پیام خود را بنویسید
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1402 )                   جلد 13 شماره 3 صفحات 391-374 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Anjerani N, Bigdeli Rad V, Pakzad S. A Comparative Study on the Realization of Urban Resilience in Three Old, Moderate, and New Fabrics of Qazvin City, Iran Based on Perceptions of Residents. Disaster Prev. Manag. Know. 2023; 13 (3) :374-391
URL: http://dpmk.ir/article-1-630-fa.html
انجرانی ناصر، بیگدلی راد وحید، پاکزاد شادی. نگرشی تطبیقی بر میزان تحقق تاب‌آوری شهری براساس واقعیات و تصورات در 3 بافت قدیمی، میانی و جدید شهر قزوین. دانش پیشگیری و مدیریت بحران. 1402; 13 (3) :374-391

URL: http://dpmk.ir/article-1-630-fa.html


1- گروه شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
متن کامل [PDF 9050 kb]   (435 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2187 مشاهده)
متن کامل:   (371 مشاهده)
مقدمه
تاب‌آوری امروزه در بخش‌های مختلف شهری به‌ویژه در مدیریت سوانح به کار می‌رود (اسکندری‌نوده و همکاران، 1398). تاب‌آوری در چارچوب طرح هیوگو که در‌زمینه استراتژی بین‌المللی تقلیل بحران سازمان ملل متحد در سال 2005 به تصویب رسید، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. با تصویب این طرح راهکارهای مقابله با خطرات طبیعی و اجتماعی و غیره سمت‌وسوی جدیدی به خود گرفتند و تاب‌آوری به‌عنوان رکن اصلی طرح هیوگو مطرح شد (مایونگا، 2017). پیشرفت تاب‌آوری در رویارویی با ناملایمات سیاسی، اجتماعی و ‌اقتصادی و زیست‌محیطی توجه جوامع دانشگاهی و تصمیم‌گیری را به خود جلب کرده است (میرو و همکاران، 2016) و درمجموع تاب‌آوری شهری، کلمه‌ای جدید در مطالعات شهری و جغرافیای شهری است (جبارین، 2014). مفهوم تاب‌آوری مستلزم این است که دانسته شود نظریه تاب‌آوری شهری از کجا توسعه‌یافته است. اگرچه سابقه کاربرد تاب‌آوری در رشته‌های روان‌شناسی و مهندسی بسیار زیاد است، در ادبیات جهانی مربوط به تغییرات زیست‌محیطی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی تاب‌آوری بسیار مورداستفاده قرار می‌گیرد (کیس و میکلوس کیس، 2018). در حال حاضر با‌توجه‌به اینکه فشار زیادی بر سیستم‌های مختلف اقتصادی، زیست‌محیطی و غیره وارد می‌شود ضرورت بهبود تاب‌آوری به‌عنوان یک اصل در برنامه‌ریزی شهری حس می‌شود (ما و همکاران، 2020‌). تاب‌آوری، ماندگاری روابط درون یک سیستم را مشخص می‌کند و مقیاسی از توانایی این سیستم‌ها برای جذب تغییرات متغیرهای وضعیت، متغیرهای محرک و پارامترهاست و همچنان این تعریف پابرجاست. در این تعریف، تاب‌آوری خصوصیت سیستم است و پایداری یا احتمال از دست دادن سیستم، نتیجه است (هینزلف و همکاران، 2020). هدف اصلی از تاب‌آوری کاهش تأثیرات ناشی از اختلال است. مفهوم تاب‌آوری در حوزه‌های مختلف تحقیقاتی با تعاریف بسیار مشابه دیده می‌شود (میرو و نویل، 2019). بااین‌حال تعریف واحدی در حوزه‌های مختلف علمی وجود ندارد و اقدامات مختلفی در ارتباط با تاب‌آوری عنوان‌شده‌اند، مانند تنظیم (مارتین، 2012)، سرعت، بازیابی، نگهداری (ژانگ و لی، 2018)، تطبیق و توانایی برای دفاع (چن و همکارانش 2020)، بازیابی و انطباق اختلالات هنگام مواجهه سیستم‌های شهری با خطرات است.
با بررسی‌های انجام‌شده تاب‌آوری شهری دارای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی است. تاب‌آور ساختن شهرها در بعد نهادی، راهی مناسب و کارا جهت تقویت ساختار شهر و داشتن دیدگاه شهرسازانه و توجه به نهادهای قانون‌گذار برای مقابله با بحران‌ها و مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی است (قاسمی و همکاران، 1399). تاب‌آوری کالبدی‌محیطی یکی از ابعاد اصلی جامعه تاب‌آور است که ظرفیت‌های مختلف کالبدی‌محیطی یک منطقه یا شهر را به‌منظور جلوگیری از وقوع بحران و مقاومت در برابر آن و همچنین بازگشت سریع به حالت اولیه پس از وقوع بحران بازگو می‌کند (محمدی سرین و احدنژاد، 1399؛ ملکی و بیگدلی راد، 2017). بُعد اجتماعی، ظرفیت‌های مختلف اجتماع یک منطقه یا شهر را به‌منظور جلوگیری از وقوع بحران و مقاومت در برابر آن و همچنین بازگشت سریع به حالت اولیه پس از وقوع بحران را بازگو می‌کند و بعد اقتصادی می‌تواند به‌عنوان مجموعه‌ای از شرایط اولیه عمل کند و شامل برنامه‌ها، سیاست‌ها و مداخلاتی شود که به شکلی خاص برای بهبود تاب‌آوری سوانح طراحی‌شده‌اند (پوراحمد و همکاران، 1398؛ راد و همکاران، 2015). با‌توجه‌به انگاشت‌هایی که در تاب‌آوری شهری از‌جمله ارتقای کیفیت زندگی، ارتقای زیرساخت، تقویت اجتماع‌محوری و ارتقای کالبدی بافت مطرح می‌شود، نمی‌توان از نقش مردم و برنامه‌ریزی پایین به بالا چشم‌پوشی کرد.حال این ابعاد را می‌توان  از 2 جنبه عینی (واقعیت موجود در زمین و نظر متخصصین امر) و ذهنی (رضایتمندی ساکنین) بررسی کرد. مهم‌ترین ضرورت این تحقیق آن است که همواره تاب‌آوری از بُعد کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی از دید عینیت مورد بررسی قرار گرفته است و رضایتمندی ساکنین موردتوجه قرار نگرفته است و معلوم نشده که میزان تاب‌آوری در بافت‌های مختلف شهری چگونه است؟ شهر موردمطالعه در تحقیق حاضر شهر قزوین است. این شهر که سابقه زلزله‌پذیری بالایی دارد و 35 گسل مؤثر در آن شناسایی شده است به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. این تحقیق بر آن است که ابتدا به بررسی میزان تاب‌آوری در بافت‌های قدیمی، میانی و جدید پرداخته و سپس به بررسی ارتباط ذهنیت و عینیت تاب‌آوری شهری در ابعاد مختلف در بافت‌های مختلف شهری بپردازد. بدین ترتیب سؤالات مطرح در این تحقیق بدین شکل مطرح می‌شود: آیا تفاوتی معنادار ازنظر تاب‌آوری شهری بین بافت‌های قدیمی، میانی و جدید شهر قزوین وجود دارد؟ آیا ارتباط معناداری بین عینیت و ذهنیت ابعاد مختلف تاب‌آوری در شهر قزوین وجود دارد؟ 
تاب‌آوری در بسیاری از علوم مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و مدیریتی مطرح ‌شده است (روا و سامرز، 2016) حال‌آنکه اجماع کلی در‌زمینه تعریف تاب‌آوری وجود ندارد (اسپانز و واتر هولد، 2017). این واژه اکثراً به معنای برگشت به گذشته کاربرد دارد و از مهم‌ترین مباحث در رسیدن به پایداری شهری محسوب می‌شود (روا و سامرز، 2016). ازلحاظ زمانی مفهوم تاب‌آوری از دهه 1970 با شروع کار هولینگ 1973 به‌طور روزافزونی بررسی و ارزیابی شده است. در جدول شماره 1 به برخی از مفاهیم تاب‌آوری در علوم مختلف بررسی‌شده‌اند.



با‌توجه‌به ابعاد چهارگانه اجتماعی، نهادی، کالبدی و اقتصادی، مطالعات گذشته به‌عنوان پیشینه نظری، به بررسی شاخص‌های این ابعاد چهارگانه پرداخته‌اند. ریبیرو و گونگالز (2020) در تحقیقی با عنوان «‌تاب‌آوری شهری؛ یک چارچوب مفهومی» نشان می‌دهند که تاب‌آوری شهری در 4 بخش اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی قابل‌بررسی است و کمبود ابزار و روشی برای ارزیابی تاب‌آوری کلاً مشاهده‌ شده که چالش و فرصت اصلی برای توسعه مطالعات کل‌نگر آینده در‌مورد تاب‌آوری شهری است که امکان شناسایی مؤثرترین اقدامات برای افزایش تاب‌آوری سیستم‌های مختلف شهری را فراهم می‌کند. در بین شاخص‌های بُعد نهادی، به شاخص بستر و روابط نهادی، در بین شاخص‌های بعد کالبدی به ترکیب بافت و حرایم خطرآفرین، در بین شاخص‌های بعد اقتصادی به شاخص توجه به میزان خسارت و برگشت‌پذیری و در بین شاخص‌های بعد اجتماعی به وضعیت معیشت ساکنین اشاره‌ شده است. گاویداداراجولیو (2020) در تحقیقی با عنوان « تقویت سازوکارهای نهادی و مالی برای ایجاد تاب‌آوری شهری در هند» نشان می‌دهد ایجاد انعطاف‌پذیری شهری برای شهرهایی که به‌سرعت در حال افزایش جمعیت هستند و با خطر بلایای بالایی روبه‌رو هستند، مهم است. ازجمله شاخص‌های بعد نهادی موردبحث در این مقاله به عملکرد و روابط نهادی و از شاخص‌های بعد اقتصادی می‌توان به شاخص توانایی برگشت به شرایط مناسب اشاره کرد. چن و همکارانش (2020) در پژوهشی با عنوان «‌مدل جدیدی برای توصیف تاب‌آوری شهری با توجه به سازگاری، مقاومت و بازیابی» نشان می‌دهند، هرچه زمان اوج شدت خسارت بلایا سریع‌تر نمایان شود، کارکرد سیستم شهری رو به بهبود خواهد بود. شاخص بستر و روابط نهادی از بعد نهادی، شاخص ظرفیت جبران خسارت از بین شاخص‌های اقتصادی، شاخص آگاهی مردم از بین شاخص‌های بعد اجتماعی و شاخص شبکه‌های دسترسی و مردم در معرض خطر از بین شاخص‌های بعد کالبدی در این مقاله مورد بررسی قرارگرفته‌اند. مریلاینین (2020) در پژوهشی با عنوان «‌گفتمان دوگانه تاب‌آوری شهری: شهرهای محکم و محله‌های خود‌سازمان‌یافته» نشان می‌دهد بحث تاب‌آوری دارای یک ارتباط ویژه است، زیرا از یک‌سو «استحکام» و عدم تأثیرپذیری در مقیاس شهر را تداعی می‌کند و از سوی دیگر خودسازمان‌دهی و مشارکت مردم و محله‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این پژوهش از بین شاخص‌های بُعد کالبدی ترکیب بافت و از بین شاخص‌های بُعد اقتصادی برگشت به شرایط شغلی و درآمدی را بررسی می‌کند. حصارکی راد و محمدخان (1401) در تحقیقی با عنوان «راهبردهای ارتقای تاب‌آوری شهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی» این‌گونه بیان می‌کنند که نتایج پژوهش بیانگر این است که راهبرد «تهیه سند چشم‌انداز برای کاهش ریسک و آسیب‌پذیری و ارتقای تاب‌آوری شهر تهران» و راهبرد «شناسایی و ارزیابی محدوده‌های با ریسک و آسیب‌پذیری بالای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی‌زیرساختی، محیطی و مدیریتی و اولویت‌دهی به بازآفرینی آن‌ها با تأکید بر تاب‌آوری» مهم‌ترین راهبردها در راستای ارتقای تاب‌آوری شهر تهران هستند. در این تحقیق شاخص عملکرد نهادی‌، شاخص ترکیب بافت شهری، شاخص برگشت‌پذیری از بلایا و غیره مورداستفاده قرار گرفته است. انجرانی و همکاران (2022) در تحقیقی با عنوان «واکاوی ارتباط واقعیت‌ها و تصورات در تاب‌آوری شهری از منظر کالبدی در منطقه 1 قزوین» به این نتیجه رسیده‌اند که ارتباط معناداری بین شاخص‌های عینی و ذهنی در‌زمینه تاب‌آوری از بعد کالبدی وجود دارد و تأکید صرف بر عینی بودن مسائل کالبدی تصور کاملاً غلطی است. از شاخص‌های بعد کالبدی مورداستفاده می‌توان به ترکیب بافت شهری، شبکه‌های دسترسی، حرایم خطرآفرین و جمعیت در معرض خطر اشاره کرد. نصر (1401) در تحقیقی با عنوان «جایگاه آینده‌پژوهی در تدوین سناریوهای تاب‌آوری ساختار فضایی شهری در برابر زلزله (موردکاوی: کلان‌شهر شیراز)» این‌گونه بیان می‌کند که پیشران‌هایی همچون کیفیت معابر و دسترسی، زیرساخت‌های شهری، دسترسی‌های امدادی، پناهگاه‌های شهری برای اسکان موقت، تراکم ساختمانی، فضای باز شهری و دانه‌بندی شهری در راستای رویکرد تاب‌آوری ساختاری توسعه فضایی کلان‌شهر شیراز باید مدنظر قرار گیرند. زیاری و همکاران (1399) در تحقیقی با عنوان «سنجش و ارزیابی میزان تاب‌آوری کالبدی مناطق شهری در برابر سوانح (مطالعه موردی: جزیره‌ی کیش)» بیان می‌کنند که براساس نتایج تحلیل داده‌های پژوهش و رتبه‌بندی به‌دست‌آمده از مؤلفه‌های تاب‌آوری جزیره کیش، شاهد این مهم هستیم که بعد کالبدی جزیره کیش در رتبه‌بندی مؤلفه‌های تاب‌آوری در پایین‌ترین ردیف قرارگرفته است. براین‌اساس می‌توان تصویر شماره 1 را به‌منظور بررسی در این تحقیق ارائه داد.




روش
تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی‌پیمایشی است. باتوجه به ازدیاد پرسش‌نامه‌ها روایی برحسب نظر 5 نفر از اساتید شهرسازی تأیید و پایایی با آلفای کرونباخ محاسبه شد که آلفای کرونباخ تمامی پرسش‌نامه‌ها بالای 0/7 بوده و میانگین آن‌ها 0/897 به دست آمد. به‌منظور تحصیل متغیرها از روش دلفی استفاده شد و بدین ترتیب از متخصصین شهرداری قزوین که 30 نفر بودند خواسته شد که با‌توجه‌به شاخص‌های تحقیق به ارائه تصورات خود بپردازند و بارش فکری در این زمینه به وجود آمد. با بررسی‌های کامل و تحصیل اطلاعات از جریان بارش فکری در بُعد نهادی 10 متغیر در قالب 3 شاخص بستر نهادی، روابط نهادی و عملکرد نهادی، در بعد کالبدی 12 متغیر در قالب 4 شاخص ترکیب بافت، شبکه دسترسی، حرایم خطرآفرین و جمعیت در معرض خطر، در بعد اقتصادی 8 متغیر در قالب 3 شاخص میزان خسارت، ظرفیت جبران خسارت و توانایی برگشت به شرایط مناسب و در بعد اجتماعی 6 متغیر در قالب 2 شاخص وضعیت معیشت و میزان آگاهی مردم مطرح شدند. تصویر شماره 2 این موضوع را به‌خوبی نمایش می‌دهد.



در مرحله بعدی با استفاده از پرسش‌نامه طیف لیکرتی که متخصصین تکمیل کردند و تحلیل عاملی تأییدی، ارتباط بین متغیرها با شاخص‌های تحقیق مشخص می‌شوند. در مرحله بعد در بخش عینی در ابعاد نهادی، اقتصادی و اجتماعی با یک پرسش‌نامه چندگزینه‌ای وضعیت شاخص‌ها در هر‌یک از بافت‌های میانی، قدیمی و جدید با استفاده از آمار تحلیلی سنجش می‌شوند. در بُعد کالبدی با استفاده از پویش میدانی از بافت‌های سه‌گانه و ترکیب تحلیل سلسله‌مراتبی و منطق فازی، آنالیز فضایی جی‌آی‌اسی انجام می‌پذیرد. در بخش ذهنی نیز ابتدا با استفاده از فرمول کوکران میزان نمونه به دست می‌آید. نمونه آماری برای جمعیت 402746 نفری شهر قزوین برابر با 384 نفر است که بر‌اساس جدول شماره 2 و برحسب تناسب جمعیت مناطق شهر قزوین نمونه آماری توزیع ‌شده است. سپس پرسش‌نامه دیگری به‌منظور سنجش رضایتمندی ساکنین تهیه می‌شود و درنهایت با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن ارتباط بین متغیرهای ذهنی و عینی سنجیده می‌شوند.



شناخت محدوده موردمطالعه
همان‌طور که اشاره شد تحقیق به دنبال بررسی بافت قدیمی، میانی و جدید است. بافت قدیم شهر قزوین، منطقه 1 آن و جزو مناطق مشکل‌دار و فرسوده شهری در شهر قزوین است. این منطقه از شمال به منطقه 2 و از جنوب به سمت محدوده تهران است. بافت میانی که منطقه 2 قزوین است در محدوده مرکزی شهر قزوین قرار گرفته، 2 ناحیه آزادگان و شهید بابایی را شامل می‌شود. بافت جدید که منطقه 3 قزوین را شامل می‌شود در شمال شهر قزوین و در کنار اتوبان قزوین ـ زنجان، از نواحی مهدیه و مینودر تشکیل ‌شده است. از ویژگی‌های این بافت، توسعه مجتمع‌های مسکونی بلندمرتبه و نوساز است. همچنین شهرک اداری و دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) نیز در این منطقه واقع‌ شده‌اند (تصویر شماره 3).




یافته‌ها
با‌توجه‌به مراحل ذکرشده در بخش روش تحقیق ابتدا ارتباطات بین متغیرها و شاخص‌ها تعیین شد و سپس با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف نرمالیتی داده‌ها مشخص‌ شد و از آزمون‌های مرتبط جهت پاسخ به سؤالات تحقیق استفاده شد.

بررسی ارتباطات متغیرها و شاخص‌های تحقیق
در تحلیل عاملی اگر بار عاملی بالاتر از 0/4 باشد ارتباط بین متغیرها و شاخص‌ها به اثبات می‌رسد و در غیر این صورت متغیر حذف می‌شود. تصویر شماره 4 این موضوع را در ابعاد کالبدی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی نمایش می‌دهد.
با‌توجه‌به تصویر شماره 4 متغیر «سطح سواد» از بین متغیرهای بعد اجتماعی، متغیر‌های «وجود مشوق‌های (مالی یا فنی) برای آمادگی از طریق مشارکت با شهرداری در مورد مقاوم‌سازی و نوسازی مسکن»، «وجود گروه‌های داوطلب» و «آموزش‌های لازم برای واکنش مناسب و سریع از‌طرف نهادها و میزان جواب‌گویی نهادهای خدماتی در صورت وقوع» از بین متغیرهای بعد نهادی به علت بار عاملی کمتر از 0/4 از بررسی‌ها حذف می‌‌شوند. متغیرهای ابعاد کالبدی و اقتصادی به علت بار عاملی بالای 0/4 همگی حفظ می‌شوند.




بررسی نرمال بودن داده‌ها 
این عمل با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف صورت می‌گیرد. اگر معناداری این آزمون به اثبات برسد می‌توان در تحقیق از آزمون‌های ناپارامتریک استفاده کرد و در غیر این صورت از آزمون‌های پارامتریک جهت بررسی سؤالات استفاده می‌‌شود. آزمون کولموگروف اسمیرنف برای 4 بعد به شرح جدول شماره 3 است.



با‌توجه‌به معنادار بودن ابعاد مختلف در آزمون کولموگروف اسمیرنف باید از آزمون‌های ناپارامتریک جهت بررسی سؤالات استفاده کرد.

بررسی بعد نهادی تاب‌آوری شهری در بافت قدیم، میانی و جدید شهر قزوین 
بعد نهادی دارای شاخص‌های بستر نهادی، روابط نهادی و عملکرد نهادی بود. به‌منظور مقایسه این شاخص‌ها در بافت قدیم، میانی و جدید شهر قزوین از آزمون کروسکال والیس که آزمونی ناپارامتریک است، استفاده می‌شود. جدول شماره 4 این موضوع را به‌خوبی نمایش می‌دهد.



با‌توجه‌به جدول شماره 4میانگین امتیازی بافت جدید قزوین با میانگین امتیازی 271/73 در شاخص بستر نهادی بالاتر از بقیه است. منطقه میانی و قدیمی در رتبه بعدی قرار دارند. در شاخص روابط نهادی نیز بافت جدید قزوین با میانگین امتیازی 304/21 بالاتر از بقیه است و بافت قدیم و میانی در جایگاه بعدی قرار دارند. این موضوع در عملکرد نهادی برعکس است و بافت قدیم میانگین امتیازی بالاتری به‌صورت 210/33 دارد و بافت میانی و جدید در رتبه‌های بعدی قرار دارند. جدول شماره 5 مربع کای شاخص‌های بُعد نهادی را نمایش می‌دهد.



با‌توجه‌به جدول شماره 5 آزمون کروسکال والیس نشان داد ازنظر آماری اختلاف معنی‌داری بین مناطق مختلف شهری قزوین درزمینه بُعد نهادی وجود دارد، زیرا سطح معناداری در هر 3 شاخص زیر 0/05 است (0/00=P). پس با‌توجه‌به سؤال تحقیق در‌زمینه بعد نهادی مشخص می‌‌شود تفاوت معناداری بین بافت‌ها در‌زمینه بعد نهادی تاب‌آوری شهری وجود دارد.
حال به بررسی ارتباط بین واقعیات و تصورات در‌زمینه بعد نهادی پرداخته می‌شود. بدین منظور همان‌طور که گفته شد در بخش قبلی اطلاعات از پرسش‌نامه متخصصین تحصیل شد که بر‌اساس واقعیات بودند. حال با بررسی پرسش‌نامه شهروندان که بخش تصوراتی یا ذهنی ساکنین را معین می‌کند ارتباط بین واقعیات و تصورات در این بعد سنجش می‌شود. با‌توجه‌به ناپارامتریک بودن داده‌ها به‌منظور بررسی این ارتباط از ضریب اسپیرمن استفاده شد.



بر‌اساس ضریب همبستگی مثبت و همچنین سطح معناداری بالای 99 درصد می‌توان به این نتیجه رسید که ارتباط معناداری بین «اقدامات انجام‌گرفته درزمینه بعد نهادی(واقعیات)» و «رضایت مردم درزمینه بعد نهادی(تصورات)» وجود دارد. پس نتیجه می‌توان گرفت با‌توجه‌به سؤال تحقیق ارتباط معناداری بین عینیت و ذهنیت در‌زمینه بعد نهادی تاب‌آوری وجود دارد.

بررسی بعد اقتصادی تاب‌آوری شهری در بافت قدیم، میانی و جدید شهر قزوین
بعد اقتصادی دارای شاخص‌های میزان خسارت، ظرفیت با توانایی جبران خسارت و توانایی برگشت به شرایط مناسب بود. به‌منظور مقایسه این شاخص‌ها در بافت قدیم، میانی و جدید شهر قزوین، به‌مانند بخش قبلی از آزمون کروسکال والیس استفاده می‌شود. جدول شماره 7 این موضوع را به‌خوبی نمایش می‌دهد.



با‌توجه‌به جدول شماره 7 میانگین امتیازی بافت جدید قزوین با میانگین امتیازی 251/32 در شاخص میزان خسارت بالاتر از بقیه است. منطقه میانی و قدیمی در رتبه بعدی قرار دارند. در شاخص ظرفیت با توانایی جبران خسارت نیز بافت جدید قزوین  با میانگین امتیازی 296/36 بالاتر از بقیه است و بافت میانی و قدیم در جایگاه بعدی قرار دارند. این موضوع در توانایی برگشت به شرایط مناسب نیز صدق می‌کند و بافت جدید امتیاز به‌مراتب بالاتری نسبت به بافت قدیم و میانی را دارد. جدول شماره 8 تفاوت بین بافت قدیم، میانی و جدید را نمایش می‌دهد.
با‌توجه‌به جدول شماره 8 آزمون کروسکال والیس نشان داد ازنظر آماری اختلاف معنی‌داری بین مناطق مختلف شهری قزوین درزمینه بعد اقتصادی وجود دارد، زیرا سطح معناداری در هر 3 شاخص زیر 0/05 است (0/00=‌P). پس سؤال اول تحقیق درزمینه بُعد اقتصادی مشخص می‌کند که تفاوت معناداری بین بافت‌ها در‌زمینه بعد اقتصادی تاب‌آوری شهری وجود دارد.



همانند بخش قبلی، حال به بررسی ارتباط بین واقعیات و تصورات در‌زمینه بعد اقتصادی پرداخته می‌شود. بدین منظور همان‌طور که گفته شد در بخش قبلی اطلاعات از پرسش‌نامه متخصصین تحصیل شد که بر‌اساس واقعیات بودند. پرسش‌نامه شهروندان بخش تصوراتی یا ذهنی ساکنین را معین می‌کند و ارتباط بین واقعیات و تصورات در این بعد سنجش می‌شود که برای این سنجش از ضریب اسپیرمن استفاده شد.
بر‌اساس ضریب همبستگی مثبت و همچنین سطح معناداری بالای 99 درصد می‌توان به این نتیجه رسید که ارتباط معناداری بین «اقدامات انجام‌گرفته درزمینه بعد اقتصادی (واقعیات)» و «رضایت مردم درزمینه بعد اقتصادی(تصورات)» وجود دارد. پس می‌توان نتیجه گرفت با‌توجه‌به سؤال تحقیق ارتباط معناداری بین عینیت و ذهنیت در‌زمینه بعد اقتصادی تاب‌آوری وجود دارد.




بررسی بعد اجتماعی تاب‌آوری شهری در بافت قدیم، میانی و جدید شهر قزوین 
بعد اجتماعی دارای شاخص‌های وضعیت معیشت و وضعیت‌آگاهی بود. به‌منظور مقایسه این شاخص‌ها در بافت قدیم، میانی و جدید شهر قزوین از آزمون کروسکال والیس که آزمونی ناپارامتریک است، استفاده می‌شود. جدول شماره 10 این موضوع را به‌خوبی نمایش می‌دهد.



با‌توجه‌به جدول شماره 10میانگین امتیازی بافت جدید قزوین  با میانگین امتیازی 260/83 در شاخص وضعیت معیشت بالاتر از بقیه است. منطقه میانی و قدیمی در رتبه بعدی قرار دارند. در شاخص وضعیت ‌آگاهی نیز بافت جدید قزوین با میانگین امتیازی 266/36 بالاتر از بقیه است و بافت میانی و قدیمی در جایگاه بعدی قرار دارند. جدول شماره 11 مربع کای شاخص‌های بُعد اجتماعی را نمایش می‌دهد.



با‌توجه‌به جدول شماره 11 آزمون کروسکال والیس نشان داد ازنظر آماری اختلاف معنی‌داری بین مناطق مختلف شهری قزوین درزمینه بُعد اجتماعی وجود دارد، زیرا سطح معناداری در هر 2 شاخص زیر 0/05 است (0/00=‌P). پس سؤال اول تحقیق درزمینه بعد اجتماعی مشخص می‌کند که تفاوت معناداری بین بافت‌ها در‌زمینه بعد اجتماعی تاب‌آوری شهری وجود دارد.
حال به بررسی ارتباط بین واقعیات و تصورات در‌زمینه بعد اجتماعی پرداخته می‌شود. بررسی پرسش‌نامه شهروندان بخش تصوراتی یا ذهنی ساکنین را معین می‌کند و ارتباط بین واقعیات و تصورات در این بعد سنجش می‌شود. با توجه به ناپارامتریک بودن داده‌ها به‌منظور بررسی این ارتباط از ضریب اسپیرمن استفاده شد.
بر اساس ضریب همبستگی مثبت و همچنین سطح معناداری بالای 99 درصد می‌توان به این نتیجه رسید که ارتباط معناداری بین «اقدامات انجام‌گرفته درزمینه بعد اجتماعی(واقعیات)» و «رضایت مردم درزمینه بعد اجتماعی(تصورات)» وجود دارد. پس می‌توان نتیجه گرفت با‌توجه‌به سؤال دوم تحقیق ارتباط معناداری بین عینیت و ذهنیت در‌زمینه بعد اجتماعی تاب‌آوری وجود دارد.




بررسی بعد کالبدی تاب‌آوری شهری در بافت قدیم، میانی و جدید شهر قزوین
به‌منظور بررسی بعد کالبدی ابتدا با استفاده از تحلیل سلسله‌مراتبی شاخص‌ها و متغیرها نسبت به هم اولویت‌بندی می‌شوند. بدین منظور از نرم‌افزار CHOICE EXPERT نسخه 11 استفاده می‌شود. در تحلیل سلسله‌مراتبی متغیرها و شاخص‌ها نسبت به یکدیگر از عدد 1 تا 9 امتیازدهی می‌شوند. جدول شماره 13 ضرایب اهمیت شاخص‌ها و متغیرهای تحقیق را نمایش می‌دهد.
با‌توجه‌به اینکه متغیرها دارای مقیاس یکسان نیستند، نیازمند بی‌مقیاس‌ساز وجود دارد که از بی‌مقیاس‌‌ساز فازی استفاده می‌شود که با استفاده از نظر 5 نفر از متخصصین با‌توجه‌به جدول به آسیب‌پذیری کم عدد 1، به آسیب‌پذیری متوسط عدد 0/5 و به آسیب‌پذیری زیاد عدد صفر داده می‌شود. 



حال با‌توجه‌به نرمال‌ساز فازی و شعاع‌های دسترسی ارائه‌شده در جدول قبل به تدوین نقشه‌های آسیب‌پذیری شاخص‌های تحقیق پرداخته می‌شود. بدین‌سان در تصویر شماره 5 شاخص ترکیب بافت، شبکه‌های دسترسی، حرایم خطرآفرین و جمعیت ازنظر تاب‌آوری کالبدی موردبررسی قرار می‌گیرد. 








حال با‌توجه‌به نرمال نبودن داده‌ها با استفاده از آزمون کروسکال والیس به بررسی شاخص‌های تاب‌آوری کالبدی در شهر قزوین در بافت‌های مختلف قدیم، میانی و جدید پرداخته می‌شود.
با‌توجه‌به جدول شماره 15 میانگین امتیازی بافت جدید قزوین با میانگین امتیازی 311/47 در شاخص ترکیب بافت شهری بالاتر از بقیه است. منطقه میانی و قدیمی در رتبه بعدی قرار دارند. در‌زمینه شبکه دسترسی نیز بافت جدید شهری رتبه بالاتری دارد، ولی این موضوع در‌زمینه جمعیت در معرض خطر و حرایم خطرآفرین بدین شکل نیست و بافت میانی نسبت به بافت جدید ازنظر تاب‌آوری وضعیت بهتری را دارد. حال جدول شماره 11 مربع کای شاخص‌های بعد کالبدی را نمایش می‌دهد.



با‌توجه‌به جدول شماره 11 آزمون کروسکال والیس نشان داد ازنظر آماری اختلاف معنی‌داری بین مناطق مختلف شهری قزوین درزمینه بعد کالبدی وجود دارد، زیرا سطح معناداری در هر 4 شاخص زیر 0/05 است (0/00=P). پس با‌توجه‌به سؤال تحقیق در‌زمینه بعد کالبدی مشخص می‌‌شود که تفاوت معناداری بین بافت‌ها در‌زمینه بعد کالبدی تاب‌آوری شهری وجود دارد.
حال به بررسی ارتباط بین واقعیات و تصورات در‌زمینه بعد کالبدی پرداخته می‌شود. ارتباط بین واقعیات و تصورات در این بعد با شاخص‌های عینی کالبدی و پرسش‌نامه رضایتمندی ساکنین سنجش می‌شود. این ارتباط با ضریب اسپیرمن مشخص می‌شود.
بر‌اساس ضریب همبستگی مثبت و همچنین سطح معناداری بالای 99 درصد می‌توان به این نتیجه رسید که ارتباط معناداری بین «اقدامات انجام‌گرفته درزمینه بعد کالبدی (واقعیات)» و «رضایت مردم درزمینه بعد کالبدی (تصورات)» وجود دارد. پس می‌توان نتیجه گرفت با‌توجه‌به سؤال تحقیق، ارتباط معناداری بین عینیت و ذهنیت در‌زمینه بعد کالبدی تاب‌آوری وجود دارد.

بحث
نتایج تحقیق نشانگر آن بود که تفاوت معناداری از منظر ابعاد نهادی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در بین بافت جدید، میانی و قدیم وجود دارد و در بافت قدیمی مشکلات درمجموع نسبت به بافت‌های جدید و میانی بسیار بیشتر است و از منظر ارتباطات شاخص‌های عینی و ذهنی نیز در تمامی ابعاد ارتباط بین نظر رضایتمندی مردم و واقعیت بر روی زمین به اثبات رسید. این امر را می‌توان در مطالعه نصر (1401) هم دید که در تحقیق خود به متغیرهایی از شاخص ترکیب بافت، شبکه دسترسی و حرایم خطرآفرین اشاره ‌کرده و اهم توجهش به بعد کالبدی تاب‌آوری بوده و ازنظر هم‌راستایی با نتایج این تحقیق، آسیب‌پذیری بافت از منظر کالبدی را مورد بررسی قرار داده است، ولی از منظر بررسی در بافت‌های مختلف و همچنین بررسی ارتباط واقعیات و تصورات هیچ موردی مشاهده نمی‌شود. محمدخان (1401)در تحقیق خود برخی از شاخص‌های ابعاد نهادی و اقتصادی و کالبدی به‌کاررفته در این تحقیق را مورداستفاده قرار داده که این موضوع هم‌راستایی با تحقیق حاضر را می‌رساند، اما درمجموع ارتباط عینی و ذهنی موردبررسی قرار نگرفته و فقط شاخص‌های عینی در تحقیق موردبررسی قرار گرفته است. شبیه‌ترین مطالعه ازنظر هدف به این تحقیق، پژوهش چن و همکارانش (2020) است که در چند شهر در تایلند به بررسی میزان رضایتمندی از شاخص‌های بعد کالبدی، اقتصادی و نهادی پرداختند و نظرات ساکنین این شهر را نیز بررسی کرده‌اند، اما درنهایت برعکس تحقیق حاضر به این نتیجه رسیده‌اند که ارتباطی بین واقعیات و تصورات در‌زمینه تاب‌آوری شهری وجود ندارد. موارد مذکور نشان از این دارد در تحقیقات پیش‌گفته فقط مطالعات عینی تاب‌آوری بررسی ‌شده‌اند و یا فقط بافت مسئله‌دار مورد بررسی قرار گرفته است. درمجموع نوآوری مهم این تحقیق آن است که علاوه‌بر بررسی ارتباط واقعیات و تصورات در تاب‌آوری شهری تفاوت در بافت‌های مختلف قدیمی، جدید و میانی را بررسی می‌کند. 

نتیجه‌گیری
توجه به تفاوت بین بافت‌های شهری درزمینه تاب‌آوری باعث آن می‌شود که مشکلات و مسائل بافت‌ها در مقایسه با یکدیگر مشخص شود و بافت مناسب‌تر به‌عنوان نمونه سرلوحه پیشرفت سایر بافت‌ها قرار گیرد. با‌توجه‌به مطالعات پیشین هیچ‌یک از پژوهش‌های ذکرشده به بررسی ارتباط واقعیت و تصورات در‌زمینه تاب‌آوری شهری نپرداخته‌اند و همچنین در سطح داخل شهری و بررسی بافت‌های میانی، قدیمی و جدید ارائه پیشنهاد‌هایی درزمینه تاب‌آوری صورت نگرفته است که این تحقیق به دنبال پر کردن این خلأ انجام شد. این تحقیق گامی در جهت کم کردن شکاف سطح تئوری و عملی این موضوع از‌طریق معرفی شاخص‌های اندازه‌گیری آن بوده است. بدین‌ترتیب که با کاربردی کردن سنجش شاخص‌ها و ارزیابی زیر‌شاخص‌های پیشنهادی در نمونه مطالعاتی گامی درزمینه مقایسه تصورات (رضایتمندی مردم) و واقعیت‌ها (واقعیت موجود بر روی زمین) برداشته است که به کم کردن شکاف سطح تئوری و عملی در‌رابطه‌با موضوع تاب‌آوری کمک کرده است. همان‌طور که در تحقیق مشاهده شد، بافت جدید شهر قزوین که در منطقه 3 واقع‌ شده از حیث بسیاری از شاخص‌های ابعاد نهادی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی، بافتی برتر است و باید الگوی بافت‌های میانی و قدیمی قرار گیرد. بافت قدیمی نیز به علت فرسودگی بیش‌ازحد از خیلی جهات از منظر تاب‌آوری شهری نیاز به رسیدگی دارد. بدین‌سان با‌توجه‌به موارد ذکرشده و ارتباط واقعیات و تصورات در شهر قزوین موارد زیر پیشنهاد می‌شود:
- طرح جامعی در‌زمینه تاب‌آوری از ابعاد مختلف در شهر قزوین تهیه شود و آمایش لازم در این زمینه صورت گیرد.
- بافت فرسوده یا قدیمی شهر قزوین از منظر کالبدی، اجتماعی و نهادی دارای مشکلات فراوانی است که نیازمند رسیدگی به‌کل بافت است؛
- عملکرد نهادی، بستر نهادی و روابط نهادی با بررسی‌های انجام‌شده دارای مشکلات عدیده‌ای است که نیازمند بازنگری در ارتباط ادارات و سازمان‌ها است؛
- از منظر کالبدی بافت میانی و قدیمی دارای مشکلات مصالح و کم‌دوامی است که باید موردبازنگری اساسی قرار گیرند؛
- توجه به مشارکت ساکنین امری مهم است که بی‌توجهی بدان باعث ایجاد مشکلات عدیده‌ای شده است که پیشنهاد می‌شود در این زمینه اقداماتی صورت پذیرد.
ازجمله موانع و محدودیت‌های تحقیق می‌توان به بر خط نبودن اطلاعات ‌پایه شهرداری‌ها به دلیل هزینه‌بر بودن آن برای سازمان‌های مطبوع اشاره کرد که بر نتایج تحقیق و تصمیم‌سازی مدیران شهری تأثیرگذار است. اطلاعات کم عموم مردم از تأسیسات پرخطر و همچنین مباحث مرتبط با مدیریت بحران و پیشگیری را می‌توان نام برد. همچنین در زمینه‌های احتمالی توسعه پژوهش نیز می‌توان به تهیه پهنه‌بندی خطر با‌توجه‌به متغیرهای عینی و ذهنی اشاره کرد. تحقیقات انجام‌شده صرفاً از نقشه‌های پهنه‌بندی کالبدی و ساختاری و نه نهادی، اجتماعی و اقتصادی استفاده می‌کنند، اما در مدل جدید از مشارکت و نظرات مردم نیز می‌توان بهره جست که به حکمروایی مطلوب شهری کمک خواهد کرد.

ملاحظات اخلاقی

حامی مالی

این مقاله برگرفته از رساله دکتری ناصر انجرانی، تایید شده توسط گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهر سازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوینمی باشد.

مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان به طور یکسان در تهیه تمام بخش‌های تحقیق مشارکت دارند. 

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسنگان این مقاله تعارض منافع ندارد.




References
Anjerani, N., Bigdeli Rad, V., & Pakzad, S. (2022). [Analysis of the relationship between objectivity and subjectivity in urban resilience from a physical perspective in region one of Qazvin (Persian)]. Disaster Prevention and Management Knowledge (quarterly), 12(2), 217-228. [Link]
Chen, L., Zhang, T., Ge, M., Liu, Y., Xing, Y., & Liu, L., et al. (2020). The Nrf2-Keap1 pathway: A secret weapon against pesticide persecution in Drosophila Kc cells. Pesticide Biochemistry and Physiology, 164, 47–57. [DOI:10.1016/j.pestbp.2019.12.008] [PMID]
Eskandari Nodeh, M., Gholipoor, Y., Fallah Heydari, F., & Ahmadpour, A. (2019). [Identifying resilience dimensions and its impact on urban sustainability of Rasht City (Persian)]. Geography and Environmental Sustainability, 9(3), 63-77. [Link]
Ghasemi, R., Omidvar, B., &Behzadfar, M. (2020). [Study of the effectiveness of "Technical-Physical" and "Socio-Economic" strategies in improving urban resilience against earthquakes (Persian)]. Geographical Urban Planning Research, 8(1), 99-114. [Link]
Govindarajulu, U. S., & D'Agostino Sr, R. B. (2020). Review of current advances in survival analysis and frailty models. WIREs, 12(6), e1504. [DOI:10.1002/wics.1504]
Heinzlef, C., Robert, B., Hémond, Y., & Serre, D. J. (2020). Operating urban resilience strategies to face climate change and associated risks: Some advances from theory to application in Canada and France. Cities, 104, 102762. [DOI:10.1016/j.cities.2020.102762]
Hesarakizad, A., & Mohamadkhan, Sh. (2023). [Strategies to improve Tehran's resilience against natural hazards (Persian)]. Geographical Sciences (Applied Geography), 18(41), 45-59. [Link]
Hosseinzade Delir, K., & Khodabakhah Charkhaloo, M. (2015). [The study of efficiency of street networks in earthquake (Case Study of Zones 1 and 5 of Tabriz Detailed Pland). (Persian)] Geography and Planning, 18(50), 153-174. [Link]
Jabareen, Y. (2014). Planning the resilient city: Concepts and strategies for coping with climate change and environmental risk. Cities, 31, 220-229. [DOI:10.1016/j.cities.2012.05.004]
Kiss, T., & Miklos Kiss, V. (2018). Ecology-related resilience in urban planning - A complex approach for Pécs (Hungary). Ecological Economics, 144, 160-170. [DOI:10.1016/j.ecolecon.2017.08.004]
Ma, F., Wang, Z., Sun, Q., Yuen, K. F., Zhang, Y., & Xue, H., et al. (2020). Spatial- Temporal evolution of urban resilience and its influencing factors: Evidence from the Guanzhong Plain Urban Agglomeration. Sustainability, 12(7), 2593. [DOI:10.3390/su12072593]
Maleki, S., & Bigdeli Rad, V. (2017). Social sustainability measures for rural areas in Iran. Space Ontology International Journal, 6(1), 79-84. [Link]
Martin, R. (2012). Regional economic resilience, hysteresis and recessionary shocks. Journal of Economic Geography, 12(1), 1-32. [DOI:10.1093/jeg/lbr019]
Mayunga, J. S. (2017). Understanding and applying the concept of commu nity disaster resilience: A capital-based approach. Summer Academy for Social Vulnerability and Resilience Building, 1(1), 1-16. [Link]
Meerow, S., & Newell, J. P. (2021). Urban resilience for whom, what, when, where, and why? In: V. K. Turner, & D. H. Kaplan (Eds.), Geographic perspectives on urban sustainability. London: Routledge. [Link]
Meerow, S., Newell, J. P., & Stults, M. (2016). Defining urban resilience: A review. Landscape and Urban Planning, 147, 38-49.[DOI:10.1016/j.landurbplan.2015.11.011]
Meriläinen, E. (2020). The dual discourse of urban resilience: Robust city and self-organised neighbourhoods. Disasters, 44(1), 125–151. [DOI:10.1111/disa.12367] [PMID]
Zhang, X. (2018). Urban resilience and urban sustainability: What we know and what do not know? Cities, 72, 141-148. [Link]
Mohammadi, M., & Ahad, M. (2016). [The evaluation of the urban fabric resiliency against earthquake risk Case Study: Zanjan (Persian)]. Journal of Spatial Analysis Environmental Hazards, 3 (1), 103-114. [Link]
Nasr, T. (2023). [The significance of futurology in resilience scenarios of urban spatial structure against earthquakes (Case Study: Shiraz City) (Persian)]. Urban Management, 21(68), 7-22. [Link]
Pourahmad, A., Ziyari, K., Abdali, A., & Allah Golipour Kaharalani, S. (2019). [Analysis of resiliency criteria in the urbanized texture of District 10 of Tehran Municipality against Earthquake with Emphasis on Physical Radiation (Persian)]. Research and Urban Plannin, 10(6), 1-21. [Link]
Rad, V. B., Najafpour, H., Ngah, I., Shieh, E., Rashvand, P., & Rad, H. B. (2015). What are the safety factors associating with physical activity in urban neighborhoods? (A systematic review). Journal of Applied Environmental and Biological Sciences, 5(3), 259-266. [Link]
Rao, F., & Summers, R. J. (2016). Planning for retail resilience: Comparing Edmonton and Portland. Cities, 58, 97-106. [DOI:10.1016/j.cities.2016.05.002]
Ribeiro, P. J., & Pena Jardim Gonçalves, L. A. (2019). Urban resilience: A conceptual framework. Sustainable Cities and Society, 50, 101625. [DOI:10.1016/j.scs.2019.101625]
Spaans, M., & Waterhout, B. (2017). Building up resilience in cities worldwide Rotterdam as participant in the 100 resilient cities programme. Cities, 61, 109-116. [DOI:10.1016/j.cities.2016.05.011]
Zhang, X., & Li, H. (2018). Urban resilience and urban sustainability: What we know and what do. Cities, 72, 141-148. [DOI:10.1016/j.cities.2017.08.009]
Ziyari, K., Pourahmad, A., Farhodi, R., & Memarzadeh, M. R. (2020). [Evaluating and assessing the physical resilience of urban areas against accidents, a case study of Kish Island (Persian)]. Geographical Urban Planning Research (GUPR), 8(2), 259-278. [Link]
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1402/7/8 | پذیرش: 1402/8/28 | انتشار الکترونیک: 1402/9/30

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی دانش پیشگیری و مدیریت بحران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb