، 0/739 پدافند غیرعامل افزایش مییابد.
فرضیه فرعی سوم
پدافند غیرعامل بر مدیریت بحران کارکنان تأثیر دارد.
نتایج بررسی فرضیه سوم نشان داد سطح معنیداری 0/01 و عدد معنیداری 4/328 است. بنابراین H1 مورد تأیید قرار میگیرد. ضریب تعیین 0/132 است که نشان میدهد 13/2 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تعیین میشود. ضریب مسیر 0/364 حاکی از تأثیرگذاری مثبت و خوب است؛ بدینمعنی که با یک واحد افزایش در پدافند غیرعامل، 0/364 مدیریت بحران افزایش مییابد.
بحث
مدیریت بحران یکی از موضوعاتی است که در عصر حاضر بهصورت حرفهای بهعنوان یک شاخه اصلی در مدیریت و یک واحد سازمانی حمایتی و معمولاً تحت نظر مدیر عامل سازمان به آن پرداخته شده و به فراخور نوع فعالیت سازمانها تعاریف و روشهای اجرایی برای آن تدوین شده است؛ بهنحوی که امروزه در برنامهریزی استراتژیک سازمانها همراه با مباحثی مانند پدافند غیرعامل، امنیت و مدیریت ریسک به آن پرداخته شده است و البته بهنوعی یکی از نشانههای سازمانهای پیشرو و آیندهنگر هم محسوب میشود (
بهجت، 1397).
زمانی که سازمانهای خدماتی (سازمان فراجا) زمینه بصیرتافزایی دینی، سیاسی، اعتقادی، اجتماعی و اقتصادی را در بین کارکنان و خانواده آنها فراهم کنند، میتوان گفت کارکنان در برابر بحرانهای پیش رو که امروز تبدیل به جنگهای ترکیبی شدهاند بهرهمند میشوند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری روابط بین بصیرتافزایی و مدیریت بحران با نقش میانجی پدافند غیرعامل انجام گرفت. فرضیههای این پژوهش به شرح زیر بود:
1. بین ابعاد بصیرتافزایی و مدیریت بحران در کارکنان ف.ا.ا.اصفهان رابطه معنیداری وجود دارد.
2. بین ابعاد بصیرتافزایی و پدافند غیرعامل در کارکنان ف.ا.ا.اصفهان رابطه معنیداری وجود دارد.
-در بررسی فرضیه اول باتوجهبه نتایج تجزیهوتحلیل آماری، رابطه معنیداری بین ابعاد بصیرتافزایی با مدیریت بحران برقرار بود. نتایج این پژوهش با پژوهش
خلیلی و همکاران (1398) در مؤلفههای بصیرتافزایی شامل دشمنشناسی و دشمنستیزی در کلام امامخمینی(ره)، پژوهش
اعظمی و همکاران (1397) در توجه به ابعاد مدیریت بحران و مؤلفههای پدافند غیرعامل، پژوهش
جدیدی، (1395) در توجه به آموزش تفکر فعال در مدیریت بحران و نقش تصمیمگیران در سطوح کشوری، پژوهش
الدباغ (2020) در توجه به آموزش مدیران در برخورد با بحرانها و فرهنگسازی آموزشهای استراتژیک بهعنوان یکی از مؤلفههای بصیرتافزایی و پژوهش
کواکوا و همکاران (2018) در خصوص توجه و اهمیت به ارائه آموزشهای مدیریت بحران برای مقابله با تهدیدات، همخوانی دارد. بنابراین توجه به انضباط مؤثر از طریق آموزش، آموزش رفتارهای مطلوب، آگاهیبخشی کارکنان، توانایی دیدن چشماندازها، انعطافپذیری در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، پاسخ صحیح و بهموقع به مشکلات، حفظ آرامش، اعتمادبهنفس بالا در بعد بصیرتی، توجه به فرصتها و نقاط ضعف و قوت، توجه به امکانات و تجهیزات لجستیکی، اهمیت به فناوریهای اطلاعاتی پیشرفته ،توجه به ابعاد جنگ ترکیبی، ارزیابی تهدیدات و استفاده از نیروی انسانی متخصص، متعهد و متدین، نقش بسیار مهمی در عبور از بحرانها و آشوبهای داخلی و خارجی دارند.
-فرضیه دوم این تحقیق ارتباط معنیدار بین ابعاد بصیرتی با ابعاد مدیریت بحران را بررسی میکند. باتوجهبه بررسی معادلات ساختاری، بین بصیرتافزایی و مدیریت بحران ارتباط معنیداری وجود دارد. نتایج این پژوهش با پژوهش
کواکوا و همکاران (2018) در آموزش مدیریت بحران، پژوهش
الدباغ (2020) در توجه به ابعاد بصیرتی در مدیران و تصمیمگیران، پژوهش
الشیبلی و همکاران (2022) در اهمیت به سبکهای رهبری و مدیریت، پژوهش
رشید کلویر (1399) در توجه به مؤلفههای بصیرتافزا، پژوهش
خلیلی و همکاران (1398) در اهمیت آموزشهای استراتژیک و پژوهش
اعظمی و همکاران (1397) در توجه و اهمیت به مؤلفههای پدافند غیرعامل و ارتباط آن با بصیرتافزایی، همخوانی دارد. بنابراین در صورتی که در برنامهریزیهای پیش روی ستاد کل نیروهای مسلح و سازمان فراجا به مؤلفههای حفظ آرامش، انتخاب درست و صحیح در مواقع بحران و مشکلات، کنترل اثرات روانی ناشی از بحرانها، آمادگی و مدیریت نیروی انسانی در بحرانها، رضایتمندی کارکنان در مواجهه با بحرانهای اجتماعی و رعایت استانداردها توجه شود، میتوان گفت تا حد بسیاری زیادی در برابر توطئههای دشمنان داخلی و خارجی چیره خواهیم شد.
-فرضیه اصلی این پژوهش نیز به بررسی رابطه معنیدار بین بصیرتافزایی در بین کارکنان و مدیریت بحران با نقش میانجی پدافند غیرعامل پرداخت که درنهایت بین متغیرهای موجود یک رابطه معنیدار وجود داشت.
نتیجهگیری
نتایج این پژوهش میتواند بهعنوان نقطه توجه برنامهریزان، مجریان در برنامههای آموزشی و درسی و نشستهای تخصصی مورداستفاده قرار گیرد. یکی از نکات مهم در مسیر این پژوهش عدم اطلاع کافی کارکنان از ابعاد بصیرتی، مدیریت بحران و موضوع پدافند غیرعامل بود. بنابراین باید این موضوعات در دستور کار معاونت تربیت و آموزش فراجا، پلیس پیشگیری فراجا و بازرسی کل قرار گیرد، زیرا در صورتی که به این مهم توجه نشود نمیتوان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی و از طرفی جنگهای ترکیبی که ماهیتی کاملاً مسموم و خطرناک داشته و بعضاً بهخاطر عدم دانش و آگاهی و بصیرت کارکنان صدمات جبرانناپذیری بر سازمان، کارکنان و درکل، سیستم حاکمیتی است، مقاوم بود
پیشنهادهای کاربردی
پیشنهاد میشود:
- در راستای اثربخشی و صیانت از کارکنان در موضوعات پدافند غیرعامل، مدیریت بحران و بصیرتافزایی در بین کارکنان پژوهشهای جامع صورت گیرد.
- پلیس پیشگیری با همکاری معاونت تربیت و آموزش فراجا و بازرسی کل، دورههای ویژه مدیریت بحران و پدافند غیرعامل را برنامهریزی کنند و از دانشهای بهروز درسطح بینالمللی نیز استفاده شود.
- باتوجهبه عدم شناخت کارکنان درمورد موضوع پدافند غیرعامل و تأکیدات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، موضوع در دستور کار فرماندهی محترم فراجا قرار گیرد.
- پژوهشکدههای فراجا (مرکز مطالعات راهبردی فراجا، دانشگاه تربیت افسری امامحسن مجتبی(ع)) با همکاری پژوهشکدههای نیروهای مسلح نشستهای تخصصی با موضوع نقش پدافند غیرعامل در بصیرتافزایی کارکنان برگزار کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
ددر این پژوهش در تمام مراحل توجه به رعایت قوانین و موارد اخلاقی از سوی محقق انجام شد..
حامی مالی
مرکز پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی فراجا(عتف) مورد حامی مالی و معنوی این تحقیق بود.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از کلیه فرماندهان، رؤسا ومدیران فراجا، خاضعانه قدردانی میشود.