مقدمه
زمانی که اعضای جامعه، خود را در مقابل برآورده کردن نیازهای دیگران مسئول بدانند احساس بهزیستی در جامعه بیشتر میشود و در چنین شرایطی تعامل مؤثر بین افراد جامعه بهتر شکل میگیرد. مسئولیتپذیری اشاره به تعهد، پاسخگو بودن و وظیفهشناسی دارد و دربرگیرنده ویژگیهایی همچون به تأخیر انداختن خواستهها، تفکر قبل از عمل، سازماندهی و اولویتبندی تکالیف و رعایت هنجارهاست (
کاظمپور و باباپور واجاری، 1396). مسئولیتپذیری در دو بعد اجتماعی و فردی قابلبررسی است. مسئولیتپذیری فردی بدین معناست که فرد پاسخگوی رفتار خود باشد، اما مسئولیتپذیری اجتماعی عبارت است از پایبندی فرد به انتظارات نقش و قوانین اجتماعی (
محمدی و همکاران، 1398).
مسئولیتپذیری اجتماعی از ویژگیهایی است که میتواند به ارتقای یک جامعه کمک کند، زیرا بدون توجه به احساس دلبستگی فرد به جامعه، برنامهریزی و سیاستگذاری اجتماعی پشتوانهای نخواهد داشت. اجرای برنامهها و کارآمدی آنها، نیازمند علاقه مردم به ادامه حیات اجتماعی و همبستگی با جامعه است. چنانچه هر کس در جامعه به فکر خود باشد، سازگاری، همبستگی و وحدت اجتماعی از بین خواهد رفت و افراد در جهت حفظ نهادهای اجتماعی تلاش نخواهند کرد، دیگر به فکر صیانت از دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی نخواهند بود و دیگر کسی به رعایت هنجارها و تمسک به هنجارها نمیاندیشد. چنین شرایطی بهتدریج آشفتگی و ازهمگسیختگی شدید اجتماعی را به ارمغان خواهد آورد (
صاحبی و همکاران، 1394).
مسئولیتپذیری اجتماعی به انسانها کمک میکند تا مسئولیت احساس، شناخت و رفتار خود را بپذیرند و همچنین بپذیرند که خودشان مسئول سلامتی، موفقیت، ارتباط با دیگران و ارتباط با محیط هستند (
مرادی، 1399). این مفهوم عنصری برجسته در موفقیت انسان است که ابعاد تعهد درونی، تعهد بیرونی، عزت نفس، احساس امنیت و احساس تعلق را دربر میگیرد. انسان بهدلیل گستردگی ارتباطات خویش، هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی خود، مسئولیتهای زیادی در حوزههای مختلف بر عهده دارد که این حوزهها میتوانند در ارتباط با خانواده، جامعه، محیطزیست و در ارتباط با خالق تعریف شوند (
حکیمخانی و فخیمیآذر، 1397). نتایج پژوهشهای متعدد نشان میدهد رفتار مسئولانه در روابط بینفردی سبب انعطافپذیری، سازگاری اجتماعی و درنهایت، موفقیت در زندگی خواهد شد و رفتار غیرمسئولانه اغتشاش در مناسبات اجتماعی را فراهم میسازد. ازاینرو، وجود افراد با روحیه مسئولیتپذیری بالا یکی از سرمایههای عظیم اجتماعی به شمار میرود (
احمدی زمانی و همکاران، 1398).
بین مسئولیتپذیری اجتماعی و ساختارهای اجتماعی ارتباط قوی وجود دارد. بر این اساس، عوامل متفاوت و متعددی میتوانند مسئولیتپذیری اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهند. این امر بهویژه در مواقع بحرانی و در جوامع در معرض مخاطره اهمیت فراوانی دارد. در شرایط بحران فراگیر، جامعه مخاطرهآمیز با تغییرهای اساسی، فاصله خود را با آنچه که قبلاً بوده، تعیین میکند. این وضعیت بر ساختارهای فردی و اجتماعی و روابط انسانی، بیش از هر چیز تأثیر میگذارد (
بشیر، 1399).
بلایا و مخاطرات تهدیدکننده جوامع انسانی را میتوان به حوادث طبیعی و ناگهانی همچون زمینلرزه و طوفان، با شروعی طبیعی و آهسته همچون خشکسالی، یا بهصورت حملهای ناگهانی ساخته دست انسان همچون کودتا یا حمله تروریستی و درنهایت، بهصورت پدیدهای با شروعی کُند همچون یک بحران سیاسی تقسیم کرد (
کلاتهساداتی و فلکالدین، 1400). آنچه درباره این مخاطرات قابلتوجه است، این است که این مخاطرات همواره اثرات غیرقابلانکاری بر ساختارهای اجتماعی دارند.
در جوامعی که حوادث و مخاطرات طبیعی و همچنین مخاطرات انسانساخت، زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد، احساس ناامنی بهعنوان یکی از مداخلهکنندههای مهم بر شیوه و کیفیت زندگی افراد در شرایط بحران و پس از بحران، نیازمند مداقه و بررسی است. ناامنی بهعنوان ترس از مخاطره و تهدید، یکی از دغدغههای اساسی انسان معاصر است. ناامنی در سطح اجتماعی موجب اختلال در توسعه میشود و در سطح فردی اختلال در آرامش افراد را بهدنبال دارد. ناامنی در دو شکل احساسی و واقعی متجلی میشود و اغلب وجه احساسی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا کنشهای افراد در جامعه به میزان احساس فرد از امنیت و ناامنی بستگی دارد (
احمدی و همکاران، 1391).
هنگام مواجهه با مصیبتی ناگهانی، شدید و اغلب خیلی کوتاه، مردم به هم میپیوندند و میخواهند که سریع بهبود یابند. در مقابل، همهگیریها ماندگارتر و طولانیمدت هستد که معمولاً حس بدگمانی مداومی نسبت به دیگران برمیانگیزند که ریشه در ترسی بدوی از مرگ دارد. در زمینه همهگیری، ریسکها پیچیدهاند و بسیار نامعلوم. بنابراین ما بهجای اینکه به نیازهای دیگران نگاه کنیم که بهواسطه رخ دادن ناگهانی فاجعهای طبیعی به وجود آمده است، به احتمال زیاد بهدنبال این هستیم که خودمان چیزی از دست ندهیم (شواپ و همکاران، 2021). به این ترتیب، احساس ناامنی یکی از عوامل اجتماعی مهم در کنشهای اجتماعی است و بر این اساس، امنیت و احساس ناامنی ناشی از وقوع بحران همهگیری همچون کووید-19 یکی از موضوعات قابلبررسی در خصوص مسئولیتپذیری اجتماعی است. وجود روابط و تعاملات بین انسانها، یکی از شروط لازم در شکلگیری جامعه و انسجام و همبستگی آن است. با افزایش میزان احساس آنومی شهروندان و افزایش در شهرگرایی و فردگرایی، میزان گرایش به رفتارهای نوعدوستانه کاهش مییابد.
در مقابل، هرچه میزان اعتماد اجتماعی، خوشایندی تجربههای گذشته افراد از یاریرسانی، مسئولیتپذیری اجتماعی و همدلی شهروندان بیشتر باشد، گرایش به انجام رفتارهای نوعدوستانه نیز بالاتر خواهد بود. بیتفاوتی نوعی بیماری اجتماعی شناخته میشود. در مقابل آن، هر گونه اعتنای اجتماعی و نوعدوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است (
گلچین و همکاران، 1395). رفتار مسئولانه به توسعه دانش و تواناییهای شناختی فرد کمک میکند. افراد در جریان تعامل با سایرین و درک موضوعات گوناگون، به آگاهیهای اجتماعی خود افزوده و از این طریق مهارتهای اجتماعی لازم را جهت اقدام در عرصه اجتماعی به دست میآورند. مسئولیتپذیری اجتماعی، تواناییهای اجتماعی، انگیزه تحصیلی، توجه به مباحث اخلاقی و اجتماعی، انضباط شخصی، احساس وظیفه نسبت به دیگران،احترام به دیگران، تعهد به اجتماع و غیره را افزایش میدهد (
اقدامپور و همکاران، 1398). بنابراین توجه به موضوع مسئولیتپذیری اجتماعی بهویژه در شرایط بحرانی که مخاطرات طبیعی یا انسانساخت جامعه را تهدید میکند اهمیت بیشتری مییابد.
موضوع امنیت از اواخر دهه 1980، بهعنوان یک رشته مطالعاتی توسعهیافته و مطالعات امنیتی و احساس امنیت در ارتباط با مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی اهمیت یافتهاند. امنیت پدیدهای چندبعدی است که دامنه وسیعی از مفاهیم ازجمله امنیت فیزیکی ـ مالی، امنیت روحی ـ روانی و احساس امنیت نسبت به آینده را دربر میگیرد؛ مفاهیمی که بهتدریج در زندگی مردم اهمیت قابلتوجهی یافتهاند و در تعامل با سایر وجوه توسعه اجتماعی اهمیتی مضاعف به خود گرفتهاند (
جعفری و همکاران، 1397).
ترس و ناامنی در طول زمان، اثرات مخربی بر کیفیت زندگی داشته و موجب مراقبت و محافظت غیرضروری مردم از خودشان و نیز بازداری افراد از فعالیتهای اجتماعی میشود، همچنین افزایش بیاعتمادی را در جامعه بهدنبال دارد. میتوان چنین گفت که رابطه دوطرفهای بین امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی در جامعه وجود دارد و سلامت اجتماعی عاملی مهم در کنترل مسائل اجتماعی، حفظ نظم اجتماعی و درنهایت تأمین امنیت اجتماعی است (
خوشفر و همکاران، 1394).
ظهور بیماری کووید-19، جهان را با بحرانی خاص روبهرو کرد. آنچه موجب تمایز این بحران از بحرانهای دیگر شد، درگیر شدن تمامی ساکنان زمین با آن است. واقعه بزرگی است، زیرا با سرنوشت، زندگی و مرگ انسانها پیوند خورده و حتی آنانی که به هر دلیل احساس خطر نمیکنند، میتوانند عامل انتقال این ویروس باشند و ازاینرو برای دیگران خطرناک باشند. درگیری تمامی ساکنان کره زمین با این بحران بدینمعنی است که بستر کلی جهان تغییر کرده است و انسانها باید خود را در مقام و موقعیتی متفاوت از آنچه بوده و زیستهاند، درک و دریافت کنند (فاضلی، 1399). در ایران نیز همچون سایر مناطق جهان همهگیری کرونا تغییراتی را در شیوه رفتار و تعاملات اجتماعی ایجاد کرده است. همهگیری کرونا در ایران به جریانی اجتماعی تبدیل شد و رقمزننده سرنوشت بسیاری از امور در ایران شد. سرنوشتسازی آن هم بیشتر به مرگ، تغییر در سبک زندگی و مهم شدن زندگی در سایه مرگ و از دست دادن معطوف به آن بر میگردد (
آزاد ارمکی، 1399).
واضح است که انتظار میرود اثر آن در تغییر رفتار و کنشهای اجتماعی در همه جای کشور یکسان نباشد. مناطقی که بیشتر درگیر شیوع بیماری و عواقب آن شدند و تجربه زیسته متفاوتی نسبت به سایر مناطق داشتند، همچنین براساس تفاوت در چهره غالب فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی، نحوه برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، در بخشهای مختلف کشور به نظر میرسد تأثیر همهگیری کرونا بر تغییر در کنشها متفاوت شده است. به این ترتیب، حتی پس از پایان همهگیری، اثرات بیماری بهعنوان یک پدیده اجتماعی و جریان اجتماعی ماندگار در زندگی انسانها باقی مانده است؛ بهطوری که حتی با پایان همهگیری، شاهد اثرات مخرب آن بهویژه در زمینه احساس ناامنی در جامعه هستیم.
در شرایط همهگیری کرونا، دوستان و همسایگان بهدلیل احساس ناامنی از برقراری رابطه به غریبههای دور تا غریبههای آشنا تبدیل شدند. روابط با همسایگان و دوستان بیشتر عقلانی و رسمی شده که این میتواند منشأ اثرات عمدهای در مناسبات اجتماعی و اقتصادی شود (
آزاد ارمکی، 1399).
احساس ناامنی موجب نارضایتی از وضع موجود و درنهایت گسستگی انسان از اجتماع میشود. گسستگی و سرد شدن روابط اجتماعی آغاز بیتفاوتی فرد در زندگی اجتماعی است که بهمعنای بیعلاقگی، دلمردگی، بیعاطفگی و بیاحساسی بوده و حالتی است که فرد بهطور آگاهانه نسبت به مسائل محیطی، انسانی و هیجانی حیات اجتماعی خود، دچار بیعلاقگی و بیاعتنایی میشود. برخی بیتفاوتی را در مقابل مفهوم نوعدوستی قرار داده و برخی دیگر آن را مقابل مفهوم مشارکت قرار میدهند (صفاریان و همکاران، 1399). این دقیقاً خلاف مفهوم مسئولیتپذیری اجتماعی است که بیانگر احساسی است که افراد در چارچوب نقشهای خود بهطور آگاهانه نسبت به امور گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره از خود بروز میدهند (
زارع و قربانی، 1399).
در جامعه دچار بحران، هر یک از شهروندان باید بهنوبهخود در رفع آن احساس مسئولیت و مشارکت فعال داشته باشند. بهعبارتی، مسئولیتپذیری اجتماعی یک استراتژی مقابلهای برای پاسخگویی به بحرانهایی است که جامعه را درگیر خود میسازد و در عبور از بحرانها و مخاطرات از اهمیت زیادی برخوردار است. در حال حاضر بهویژه در کلانشهرها که بیشتر با پیامدهای همهگیری کرونا و با مسائل مبتلا به فردگرایی، انزوا و احساس ناامنی روبهرو هستند، اهمیت بررسی مسئله مسئولیتپذیری بیشتر عیان میشود. هدف اصلی تحقیق حاضر، تبیین جامعهشناختی مسئولیتپذیری اجتماعی متأثر از احساس ناامنی پس از پایان یافتن همهگیری کرونا در تبریز است.
تبریز یکی از کلانشهرهایی است که در دوران شیوع همهگیری کووید-19، از شهرهای پرخطر محسوب میشد. این شهر بیش از 41 درصد از جمعیت استان و بیش از 21 درصد جمعیت شهرستان را در خود جای داده است و بهدلیل تمرکز امکانات و خدمات اداری، سیاسی و مراکز مختلف درمانی و بهداشتی، همواره جمعیت بسیاری، از سایر بخشهای استان و استانهای همجوار به آن مراجعه میکنند. توسعه و گسترش روزافزون شهر تبریز، مراجعات روزمره از شهرها و استانهای همجوار، همچنین مهاجرت از روستاها، شهرهای کوچک و بزرگ همجوار و حتی از استانهای دیگر، شرایط اجتماعی پیچیدهای برای این شهر رقم زده و موضوع مسئولیتپذیری اجتماعی را به مسئله قابلتوجه و دارای اهمیت برای بررسی بدل کرده است (
طهماسبی و همکاران، 1400). پرسش اصلی پژوهش حاضر بدینصورت است: در شهر تبریز، رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی افراد با احساس ناامنی چگونه است؟
بررسی پژوهشهای پیشین در ارتباط با احساس ناامنی و مسئولیتپذیری اجتماعی نشان میدهد تحقیقات داخلی اغلب به یکی از دو متغیر موردنظر این تحقیق و رابطه آن با سایر متغیرهای اجتماعی پرداختهاند و بررسی همزمان این دو متغیر در شرایط بحران یا پس از بحران معدود است.
ذاکری نصرآبادی و همکاران (1401) پژوهشی تحت عنوان «واکاوی تجربه زیسته شهرنشینان از مواجهه با اپیدمی کرونا در زندگی روزمره (موردمطالعه: شهر اصفهان)» انجام دادهاند. روش تحقیق در این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه مقوله اصلی تجربه مواجهه کرونایی شامل تجربه مواجهه، هراس مواجهه و مدیریت مواجهه، فضای مفهومی تجارب زیسته شهروندان اصفهانی را از مواجهه کرونایی تشکیل میدهند. یافتهها نشان میدهد هراس رسانهای، اقتصادی و اجتماعی، شیوههای مختلف مدیریت مواجهه (مقابله) ازجمله رفتارهای انطباقجویانه، تغییر در سبک زندگی و پروتکلمندی پاندمی، مذهبی کردن مواجهه، توطئهانگاری و عادیانگاری فاجعه برای تابآوری بیشتر در طول بحران، مهمترین تجربههای زیسته در این باره هستند که با نظریه الریش بک و آنتونی گیدنز در خصوص اضطراب و ناامنی فراگیر در جهان مدرن تبیین میشوند. اما برهمکنش اجتماعی کنشگران با این مخاطره جهانی در بستر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیط زندگی خود، به برساخت اشکال گوناگون فهم از این مخاطره و طرق متناقض رویارویی با آن منجر شده است.
تاجبخش (1400) پژوهشی را با هدف «تحلیل بنیاد احساس ناامنی زنان در همهگیری کرونا» به روش کیفی و با استفاده از نظریه زمینهای انجام داده است. نتایج تحقیق نشان میدهد زنان در همهگیری کرونا احساس ناامنی را در حوزههای مختلف (جانی، مالی، روانی و اجتماعی) تجربه کردهاند. به اعتقاد محقق، احساس ناامنی، انزوای اجتماعی، اضطراب و هراس اجتماعی را بهدنبال داشته است. به تعبیر چلبی، وجود هر نوع تهدید بیاعتمادی را افزایش میدهد و موجب کنارهگیری از تعاملات اجتماعی میشود.
در پژوهشی که
زمانی و همکاران (1400) با هدف «مطالعه جامعهشناختی شیوع همهگیری کووید-19 و رابطه آن با احساس ناامنی اجتماعی بین شهروندان شهر تهران» به انجام رساندهاند، نتایج حاکی است که شیوع کووید-19 احساس ناامنی اجتماعی در میان افراد موردمطالعه را افزایش داده است.
تحقیقات دیگری نیز در ارتباط با سلامت جامعه و رابطه آن با مسئولیتپذیری اجتماعی و احساس ناامنی انجام شده که در بطن آن عوامل مداخلهگری مثل تحصیلات، جنسیت و سن بررسی شدهاند.
منفرد و همکاران (1400) پژوهشی را تحت عنوان «کووید-19 تهدیدی برای سلامت جامعه با ایجاد اختلال در یکپارچگی اجتماعی، یکپارچگی در منزل و فعالیتهای مولد» انجام دادهاند. نتایج تحقیق نشاندهنده آن است که کووید-19 به کاهش یکپارچگی اجتماعی و یکپارچگی در فعالیتهای مولد و هدفمند منجر شده است. همچنین این مطالعه نشان داد پس از همهگیری کووید-19، زندگی اجتماعی افراد بهشدت مختل شده است. علاوه بر آسیبهایی که این بیماری به مبتلایان خود وارد میکند، ترس از آلوده شدن، از دست دادن عزیزان، از دست دادن شغل، از دست دادن فرصتهای تحصیلی، تفریح، آزادی و حمایت، تأثیرات عمیق روانی دارند.
جوادی و همکاران (1400) پژوهشی را با هدف «بررسی رابطه میان احساس ناامنی اجتماعی و مسئولیتگریزی شهروندان» با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام دادند که نتایج آن نشان میدهد بین میزان احساس ناامنی اجتماعی و آگاهی شهروندی با میزان مسئولیتگریزی شهروندی رابطه معنیداری وجود دارد و همچنین رابطه بین تحصیلات و مسئولیتگریزی نیز معنیدار است.
رضادوست و همکاران (1400)، در تحقیق برای بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با احساس امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: ساکنان ناحیه 2 شهر اهواز) که به شیوه پیمایشی در دو ناحیه از شهر اهواز انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدند که پایگاه اجتماعی اقتصادی، میزان استفاده از رسانهها، اعتماد اجتماعی، اوضاع فیزیکی اجتماعی شهر، داشتن تجربه مستقیم یا غیرمستقیم از جرم و جنسیت بر میزان احساس امنیت اجتماعی تأثیرگذار هستند.
رادفر و حبیبزاده (1397) نیز پژوهشی تحت عنوان «عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی» را به روش پیمایشی انجام دادهاند. براساس نتایج بهدستآمده از این تحقیق، روابط و مناسبات اجتماعی با افزایش آگاهیهای اجتماعی، ﺗﺮاﻛﻢ ارتباطی با بهبود اﻋﺘﻤﺎد اجتماعی، ایجاد شرایط بهمنظور جذب گرایشهای مختلف به جذب در پایگاههای اجتماعی، ترویج و تبلیغ نقشهای اجتماعی بهمنظور تقویت مشارکت اجتماعی، ﺗﻌﺪد ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی ﻣﺸﺎرﮐﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و نیز جلوگیری از قطبی شدن هنجارها، به بهبود ضریب احساس امنیت اجتماعی کمک میکنند.
خوشفر و همکاران، (1394) نیز در «بررسی امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان 15-29ساله شهر قاین)» که به روش تحقیق پیمایشی انجام دادهاند، دریافتند که بین امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی، همچنین بین امنیت اجتماعی و ابعاد یکپارچگی پذیرش و مشارکت و شکوفایی اجتماعی رابطه معنیدار و مستقیمی برقرار است.
قاضیزاده و کیانپور (1394) پژوهشی را با هدف «بررسی میزان بیتفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان» انجام دادهاند. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1392-1393 بودند که 372 نفر از آنها بهعنوان نمونه تحقیق با روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای زمینهای تحقیق شامل سن، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی با بیتفاوتی اجتماعی رابطه معنیداری پیدا نشد. اما میزان بیتفاوتی اجتماعی بر حسب متغیرهای جنسیت و وضعیت تأهل بهشکل معنیداری متفاوت بود؛ به این شکل که به نظر میرسد هنگام وقوع حالتهای اضطراری، مردان بیتفاوتی کمتری نسبت به زنان نشان میدهند و همچنین بیتفاوتی در بین افراد متأهل کمتر از افراد مجرد بود. از بین متغیرهای اصلی پژوهش، بین مسئولیتپذیری اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی و نیز سرمایه اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی ارتباط معنیدار و معکوسی مشاهده شد؛ به این معنا که هرچه بر میزان این متغیرها افزوده شود از شدت بیتفاوتی اجتماعی کاسته میشود.
نتایج پژوهش
ایمان و جلائیان بخشنده (1389) در شهر مشهد با عنوان «بررسی ارتباط بین مسئولیت اجتماعی جوانان و احساس امنیت اجتماعی» نیز گویای رابطه معنیدار بین مسئولیتپذیری اجتماعی، تعهد اجتماعی، اعتماد اجتماعی و تحصیلات جوانان با احساس امنیت بود.
اوجدکان (2021) تحقیقی را تحت عنوان «تأثیر بیماری ویروس کرونا بر رفاه معنوی و ناامنی شهروندان نیجریه» انجام داده است. نتایج حاکی از آن است که بیماری کووید-19 بهطور قابلتوجهی بر زندگی معنوی مردم نیجریه تأثیر گذاشته است. این بیماری باعث رنج عظیم انسانی شده و اساسیترین پایه رفاه اجتماعی را به چالش کشیده و امنیت شخصی انسانها را تحت تأثیر قرار داده است.
هاچ و استفان (2015) پژوهشی را با عنوان «تأثیر جنسیت بر ادراکات مسئولیتپذیری فردی و شرکتی» موردبررسی قرار دادند. این مطالعه از یک روش تحقیق پیمایشی استفاده میکند که در آن نویسندگان یک نظرسنجی را برای بررسی ادراکات مسئولیت اجتماعی فردی و شرکتی در جمعیتی از دانشجویان مقطع کارشناسی طراحی کردهاند. این نظرسنجی مجموعهای از سؤالات را درمورد باورهای شرکتکنندگان درباره سطوح مسئولیت اجتماعی فردی و شرکتی و همچنین سؤالاتی درمورد دوره آموزشی آنها و مجموعهای از ویژگیهای جمعیتشناختی ارائه کرده بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جنسیت نقش مهمی در درک مسئولیت اجتماعی دارد، بهطوری که تأثیر مسئولیت اجتماعی یک فرد بر درک آنها از مسئولیت اجتماعی یک شرکت، توسط جنسیت پاسخدهنده تعدیل میشود. همچنین زنان دارای سطوح بالاتری از هویت اخلاقی درونیشده نسبت به مردان هستند.
دلهی و همکاران (2021) پژوهشی را تحت عنوان «ویروس بیاعتمادی، ناامنی وجودی و اعتماد در طول پاندمی ویروس کرونا در کشورهای آلمان و انگلستان» انجام دادهاند. برای گردآوری دادهها از روش پانل استفاده شده و نتایج حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی افراد تا حد زیادی با ناامنیها ارتباطی ندارد، اعتماد نهادی با ناامنیهای مرتبط با سلامتی تقویت میشود و با ناامنیهای اقتصادی تضعیف میشود. در هر دو کشور، ترسهای ناشی از بیماری همهگیر برای اعتماد نهادی بیشتر از ناامنیهای تجربهشده اهمیت دارد. نتایج آنها اهمیت مدیریت انتظارات را نشان میدهد و بیان میکند که پیامدهای اقتصادی و بهداشتی همهگیری باید بهعنوان چالشهای جداگانه در نظر گرفته شوند.
بررسی دقیق پژوهشهای پیشین نشان میدهد در اغلب پژوهشهای صورتگرفته در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی، اغلب نمونههای موردمطالعه از میان کارکنان شرکتها، سازمانها یا جوانان و نوجوانان برگزیده شده است. همچنین مسئولیتپذیری اجتماعی را بیشتر در رابطه با سبک زندگی، مهارت زندگی و عوامل اجتماعی ـ فرهنگی مطالعه کردهاند. همچنین پژوهشهای انجامشده در ارتباط با ناامنی ناشی از کووید-19 و تأثیر آن بر مسئولیتپذیری اجتماعی، بهلحاظ زمانی، هنگام شیوع کووید-19 صورت گرفته است، درحالیکه پژوهش حاضر به بررسی این رابطه پس از پایان همهگیری پرداخته است.
ادبیات نظری پژوهش
مسئولیتپذیری بر عهده گرفتن انجام کاری با شرایط و کیفیت خاص، در زمان و مکان معین، برای رسیدن به اهداف و مقاصد مشخص است. اندیشمندان تعاریف متعددی از مسئولیتپذیری اجتماعی ارائه دادهاند. چیبات مسئولیتپذیری اجتماعی را در نتیجه فرایند یادگیری توسعه میداند که این فرایند از طریق افرادی است که با هوشیاری خود میتوانند محیط را بهشیوهای که ارزشهای اجتماعی آنها را منعکس میکند، تغییر دهند. ونتزل مسئولیت اجتماعی را مراعات و احترام به حقوق دیگران، رقابت میانفردی و توسعه اخلاقی میداند. مکاولی، آن را قابلیت پاسخگویی به گروههای انسانی شامل رضایت از پذیرش عواقب رفتار، احساس تعهد به ارزشهای گروه و ارزشهای خود فرد تعریف کرده است. به عقیده گینات نیز وجود انسانهای سرد و بیتفاوتی که در تمدنی بیبندوبار و بیهدف غوطه میخورند ناشی از تربیتی است که در آن احساس مسئولیت مطرح نبوده است (
عبادی، 1393).
نظریههای معطوف به مفهوم مسئولیتپذیری اجتماعی، هم در روانشناسی و هم در جامعهشناسی متعددند. براساس نظریه گاف، وظیفهشناسی، مسئولیتپذیری، قابلیت اعتماد، عمل کردن براساس نظم و مقررات و اعتقاد بر اینکه عقل و دلیل باید بر زندگی مسلط باشند، از ویژگیهای شخصیتی نسبتاً پایدار میانفردی و درونفردی افراد است (
درویشی، 1394). در نظریه ارزشهای شوارتز ، مسئولیتپذیری اجتماعی یک ارزش خوداعتلایی مانند خیرخواهی و در تقابل با ارزشهای خودافزایی مانند لذتگرایی در نظر گرفته میشود (
نوعی و همکاران، 1398).
پارسونز با تأکید بر عامگرایی و جمعگرایی معتقد است در صورتی که افراد دامنه تصمیمگیری و قضاوت اجتماعی را به کل نظام گسترش دهند، شاهد افزایش توجه به منافع جمعی و ارزشها و نوعدوستی و بهطورکلی مسئولیتپذیری اجتماعی در جامعه خواهیم بود (
میرمحمدی و همکاران، 1395). در نظریه پارسونز به این موضوع نیز تأکید میشود که احساس همبستگی در بین افراد جامعه بهوجودآورنده احساس دوستی و احترام متقابل در بین اعضا و پیروی از ارزشها و هنجارهای نهادینهشده جامعه یا کمک مثبت و مؤثر برای تأمین اهداف جمعی است. درواقع، این وابستگی سبب میشود تا افراد نیاز بیشتری در ارتباط با کنشهای موافق با جامعه احساس کنند و درنتیجه، برای اینکه از دستاوردهای خود با دیگران محافظت کنند، دلیل بیشتری خواهند داشت (
صاحبی و همکاران، 1394).
آلونسو ـ آلمیدا و برمسر معتقدند کارآفرینان زن مثل مدیران زن در مقایسه با مردان نسبت به مسئولیتپذیری اجتماعی نگرش قویتری دارند. آنها در مواجهه با مشکلات، تصمیمات مسئولانهتری میگیرند. همچنین مؤسسه آسپن دریافت که زنان نسبت به مردان برای حفظ یک جامعه سالم اهمیت بیشتری قائلاند. پس، به نظر میرسد زنان در جستوجوی اقدامات گستردهتری از مسئولیتپذیری اجتماعی هستند تا از مطلوبیت بیشتری بهره ببرند (
قائمی باب اناری و میگونپوری، 1394).
به اعتقاد گلسر، عدم توجه به نیازها و خواستههای دیگران تخریب روابط اجتماعی را بهدنبال دارد؛ روابطی که انسانها برای مسئولیتپذیری، هم در معنای فردی و هم در معنای اجتماعی، بهعنوان شاخص بهزیستی روانشناختی به آن نیاز دارند. گلسر در تمامی آثار خود بر روی روابط اجتماعی و خوب کنار آمدن انسانها با یکدیگر تأکید دارد (
صاحبی و همکاران، 1394).
در نظریه مازلو که از دید روانشناسی به مسئله نیازهای انسانی میپردازد، امنیت ازجمله نیازهای اساسی و اولیهای محسوب میشود که تا این نیازها تأمین نشود نیازهای سطوح بالاتر اهمیت نمییابند. ازآنجاکه در این ردهبندی مسئولیتپذیری اجتماعی جزء نیازهای بالاترین رده هرم مازلو است تحقق آن در گرو تحقق امنیت است.
در نظریه نیازهای انسانی نیز احساس امنیت در پی رفع نیازهای اساسی انسان حاصل میشود. باید نیازهای روحی، فکری و جسمی افراد جامعه تأمین شود، در غیر این صورت بقا و بهزیستی افراد و جوامع به خطر خواهد افتاد. براساس این نظریه، امنیت ناظر بر زیست و بقای مستمر شرایط و وضعیت اکولوژیک سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روانی لازم برای کلیه افراد و گروههای هویتی است. سایتس از معروفترین صاحبنظران این تئوری است. به اعتقاد وی، نیازهای اساسی انسان عبارتند از: نیاز به امنیت، به رسمیت شناختن، انگیزش، عدالت توزیعی، معنا، عقلانیت و کنترل. سایتس معتقد است اگر رخدادهای عینی یا تحولات نظری، امکان واکنش مطلوب از انسان را سلب کند و هویت او به رسمیت شناخته نشود و انگیزههای او شکوفا نشود، معنای او از زندگی دگرگون میشود و انجام رفتار و تصمیمگیری عقلانی را با محدودیت روبهرو خواهد کرد و امکان کنترل افراد بر مدیریت رفتار خود را مختل میکند. درنهایت، همه این عوامل به مخاطراتی برای امنیت جامعه انسانی منجر میشود. بنابراین در نظریه نیازها، احساس امنیت مختص به فرد نیست، بلکه شامل صیانت و حراست از زندگی مردم و حفاظت از جان و مال و کلیه شئون زندگی انسان در برابر مخاطراتی است که آسودگی را از آنها سلب میکند و ترس و بیاطمینانی را جایگزین میکند (
ایمان و جلائیان بخشنده (1389).
گیدنز امنیت را موقعیتی میداند که در آن یک رشته خطرهای خاص، به حداقل رسیده یا با آنها مقابله میشود. او امنیت را مصونیت در برابر خطر تعریف میکند. به اعتقاد وی، خطر و امنیت دو روی یک سکه هستند؛ بدینمعنا که در صورت وجود امنیت، خطر رخت بر میبندد و بالعکس، هنگام وجود خطر، امنیت پنهان است (
جعفری و همکاران، 1397). مولار نیز امنیت را در اشکال انسانی، اجتماعی و ملی مطرح میکند. به اعتقاد وی، هدف مرجع امنیت در هر یک از اشکال متفاوت است و به تناسب تفاوت در مراجع امنیت، تهدیدها نیز متفاوت خواهد بود. مقام مرجع در امنیت ملی دولت، در امنیت اجتماعی گروههای اجتماعی و در امنیت انسانی تکتک افراد هستند (
رضوی طوسی و ساعی، 1390). به اعتقاد کلمنت و کلیمن، ترس از ناامنی در رفتارهای انزواگرایانه و ضداجتماعی، خود را نشان میدهد و صفات نیک انسانی همچون اجتماعی بودن، اعتماد متقابل، احساس تعلق به اجتماع و رضایت از این تعلق را از بین میبرد (
رضوی طوسی و ساعی، 1390).
در یک جمعبندی نهایی میتوان گفت با توجه به اهمیت مقولات احساس امنیت و مسئولیتپذیری اجتماعی، بهخصوص در هنگام وقوع بحرانها و مخاطرات همهگیر، نظیر آنچه جامعه در همهگیری کرونا به خود دید، شناخت ارتباط بین این دو متغیر و مداخلهگرهای مرتبط با آنها اهمیت مییابند.
در نظریههای مختلف در باب احساس ناامنی که در مبانی نظری به آن پرداخته شده است، به این نکته تأکید شده که ترس و افزایش احساس ناامنی، در رفتارهای انزواگرایانه و ضداجتماعی خود را نشان میدهد و صفات نیک انسانی همچون اجتماعی بودن، اعتماد متقابل، احساس تعلق به اجتماع و رضایت از این تعلق را از بین میبرد. این مسئله تصمیمگیری عقلانی و امکان کنترل افراد بر مدیریت رفتار خود را با محدودیت روبهرو میکند. درنهایت، همه این عوامل به مخاطراتی برای امنیت جامعه انسانی منجر میشود. در نظریه سایتس درمورد نیازها نیز احساس امنیت مختص به فرد نیست، بلکه شامل صیانت و حراست از زندگی مردم و حفاظت از جان و مال و کلیه شئون زندگی انسان در برابر مخاطراتی است که آسودگی را از آنها سلب میکند و ترس و بیاطمینانی را جایگزین میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی با احساس ناامنی در شرایط پس از وقوع بحران همهگیری کرونا پرداخته و فرضیههای زیر را بررسی میکند:
- بین احساس ناامنی و مسئولیتپذیری اجتماعی افراد رابطه وجود دارد.
- بین مسئولیتپذیری اجتماعی افراد و سن آنها رابطه وجود دارد.
- مسئولیتپذیری اجتماعی افراد برحسب جنس متفاوت است.
- مسئولیتپذیری اجتماعی افراد برحسب تحصیلات متفاوت است.
- مسئولیتپذیری اجتماعی افراد برحسب میزان درآمد آنها متفاوت است.
- مسئولیتپذیری اجتماعی افراد برحسب نوع شغل افراد متفاوت است.
مدل مفهومی
براساس مبانی نظری، مدل مفهومی در
تصویر شماره 1 ارائه شده است.

روش
تحقیق حاضر در جامعه آماری بزرگسالان بین 18 تا 70 سال ساکن شهر تبریز در سال 1401 انجام یافته است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه است. براساس آخرین آمار رسمی در سال 1399، جمعیت شهر تبریز 1.584.855 نفر اعلام شده که قریب 750.000 نفر آنها در رده سنی 18 تا 70 سال هستند (
درگاه ملی آمار، 1401). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شده و روش نمونهگیری بهصورت خوشهای است. اطلاعات موردنیاز تحقیق بهوسیله پرسشنامه که سؤالات آن براساس بازنویسی سؤالات پرسشنامههای استاندارد تعیین شده، جمعآوری شده است.
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
در نظریه سرینواسولو (2013) مسئولیتپذیری اجتماعی تعهد تصمیمگیران برای اقداماتی است که علاوه بر تأمین منافع خود، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم میآورد. در این تئوری، مسئولیت اجتماعی مبتنی بر سیستم اخلاقی است که در آن تصمیمات باید قبل از انجام، مورد تأیید اخلاق قرار گیرند. اگر اقدام یا تصمیم، به اجتماع یا محیطزیست آسیب برساند، بهلحاظ اجتماعی غیرمسئولانه محسوب میشود. هر فرد مسئولیت دارد بهشیوهای عمل کند که برای جامعه سودمند باشد و نه صرفاً برای فرد (
جلیلی تلچگاه و همکاران، 1400).
با توجه به تعاریف مفهومی، برای سنجش مسئولیتپذیری اجتماعی با ترکیب سؤالات پرسشنامه
مرگلر و شیلد (2016)، پرسشنامه استاندارد
هاریسون گاف (1995) و پرسشنامه
نعمتی (1386)، این متغیر با 42 سؤال و در 7 بعد خودمدیریتی، نظم پذیری، قانونمندی، امانتداری، وظیفهشناسی، سازمانیافتگی و پیشرفتگرایی بررسی شد.
احساس امنیت پدیدهای روانشناختی اجتماعی است که دارای ابعاد گوناگونی است. این احساس ناشی از تجربههای مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاع محیط پیرامونی است و افراد مختلف بهصورتهای گوناگونی آن را تجربه میکنند. بنابراین احساس امنیت با بسیاری از عناصر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه در ارتباط است (
مصلینژاد و پیلتن، 1393). برای سنجش احساس ناامنی پس از بحران همهگیری کرونا، از پرسشنامه
زمانی و همکاران (1400) که در مطالعه جامعهشناختی شیوع همهگیری کووید-19 و رابطه آن با احساس ناامنی اجتماعی در شهر تهران استفاده شده و شامل 9 سؤال است، استفاده شد.
اندازهگیری متغیرهای مسئولیتپذیری اجتماعی و احساس ناامنی با استفاده از طیف لیکرت پنجگزینهای انجام شد. نمرهدهی گزینهها از 1 تا 5 بود، بهطوری که درمورد هر دو متغیر بالاترین نمره به بیشترین مقدار متغیر دلالت کند. سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال در مقیاس اسمی چندحالته، سن در مقیاس فاصلهای و جنس در مقیاس اسمی سنجیده شد. روایی پرسشنامه بهصورت صوری و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد که مقادیر آن برای متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی معادل 0/854 و برای احساس ناامنی معادل 0/70 محاسبه شد.
میزان درآمد: میزان پولی که هر فرد ماهانه بهصورت دستمزد یا حقوق ماهانه دریافت میکند. در این تحقیق از پاسخگویان خواسته شد تا متوسط درآمد ماهیانه خود را در قالب یک طیف چنددرجهای و در سطح رتبهای مشخص کنند.
تحصیلات: عبارت است از سالهایی که فرد در نظام آموزشی بهصورت رسمی برای کسب سوادآموزی گذرانده است. در پژوهش، تحصیلات در سطح رتبهای چندحالته سنجیده شد.
وضعیت اشتغال: وضعیت کار در طول هفته برای مزد و حقوقبگیران و تداوم کسب و کار برای خوداشتغالان و صاحبان مشاغل آزاد بهعنوان اشتغال محسوب شد. در این پژوهش، این متغیر بهصورت اسمی چندحالته موردسنجش قرار گرفت.
یافتهها
یافتههای توصیفی
با توجه به
جدول شماره 1، نتایج بهدستآمده درمورد سن پاسخگویان نشان میدهد کمترین سن پاسخگو 18سال و مسنترین پاسخگو دارای 71 سال است.

همچنین میانگین سنی نمونه پژوهش 33/9 سال بود.
همچنین نتایج بهدستآمده طبق
جدول شماره 2 درمورد جنسیت پاسخگویان نشان میدهد 36/5 درصد از پاسخگویان زن و 63/5 درصد از آنها مرد هستند.

براساس نتایج بهدستآمده، چنانکه در
جدول شماره 3 مشخص شده است، بیشترین فراوانی مربوط به تحصیلات در سطح لیسانس با 29/4 درصد و کمترین فراوانی مربوط به دو گزینه تحصیلات در سطح حوزوی و گزینه بیسواد با 0/3 درصد است.

براساس نتایج بهدستآمده در
جدول شماره 4، بیشترین فراوانی مربوط به سطح درآمد 10 تا 15 میلیون با 25/5 درصد و کمترین فراوانی مربوط به سطح درآمد کمتر از 5 میلیون با 6/8 درصد است.

براساس
جدول شماره 5، نتایج وضعیت اشتغال پاسخگویان نشان میدهد بیشترین فراوانی وضعیت شغلی مربوط به شغل آزاد با 24 درصد و کمترین میزان آن مربوط به وضعیت شغلی بیکار با 5/7 درصد است.

در بررسیهای آماری، در صورتی که چولگی و کشیدگی دادهها، بین 2 و 2- قرار گیرد توزیع دادهها نرمال و در غیر این صورت توزیع دادهها غیرنرمال است. چولگی و کشیدگی برای متغیر مسئولیتپذیری بهترتیب 0/574 و 0/085 بود که حاکی از نرمال بودن توزیع دادههاست. چنانکه نتایج
جدول شماره 6 مربوط به آمارههای متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی و مؤلفههای آن نشان میدهد، میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی برابر 95/9453 است که با توجه به دامنه مقیاس بهکاررفته برای سنجش آن، کمتر از مقدار متوسط است.
جدول شماره 7 آمارههای توصیفی مربوط به متغیراحساس ناامنی را نشان میدهد.

براساس نتایج حاصله، میانگین متغیراحساس ناامنی 24/8802 است که در مقیاس سنجش مورداستفاده برای اندازهگیری آن، کمتر از مقدار متوسط است. همچنین چولگی و کشیدگی برای این متغیر بهترتیب 0/180 و 0/481- بود که نشان میدهد توزیع دادهها برای این متغیر نیز نرمال است.
یافتههای استنباطی
برای بررسی رابطه بین متغیر احساس ناامنی و مسئولیتپذیری اجتماعی از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همانطور که نتایج
جدول شماره 8 نشان میدهد، بین متغیراحساس ناامنی با مسئولیتپذیری اجتماعی ارتباط معنیدار و معکوسی وجود دارد، یعنی با افزایش احساس ناامنی، مسئولیتپذیری اجتماعی کاهش مییابد.

برای بررسی تفاوت میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی برحسب جنس از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج
جدول شماره 9 نشان میدهد تفاوت میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی پاسخگویان برحسب جنس معنیدار است.

براساس یافتهها، میانگین متغیر در مردان نسبت به زنان بیشتر است و به عبارت دیگر، به نظر میرسد مردان از مسئولیتپذیری اجتماعی بالاتری برخوردارند.
برای بررسی رابطه بین سن و مسئولیتپذیری اجتماعی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. همانطور که نتایج
جدول شماره 10 نشان میدهد، بین سن افراد با مسئولیتپذیری اجتماعی ارتباط معنیدار وجود ندارد.

اما یافتهها درمورد ابعاد این متغیر نشان میدهد بین مسئولیتپذیری با ابعاد قانونمندی و سازمانیافتگی رابطه ضعیف و معکوس مشاهده میشود، بهطوری که به نظر میرسد با افزایش سن، قانونمندی و سازمانیافتگی افراد کاهش مییابد، اما در کل نمیتوان ارتباط معنیدار بین دو متغیر موردبررسی را تأیید کرد.
برای بررسی تفاوت میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی بر حسب تحصیلات از آزمون مقایسه میانگینها استفاده شد. همانطور که یافتههای
جدول شماره 11 نشان میدهد، تفاوت معنیداری بین میانگین مسئولیتپذیری افراد بر حسب تحصیلات وجود دارد.

برای آنکه مشخص شود معنیداری، ناشی از تفاوت بین کدام گروههاست از آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. همانطور که یافتههای
جدول شماره 12 نشان میدهد، تفاوت میانگین متأثر از تفاوت گروههای فوقدیپلم و دبستان با گروههای لیسانس و بالاتر است، بهطوری که به نظر میرسد در دو گروه با سطح تحصیلات فوقدیپلم و دبستان نسبت به گروههای با تحصیلات بالاتر مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری وجود دارد.

برای بررسی تفاوت میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی بر حسب اشتغال پاسخگویان از آزمون مقایسه میانگینها استفاده شد. همانطورکه یافتههای
جدول شماره 13 نشان میدهد، تفاوت معنیداری بین میانگین مسئولیتپذیری افراد بر حسب اشتغال وجود دارد.

از آزمون تعقیبی LSD برای مشخص کردن گروههای با اختلاف معنیدار استفاده شد و همانطور که یافتههای
جدول شماره 14 نشان میدهد، تفاوت میانگین متأثر از تفاوت گروه بیکار با سایر گروهها و شاغلان بخش دولتی با مشاغل آزاد، بازنشستگان و دانشجویان است؛ بهطوری که در گروه بیکار مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری نسبت به سایر گروهها مشاهده میشود و در شاغلین بخش دولتی مسئولیتپذیری اجتماعی نسبت به سایر گروههای نامبرده کمتر است.
بحث
این پژوهش با هدف تبیین جامعهشناختی احساس ناامنی با مسئولیتپذیری اجتماعی پس از بحران کرونا صورت گرفت و بهدنبال آن تغییرات اجتماعی ناشی از بحران کرونا در احساس ناامنی و مسئولیتپذیری اجتماعی بررسی شد. یافتههای تحقیق، از بررسی نمونههایی با میانگین سنی 33/9 سال و با ترکیبی از 36/5 درصد از زنان و 63/5 درصد از مردان در جامعه مورد پژوهش به دست آمد که سطح تحصیلات 50/5 درصد آنان لیسانس و بالاتر بود و 72/9 درصد خانوادههای آنان درآمد بیش از 10 میلیون تومان در ماه داشتند. نتایج نهایی مربوط به بررسی فرضیههای پزوهش در
جدول شماره 15 خلاصه شده است.

مطابق با دیدگاه سایتس در تئوری نیازهای انسانی، انتظار میرفت احساس ناامنی رابطهای معکوس با مسئولیتپذیری اجتماعی داشته باشد. نتایج بهدستآمده نیز حاکی از رابطه معنیدار و معکوس بین احساس ناامنی و مسئولیتپذیری اجتماعی است. سایتس معتقد است اگر رخدادهای عینی یا تحولات نظری، امکان واکنش مطلوب از انسان را سلب کند و انگیزههای او شکوفا نشود، معنای او از زندگی دگرگون میشود و انجام رفتار و تصمیمگیری عقلانی را با محدودیت روبهرو خواهد کرد و امکان کنترل افراد بر مدیریت رفتار خود را مختل میکند. درنهایت، همه این عوامل به مخاطراتی برای امنیت جامعه انسانی منجر میشود. در این نظریه، احساس امنیت مختص به فرد نیست، بلکه شامل صیانت و حراست از زندگی مردم و حفاظت از جان و مال و کلیه شئون زندگی انسان در برابر مخاطراتی است که آسودگی را از آنها سلب میکند و ترس و بیاطمینانی را جایگزین میکند.
این یافتهها همسو با نظریه
کلمنت و کلیمن (1977) نیز است. به اعتقاد آنها، ترس از ناامنی در رفتارهای انزواگرایانه و ضداجتماعی خود را نشان میدهد و صفات نیک انسانی همچون اجتماعی بودن، اعتماد متقابل، احساس تعلق به اجتماع و رضایت از این تعلق را از بین میبرد. میتوان چنین نتیجه گرفت که همهگیری کرونا با ایجاد احساس ناامنی در بین افراد یک جامعه، عاملی در کاهش مسئولیتپذیری اجتماعی افراد به حساب میآید.
در نظریه پارسونز هم که به احساس همبستگی در بین افراد جامعه بهعنوان عامل ایجاد احساس دوستی و احترام متقابل و پیروی از هنجارهای نهادینهشده جامعه میپردازد، هر عاملی که بتواند انگیزش اجتماعی برای تعهد و همبستگی را خدشهدار کند میتواند بر کنشهای موافق با جامعه تأثیر منفی بگذارد. درنتیجه، وقوع بحرانهایی نظیر کووید-19 که باعث انقطاع روابط و دوریگزینی افراد بهواسطه ایجاد حس ناامنی در تعاملات اجتماعی میشود، میتواند تأثیر منفی بر انسجام اجتماعی بگذارد و درنهایت مسئولیتپذیری اجتماعی را در جامعه کاهش دهد.
در عین حال، یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهش
دلهی و همکاران (2021) که در طول همهگیری کرونا در کشورهای آلمان و انگلستان انجام دادهاند همسویی نشان نمیدهد. یافتههای آنها نشان میدهد اعتماد اجتماعی افراد که بر مسئولیتپذیری تأثیرگذار است، تا حد زیادی با ناامنی ارتباطی ندارد. به نظر میرسد تقویت اعتماد نهادی با تلاش نهادهای مرتبط با سلامتی سبب شده احساس ناامنی که ناشی از مخاطره و بحران پیشآمده برای سلامتی بوده با احساس ناامنیهای دیگر تشدید نشود. در هر دو کشور، ترسهای ناشی از بیماری همهگیر با تقویت اعتماد نهادی بیشتر از ناامنیهای تجربهشده اهمیت دارد. مقایسه نتیجه این پژوهش با یافتههای آنها، اهمیت مدیریت انتظارات اجتماعی را نشان میدهد.
نتایج حاصل از بررسی روابط و تفاوت میانگین متغیر وابسته پژوهش نسبت به متغیرهای زمینهای نشاندهنده آن است که بین مسئولیتپذیری اجتماعی و متغیر سن رابطه معنیداری وجود ندارد. اما نتایج در ارتباط با تفاوت میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی بر حسب جنس نشان میدهد میانگین متغیر مذکور در مردان بیشتر است. نتایج حاصله در ارتباط با متغیر جنس با نظریات آلمیدا و برمسر و تحقیقات صورتگرفته همچون پژوهش
هاچ و استفان (2015) که با هدف بررسی تأثیر جنسیت بر ادراکات مسئولیتپذیری فردی و شرکتی صورت گرفته است، تفاوت دارد. به نظر میرسد پس از خاتمه بحران کووید-19، زنان بهدلیل تجربه ترس و اضطراب در این دوران نسبت به مسائل و امور اجتماعی، احساس ناامنی بیشتری را تجربه کردهاند که همین امر سبب کاهش مسئولیتپذیری اجتماعی در زنان شده است. نتایج پژوهش
قاضیزاده و کیانپور (1394) در بررسی بیتفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان نشان داده میزان بیتفاوتی اجتماعی بر حسب متغیرهای جنسیت بهشکل معنیداری متفاوت است؛ به این صورت که به نظر میرسد هنگام وقوع حالتهای اضطراری، مردان بیتفاوتی کمتری نسبت به زنان نشان میدهند و احساس مسئولیت اجتماعی مردان در شرایط وقوع مخاطره بیشتر از زنان است. این نتیجه با یافتههای پژوهش حاضر مطابقت دارد و به این ترتیب میتوان گفت به نظر میرسد وقوع بحران با افزایش احساس ناامنی در زنان، مسئولیتپذیری اجتماعی را کاهش میدهد.
براساس یافتهها، تفاوت میانگین متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی بر حسب سطح تحصیلات افراد معنیدار است؛ بهطوری که افراد کمترتحصیلکرده از میزان مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری نسبت به سطوح تحصیلی لیسانس و بالاتر برخوردارند. اگرچه بهطور منطقی به نظر میرسد با افزایش تحصیلات که به افزایش آگاهی افراد منجر میشود میزان مسئولیتپذیری اجتماعی باید بالا برود. اما نتایج تحقیق حاضر همسو با یافتههای پژوهش
جوادی و همکاران (1400) که نشان داد رابطه بین تحصیلات و مسئولیتگریزی بهطور مستقیم معنیدار است، برخلاف انتظار در این خصوص بوده است. این یافتهها را میتوان با نظریه شواپ تبیین کرد. به نظر او، برخلاف مخاطرات طبیعی مثل سیل و زلزله که موجب همدلی انسانها و انسجام اجتماعی بیشتر برای عبور از شرایط پرمخاطره میشود، در شرایط اپیدمی و پاندمی بهویژه در موارد طولانیمدت، بهدلیل افزایش حس بدگمانی نسبت به دیگران که ریشه در ترس از مرگ دارد، انسانها بهجای اینکه برای نجات جمع به دیگران فکر کنند، به احتمال زیاد بهدنبال آن هستند که خود چیزی از دست ندهند. به اعتقاد گینات نیز وجود انسانهای بیتفاوت، ناشی از تربیتی است که در آن احساس مسئولیت مطرح نبوده است. به نظر میرسد بحران کرونا با افزایش بیتفاوتی نسبت به اجتماع، تأثیر قابلتوجهی بر کاهش مسئولیتپذیری اجتماعی داشته است، بهطوری که در حال حاضر با وجود اینکه جامعه از شرایط ناامن کرونایی عبور کرده، اما هنوز افراد روحیه ارجح داشتن خود و منافع فردی خود را حفظ کردهاند.
یافتهها همچنین نشان میدهند میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی افراد بر حسب وضعیت اشتغال آنها متفاوت است؛ بدینصورت که کارکنان بخش دولتی نسبت به سایر گروههای شغلی از مسئولیتپذیری کمتری برخوردارند و افراد بیکار از میزان مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری نسبت به سایر گروههای شغلی برخوردار هستند. این نتایج نیز اگرچه در شرایط نرمال جامعه دور از انتظار است، ولی با توجه به اینکه دوره کرونا باعث تخریب روابط اجتماعی متعارف شده، قابلتوجیه است. همچنانکه در نظریه گلسر عنوان شده، عدم توجه به نیازها و خواستههای دیگران در آن شرایط، روابطی که انسانها برای مسئولیتپذیری، هم در معنای فردی و هم در معنای اجتماعی بهعنوان شاخص بهزیستی روانشناختی به آن نیاز دارند را مخدوش کرده است. در چنین شرایطی، روابط اجتماعی از شکل عادی خارج میشود و بهویژه در مشاغلی که بیشتر تحت تأثیر شرایط کرونایی بودهاند این روابط بیشتر آسیب دیده است. درواقع، به نظر میرسد ارزشهای اجتماعی درونیشده نظیر نوعدوستی در دوره کرونا تغییر کرده و ارزشهای فردگرایانه جای آن را گرفته است. ازاینرو، کنشهایی که در ارتباط با ارزشهای اجتماعی شکل میگیرد نظیر مسئولیتپذیری اجتماعی، در دوره پساکرونایی کمتر شده است.
نتیجهگیری
مسئولیتپذیری و مسئول بودن در برابر جامعه و مردم و نیاز آدمی به تعامل و ارتباط با دیگران، از اساسیترین نیازهای زندگی آدمی است. بنابراین احساس تعهد انسان نسبت به خود و دیگران و تحمل و پذیرش دیگران در گرو زندگی گروهی است؛ زندگی گروهیای که حتی پس از خاتمه بحران کووید-19 همچنان متأثر از آسیبهای اجتماعی و روانی این همهگیری قرار دارد.
براساس نتایج بهدستآمده پیشنهاد میشود:
- نظر به رابطه معکوس بین مسئولیتپذیری اجتماعی و احساس ناامنی، برای ایجاد احساس امنیت اجتماعی، ساختار نهادهای اجتماعی بازنگری شود، زیرا براساس یافتهها، تقویت اعتماد نهادی نقش مهمی در کاهش احساس ناامنی و افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی دارد.
- با توجه به رابطه بین تحصیلات و جنسیت با مسئولیتپذیری اجتماعی و پایین بودن میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در شرایط بحرانی، در بین افراد تحصیلکرده و زنان، لازم است پژوهشهای مستقلی جهت بررسی عوامل مرتبط با کاهش میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در این خصوص انجام شود.
- همچنین با توجه به رابطه بین تربیت و مسئولیتپذیری اجتماعی، لازم است سیاستگذاران حوزه آموزش توجه بیشتری به بحث مسئولیتپذیری اجتماعی داشته باشند. نهادینه شدن مسئولیتپذیری اجتماعی میتواند به حفظ آن، هنگام وقوع بحرانهای فراگیر کمک کند.
- با توجه به رابطه بین اشتغال و مسئولیتپذیری اجتماعی و پایین بودن میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در بین افراد شاغل در بخش دولتی پس از بحران همهگیری کرونا، توجه به بازسازی روابط انسانی و موازین تکریم اربابرجوع در محیط کار میتواند عاملی مؤثر در بالا بردن میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در سطح جامعه به حساب آید.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
هرگونه اصول اخلاقی و حقوقی که مربوط به شرکتکنندگان است رعایت شده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد مصطفی رستمی گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز میباشد. این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
اعتبارسنجی و نظارت و مدیریت پروژه: فتانه حاجیلو و محمدباقر علیزاده اقدم؛ تحلیل، تحقیق، بررسی، منابع، نگارش پیشنویس، ویراستاری و نهاییسازی نوشته، بصریسازی: فتانه حاجیلو و مصطفی رستمی؛ مفهومسازی و روششناسی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
محققان از کلیه افرادی که در انجام پژوهش محققان را یاری کردهاند نهایت قدردانی و تشکر را دارند.
References
Ahmadi, S., Ahmadi, S., Adeli, A., Amiri, R., & Amiri, R. (2012). [An investigation of the relationship between feeling of disorder and feeling of insecurity among citizens of Yasouj (Persian)]. Strategic Research on Social Problems, 1(3), 63-80. [Link]
Ahmadizamani, Z., Goodarzi, A., & Dialameh, N. (2020).[ Systematic review of factors affecting student responsibility with emphasis on the role of the school (Persian)]. Islamic Perspective on Educational Science, 7(13), 23-57. [DOI:10.30497/EDUS.2020.74912]
Azad Aramaki, T. (2019). [Corona Pandemic and Iranian Society (Persian)].Tehran: Institute of Cultural and Social Studies. [Link]
Bashir, H. (2020). [News analysis- relation between Coronavirus crisis (Persian)]. Rasaneh, 31(2), 5-30. [Link]
Delhey, J., Steckermeier, L. C., Boehnke, K., Deutsch, F., Eichhorn, J., & Kühnen, U., et al. (2021). Existential insecurity and trust during the coronavirus pandemic: The case of Germany. Journal of Trust Research, Taylor & Francis Journals, 13(2), 140-163. [Link]
Clemente, F., & Kleiman, M.B .(1977). Fear of crim in the United States: A multivariate analisis. Social Forces, 56, 519-531. [Link]
Darvishi, Abdul Vahed. (2014). [The effect of cooperative teaching method on responsibility, academic progress and self-confidence of secondary school students in Shahr-Khorameh (Persian)] [MAthesis]. Maroodasht: Islamic Azad University, Maroodasht branch.
Eghdampour, R., Keshtiaray, N., & Esmaili, R. (2020). [Student's experiences of Social Responsibility in the university (Persian)]. Journal of Higher Education Curriculum Studies, 10(20), 237-264. [Link]
Ebadi, W. (2013). [Investigation of social and cultural factors affecting the social responsibility of students (case study: Students of Islamic Azad University, Mahshahr branch)(Persian)] [MA thsis]. Ahvaz: Shahid Chamran University of Ahvaz.
Salagi, M., Motalebi, D., & Gholamipour, E. (2019). [Corona Pandemic and Iranian Society: Cultural and social strains (Persian)]. Tehran: Research Institute of Culture, Art and Communication. [Link]
Ghasizadeh, H., & Kianpour, M. (2015). [A study of social apathy among students (the case of the University of Isfahan) (Persian)]. Strategic Research on Social Problems, 4(1), 59-78. [Link]
Ghaemi Bab Anari, S. Z., & Migun Puri, M. R. (2018). [Investigating the level of social responsibility of women compared to men (case study: Financial workers of Shiraz city) (Persian)]. Scientific Journal of Interdisciplinary Research on Women, 1(1), 37-53. [Link]
Golchin, M., Hosseini, M. R., Emamalizadeh, H., & Anasori, A. M. (2016). [An empirical analysis of the relationship between social factors and the tendency towards altruistic behavior (case study: Citizens of Hamedan)(Persian)]. Quarterly Journal of Urban Sociological Studies, 6, 85- 112. [Link]
Gough, H. (1995). Harrison Gough Responsibility Questionnaire.
Ojedokun, I. M. (2021). Influence of coronavirus disease (COVID-19) on spiritual well-being and insecurity among Nigerian citizens. African Journal of Social Work, 11(3), 139-144. [Link]
Radfar, M., & Habibzadeh, A. (2017). [Social factors affecting the feeling of social security(Persian)]. Social Security Quarterly, 10, 53-84. [Link]
Rezadoost, K., Zakavi, E., & Asgari, E. (2021). [Investigating social factors related to the sense of social security (case study: Residents of District 2 of Ahvaz) (Persian)]. Journal of Social Order, 13(2), 185-216. [Link]
Razavi Tousi, S.M., & Saei, M. H. (2013). [Feeling insecure in society among Tehranian Citizens focusing on publication of violent incidents during last year (Persian)]. Journal of Culture-Communication Studies, 12(16), 83-127. [Link]
Schwap, K., & Mallerer, T. (2020). Covid-19: The great reset. Hampshire: Forum Publishing. [Link]
Sahebi, A., Zalizadeh, M., & Zalizadeh, M. (2015). [Choice theory: An approach to accountability (Persian)]. Rooyesh, 4(2), 113-134.[Link]
Safarian, M., Adhami, A., & Moradi, A. (2020). [Recognition of the relationship between individualism and relative deprivation with apathy (Case Study of Kermanshah Youth) (Persian)]. Journal of Culture-Communication Studies, 21(49), 255-287. [DOI:10.22083/jccs.2019.187991.2810]
Taj Bakhsh, Gh. (2021). [Data analysis of the women’s insecurity foundation during the corona pandemic (Persian)]. Journal of Woman and Family Studies, 9(1), 162-188. [DOI:10.22051/JWFS.2021.34034.2579]
Tahmasebi, H., Heydari, M. T., Vaezi, M., & Rasoulzade, Z. (2022). [Explain The role of NGOs in increasing social resilience against the Corona pandemic(Case study: Tabriz city) (Persian)]. Geographical Urban Planning Research (GUPR), 9(4), 1079-1102. [DOI:10.22059/JURBANGEO.2021.322716.1510]
Droms Hatch, C., & Stephen, S. A. (2015). Gender effects on perceptions of individual and corporate social responsibility. Journal of Applied Business and Economics, 17(3), 63-71. [Link]
Hakim Khani, M. T., & Fakhimi Azar, S. (2017). [Investigating the relationship between social vitality and social responsibility of employees of Tabriz Metropolitan Fire (Persian)]. Socio-Cultural Changes, 15, 122-141. [Link]
Iman, M.T., & Jalaian Bakhshandeh, V. (2009). [Investigation and explanation of the relationship between social responsibility and social capital among the youth of Shiraz (Persian)]. Applied Sociology, 21(1), 19-42. [Link]
Jalili Telchgah, F., Kaldi, A., & Aghajani Mursaa, H. (2022). [Analysis of the state of social ethics with an emphasis on “social responsibility” in the case study of Tehran (Persian)]. Sociological Studies, 55(15), pp. 143-159. [Link]
Jafari, Kh., and Mesgarzadeh, S., & Mirzakhani, M. (2017. [Factors affecting the social security of Tabriz citizens (Persian)]. Sociological Studies, 11, 61-83. [Link]
Javadi, M., Shiani, M., Mohseni Tabrizi, A., & Vadiea, S. (2022). [The relationship between social mistrust and citizenship aversion (among citizen of Tehran) (Persian)]. Iranian Journal of Sociology, 23(1), 147-170. [DOI:10.22034/jsi.2022.557316.1603]
Khoshfar, Gh., Mohammadi, A., and Mohammadzadeh, F., Mohammadi, R., & Akbarzadeh, F. (2014). [Social security and social health (case study: Youth aged 15-29 in Qain city) (Persian)]. Iranian Journal of Social Studies, 9, 102-71 . [Link]
Kazempour, E., & Babapour Vajary, M. (2018). [The effectiveness of peace education on students' responsibility (Persian)]. Journal of New Approaches in Educational Administration, 8(32), 65-82. [Link]
Kalateh Sadati, A., & Falakuddin, Z. (2021). [Policy-making and promotion of humanitarian action in crises; study of student groups being active in the covid 19 pandemic (Persian)]. Contemporary Sociology Research, 10(18), 147-174. [DOI:10.22084/CSR.2021.23108.1884]
Mergler, A., & Shield, P. (2016). Questionnaire of personal responsibility for adolescents Mergler and Shield. [Link]
Mohammadi, S. A., Shikaleslami, R., & Fooladchang, M. (2019). [Responsibility in emerging adulthood: The role of family communication patterns and identity dimentions (Persian)]. Biannual Journal of Applied Counseling, 9(2), 1-22. [DOI:10.22055/JAC.2019.30981.1700]
Mosallanejad, A., & Pilten, F. (2013). [Investigation of social factors affecting the feeling of social security (case study of female students of Jahrom universities) (Persian)]. Sociological Studies, 7, 109-122. [Link]
Moradi, A. (2020). [Investigating the relationship between cultural intelligence and social responsibility among post graduate student of Kermanshah Islamic Azad University (Persian)]. Cultural Studies & Communication, 16(59), 353-381. [Link]
Mir Mohammadi, M. S., Haghighatian, M., & Jahanbakhsh, E. (2016). [A study on socio-cultural factors affecting the youth responsibility in Tehran (Persian)]. Strategic Studies on Youth and Sports, 15(34), 151-167. [Link]
Monfared ,E., Vahedi, M., & Haghgoo, H. A. (2021). [Negative effects of the COVID-19 pandemic on home integration, community integration, and productive activities (Persian)]. Archives of Rehabilitation, 22(3), 342-361. [Link]
Nemati, P. (2007). [Responsibility questionnaire (Persian)].
Noee, Z., Moatamedy, A., Eskandari, H., Farrokhi, N., & Poshtmashhadi, M. (2020). [Designing and validating a social responsibility-based educational program for at-risk youth (Persian)]. Ferdowsi University of Mashhad Journal of Social Sciences, 16(2), 274-247. [Link]
Statistical Centre of Iran. (2022). [Population of Tabriz city (Persian)]. Tehran: Statistical Centre of Iran. [Link]
Zakeri Nasrabadi, Z., Maher, Z., & Abdullahi, A. S. (2022). [Analyzing the Citizens' Lived Experience of Facing the COVID-19 Pandemic in Their Daily Life (Case Study: Isfahan City) (Persian)]. Strategic Research on Social Problems, 11(2), 93-122. [DOI:10.22108/SRSPI.2022.135604.1856]
Zamani, T., Maddahi, J., karimi Manjarmoee, Y., & Baghshirin, G. (2021). [Sociological study of the outbreak of the covid-19 pandemic and its relationship with the feeling of social insecurity: A case study of Tehran Citizens (Persian)]. Socio-Cultural Strategy, 10(2), 319-355. [Link]
Zare, H., & Ghorbani, S. (2020). [Developing a model for predicting helping behaviors based on the variables of risk perception, self-efficacy and social problem with respect to the mediator variable of responsibility (Persian)]. Social Cognition, 9(18), 123-136.[DOI:10.30473/sc.2021.52567.2535]