مقدمه
وقوع زلزله ازجمله مخاطرات با اولویت برنامهریزی بالا در کشور و بهویژه در شهر تهران میباشد. تهران بهعنوان پایتخت کشور و با پذیرش یکششم جمعیت کشور، علاوهبر زلزله که با اثرات تخریبی بالایی همراه میباشد، به جهت موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی خود در معرض طیف وسیعی از مخاطرات طبیعی و انسان ساخت قرار دارد (
سلطانی و همکاران، 2021).
در حوزه منابع انسانی موردنیاز برای مدیریت بحرانهای احتمالی، افراد در دو دسته کلی نیروهای پاسخگوی سازمانی و افراد تحت تأثیر مخاطره قرار میگیرند. مراجعه به درسآموختههای حوادث و بلایا در کشور و در سطح بینالملل و بررسی ظرفیتها و آسیبپذیریهای این شهر بیانگر این یافته مهم میباشد که ظرفیت سازمانهای تخصصی مرتبط با مدیریت شرایط بحرانی، به تنهایی پاسخگوی خسارات و مشکلات احتمالی حاصله نخواهد بود و مدیریت بهینه امور نیازمند بهرهمندی از ظرفیت بالای افراد جامعه و به تعبیری افراد تحت تأثیر مخاطرات میباشد (
خدادادزاده و همکاران،2021؛
سلطانی و همکاران 2024).
مشارکت اجتماعی فرایندی است که طی آن گروههای ذینفع جامعه باتوجهبه نیازهای شناساییشده، مشکلات موجود را تعیین میکنند و با بسیج منابع، سعی میکنند به کمک متخصصین، راهکارهای مناسبی برای پاسخگویی به نیازها و رفع مشکلات بیابند (
سلطانی و همکاران 2024). بنابراین مشارکت جامعه، مجموعهای است از فرایندهای برنامهریزی، سازماندهی، کنترل و هماهنگی که طی آن اعضای جامعه بهصورت انفرادی و یا گروهی، مسئولیت شناسایی، ارزیابی و تأمین نیازهای مربوط به خود را بر عهده میگیرند و با پیشنهاد راهحلها و راهبردهای ممکن، سعی در رفع نیازها و حل مشکلات میکنند. بنابراین انتظار میرود برای مدیریت موفق بحران نیز مشارکت جامعه در مراحل مختلف چرخه مدیریت را داشته باشیم و این امر به جهت اجتماعی بودن ماهیت حوادث و بلایا اجتنابناپذیر و الزامی است. بهرهمندی از ظرفیت عظیم داوطلبان که بخش وسیعی از افراد جامعه را میتواند دربرگیرد، بهعنوان بزرگترین سرمایه انسانی در راستای اجرای هرگونه برنامه کاهش خطر در جوامع، مدتها است مورد توجه سیاستگذاران و دستاندرکاران مدیریت جوامع قرار گرفته است و در اسناد ملی و بینالمللی و نیز برنامههای توسعهای تأکید شده است (
ریان و همکاران، 2020؛ سندای، 2015؛
بهرا، 2023؛
تیندانا و همکاران، 2020).
در زمینه مشارکت داوطلبان در حوزه مدیریت بحران، مطالعات متعددی انجام شده است که اکثریت آنها به ضرورت، اهمیت و نتایج حاصل از چنین مشارکتی در حوزههای مختلف مدیریت حوادث و بلایا پرداختهاند (
توکلی سانی و همکاران، 2019؛ کنکانامج و همکاران، 2019). در مطالعهای درخصوص نقش داوطلبان در تابآوری جامعه، نشان داده شده است که کسب دانش و توسعه اعتماد میتواند به بهبود تابآوری جامعه منجر شود و منابع مختلف داوطلب میتواند به مدیران در تصمیمگیری مناسب کمک کند. بنابراین، نیاز به تمرکز بیشتر بر اطلاعات جمعیتی بهعنوان پیشبینیکننده آمادگی اضطراری، ازجمله مرحله شناختی آمادگی فرد وجود دارد (
پائک و همکاران، 2010؛
کولن ماس و همکاران، 2023؛
کیانگ، 2023).
لیندر و همکاران گزارش کردهاند که در موقعیتهای معمول و برنامهریزینشده، داوطلبان خودجوش غیروابسته در محل (SUV) به منابع ارزشمندی برای کاهش مقیاسهای فاجعه تبدیل شدهاند. بااینحال، خود هماهنگی آنها نیز به آسیبرساندن یا به خطر انداختن خودشان منجر شده است (
لیندر و همکاران، 2018).
نتایج مطالعه ما و همکاران نشان داد پیشینه اجتماعی و عوامل سازمانی و نگرشی مانند زن بودن، تعلق به سازمانها، ارائه بیمه عمر حوادث و آموزش، بر تمایل داوطلبان برای مشارکت تأثیر میگذارد (
ما و همکاران، 2021).
کوجیما اشاره دارد که مشارکت اجتماعی بیشتر را میتوان با دوستیها ارتقا داد (
کوجیما، 2024) . فارست و همکاران دریافتند بروز چنین نقشی میتواند شامل تعاملات سنتی، رویکردهای خلاقانه و گفتوگوی برای مشارکت شهروندان و تعامل با مقامات باشد (
فارست و همکاران (2021).
جونز نشان داد برنامهای متمرکز بر تغییر رفتار در شرکتکنندگان، رضایت شغلی، قصد جابهجایی اعضای تیم، آموزش و استفاده از نظریه خودتعیینی تأثیر مثبتی بر حفظ داوطلبان دارد (
جونز ، 2017). همچنین پنر روابط بین ویژگیهای شخصیتی، دینداری و فعالیتهای داوطلبانه را برجسته کرد و نشان داد سازمان چگونه با یک فرد بهعنوان یک عامل مستقیم و تأثیرگذار در تفاوتها رفتار میکند (
پنر، 2002).
آکرمن بروز مدلها و اشکال مختلف داوطلبانه ازجمله داوطلبی آنلاین را مطرح کرده است و اینکه افراد آزاد به نظر میرسد بهدلیل انعطافپذیری و ماهیت نوآورانه آن، داوطلبی آنلاین را ترجیح میدهند. آنها همچنین تلاش قابلتوجهی را به کار داوطلبانه خود اختصاص خواهند داد، بهویژه زمانی که در یک باشگاه یا انجمن فعال باشند (
آکرمن، 2019).
سلمانی و همکاران ضمن تأکید بر چارچوب قانونی حمایتی و فرهنگ داوطلبانه، حفظ داوطلبان را در گرو ایجاد انگیزه و نظارت بر سلامت جسمی و روانی ایشان دانستند (
سلمانی و همکاران، 2019). شین و همچنین مک لین هم ابراز کردهاند که خدمات داوطلبانه کارآمد نیازمند بهبود در قانونسازی، سیستمهای تشویقی، کانالهای مشارکت، آموزش حرفهای و حکومت مشارکتی است (
شین، 2023؛
مک لین، 2020).
فورنر ابراز کرده است که ارتباط مؤثر با داوطلبان بسیار مهم است و لازم است برای ارتباط منظم برنامهریزی شود. این ارتباطات باید آموزنده و حمایتکننده باشد و از مشارکت داوطلبان قدردانی شود (
فورنر، 2023). ناهکور نیز با اشاره به نقش رسانههای اجتماعی، آنها را ابزارهای ارزشمندی برای اطلاعرسانی، راهنمایی و ثبت نام داوطلبان غیررسمی برشمرد که در صورت وجود رویههایی برای مشارکت دادن داوطلبان غیررسمی، واکنش در بلایا را کارآمدتر میکنند (
ناهکور، 2022).
ایگنان و همکاران ارائه مشوقهایی مثل بیمه عمر حوادث برای داوطلبان و نیز وجود استانداردهایی برای همکاری با داوطلبان را مؤثر بر تمایل آنها برای شرکت در آمادگی در برابر بلایا برشمردند (
ایگنان و همکاران، 2021).
ازسویی بررسی
صادقزاده و همکاران (2019) درخصوص مشارکت مردم شهر تهران در کنترل بیماریهای قلبی، پنج عامل مؤثر در مدیریت مشارکت مردم در این زمینه را سیاستگذاری، برنامهریزی، سازماندهی، هماهنگی و تأمین مالی برشمرده است.
بهرهمندی سازماندهیشده از ظرفیت داوطلبان مدتی است که در شهر تهران و سایر شهرها مورد عنایت بوده است و خوشبختانه تجارب موفقی از اجرای برنامههای مرتبط مانند «طرح دوام» و «طرح خادم» به دست آمده است که بهعنوان درسآموخته قابلیت استفاده دارند. ارزیابی نتایج اجرای طرح سازماندهی داوطلبان در قالب تیمهای دوام (داوطلبین واکنش اضطراری محلات) توسط
رفیعیان و مطهری (2012) نشان داد که شاخصهای مسئولیتپذیری و نحوه مدیریت و سازماندهی گروه دوام، با مؤلفههای ادراکی و رفتاری مدیریت ریسک بحران، ارتباط معنیدار دارند. ازجمله درسآموختههای اجرای پروژههای مذکور و موارد مشابه، ضرورت برنامهریزی مناسب برای ساماندهی داوطلبان میباشد (
توکلی سانی و همکاران، 2019).
بدیهی است که عدم اشراف به مؤلفههای یادشده و موارد اختصاصی هر جامعه، مانع اولیه در بهرهمندی بهینه از ظرفیت مؤثر و در دسترس نیروی انسانی داوطلب خواهد شد (
سلمانی و همکاران، 2019؛
ولف، 2021). بنابراین تمرکز این پژوهش بر شناخت مؤلفههای مؤثر بر ساماندهی داوطلبان در مدیریت بحرانهای شهری میباشد.
روش
در راستای پاسخگویی به سؤال اصلی پژوهش که چگونگی ساماندهی داوطلبان در مدیریت بحرانهای شهری تهران بود، در ابتدا با روش مرور حوزه ای، نسبت به جمعآوری نتایج مطالعات داخلی و خارجی، مستندات و متون مرتبط جهت شناخت مفهوم و انواع مشارکت داوطلبان، تأثیرات متقابل اجرای مشارکت داوطلبان در مدیریت حوادث و بلایای شهری و شناسایی عوامل تضعیفکننده و تقویتکننده آن اقدام شد. سپس در قالب یک مطالعه کیفی تحلیل محتوا، با انجام مصاحبه نیمهساختاریافته با برخی از مدیران و خبرگان حوزه مدیریت بحران و تعدادی از شهروندان، چالشها و راهکارهای پیشنهادی در راستای ساماندهی مشارکت داوطلبان شهری در مدیریت بحرانهای احتمالی شهر تهران بررسی شدند. نمونهگیری بهصورت هدفمند انجام شد و نمونهها از میان مدیران و نخبگان حوزه حوادث و بلایا و آشنا با ویژگیهای شهر تهران انتخاب شدند. در این راستا با تعداد 23 نفر مصاحبه چهرهبهچهره در محل کارشان صورت گرفت. مفاهیم پنداشتی مستتر در دادهها و ارتباطات بین مفاهیم با تلفیق نتایج مرحله قبلی در قالب کدهای اولیه استخراج شدند و درنهایت با مفهومپردازی و لحاظ کردن ارتباطات بین آنها، مفاهیم اصلی برنامهریزی ساماندهی داوطلبان تعیین و مورد تفسیر قرار گرفتند.
یافتهها
23 نفر مصاحبهشونده شامل 9 مدیر در حوزه بلایای شهری، 5 نفر عضو هیئت علمی دانشگاه با تخصص مربوطه، 4 مدیر سازمانهای مردمنهاد و 5 نفر از شهروندان تهرانی بودند که ازنظر وضعیت تحصیلی دارای مدارک دیپلم (4/3 درصد)، لیسانس (17/4 درصد)، کارشناسی ارشد (43/5 درصد) و دکتری ( 34/8 درصد) و واجد تجربه کاری مرتبط یا سکونت در شهر بهمدت 5 تا 32 سال بودند.
پس از بررسی نتایج مطالعات و نیز تجزیهوتحلیل مصاحبهها، 199 مضمون بهعنوان کد اولیه استخراج شد که در
جداول شماره 1،
2،
3 و
4 ارائه شدهند.
کدهای استخراجی قابلیت دستهبندی در 17 طبقه اولیه را داشتند که بیانکننده اشتراک مضامین کدهای مشابه بودند. بررسی مفاهیم دستهبندیشده بهعنوان طبقههای اولیه، نشان داد این طبقات اشاره به 4 عنوان مفهومی در راستای نیل به هدف تعیینشده داشتند که در
جداول شماره 1،
2،
3 و
4 ارائه شدهاند.
چهار مفهوم کلیدی که میتوان بهعنوان فرایندهای اصلی در راستای ساماندهی داوطلبان مدیریت بحرانهای شهری مورد استفاده قرار گیرند عبارتاند از: 1. فرهنگسازی، 2. برنامهریزی، 3. جذب و سازماندهی و 4. ارائه آموزشهای مربوطه (
تصویر شماره 1).
-فرهنگسازی در راستای اقدام به مشارکت داوطلبان در برنامههای مدیریت بحران در شهر تهران نیازمند به و متأثر از مجموعه اقدامات در راستای ارتقای دانش و آگاهی مردم، تغییر نگرش مردم و ارتقای عملکرد مدیران میباشد.
یکی از شرکتکنندگان در این خصوص اظهار کرد: «اگر مردم بدانند شرکت در برنامهها و اقدامات مربوط به مدیریت ریسک ممکن است روزی برایشان مفید باشد، با انگیزه بیشتری قدم برمیدارند، بنابراین لازم است اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در این زمینه افزایش یابد.»
محتوای نظرات خبرگان بر این مطلب تأکید داشت که لازم است مسئولان در کنار اطلاعرسانی به مردم، خود واجد دانش، نگرش و عملکرد مناسبی در این زمینه باشند. بهعنوان نمونه یکی از شرکتکنندگان بیان کرده بود که «مسئولین مربوطه باید نحوه کار با داوطلبان را بدانند و نیز بر این کار باور داشته باشند و در این زمینه تلاش کنند. وقتی مسئولی دلسوزی نمیکند چگونه میتواند انتظار داشته باشد که داوطلبان به کمک بیایند؟ »
-برنامهریزی مناسب برای ساماندهی داوطلبان که بایستی با شناخت کافی از شرایط ساکنین شهر تهران صورت گیرد فرایند اصلی دیگری در این حوزه میباشد. در برنامهریزی برای نگهداری و بهکارگیری بهینه داوطلبان، لازم است مدلهای مختلف برنامهریزی با درنظر گرفتن ملاحظات مرتبط، علاوهبر رعایت اصول برنامهریزی، مدنظر قرار گیرد.
برنامهریزی در این حوزه بایستی دانشمحور بوده و در سطوح مختلف با استفاده از مدلهای قابلاجرا در شهر تهران انجام شوند. و در چنین برنامهریزی، ملاحظات مختلفی را باید در نظر داشت. بهعنوان نمونه، یکی از شرکتکنندگان که مدیر یک سازمان غیردولتی بود گفت: «نکته مهم در برنامهریزی برای جذب داوطلبان، پرهیز از درگیر شدن در مسائل سیاسی است. هر زمان که سیاست وارد کار میشود، اگرچه ممکن است پیشرفتی هم حاصل شود، اما دیگر حضور حداکثری نداریم. این مسئله باعث از دست دادن بسیاری از داوطلبان میشود.»
همچنین یکی از مدیران با سابقه جمعیت هلال احمر بیان کرده بود «خوب فرق میکند که برنامهتون برای عملیات در کدام منطقه شهر باشد. حتی فرق میکند که فراخوانتون برای داوطلبان کدام منطقه تهران باشد. میخواهید برای امدادرسانی به منطقه شهرک غرب اقدام کنید یا کوچههای جوادیه؟ میخواهید از داوطلبان شعبه شمیرانات استفاده کنید یا بچههای شهرری؟»
-محور اساسی یا فرایند سوم درخصوص ساماندهی مشارکت داوطلبان، جذب و سازماندهی افراد است. جمعبندی نظرات خبرگان درخصوص موضوع جذب و سازماندهی بر این نکته تأکید دارد که جذب مناسب پس از ایجاد انگیزه لازم در افراد امکانپذیر بوده و باید با نگهداری مناسب همراه باشد. یکی از مشکلات تجربیات سالهای گذشته، از دست دادن داوطلبان جذبشده به علل مختلف ناشی از فقدان و یا ناکارآمدی برنامههای مرتبط با نگهداری ایشان است. در تکمیل چنین برنامههایی، تدوین شیوهنامههای سازماندهی افراد حسب تخصص، علاقه، زمان در اختیار، تمایلات شخصی، تحصیلات، جنسیت، عضویت در سایر سازمانها و گروهها و در هماهنگی با تیمهای داخلی و خارجی که در حوادث بزرگ وارد تهران میشوند، مورد نیاز میباشد. بایستی توجه داشت که خود فرایند سازماندهی، نیازمند ساماندهی ظرفیتها و منابع و امکانات مرتبط میباشد. ساماندهی افراد براساس نوع نیاز به همکاری، نکته دیگری است که باید حسب الزامات کاری و توضیح نحوه همکاری مستمر صورت گیرد.
در این زمینه یکی از شهروندان خاطرنشان کرد: «داوطلبی که برای کمک به دیگران اقدام میکند نباید نگران خانواده خود باشد، سازمان مسئول باید پیشبینیهای لازم را برای ایمنی و امنیت وی انجام دهد که باعث تشویق افراد به ادامه کار داوطلبانه شود. در غیر این صورت شاهد کاهش شدید داوطلبان خواهیم بود.»
-فرایند مهم چهارم در ساماندهی بهینه، مبحث آموزش میباشد. در راستای بهرهمندی مناسب از پتانسیل داوطلبان، باید برنامههای خاصی برای آموزش و توانمندسازی ایشان در نظر گرفته شود. جذب و سازماندهی بدون ارائه آموزش مناسب، مؤثر نخواهد بود. یادآور میگردد که آموزش و توانمندسازی تنها مختص داوطلبان نبوده، بلکه از نیازهای اساسی مدیران و کارکنان این حوزه نیز میباشد. همچنین برنامهریزی برای اجرای تمرینات و مانورهای آموزشی نیز ازجمله نیازهای هر دو گروه بوده و در بسیاری از موارد عدم بهرهمندی کامل از نتایج آموزشها، بهدلیل عدم انجام تمرین آموختهها میباشد. آموزش محدود به آموزشهای تخصصی نشده بلکه شامل مباحث رفتاری و انگیزشی نیز میشود. یکی از شرکتکنندگان که از مدیران یک سازمان امدادی بود در مورد آموزش ناکافی اظهار کرد: «برخی از مدیران با مفاهیم داوطلبانه و مشارکت آشنا نیستند و نهتنها در جذب داوطلب کوتاهی میکنند بلکه بهگونهای با آنها رفتار میکنند که همین تعداد محدود داوطلبی که با سازمان کار میکنند ناامید میشوند.»
بحث
کمکرسانی و انجام فعالیتهای داوطلبانه در هنگام بروز بلایا در منش و کردار ایرانیان ریشه دارد. در تهران مدتی است که طرح بهرهمندی از خدمات داوطلبان در قالب طرح دوام اجرایی شده است که با بررسی تجارب بهدستآمده، مراحل اصلاح و ارتقای خود را سپری میکند.
یکی از موارد قابلبررسی و ارتقا در این طرح، ساماندهی داوطلبان برای مدیریت تمامی بحران های احتمالی شهر میباشد. بنابراین لازم است برنامهریزی مؤثر برای بهرهمندی از ظرفیت داوطلبان برای مدیریت حوادث و بلایای شهری در محیط پیچیده تهران صورت گیرد.
یکی از منابع اصلی برای مدیریت ریسک حوادث و بلایا، منابع انسانی آموزشدیده و آماده است که بخش مهمی از آن را میتوان با مشارکت داوطلبان برطرف کرد که این امر میتواند به منافع متقابل منجر شود. شفافسازی این منافع متقابل برای شهروندان تهرانی ضروری است، زیرا این شفافسازی میتواند مشوق افزایش مشارکت بوده و به نوعی به فرهنگسازی در این خصوص منجر شود.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد یک برنامه مناسب برای تعریف و توسعه مشارکت بهینه داوطلبان در مدیریت بحرانهای احتمالی شهر تهران واجد حداقل چهار فرآیند اصلی فرهنگسازی، برنامهریزی، جذب و سازماندهی و آموزش است. موضوعات ذکرشده بهصورت پراکنده و غیرمنسجم در مقالات مختلف منتشرشده در حوزه مشارکت داوطلبان نیز مورد بحث و تأکید قرار گرفتهاند.
نوع کار و شرایط داوطلبان، شاخص تعیینکننده مهمی برای ایفای نقش آنهاست که برای بهکارگیری و کنترل فعالیتهای ایشان، قابلتعریف است. داوطلبان از رشتههای مختلف با شخصیتها، تخصصها، انتظارات و میزان در دسترس بودن متفاوت هستند که در مقایسه با کارکنان رسمی سازمانهای مسئول، نیازمند مدیریتی متفاوت با آنها میباشند. این موضوع که بایستی در فرایند جذب و نگهداری و نیز بهکارگیری افراد داوطلب مدنظر قرار گیرد. در نتایج تعداد متعددی از محققین این حوزه ازجمله جمله آقایان
پیک (2010)،
کولن (2023)،
کیانگ ولین (2023)،
ما و همکاران، 2021)،
کوجیما (2024) و
الشاوگ و متزر (2001) نیز ذکر شده است.
ارتقای دانش و آگاهی مردم، اصلاح و بهبود نگرش مردم و اصلاح عملکرد مدیران بهعنوان گامهای لازم در فرآیند فرهنگسازی پیشنهاد میشوند. ازسویدیگر هرگونه برنامه در این خصوص باید دانشمحور با رعایت ملاحظات برنامهریزی و در مدلهای مختلف باشد. موضوع مهمی که در برخی مطالعات مرتبط دیگر نیز گزارش شده است (
آزاد و همکاران، 2019).
ایجاد و ارتقای انگیزه افراد برای مشارکت، مستلزم شناخت شرایط فردی و اجتماعی جامعه هدف است. این شرایط در موضوعات دیگری مانند جذب و نگهداری داوطلبان نیز مؤثر است که توسط
فورنر (2023) نیز گزارش شده است. اگرچه ممکن است جذب افراد ساده به نظر برسد، البته ساده نیست، اما مهمترین نکته، حفظ افراد جذبشده است. جذب و نگهداری داوطلبان مستلزم درک صحیح شرایط و استفاده از راهکارهای صحیح و بهروز است. ویژگیهای فردی و شخصیتی افراد در تعیین انواع نقشها و شرایطی که در آن داوطلبان میتوانند بیشترین تأثیر را داشته باشند، بسیار مهم هستند. بنابراین بهمنظور برنامهریزی برای مشارکت داوطلبان، توجه به ویژگیهای شخصیتی، تخصص، انتظارات و در دسترس بودن افراد باید در نظر گرفته شوند.
سازماندهی صحیح داوطلبان، از الزامات اساسی استفاده بهینه از چنین ظرفیتی است. ازآنجاییکه داوطلبان از طیف وسیعی از افراد تشکیل شدهاند و درصورت بروز حوادث، علاوهبر داوطلبان سازمانیافته، با طیفی از افراد داوطلب خودجوش مواجه خواهیم بود، بدین ترتیب بایستی برنامههای سازماندهی را براساس حضور احتمالی این دو گروه پیشبینی کرد. این مقوله میتواند برنامههای مرتبط بعدی را تحت تأثیر قرار دهد که آموزش و توانمندسازی در راس آنها قرار دارد. بهرهوری از حضور داوطلبان زمانی بهینهتر است که بهدرستی به کار گرفته شده و قبلا ًآموزشهای لازم برای فعالیت موردنظر را دریافت و تمرین کرده باشند. بنابراین یکی از نیازها در این زمینه، برنامهریزی برای دریافت بهموقع برنامههای آموزشی عمومی، تخصصی و توانمندسازی است.
بهرهمندی از مشارکت داوطلبانه مستلزم برنامهریزی دقیق برای جذب، آموزش، نگهداری و بهکارگیری است. این امر باید با هماهنگی مناسب با مدیران بحران شهر انجام شود. برای اطمینان از تداوم و بهبود همکاری و فعالیت داوطلبان، نظارت و ارزیابی دقیق برنامههای خاص در این زمینه ضروری است. این یافته ازسوی محققان دیگری ازجمله
فارست (2021) نیز گزارش شده است با این مضمون که جهت برنامهریزی در حوزه داوطلبان، تعامل با مدیران مهم می باشد.
درنهایت همانطور که
امیراسماعیلی و همکاران (2021)،
فورنر و همکاران (2023) و
ناهکورو همکاران (2022) نیز بیان کردهاند، استفاده از ظرفیت رسانههای جمعی باید مورد توجه مدیران این حوزه قرار گیرد.
نتیجهگیری
مدیریت بحرانهای شهری در تهران بدون برنامهریزی برای بهرهمندی از ظرفیت افراد داوطلب، دشوار و پرهزینه میباشد و نیازمند برنامهریزی مناسب برای برخورداری از ظرفیت قابلدسترس افراد داوطلب میباشد. یک برنامه خوب و ساختاریافته برای مشارکت و استقرار داوطلبان متناسب، نیازمند اقدام در راستای فرایندهای فرهنگسازی، جذب و نگهداری، سازماندهی و آموزش افراد واجد شرایط در این زمینه میباشد. بنابراین لازم است مدیران شهری ضمن تدبیر تحقق پیشنیازهای چنین تعاملی با شهروندان که در نتایج مثبت و منفی مشارکت موردنظر شریک و سهیم میباشند، با ارتقای دانش و مهارت خود و کارکنان و نیز استفاده از کلیه ابزارهای لازم ازجمله فضای مجازی و رسانهها اقدامات لازم در زمینه چهار فرایند یادشده را انجام دهند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پیروی از اصول اخلاق پژوهش اصول اخلاق پژوهش در این مقاله رعایت شده است و در کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران با شناسه (IR.USWR.REC.1402.228) تأیید و تصویب شده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از نتایج پروژه پژوهشی انجامشده در سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران است و سازمان پیشگیری و مدیریت بحران حامی مالی این مطالعه بوده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور یکسان در مفهوم و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از همراهی مدیران و کارکنان پژوهشی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران (TDMMO) سپاسگزاری میشود.
References
Ackermann, K. (2019). Predisposed to volunteer? Personality traits and different forms of volunteering. Nonprofit and Voluntary Sector Quarterly, 48(6), 1119-1142. [DOI:10.1177/0899764019848484]
Amiresmaili, M., Zolala, F., Nekoei-Moghadam, M., Salavatian, S., Chashmyazdan, M., Soltani, A., & Savabi, J. (2021). Role of social media in earthquake: A systematic review. Iranian Red Crescent Medical Journal, 23(5), e447. [Link]
Azad, M. A. K., Uddin, M. S., Zaman, S., & Ashraf, M. A. (2019). Community-based Disaster Management and Its Salient Features: A Policy Approach to People-centred Risk Reduction in Bangladesh. Asia-Pacific Journal of Rural Development, 29(2), 135-160. [DOI:10.1177/1018529119898036]
Behera, J. K. (2023). Role of social capital in disaster risk management: a theoretical perspective in special reference to Odisha, India. International Journal of Environmental Science and Technology, 20(3), 3385-3394. [Link]
Elshaug, C., & Metzer, J. (2001). Personality attributes of volunteers and paid workers engaged in similar occupational tasks. The Journal of Social Psychology, 141(6), 752-763. [DOI:10.1080/00224540109600586]
Forrest, S. A., Trell, E. M., & Woltjer, J. (2021). Emerging citizen contributions, roles and interactions with public authorities in Dutch pluvial flood risk management. International Journal of Water Resources Development, 37(1), 1-23. [DOI:10.1080/07900627.2019.1701999]
Forner, V., Holtrop, D., Boezeman, E., Slemp, G., Kotek, M., & Kragt, D., et al. (2023). Predictors of turnover amongst volunteers: A systematic review and meta‐analysis. Journal of Organizational Behavior, 45(3), Pages 434-458 [DOI:10.1002/job.2729]
Jones, M., & Berry Y. (2017). Enriching leadership of volunteers in the emergency services. Australian Journal of Emergency Management, 32, 7-8. [Link]
Kankanamge, N., Yigitcanlar, T., Goonetilleke, A., & Kamruzzaman, M. D. (2019). Can volunteer crowdsourcing reduce disaster risk? A systematic review of the literature. International Journal of Disaster Risk Reduction, 35, 101097. [DOI:10.1016/j.ijdrr.2019.101097]
Khodadadzadeh, A., Sohrabizadeh, S., Heidarzadeh, A., Sayadi, A. R., Jahangiri, K,. & Sadeghizadeh, F. (2021). Effects of earthquake experiences on household preparedness: A community-based survey in Kerman Province, Iran. International Journal of Emergency Management, 16(2), 201-212. [Link]
Kojima, M. (2024). Organizational or Individual? The effect of social networks on volunteer activities in Japan. Voluntas, 35, 583–596.[DOI:10.1007/s11266-023-00623-6]
Koolen-Maas, S. A., Meijs, L. C., van Overbeeke, P. S., & Brudney, J. L. (2023). Rethinking volunteering as a natural resource: A conceptual typology. Nonprofit and Voluntary Sector Quarterly, 52(1_suppl), 353S-377S. [DOI:10.1177/08997640221127947]
Lindner, S., Kuehnel, S., Betke, H., & Sackmann, S. (2018). Simulating spontaneous volunteers-A conceptual model. Paper presented at: Proceedings of the 15th ISCRAM Conference, Rochester, NY, USA, May 2018. [Link]
Ma, Y., Zhu, W., Zhang, H., Zhao, P., Wang, Y., & Zhang, Q. (2021). The factors affecting volunteers' willingness to participate in disaster preparedness. International Journal of Environmental Research and Public Health, 18(8), 4141. [DOI:10.3390/ijerph18084141] [PMID]
McLennan, B.J. (2020). Conditions for effective coproduction in community-Led Disaster Risk Management. Voluntas, 31, 316–332. [DOI:10.1007/s11266-018-9957-2]
Nahkur, O., Orru, K., Hansson, S., Jukarainen, P., Myllylä, M., & Krüger, M., et al. (2022). The engagement of informal volunteers in disaster management in Europe. International Journal of Disaster Risk Reduction, 83, 103413. [DOI:10.1016/j.ijdrr.2022.103413]
Paek, H. J., Hilyard, K., Freimuth, V., Barge, J. K., & Mindlin, M. (2010). Theory-based approaches to understanding public emergency preparedness: Implications for effective health and risk communication. Journal of Health Communication, 15(4), 428–444. [DOI:10.1080/10810731003753083] [PMID]
Penner, L. A. (2002). Dispositional and organizational influences on sustained volunteerism: An interactionist perspective. Journal of Social Issues, 58(3), 447-467. [DOI:10.1111/1540-4560.00270]
Qiang, L., & Lin, Y. (2023). How can community-based organizations improve flood risk communication? A case study of China based on grounded theory. Systems, 11(2), 53. [DOI:10.3390/systems11020053]
Rafieian, M., & Motahhari, Z. (2012). [Designing a model for studying the communitybased disaster risk management approach case study: DAVAM Plan (Community Emergency Response Volunteers) (Persian)]. Emergency Management, 1(1), 5-12. [Link]
Ryan, B., Johnston K. A., Taylor, M., & McAndrew, R. (2020). Community engagement for disaster preparedness: A systematic literature review. International Journal of Disaster Risk Reduction, 49, 101655. [DOI:10.1016/j.ijdrr.2020.101655]
Sadeghzadeh, V., Jahangiri, K., Farahani, M. M. M., & Mohammadi, M. (2019). Designing a community participation management model to control the epidemic of heart coronary artery diseases for Tehran province. Journal of Research in Medical Sciences, 24(1), 98. [DOI:10.4103/jrms.JRMS_555_18]
Salmani, I., Seyedin, H., Ardalan, A., & Farajkhoda, T. (2019). (2019). Conceptual model of managing health care volunteers in disasters: A mixed method study. BMC Health Services Research, 19(1), 241.[DOI:10.1186/s12913-019-4073-6] [PMID]
Soltani, A., Alaedini, F., Shamspour, N., & Ahmadi Marzaleh, M. (2021). Hazard assessment of Iran Provinces based on the Health Ministry Tool in 2019. Iranian Red Crescent Medical Journal, 23(1), e204. [Link]
Soltani, A., Nikseresht, M., Rajabpour, M., & Khoundabi, B. (2024). The knowledge of safe emergency evacuation during an earthquake among the residents of Tehran, Iran. Health in Emergencies and Disasters Quarterly, 10 (1) , 21-28. [DOI:10.32598/hdq.10.1.135.3]
Tavakoli Sani, M. S., Yousefi Sigari, M., Ahmadi, S. M., & Bustani A. (2019). Investigating and analyzing the effect of implementing the National Khadem program on changing the rate of household preparedness in disasters in Khorasan Razavi province. Quarterly Scientific Journal of Rescue and Relief, 11(4), 238-247. [DOI:10.52547/jorar.11.4.238]
Tindana, P. O., De Vries, J., & Kamuya, D. (2020). Ethical challenges in community engagement practices in research during the COVID-19 pandemic in Africa. AAS Open Research, 3, 23. [DOI:10.12688/aasopenres.13084.1]
UNISDR. (2015). Sendai framework for disaster risk reduction. Geneva: UNISDR. [Link]
Wolff, E. (2021). The promise of a “people-centred” approach to floods: Types of participation in the global literature of citizen science and community-based flood risk reduction in the context of the Sendai Framework. Progress in Disaster Science, 10, 100171. [DOI:10.1016/j.pdisas.2021.100171]
Xin, L. (2023). Research on Dilemma and optimization of community volunteer model in public emergencies. Academic Journal of Humanities & Social Sciences, 6(21), 125- 132. [DOI:10.25236/AJHSS.2023.062121]
Yingnan, M., Zhu, W., Zhang, H., Zhao, P., Wang, Y. & Zhang, Q. (2021). The factors affecting volunteers’ willingness to participate in disaster preparedness. International Journal of Environmental Research and Public Health, 18(8), 4141. [DOI:10.3390/ijerph18084141]